سونی اریکسون ساتیو – Sony Ericsson Satio یک گوشی دوربین محور سیمبین بود. بیایید نگاهی به این گوشی داشته باشیم و آن را با اکسپریا 1 مارک 2 مقایسه کنیم.
ساتیو اولین گوشی سونی اریکسون با یک دوربین ۱۲ مگاپیکسلی بود. البته این گوشی میتوانست لقب اولین گوشی ۱۲ مگاپیکسلی دنیا را هم از آن خود کند؛ اما سامسونگ چند ماه زودتر از سونی از گوشی پیکسون 12 رونمایی کرد. رقابت بین این دو برند تا مدتها ادامه داشت.
اگرچه ساتیو نمیتواند ادعای ارائه اولین دوربین ۱۲ مگاپیکسلی در دنیای موبایل را داشته باشد؛ اما تصاویر ثبت شده با این گوشی بسیار با کیفیت بودند. در سمت راست این گوشی دکمههای زیادی قرار داشت که به راحتی ممکن بود آنها را با هم اشتباه بگیرید.
بخش بزرگی از بدنه پشتی را دوربین اشغال کرده بود و اگر به دلیل حضور دکمههای قرمز و سبز بدنه جلویی دستگاه نبود، میتوانستید به راحتی بگویید که با یکی از دوربینهای دیجیتال سونی طرف هستید. کمی بعدتر در مورد دوربین صحبت خواهیم کرد؛ اما بیایید ابتدا کمی درباره وضعیت شرکت سوئدی – ژاپنی در آن زمان صحبت کنیم.
در زمان عرضه ساتیو، سونی اریکسون در شرایط ناپایداری به سر میبرد. ساتیو اولین گوشی این شرکت بود که با نسخه پنجم رابط کاربری S60 سیستم عامل سیمبین عرضه شده بود. در آن هنگام توسعه سیستم عامل مورد علاقه سونی اریکسون یعنی UIQ متوقف شده بود و هنوز سونی به اندروید روی خوشی نشان نداده بود؛ هرچند نیم نگاهی به ویندوز موبایل داشت.
داستان تلاش برای پیدا کردن یک سیستم عامل لمسی مناسب بسیار جالب است که در آینده به آن خواهیم پرداخت. اول از همه بیایید به چند نمونه تصویر نگاه کنیم. اولین تصویر یک رندر گرافیتی از آیفون است، دستگاهی که به بحران سونی اریکسون دامن زد. درست است که این شرکت هرگز در حد و اندازه نوکیا موفق نبود؛ اما عملکرد نسبتا خوبی در دوران پادشاهی گوشیهای ساده داشت.
عرضه آیفون همه چیز را دگرگون کرد و باعث شد که سونی اریکسون و سایر شرکتها به دنبال پاسخی مناسب برای آن برآیند. بیایید به تصویر برگردیم. اولین نکته قابل توجه میدان دید بسیار محدود ساتیو است. ما میخواستیم میزان پیشرفت عکاسی موبایل سونی در یک دهه اخیر را بررسی کنیم و به همین دلیل با سونی اکسپریا 1 مارک 2 نیز از سوژه مورد نظر عکاسی کردیم.
تصویز فوق توسط دوربین اصلی ۲۴ میلیمتری پرچمدار مدرن سونی گرفته شده است و وسیعتر بودن میدان دید کاملا مشهود است. ما حتی از دوربین فوق عریض اکسپریا هم استفاده نکردیم.
در گام بعدی به مقایسهای بین تنها دوربین Satio و سه دوربین متنوع اکسپریا مارک 2 پرداختهایم. ما این دو گوشی را در کنار هم قرار دادیم تا ببینیم کیفیت دوربین گوشیهای سونی در یک دهه اخیر چه تغییری کرده است. گوشیهای حاضر در این بررسی بهترین گوشیهای دوربین محور سونی (اریکسون) در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۲۰ بودند و باید گفت که علیرغم پیشرفتهای فراوان، برخی موارد تغییر نکردهاند.
حتما متوجه شدهاید که هم ساتیو و هم Xperia 1 mark 2 دارای دوربین با رزولوشن ۱۲ مگاپیکسلی هستند. در واقع این روزها اکثر گوشیهای هوشمند از این رزولوشن استفاده میکنند؛ حتی گوشیهای مجهز به دوربین با مگاپیکسل بالا نیز در نهایت با ترکیب پیکسلها به ۱۲ مگاپیکسل میرسند.
البته این را هم در نظر داشته باشید که یک تلویزیون 1080p نهایتا دارای ۲ مگاپیکسل و یک تلویزیون 4K نیز دارای ۸ مگاپیکسل است. در نظر گرفتن نسبت تصویرهای مختلف نیز (۱۶ به ۹ برای تلویزیون و صفحه نمایش ساتیو و ۴ به ۳ برای حسگر دوربین)، ما را به خروجی تصویر ۹ مگاپیکسلی میرساند.
بنابراین ۱۲ مگاپیکسل را میتوان نقطه تعادلی بین داشتن رزولوشن کافی برای اندکی زوم یا پر کردن یک تلویزیون مدرن 4K و داشتن عکسی با سایز مناسب به حساب آورد. از طرفی اپتیکهای کوچک گوشیها به بالاترین حد خود رسیدهاند و افزایش بیش از حد رزولوشن نیز میتواند تاثیری منفی در خروجی نهایی داشته باشد.
سونی اریکسون ساتیو در زمان اوج خود یکی از بهترین گوشیهای دوربین محور جهان بود. ما حتی در بررسی خود کیفیت تصویر را اینگونه توصیف کرده بودیم: «میزان جزئیات فوقالعاده است و نویز موجود نیز قابل تحمل است.» البته این جملات مربوط به سال ۲۰۰۹ هستند و از آن زمان تاکنون حسگرها و پردازش تصویر پیشرفت زیادی را به خود دیدهاند.
در نگاهی دوباره میتوان گفت که نویز نسبتا زیاد است و سیستم کاهش نویز نیز بخشی از جزئیات تصویر را از بین میبرد. دوربین ساتیو عملکرد خوبی در ثبت بخشهای تاریکتر دارد؛ اما در هر حال گستره داینامیک بسیار محدود است. بازتولید رنگها خوب و البته کمی اغراق شده است. به طور کلی میتوان گفت که تصاویر ثبت شده به هیچ وجه بد نیستند.
تجربه استفاده از دوربین ساتیو میتواند به خوبی پیشرفت دوربین گوشی در این سالها را نمایان کند. سیستم فوکوس خودکار اکسپریا فوقالعاده سریع است؛ اما فوکوس خودکار ساتیو آنقدر کند است که حتی میتواند عذاب آور باشد. پردازش و ذخیره سازی تصویر نیز وضع بهتری ندارند.
حالا که صحبت از ذخیره سازی تصاویر شد باید بگوییم که وقتی میخواستیم دفتر کارمان را ترک کنیم با خود کارت حافظه نبردیم. ما فکر کردیم که میخواهیم تنها چند تا عکس بگیریم و نیازی به داشتن کارت حافظه نیست. راستش را بخواهید فراموش کرده بودیم که حافظه داخلی ساتیو تنها ۱۲۸ مگابایت است و بخشی از آن نیز به سیستم عامل اختصاص دارد. این یعنی اینکه شما تنها میتوانستید ۲۲ عکس ۱۲ مگاپیکسلی بگیرید. اگر سونی از کمی حافظه ببشتر برای گوشی دوربین محور خود استفاده میکرد، بسیار بهتر بود.
عکاسی با سونی اریکسون ساتو خیلی هم جالب بود. سونی اریکسون از یک درپوش با مکانیزم اسلایدی در این گوشی استفاده کرده است که از لنز در برابر لکه و خراش محافظت میکند. باز کردن درپوش باعث اجرای برنامه دوربین میشود. پس از اینکه از عکاسی با ساتیو لذت بردید، درپوش لنز را ببندید تا گوشی خود به خود قفل شود.
دکمههای ساتیو نیز بسیار دوربین محور بودند. در بدنه سمت راست شاهد حضور دکمه شاتر دو مرحلهای هستیم، دکمهای که حتی همین امروز نیز جزء جدایی ناپذیر گوشیهای سونی است. البته دکمه شاتر ساتیو در هنگام آماده به کار با نوری آبی رنگ محاصره میشود. از دیگر دکمههای دوربین محور این گوشی میتوان به دکمه تغییر بین حالت تصویر برداری و فیلم برداری، دکمه گالری و دکمههای صدا که برای زوم کردن به کار میرفتند، اشاره کرد.
برنامه دوربین نسبتا ساده بود؛ اما از برخی قابلیتهای جالب همچون تشخیص لبخند و حالت BestPic بهره میبرد. در حالت BestPic گوشی ۹ عکس پیاپی میگیرد و سپس به صورت خودکار بهترین عکس را انتخاب میکند (البته خودتان هم میتوانستید یک یا چندین عکس را انتخاب کنید). ساتیو به GPS داخلی نیز مجهز شده بود که امکان افزودن برچسب جغرافیایی به عکسها را ممکن میکرد.
حالت فیلم برداری خیلی چنگی به دل نمیزد. ساتیو تنها میتوانست با کیفیت VGA یعنی ۶۴۰ در ۴۸۰ پیکسل و با نرخ ۳۰ فریم بر ثانیه فیلم برداری کند. سونی اریکسون بعدها با ارائه آپدیتی قابلیت فیلم برداری WVGA یا همان ۸۶۴ در ۴۸۰ پیکسل را به ساتیو اضافه کرد؛ اما هنوز خبری از فیلم برداری HD نبود.
ویواز اولین گوشی سونی اریکسون با قابلیت فیلم برداری 720p بود که در سال ۲۰۱۰ عرضه شد. شاید در مقاله دیگری به داستان ویواز بپردازیم؛ اما الان باید مجددا سراغ ساتیو برویم.
ساتیو گوشی نسبتا ضخیمی بود که در آن دو فلاش زنون و LED تعبیه شده بود. آيا این مزیت میتواند سبب پیروزی این گوشی بر یکی از نوادگانش شود؟
خب، در واقع نه. فلاش زنون ساتیو حتی در سال ۲۰۰۹ نیز نسبتا ضعیف به حساب میآمد و به هیچ وجه توانایی جبران ضعفهای لنز تاریکتر، حسگر قدیمی و پردازش تصویری که ده سال از عمرش گذشته است را ندارد. لنزها، حسگرها و الگوریتمهای تصویر برداری از سال ۲۰۰۹ تغییرات زیادی را به خود دیدهاند. البته فلاش زنون به ساتیو در ثبت تصویر یک سوژه نزدیک کمک میکند؛ اما پس زمینه تصویر که کمی دورتر است، عملا از دست میرود.
بیایید نگاهی به برخی تصاویر مربوط به محیطی نه چندان تاریک بیاندازیم. این تصاویر در نزدیکی تعدادی فروشگاه بزرگ گرفته شده اند که از نور نسبتا خوبی در اطراف خود بهره میبردند. با این وجود مجبور شدیم سرعت شاتر سونی اریکسون ساتیو را روی 1/8 ثانیه تنظیم کنیم تا بتواند نور کافی را دریافت کند. در عکاسی با این سرعت لرزش دست بسیار تاثیر گذار است و باعث تاری تصویر میشود.
هرچند پرچمدار مدرن سونی از پردازش قدرتمند خود برای ایجاد تصاویری بهتر و کم کردن تاثیر لرزش دست بهره میبرد (البته لرزشگیر اپتیکال نیز اکسپریا 1 مارک 2 را یاری میکرد).
ساتیو از یک نمایشگر ۳.۵ اینچی LCD بهره میبرد. این گوشی لمسی توانایی نمایش ۱۶ میلیون رنگ را داشت که تحسین برانگیز بود. برخی گوشیهای اولیه اندرویدی همچون اکسپریا ایکس 10 به ۶۵ هزار رنگ محدود بودند. در آن زمان کاربران بیشتر به سمت نمایشگرهای مربعی شکل میرفتند و ساتیو نیز دارای رزولوشن ۶۴۰ در ۳۶۰ پیکسل و نسبت تصویر ۱۶ به ۹ بود.
سونی اریکسون Satio ابدا باریک نیست؛ اما وقتی آن را کنار اکسپریا 1 مارک 2 میگذارید بسیار کوچک به نظر میآید. انگشتان ما به سرعت پاسخگویی بالای نمایشگرهای لمسی مدرن عادت کردهاند و کار کردن با نمایشگر ساتیو برایمان واقعا عذاب آور بود. در واقع با لمس کردن صفحه هیچ اتفاقی نمیافتد و شما باید صفحه را فشار دهید.
بیایید حالا کمی به سیستم عامل این گوشی بپردازیم. سیمبین به هیچ وجه برای یک رابط کاربری با محوریت لمس آماده نبود. شما به راحتی متوجه منطق دکمه محور رابط کاربری گوشی میشوید. برای انتخاب یک آيتم در منو ابتدا باید یک بار روی آن ضربه زد تا انتخاب شود و سپس با ضربه مجدد فعال میشود. حرکت بین آيتمها هم فاجعهوار بود. هرچند که پس از مدتی به آن عادت میکردید.
سونی اریکسون از یک درگاه اختصاصی برای این گوشی بهره میبرد. این کار حتی در سال ۲۰۰۹ نیز غیر قابل توجیه نود. شما باید از کابل مخصوصی برای شارژ گوشی یا اتصال آن به رایانه استفاده میکردید. حتی استفاده از هدفون نیز بدون این درگاه ممکن نبود.
در بدنه کناری گوشی درگاهی برای استفاده از کارت microSD قرار گرفته است. ساتیو از کارت حافظه تا حداکثر ظرفیت ۱۶ گیگابایت پشتیبانی میکند و با توجه به حافظه داخلی بسیار کم این گوشی، قطعا ضروری بود.
شما میتوانستید از برنامه Wisepilot و رسیور GPS گوشی برای مکانیابی صوتی استفاده کنید. متاسفانه راهی برای دانلود نقشهها و ذخیره آنها برای استفاده آفلاین نبود و همین موضوع نیز بسیار آزار دهنده بود؛ زیرا در سال ۲۰۰۹ هزینه دیتای موبابل بسیار زیاد بود. مسئله دیگر حساسیت پایین GPS گوشی بود. این مشکل وقتی در کنار یک ساختمان بلند قرار میگرفتید نمود بیشتری پیدا میکرد.
از دیگر قابلیتهای این گوشی میتوان به مرورگر اینترنت با پشتیبانی از فلش (اگرچه فلش نیز همانند سیمبین به پایان راه خود رسیده است)، برنامهای برای مشاهده اسناد آفیس و فایلهای PDF و موزیک پلیری با برند واکمن اشاره کرد. پخش کننده ویدیو این گوشی نیز از DivX و XviD پشتیبانی نمیکرد که ناامید کننده بود.
سونی اریکسون ساتیو برای آیندهای تدارک دیده شده بود که هرگز محقق نشد؛ آيندهای که در آن سیمبین همچنان برتری خود در بازار را حفظ میکرد و سونی و اریکسون نیز از هم جدا نمیشدند. البته رو آوردن به گوشیهای تمام لمسی سبب شد که تمامی شرکتها دوباره از صفر شروع کنند و همین اتفاق نیز فرصت خوبی را به رقبای کوچکتر داد تا از برندهای برتر بازار پیشی بگیرند. بنابراین آینده Symbian برای همیشه نابود شد.
اصلی ترین دلیل عدم موفقیت این گوشی سیستم عامل از مد افتاده سیمبین بود. دوربین و نمایشگر این گوشی اگرچه بهترین نمونههای موجود در بازار نبودند؛ اما عملکرد فوقالعادهای داشتند. مشکلات نرم افزاری در کنار شخصی سازیهای انجام شده توسط اپراتورها به مشکلات این گوشی افزود و برخی از خریداران احتمالی را از آن روی گردان کرد.
حتی اگر بحث نرم افزار را هم در نظر نگیریم، سونی اریکسون ساتیو یک گوشی دوربین محور توانمند بود؛ اما قیمت بالای آن برای برخی از کاربران پذیرفتنی نبود و از طرفی بدنه پلاستیکی این گوشی نیز سبب منصرف شدن کاربران متمولتر میشد. ساتیو یک دوربین فوقالعاده بود؛ اما گوشی فوقالعادهای نبود.