اگر به آثار علمی تخیلی و ماجراجویی در فضا علاقهمند هستید، در ادامه میتوانید با بهترین فیلم های فضایی قرن 21 آشنایی پیدا کنید.
در این مقاله به معرفی بهترین فیلم های فضایی قرن 21 پرداختهایم؛ آثاری که شما را به دوردستها میبرند و دنیاهای کاملا متفاوتی ارائه میدهند.
نمیدانیم چه زمانی انسان برای اولین بار، رویای سفر به فضا را در ذهن پروراند اما این ایده، قرنهاست که با ما باقی مانده و رهایمان نمیکند. قرنهاست که از موجودات فضایی، سیارات بیگانه و دنیاهای فوق پیشرفته در آن سوی کهکشان صحبت میکنیم و در رابطه با آنها داستان میبافیم. سالهاست که در سینما، فیلمهای سفر به ماه تولید میشود و هر بار از تماشای این آثار حیرت میکنیم.
با پیشرفت جلوههای ویژه، حالا آثار فضایی واقعیتر از گذشته جلوه میکنند و بخش اعظمی از سینما، به تولید آثار علمی تخیلی یا فضایی اختصاص پیدا کرده است.
بهترین فیلم های فضایی قرن 21
میتوانستیم لیست فعلی را به قسمتهای مختلف استار ترک، جنگ ستارگان و محافظان کهکشان اختصاص دهیم اما از هر کدامشان یک قسمت را انتخاب کردهایم تا آثار بیشتری شانس حضور در این فهرست را داشته باشند. البته باز هم به دلیل محدودیت، بعضی از آثار را کنار گذاشتهایم که این به معنای کیفیت پایینها نیست (در پایان به بعضی از آنها اشاره خواهیم کرد).
– انیمیشن Treasure Planet
- سال اکران: 2002
«سیاره گنج» یکی از آخرین شاهکارهای دوبعدی دیزنی بود که با شکست بدی در گیشه رو به رو شد. شاید به این دلیل که با عرضهی انیمیشنهای سهبعدی، آثار دوبعدی کمی خستهکننده به نظر میرسیدند و شاید هم چنین اثر اکشن و پرهیجانی در قالب کارتون، برای مخاطبان قابل قبول نبود. ضمن اینکه زیرژانر استیم پانک (Steampunk) در آن دوره، برای عموم مردم بیش از اندازه عجیب به حساب میآمد و نمیتوانستند با آن ارتباط برقرار کنند.
اما در هر صورت، این اقتباس متفاوت از رمان مشهور «رابرت لویی استیونسن» ارزش بارها دیدن را دارد و داستان پسرکی را روایت میکند که به یک نقشهی گنج میرسد و سپس با کمک خدمهی یک کشتی فضایی، سفری را برای یافتن گنج مذکور آغاز میکند. این ساختهی ران کلمنتس و جان ماسکر از نظر گرافیکی خیره کننده است و با گذشت نزدیک به دو دهه، هنوز هم میتواند طرفداران ژانر فضایی را راضی کند.
– فیلم Zathura: A Space Adventure
- سال اکران: 2005
«زاتورا: یک ماجرای فضایی»، ورود جان فاورو به دنیای آثار بلاک باستری را رقم زد و یکی از دلایلی بود که ساخت فیلم مرد آهنی نیز به او سپرده شد. این اقتباس قابل قبول از رمان «کریس فن السبورگ»، در واقع نسخهی فضایی فیلم جومانجی است. داستان پیرامون دو برادر جریان دارد که یک بازی فکری پیدا میکنند که با انجام آن، اتفاقات واقعی پیرامون خانهی آنها رخ میدهد.
زاتورا لحظات علمی تخیلی عجیب و غریبی دارد و با تشکر از هوشمندی فاورو، اکثر سکانسها قابل قبول از آب درآمدهاند. هیولاهای فضایی فیلم هم به شکل قابل توجهی ترسناک هستند. شاید برگ برندهی اثر این باشد که برخلاف آثار دیگر، شخصیتهای اصلی را به یک دنیای تازه نمیبرد، بلکه اِلمانهای آن دنیای تازه را به دنیای فعلی شخصیتها تزریق میکند. زاتورا مشکلات خاص خودش را دارد اما در مجموع، تجربهی سینمایی خوبی است.
– فیلم Sunshine
- سال اکران: 2007
این فیلم مستقل هنوز هم محبوب است و یک اثر «کالت» در نظر گرفته میشود که طرفداران سرسخت زیادی دارد. در سال 2057، خورشید رو به خاموشی است و تیمی از فضانوردان فرستاده میشوند تا بمبی را به سوی آن پرتاب کنند. این کلاهک هستهای قرار است با انفجار، انرژی تازهای به خورشید ببخشد و کمک کند تا زمین به حیات ادامه دهد. اما در میانهی راه، این فضانوردان با یک سفینهی فضایی متروک رو به رو میشوند و اتفاقات عجیبی را تجربه میکنند.
«سانشاین» تیم بازیگری فوق العادهای دارد (کریس ایوانز، کیلین مورفی، مارک استرانگ) و با جلوههای ویژهاش شما را میخکوب میکند. این فیلم در نهایت نامزد جوایز فراوانی شد و هنوز هم یکی از بهترین ساختههای دنی بویل به حساب میآید. سانشاین ایدههای بزرگ و شخصیتهای عمیقی دارد و پایاناش را به آسانی فراموش نخواهید کرد.
– انیمیشن WALL-E
- سال اکران: 2008
داستان این انیمیشن در آیندهی دور و در کره زمینی اتفاق میافتد که انسانها دیگر بر روی آن زندگی نمیکنند. «وال-ای» ربات کوچکی است که بر روی زمین قرار داده شده تا زبالهها را جمعآوری کند؛ رباتی که هر روز احساس تنهایی میکند اما نمیداند که سرنوشت بزرگتری در انتظار اوست.
وال-ای، آخرالزمان را به شکل متفاوتی به تصویر میکشد و برخلاف آثار مشابه که به ما میگویند آینده چیزی جز سیاهی مطلق نیست، امید را چاشنی کار میکند تا حس بهتری به بیننده بدهد. این انیمیشن یک محصول استودیویی مصرفی نیست بلکه از آثار کلاسیکی به حساب میآید که در تاریخ ژانر فضایی و حتی تاریخ سینما ماندگار خواهد بود.
– فیلم Star Trek
- سال اکران: 2009
«پیشتازان فضا» با این نسخهی سال 2009 به کارگردانی جی.جی. آبرامز یک بار دیگر در مرکز توجه قرار گرفت و با دو قسمت بعدی، حتی گستردهتر هم شد. داستان فیلم پیرامون نخستین ملاقات کاپیتان کرک و اسپاک است و تعدادی از شخصیتهای آشنای مجموعه، در این نسخه هم حضور دارند.
طرفداران سرسخت پیشتازان فضا شاید با طراحی بعضی از عناصر فیلم مشکل داشته باشند و البته امضاهای آبرامز در تمامی بخشها به چشم میخورد اما او موفق شده تا داستان هیجان انگیزی را روایت کند و در این مسیر، به شخصیتها اهمیت ویژهای داده است.
– فیلم Moon
- سال اکران: 2009
اولین ساختهی دانکن جونز که او را به عنوان یکی از استعدادهای جدید هالیوود معرفی کرد. «ماه» داستان فضانوردی را روایت میکند که باید یک ایستگاه فضایی در کرهی ماه را به تنهایی مدیریت کند و تنها همدم او، یک هوش مصنوعی است. این فیلم، به شکلی طنز و حتی ملایم پیش میرود اما به تدریج سیاه و تعلیق آمیز میشود؛ خصوصا از جایی که شخصیت اصلی از رازی بزرگ پرده برمیدارد.
ماه اگرچه شخصیتهای زیادی ندارد اما در تمامی لحظات، سرگرم کننده است و نقطهی قوت آن را باید بازی حیرت انگیز «سام راکول» بدانیم که کمک کرده تا با شخصیت اصلی و ماجراهایی که تجربه میکند، ارتباط برقرار کنیم.
– فیلم Pandorum
- سال اکران: 2009
با افزایش جمعیت انسانها، دیگر زندگی کردن بر روی کره زمین امکان پذیر نیست. در همین راستا، یک سفینهی بزرگ ساخته میشود تا 60 هزار انسان را به یک سیاره دیگر ببرد. از آنجایی که این سفر نزدیک به 123 سال طول میکشد، همه انسانها به خواب مصنوعی فرو رفتهاند تا در زمان تعیین شده، بیدار شوند. اما پس از گذشت هشت سال از آغاز این ماموریت، مشخص میشود که کره زمین نابود شده و تنها افراد داخل این سفینه از نسل انسانها باقی ماندهاند.
این فیلم با گذشت زمان، به جایگاه مناسبی در میان طرفداران ژانرهای علمی تخیلی و ترسناک رسید و حالا از آن به عنوان یکی از بهترین فیلم های ترسناک فضایی نام برده میشود اما در زمان اکران با انتقادات فراوانی رو به رو شد. بخشهای پایانی، فضای لاوکرفتی و مضامین سیاهی که فیلم به آنها میپردازد را احتمالا تا مدتها در یاد خواهید داشت.
– فیلم Gravity
- سال اکران: 2013
کمتر کارگردانی اجازه دارد تا با بودجههای نجومی، فیلمهای شخصی بسازد اما آلفونسو کوارون این کار را انجام داده است. داستان در رابطه با یک فضانورد تازهوارد است که در یک حادثهی فضایی، تمامی اعضای تیماش را از دست میدهد و در اعماق فضا، تنها میماند. پافشاری آلفونسو کوارون بر روی برداشتهای بلند کمک کرده تا تعدادی از نفسگیرترین سکانسهای فضایی تاریخ را در این اثر مشاهده کنیم.
«جاذبه» در رابطه با بقا است و استفادهی استادانهی کوارون از جلوههای ویژه، کمک کرده تا تلاشهای شخصیت اصلی برای یافتن راه نجات، عمق بیشتری پیدا کند. این فیلم یک تجربهی سینمایی تمام عیار است، حتی برای کسانی که به ژانر فضایی علاقهی چندانی ندارند.
– فیلم Guardians of the Galaxy
- سال اکران: 2014
در «دنیای سینمایی مارول» اِلمانهای عجیب و غریب زیادی وجود دارد اما «محافظان کهکشان» این اِلمانها را به سطح جدیدی رساند. داستان در رابطه با گروهی از دزدان و جایزه بگیرها است که میخواهند یک سنگ ارزشمند فضایی را به سرقت ببرند و در این مسیر، با اتفاقات غیرمنتظرهای رو به رو میشوند.
داستان در ساختههای جیمز گان اهمیت چندانی ندارد بلکه این شخصیتها هستند که ارزش تماشای اثر را بالا میبرند. گان، جلوههای ویژهی جنگ ستارگان را با عناصر فیلمهای کمدی مستقل ترکیب کرده و با تشکر از موسیقیهای کلاسیکی که به کار گرفته، توانسته یک اثر فضایی کاملا متفاوت عرضه کند.
– فیلم Interstellar
- سال اکران: 2014
مشابه دیگر ساختههای کریستوفر نولان، «میانستارهای» ایدههای بزرگی دارد و جاه طلبانه است. این فیلم میتوانست یک شکست بزرگ باشد اما درک درست سازنده از پروازهای فضایی، خطوط زمانی، سیاه چالهها و رباتهای نامتعارف، کمک کرده تا میانستارهای برای هر نوع مخاطبی جذاب باشد.
در داستان فیلم، کرهی زمین به وضعیت بغرنجی رسیده و انسانها تصمیم میگیرند تا یک سیارهی تازه برای زندگی پیدا کنند اما این سفر فضایی، آسان نخواهد بود. میانستارهای تعلیق آمیز است، جلوههای بصری کمنظیری دارد و البته علم را هم چاشنی روایت داستاناش کرده است.
– فیلم The Martian
- سال اکران: 2015
ریدلی اسکات که با پرومتئوس (2012) نشان داده بود که ساختن آثار فضایی سیاه را به خوبی بلد است، با «مریخی» مسیر کاملا متفاوتی را در پیش گرفته و یک اثر امیدوارکننده ساخته است.
داستان در رابطه با فضانوردی است که در کره مریخ تنها مانده و با چالشهای زیادی رو به رو میشود اما هرگز ناامید نشده و با منطق، مشکلات خود را حل میکند. مریخی از نظر محتوایی به فیلم جاذبه نزدیک است اما در مقایسه با آن، مثبتنگر و خوشبینانهتر است.
– فیلم Valerian and the City of a Thousand Planets
- سال اکران: 2017
«والرین و شهر هزار سیاره» یکی از بلندپروازانهترین ساختههای لوک بسون است که اگرچه به فروش مناسبی دست نیافت اما از نظر بصری، یکی از بهترین فیلم های فضایی و علمی تخیلی یک دههی گذشته است.
ماجراها در قرن بیست و هشتم اتفاق میافتد، جایی که دو مامور فضایی، باید از شهرشان در مقابل نیروهای شیطانی محافظت کنند. دنیایی که لوک بسون خلق کرده، چشمهایتان را نوازش میکند و با همهی فیلمهایی که تاکنون تماشا کردهاید، متفاوت است.
– فیلم Star Wars: The Last Jedi
- سال اکران: 2017
وقتی به ژانر فضایی میرسیم، معمولا از «جنگ ستارگان» نیز صحبت میشود و تاثیراتی که در دهههای اخیر بر روی این ژانر گذاشته را نمیتوان نادیده گرفت. در این میان، نسخهی «آخرین جدای» از آثار شاخص مجموعه است زیرا توانسته دنیای استار وارز را گستردهتر کند و حتی با یک چرخش داستانی بزرگ، آن را به مسیر تازهای ببرد.
این ساختهی ریان جانسون اگرچه برپایهی همان فرمولهای همیشگی استوار است اما فضای متفاوتی دارد و حس تازهای به مخاطب میدهد. برخلاف نسخهی پیشین که تمرکز ویژهای بر روی عنصر نوستالژی داشت، جانسون تلاش کرده تا فیلماش به گذشته وابسته نباشد و البته در عین حال میتوان ادعا کرد که این نسخه شاید بیشتر از قسمتهای اخیر، به ذات جنگ ستارگان نزدیک باشد.
– فیلم First Man
- سال اکران: 2018
«دیمین شزل» همواره نشان داده که «استثناگرایی» برای او اهمیت زیادی دارد زیرا تمامی شخصیتهای اصلی فیلمهایش معمولا فراتر از دلایل منطقی، خودشان را به دردسر میاندازند تا کارهای فوقالعادهای انجام دهند. اما برخلاف کاراکترهایی که در ویپلش یا لالالند ملاقات کرده بودیم، نقش اصلی «نخستین انسان» اهداف هنری ندارد، او در تعقیب علم است تا به اولین انسانی تبدیل شود که بر روی کرهی ماه قدم میگذارد.
فیلم نخستین انسان دیدگاههای کاملا متفاوتی نسبت به مأموریت آپولو 11 ارائه میدهد. در واقع این سفر بزرگ و تاریخی، بر خلاف آثار مشابه، یک تلاش قهرمانانه ترسیم نشده، بلکه موفقیت انسانهایی توصیف میشود که خودشان را در خطرات باورنکردنی قرار دادند تا این سفر انجام شود و هرگز به دنبال شهرت نبودند. نگاه انسانی شزل به شخصیتها، در کنار جلوههای ویژه کمک کرده تا شاهد یکی از واقعگرایانهترین فیلمهای فضایی چند دهه گذشته باشیم.
– فیلم High Life
- سال اکران: 2019
اگر ساختههای پیشین کلر دنی (Claire Denis) را تماشا کرده باشید، احتمالا میتوانید حدس بزنید که «حیات والا» یک اثر علمی تخیلی فضایی معمولی نیست. داستان در رابطه با گروهی از خلافکاران است که به فضا فرستاده میشوند تا در ماموریت استخراج انرژی از یک سیاهچاله شرکت کنند؛ سفری غیرممکن که بازگشتی از آن وجود ندارد.
حیات والا به مطالعهی زندگی انسانها در آستانهی یک آخرالزمان میپردازد و مخاطبان را با مطرح کردن سوالات بنیادین، به چالش میکشد. این فیلم اگرچه چندان دیده نشد اما از آن به عنوان یک شاهکار نام برده میشود و میتواند یک تجربهی سینمایی شوک برانگیز برای طرفداران ژانر فضایی باشد.
و اما فیلمهای دیگری هم سزاوار حضور در این لیست بودند، از جمله سرنتی (Serenity) به کارگردانی جاس ویدون، پرومتئوس به کارگردانی ریدلی اسکات، بهسوی ستارگان (Ad Astra) به کارگردانی جیمز گری، مسافران (Passengers) به کارگردانی مورتن تیلدام و زندگی (Life) به کارگردانی دنیل اسپینوزا.
طرفدار کدام یک از عناوین فهرست بهترین فیلم های فضایی قرن 21 هستید؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.