اگر از طرفداران ژانر تریلر (Thriller) و آثار هیجان انگیز هستید، در ادامه میتوانید با بهترین فیلم های دلهره آور قرن 21 آشنایی پیدا کیند.
از جاده مالهالند و شبگرد تا دختر گمشده و اتاق انتظار؛ در این مقاله به معرفی بهترین فیلم های دلهره آور قرن 21 پرداختهایم.
بعضی از ژانرها را به راحتی میتوان توصیف کرد؛ برای مثال وقتی از یک اثر کمدی صحبت میکنیم، میدانیم با چه نوع فیلمی رو به رو هستیم یا فیلمهای خانوادگی مشخص است که برای چه کسانی ساخته شدهاند. اما ژانر تریلر کمی پیچیدهتر است و شامل سبکهای مختلفی میشود که لزوما در رابطه با قتلهای زنجیرهای یا آدم ربایی نیستند.
به طور کلی، آثاری که دارای موقعیتهای تعلیق آمیز و استرسزا هستند را معمولا در ژانر تریلر قرار میدهیم. آثاری که به درام نزدیک هستند و پیرامون انسانهای معمولی جریان دارند که درگیر یک اتفاق چالش برانگیز شدهاند. آیا آنها میتوانند نجات پیدا کنند؟ آیا میتوانند بیگناهی خود را به اثبات برسانند؟ آیا پس از اتفاقاتی که تجربه کردهاند، به زندگی عادی بازمیگردند؟
فیلمهای دلهره آور همیشه آثار ترسناکی نیستند. عناوین ترسناک، خشونت بیشتری دارند و در رابطه با «مرگ» هستند اما عناوین تریلر بر روی «رو به رو شدن با ترسهایمان» تمرکز دارند و البته اضطرابهای روزمره و پارانویاهایی که ممکن است در زندگی واقعی هم تجربه کنیم.
بهترین فیلم های دلهره آور قرن 21
در دو دههی اخیر، فیلمهای درخشانی در این ژانر ساخته شدهاند که مشخصا نمیتوانستیم تمامی آنها را در فهرست زیر قرار دهیم. مشابه مقالههای پیشین، یادآوری میکنیم که اگر اثر محبوب شما در لیست زیر وجود نداشت، به معنای ضعیف یا بد بودن آن نیست. در ادامه ما را همراهی کنید تا تعدادی از بهترین فیلم های دلهره آور قرن بیست و یکم را بشناسید.
– فیلم Memento
- سال اکران: 2000
دومین ساختهی کریستوفر نولان که برای ساختار روایت غیرخطی مورد تحسین قرار گرفت و حتی نامزد جایزه بهترین فیلمنامه غیراقتباسی اسکار شد. داستان پیرامون مردی به نام لئونارد شلبی است که حافظهی کوتاه مدت خود را از دست داده و حالا با کمک یادداشتها و عکسها، میخواهد قاتل همسرش را پیدا کند.
ساختار نوآورانهی «یادگاری» که بعضی از اتفاقات را از آخر به اول روایت میکند، برگ برندهی فیلم به حساب میآید. نولان از تکنیکهای مختلف تدوین کمک گرفته تا یک روایت تعلیق آمیز و پیچیده ارائه دهد و میتوان گفت در این زمینه موفق شده است.
– فیلم Harry, He’s Here to Help
- سال اکران: 2000
مایکل که ازدواج کرده و صاحب سه فرزند شده است، با دوست دوران مدرسهاش، هری ملاقات میکند. هری، پتانسیلهای مایکل را به یاد میآورد و از زندگی فعلی او متعجب میشود، اینکه ماشین ارزان قیمتی سوار است، همسرش جلوی پیشرفتهایش را گرفته، درگیر بزرگ کردن فرزنداناش است و والدیناش قابل تحمل نیستند. در ادامه، هری تصمیم میگیرد تا زندگی مایکل را به هر نحوی بهبود ببخشد!
«هری، او برای کمک اینجاست» تریلر غافلگیر کنندهای است که نابود شدن خانوادهی مایکل را به شکل تعلیق آمیزی روایت میکند اما شاید ترسناکترین نکته این باشد که مایکل، از کارهایی که هری برای او انجام داده چندان هم ناراضی به نظر نمیرسد. این ساختهی دومینیک مول اگرچه در ژانر ترسناک قرار نمیگیرد اما بیش از اندازه ترسناک است و به ما یادآوری میکند که حتی کسانی که میشناسیم و به آنها اعتماد داریم هم میتوانند تبدیل به یک هیولا شوند.
– فیلم Mulholland Drive
- سال اکران: 2001
ساختههای دیوید لینچ معمولا از عناصر سورئالیستی بهره میبرند، بنابراین اگر «جاده مالهالند» را مشاهده نکردهاید، باید بدانید که با یک اثر تریلر معمولی رو به رو نیستید. داستان در رابطه با یک بازیگر بلندپرواز به نام بتی است که با دختری به نام ریتا آشنا میشود؛ ریتا در اثر تصادفی مرموز، دچار فراموشی شده و حالا این دو باید پرده از حقیقت بردارند.
امضاهای دیوید لینچ در این اثر هم مشهود است و حتی پس از گذشت دو دهه، شاید هنوز هم نتوان با قاطعیت گفت که کدام بخشهای فیلم واقعی و کدام بخشها رویا هستند. اگر در جستجوی یک فیلم دلهره آور متفاوت هستید، جاده مالهالند میتواند شما را راضی کند.
– فیلم Oldboy
- سال اکران: 2003
او ده-سا (Oh Dae-su) در روز تولد دخترش، ناگهان دزدیده شده و در یک اتاق برای 15 سال زندانی میشود. یک روز، او به طور اتفاقی آزاد شده و به او گفته میشود که پنج روز فرصت دارد تا دلیل زندانی شدناش را کشف کند. اگر موفق شود، کسی که این بلاها را بر سر او آورده، خودکشی میکند و اگر نتواند پرده از حقیقت بردارد، باید با عواقب بدتری رو به شود.
این ساختهی پارک چان-ووک نه تنها یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای کره جنوبی است بلکه یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما نیز در نظر گرفته میشود. از سکانس مبارزهی داخل راهرو که به صورت یک برداشت بلند عرضه شده تا سکانسهای پایانی شوکه کنندهی آن که شاید هرگز از ذهن بیننده پاک نشود، «اولدبوی» یکی از فراموش نشدنیترین آثار تریلر چند دههی اخیر محسوب میشود.
– فیلم Runaway Jury
- سال اکران: 2003
«هیئت منصفه فراری» در زمان اکران چندان مورد توجه قرار نگرفت اما به تدریج، طرفداران زیادی پیدا کرد. خانوادهی یک قربانی تیراندازی گسترده، از یک شرکت اسلحهسازی شکایت میکند و این پرونده رسانهای میشود. شرکت اسلحهسازی مذکور برای مقابله، فردی به نام فرانکلین ریچ را استخدام میکند تا نقاط ضعف اعضای هیئت منصفه را پیدا کرده و آنها را تحت فشار قرار دهد تا نتیجهی نهایی دادگاه به نفع شرکت اسلحهسازی رقم بخورد.
اما تعدادی از اعضای هیئت منصفه، نقشههای دیگری دارند و آنها نیز اهداف سودجویانهای را دنبال میکنند. این ساختهی گری فلدر به خوبی توانسته فساد سیستم حقوقی را به تصویر بکشد و اینکه قربانیان برای رسیدن به عدالت، باید چه مسیر سخت و طاقت فرسایی را طی کنند. هیئت منصفه فراری تا انتها هیجان انگیز باقی میماند و حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
– فیلم Caché
- سال اکران: 2005
یک زوج ثروتمند فرانسوی به نامهای اَن و جورج، ویدیوهایی را دریافت میکنند که ظاهرا از جلوی خانهی آنها ضبط شده است. آنها در این ویدیوها سرنخهای را پیدا میکنند که به کودکی جورج اشاره دارد؛ دورانی که خانوادهاش میخواستند یک کودک یتیم الجزایری به نام مجید را به فرزندی قبول کنند اما جورج اجازهی این کار را نمیدهد. ویدیوها، جورج را به سوی مجید هدایت میکنند و اتفاقات تازهای برای این خانواده رقم میخورد.
این ساختهی میشائیل هانکه، به شکننده بودن زندگیهای ما اشاره دارد، اینکه چگونه یک ویدیوی کوچک میتواند همه چیز را نابود کند یا شما را از نظر روحی روانی تحت تاثیر قرار دهد. «پنهان» در رابطه با احساس گناه است و حقایق تلخی را به مخاطب یادآور میشود.
– فیلم Death Proof
- سال اکران: 2007
«ضد مرگ» به سبک آثار تریلر و ترسناک دههی 70 میلادی ساخته شده و داستان یک مرد بدلکار را روایت میکند که در واقع یک قاتل زنجیرهای است؛ او زنان را سوار ماشیناش میکند و با تصادفهای شدید، آنها را به قتل میرساند.
کوئنتین تارانتینو فیلم را در دو پرده روایت کرده است، در بخش اول با قربانیان آشنایی پیدا میکنید و اِلمانهای تریلر بیشتری در اثر به چشم میخورد، در بخش دوم اما خشونت و تعقیب و گریزهای ماشینی، در کانون توجه قرار میگیرد؛ و البته تعدادی از بهترین سکانسهای تعقیب و گریز دو دههی اخیر را در ضد مرگ میتوانید پیدا کنید.
– فیلم Zodiac
- سال اکران: 2007
دیوید فینچر به تنهایی میتوانست نیمی از فهرست بهترین فیلم های دلهره آور قرن 21 را از آن خود کند اما در این میان، «زودیاک» شاید یکی از شاخصترین ساختههایش باشد، اثری که لحظهای اجازه نمیدهد مخاطب آرامش داشته باشد. داستان پیرامون تعدادی پلیس و خبرنگار است که زندگی خود را وقف پیدا کردن زودیاک میکنند؛ یک قاتل زنجیرهای بیرحم واقعی که هرگز دستگیر نشد.
هر آنچه که از ژانر تریلر انتظار دارید را در این فیلم پیدا میکنید، از جزئیات دقیق پرونده تا سکانسهای ارتکاب قتل و شخصیتهایی که وسواس ذهنی پیدا کردهاند تا به حقیقت برسند.
– فیلم Changeling
- سال اکران: 2008
والتر، پسر 9 سالهی کریستین ناگهان ناپدید میشود و او به سراغ پلیس میرود تا بتوانند بچهاش را پیدا کنند. پنج ماه بعد، ماموران پلیس، کودکی را پیدا میکنند که از نظر مشخصات، کاملا به فرزندِ کریستین شباهت دارد اما او اصرار دارد که این کودک، والتر نیست و هیچکس حرفهایش را باور نمیکند. کلینت ایستوود معمولا برای درامهای جدی و آثار وسترن شناخته میشود اما تاکنون فیلمهای تریلر درجه یکی ساخته و «بچه جایگزین» یکی از بهترین کارهای اوست.
داستان باورنکردنی این فیلم، مبتنی بر واقعیت است و کلینت ایستوود موفق شده تا این داستان ناراحت کننده را با تعلیق بالایی عرضه کند.
– فیلم Buried
- سال اکران: 2010
رایان رینولدز درون یک تابوت! این یک خلاصهی کلی از فیلمی است که شاید بر روی کاغذ، هیچ جذابیتی نداشته باشد اما نتیجهی نهایی، کمنظیر از آب در ادامه است. «مدفون» فیلم ظالمانه و تلخی است که آثار کافکا را یادآوری میکند. یک راننده کامیون، در دوران جنگ عراق، به صورت زنده درون یک تابوت قرار گرفته و در زیر زمین دفن شده است. او یک تلفن همراه در جیباش دارد که به طور معجزهآسایی، سالم است و حالا قبل از اینکه اکسیژناش تمام شود، باید راهی برای نجات پیدا کند.
فیلمهایی که در فضاهای بسته اتفاق میافتند، معمولا کارشان برای ارائهی تعلیق سختتر است اما رودریگو کورتس موفق شده تا در همان محیط کوچک، بیشترین استرس را به بیننده وارد کند.
– فیلم I Saw the Devil
- سال اکران: 2011
کیم سو هیون، یک افسر امنیتی است که همسرِ باردارش توسط یک مرد روانی به نام کیونگ چول به قتل میرسد. کیم سو هیون اما نقشهی ویژهای برای انتقام دارد، او میخواهد کاری کند که کیونگ چول آرزوی مرگ داشته باشد.
«من شیطان را دیدم» بسیار خشن و گاهی دیوانهوار است و به این نکته اشاره دارد که برای مقابه با یک هیولا، باید خودتان هم تبدیل به یک هیولا شوید. از سکانسهای دراماتیک تا لحظاتی که نفس مخاطب در سینه حبس میشود، این ساختهی کیم جی-وون ارزش بارها تماشا کردن را دارد.
– فیلم Nightcrawler
- سال اکران: 2014
«شبگرد» داستان خبرنگار جوانی را روایت میکند که از فیلمبرداری صحنههای تصادف و جنایت و فروش آنها به شبکههای خبری، پول در میآورد. شما میتوانید از این راه درآمدزایی کنید اما به شرطی که اولین نفر به صحنه جرم برسید، درست است؟
دغدغههای اخلاقی این فیلم را بیشتر در آثار دهه 70 میلادی مشاهده کردهایم، از راننده تاکسی تا شبکه اما کارگردان فیلم، دان گیلروی، آن مضامین آشنا را به شکل مدرنتری روایت کرده است. شخصیت اصلی فیلم، لوئیس بلوم، نمایندهی نسلی از جوانان است که اهمیتی به اخلاقیات نمیدهند و حاضرند برای موفقیت، متوسل به هر کاری شوند.
– فیلم Gone Girl
- سال اکران: 2014
نیک متوجه میشود که همسرش امی، ناپدیده شده است و به سراغ پلیس میرود تا او را پیدا کند اما خیلی زود از سوی رسانهها به قتل امی متهم میشود. «دختر گمشده» نه تنها یک تریلر خالص و پرکشش است بلکه به مضامین مهمی هم پرداخته است، از تاثیر اقتصاد و درآمد در زندگی زنانشویی تا خیانت و عدم شناخت درست طرفین که به تدریج باعث دور شدن آنها از یکدیگر میشود.
دختر گمشده بدون شک یکی از بهترین ساختههای دیوید فینچر است و چرخشهای داستانی آن را احتمالا تا مدتها در ذهن خواهید داشت؛ از بازی تکرارشدنی رزمند پایک نیز نباید عبور کرد.
– فیلم Green Room
- سال اکران: 2015
یک گروه موسیقی پس از اجرا و در هنگام خروج، شاهد یک قتل در اتاق انتظار هستند و در آنجا محبوس میشوند. حالا آنها نیز در خطر مرگ قرار گرفتهاند و باید برای دفاع از خود هر کاری که میتوانند، انجام دهند.
«اتاق انتظار» به تدریج آن قدر خشونت آمیز میشود که مخاطب را میخکوب میکند و در هیچ کدام از دقایق، به آرامی پیش نمیرود. این ساختهی جرمی سالنییر از سوی منتقدان مختلف، به عنوان یکی از بهترین فیلمهای سال 2015 نیز انتخاب شد.
– فیلم Searching
- سال اکران: 2018
دیوید کیم پدری است که دخترش، مارگوت ناپدید شده است. او در قرن بیست و یکم، جستجو برای فرزندش را به صورت آنلاین آغاز میکند و با حقایق غیرمنتظرهای رو به رو میشود.
داستان «جستجو» به تنهایی جذاب است اما آنیش چاگانتی آن را به شکل متفاوتی روایت کرده است، در واقع کل فیلم را از طریق کامپیوتر و گوشی هوشمند شخصیت اصلی تماشا میکنیم که نشان میدهد چه قدر از زندگی ما وابسته به اینترنت است. جستجو از نظر ساختار روایی، نوآورانه است اما هرگز عنصر تعلیق را فراموش نمیکند و در بخشهای پایانی، نفسگیرتر از آن چیزی میشود که مخاطب انتظار دارد.
و اما فیلمهای دیگری نیز سزاوار حضور در این فهرست بودند از جمله، قوی سیاه (2010)، اتاق امن (2002)، باجه تلفن (2002)، عوارض جانبی (2013)، نفس نکش (2016)، زن جوان امیدوارکننده (2020)، انگل (2019)، جایی برای پیرمردها نیست (2007) و زندانیان (2013).
طرفدار کدام یک از عناوین فهرست بهترین فیلم های دلهره آور قرن 21 هستید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.