مشهورترین سامورایی های تاریخ بین سالهای 1467 تا 1603 میلادی میزیستند. در این مطلب ده نفر از این سامورایی های معروف را معرفی خواهیم کرد.
پیش از آن که به بحث در مورد ساموراییها بپردازیم لازم است بگوییم کشور ژاپن قدمت بسیار زیادی دارد و نخستین نمونههای تمدن در ژاپن مربوط به 50 هزار سال پیش از میلاد مسیح میشود. با توجه به این موضوع در مییابیم که ژاپن در برابر ایران نیز که یکی از قدیمیترین کشورهای دنیا است ریش سفید محسوب میشود. هر دوره از تاریخ ژاپن دارای نامی است؛ برای نمونه از سال 1989 که هیروهیتو، امپراتور پیشین ژاپن جان خود را از دست داد تا به امروز داخل دورانی تحت عنوان هیسهای هستیم.
مشهورترین سامورایی های تاریخ ژاپن در حد فاصل سالهای 1467 تا 1603 میزیستند. این دوران تحت عنوان سنگوکو (ارباب رعیتی) شناخته میشود. طی آن دوران ژاپن دچار هرج و مرج نسبی بود و همانند دوران کنونی از نظم زیادی بهرهمند نبود؛ به نحوی که هر شخصی چند سامورایی زیر دست خود داشت و منطقهای را تحت حکومت خود در میآورد و حتی برخی از آنها از قلمرو خود فراتر رفته و به مناطق دیگر نیز هجوم میآوردند. در پس این جریانات ژاپن درگیر جنگ داخلی شد و تمام اربابان مشغول به مبارزه با یکدیگر شدند.
در نتیجه این جنگها که برای ۱۵۰ سال ادامه یافت نهایتا شخصی بر تمام مدعیان حکومت پیروز شد و عنوان ریاست بر ژاپن را به خود اختصاص داد. بالاترین مقام در دوران ارباب رعیتی امپراتور نام داشت و خانواده وی بر مردم ژاپن خدایی میکردند. مقام پس از امپراتور، شوگان (فرمانده کل نیروها) نام داشت که بالاترین مقام اجرایی بود. لازم به ذکر است که در برخی موارد شوگان امپراتور را برکنار کرده و خود حکومت را در دست گرفته است. مقام بعدی نیز دایمیوها (اربابها) نام داشتند که برای انجام امور خود و دریافت باج از مردم بسته به میزان ثروتشان سامورایی استخدام میکردند.
کشور ژاپن تا جنگ جهانی دوم طبق همین روال اداره میشد تا این که در جنگ جهانی ژاپن به دنبال اتفاقاتی نظیر انفجار بمب اتم در ناکازاکی و هیروشیما با اعلام رسمی امپراتور در مقابل متفقین تسلیم شد. این موضوع باعث شد امپراتور جایگاه خود را در میان مردم از دست بدهد.
اکنون زمان آن رسیده که به بحث اصلی خود یعنی ساموراییها بپردازیم. ساموراییها اخلاق بسیار تندی داشتند و معمولا خیلی کم لب به سخن باز میکردند. آنها بر خلاف بقیه مردم که در آن زمان مشغول به گوسفندچرانی و کشاورزی بودند برای دایمیوها شمشیرزنی میکردند. سامورایی برای ارباب خود نقش یک خادم جان بر کف را بازی میکرد و در صورت کشته شدن ارباب باید دست به خودکشی میزد تا آبرویش حفظ شود.
البته تعدادی از ساموراییها نیز بودند که از وظیفه اصلی خود سرپیچی میکردند و به منظور دریافت پول برای افراد دیگر شمشیر میزدند. این افراد تحت عنوان رونین (آدمکش) شناخته میشدند و دیگر لقب سامورایی را یدک نمیکشیدند.
۱۰ نفر از مشهورترین سامورایی های تاریخ
۱. هوجو اوجیت سونا ( Hojo Ujitsuna)
هوجو اوجیت سونا در سال ۱۴۸۷ میلادی به دنیا آمد و در سال ۱۵۴۱ نیز چشم از جهان فرو بست. وی ملقب به ایسه شینکورو و فرزند بنیانگذار خاندان هوجو یعنی هوجو سون بود. در دوران سنگوکو حاکمیت قسمت قابل توجهی از منطقه کانگو بر عهده این خاندان بود. لازم به ذکر است که ژاپن از زمان تولد تا مرگ وی روی آرامش را به خود ندید و به یک میدان نبرد دائم تبدیل شده بود. حتی پس از گذشت ۶۰ سال از مرگ وی نیز ژاپن همواره در حال تحمل نبرد بود.
اوجیت سونا در سال ۱۵۲۴ موفق شد تا قلعه ادو را فتح کند. به دنبال این جریان، جنگ بسیار سختی بین او و خاندان اوئه سوگی در گرفت و این نبرد در تاریخ ژاپن ثبت شد. لازم به ذکر است که خاندان هوجو در دوران حاکمیت اوجیت سونا به قدرت بسیار زیادی دست پیدا کرده بود.
۲. موری موتوناری (Mori Motonari)
موری موتوناری در سال ۱۴۹۷ میلادی چشم به جهان گشود و در سال ۱۵۷۱ چشم از جهان فرو بست. وی که تحت عنوان سامورایی شاعر شناخته میشد در ابتدا فردی گمنام بود، اما پس از گذشت مدتی و با تلاشهای فراوان به یکی از قدرتمندترین و مشهورترین سامورایی های تاریخ ژاپن تبدیل شد و تعدادی از خاندانهای ژاپنی وی را به عنوان حاکم خود پذیرفتند. وی طی جنگهای فراوان موفق شد تا رقیبان را شکست دهد و نهایتا ۱۰ منطقه از ۱۱ منطقه چوگوکو را تحت فرمانروایی خود در بیاورد. در بسیاری از جنگهایی که سامورایی شاعر در آنها شرکت داشت تعداد نیروهای او از حریفان کمتر بود و یکی از عمده دلایل معروفیت وی نیز به همین مسئله باز میگردد. لازم به ذکر است که وی در زمینههایی از جمله شعر سرایی و هنر نیز مهارت ویژهای داشت.
موتوناری یک روز به منظور نصیحت سه فرزند خود برای متحد بودن، آنها را صدا میزند و در مقابل آنها اقدام به شکستن یک تیر و کمان میکند، پس از آن تلاش در شکستن سه تیر و کمان میکند، اما موفق به انجام این کار نمیشود. در نهایت نیز به فرزندان خود میگوید متحد ماندن مانع از نابودی و شکستن شما میشود. این اقدام که در دوران کنونی به لقمان حکیم نسبت داده میشود در اصل مربوط به سامورایی شاعر بوده است.
۳. اوئه سوگی کنشین (Uesugi Kenshin)
اوئه سوگی کنشین در سال 1530 متولد شد. وی که تحت عنوان اژدهای اچیگو شناخته میشد خاندان ناگائو را در دوران سن گوکو تحت حاکمیت داشت و فرمانروای مقتدری به شمار میرفت. وی در زمینه رهبری نیروهای جنگی بسیار موفق بود و به همین دلیل در تعداد زیادی از جنگها به پیروزی دست مییافت و حریفان خود را یکی پس از دیگری از جلوی راه برمیداشت.
در جریان یکی از این نبردها نیروهای کنشین تحت محاصره نیروهای ارباب فانایوشی قرار گرفتند؛ اما با این حال وی همچنان به استقامت ادامه داد و با بهکارگیری روشهایی نیروهای خود را از محاصره خلاص کرد و فانایوشی را به طرز فجیعی از سر راه برداشت. یکی دیگر از نبردهای وی که در میان مردم بسیار معروف شد، جنگهای او با تاکدا شینگن بود. این دو فرمانده جنگی نزدیک به 14 سال به نبرد سنگین با یکدیگر پرداختند. کنشین پس از سالها مبارزه و پیروزی سرانجام در سال 1578 به علت نامعلوم جان خود را از دست داد. این در صورتی است که طبق گفته بسیاری از نویسندگان تاریخ، وی به دلیل ابتلا به سرطان معده جان خود را از دست داد.
4. تاکدا شینگن (Takeda Shingen)
تاکدا شینگن در سال 1521 چشم به جهان گشود. وی که ملقب به سامورایی غولپیکر بود در دوران جنگهای داخلی ژاپن به عنوان خبیثترین فرمانده شناخته میشد. سامورایی غولپیکر نخستین پسر خاندان تاکدا بود و انتظار میرفت تا وی جانشین پدر شود. اما پدر تصمیم گرفت تا فرزند کوچکتر را به عنوان جانشین خود معرفی کند و به همین دلیل شینگن با راه انداختن یک کودتا قدرت را از پدر گرفت، لازم به ذکر است که در جریان این کودتا از دماغ هیچکس خونی نریخت.
شینگن پس از به دست گرفتن قدرت در تلاش بود تا بتواند مناطق بیشتری را تحت حاکمیت خاندان تاکدا در بیاورد و به منظور تحقق هدف خود به سمت بسیاری از مناطق حملهور شد و حاکمیت آن مناطق را در دست گرفت. اما هدف وی تنها به چند منطقه محدود نمیشد و در تلاش بود تا بتواند تمام کشور ژاپن را در اختیار بگیرد. شینگن برای انجام این کار با قویترین خاندانهای ژاپن آغاز به همکاری کرد و همراه با آنها اقدام به پیشروی در محدودههای دیگر کرد و جنگهای بسیاری را با حاکمان آن محدودهها صورت داد.
شینگن به مدت 14 سال و برای 5 مرتبه با اوئهسوگی به جنگ پرداخت؛ اما هیچیک از این دو فرمانده موفق نشدند در نهایت بر دیگری پیروز شوند. با تمام این اوصاف، تنها تاکدا شینگن بود که از نظر توانایی چیزی از اودا نبونگا کم نداشت و همچنین وی از معدود افرادی بود که موفق شد در نبرد رو در رو اودا نبونگا را که در حال پیشروی بدون وقفه در ژاپن بود متوقف کند. شینگن رقبای بسیاری را در مقابل خود میدید و به منظور از بین بردن او دسیسههای بسیاری چیده میشد؛ حتی پسر عموی وی نیز با اتهام خیانت به او اعدام شد.
پس از گذشت مدتی نیز پسر شینگن دست به خیانت علیه او زد که شینگن به او نیز رهم نکرد و جانش را گرفت. شینگن طی آخرین سالهای زندگانی تصمیم گرفت تا امور داخلی منطقه تحت حاکمیت خود را مورد توجه و رسیدگی بیشتر قرار دهد و به منظور رسیدن به هدف خود اقدامات زیادی را انجام داد که برای نمونهای از آنها میتوان به احداث سد مهندسی شده روی رودخانه فوجی اشاره کرد. شینگن نهایتا در سال 1573 و پس از دست و پنجه نرم کردن با بیماری از دنیا رفت تا عرصه برای فرمانروایی اودا نبوناگا هموار شود.
5. اودا نبوناگا (Oda Nobunaga)
اودا نبوناگا در سال 1534 به دنیا آمد. وی که تحت عنوان هگمون یا ارباب قلمروها شناخته میشد موفق شد تا بسیاری از مناطق ژاپن را تحت حاکمیت خود در بیاورد و کشور را که در آن زمان دچار هرج و مرج بود نظم بخشد و به آن لقب سرزمین آفتاب تابان را دهد. وی به عنوان نخستین حاکمی شناخته میشود که موفق شد تمام مناطق تحت حکومت خود را با یک نام واحد مدیریت کند. نبوناگا منطقه اوواری را تا سال 1559 تحت حاکمیت کامل خود درآورده بود و تمام رقبا را از سر راه برداشته بود. حاکمیت منطقه اوواری برای ارباب قلمروها تکراری شده بود و به همین خاطر تصمیم گرفت تا به مناطق دیگر نیز نفوذ پیدا کند. وی پس از گذشت 20 سال موفق شد تا تمام اهداف خود را محقق کند و عنوان قویترین فرمانروای ژاپن را به خود اختصاص دهد.
لازم به ذکر است که وی در دوران جنگهای داخلی ژاپن اکثر جنگ آوران ژاپنی را از سر راه خود برداشته بود و تنها تعداد کمی از افراد موفق به ایستادگی در برابر وی شده بودند که از جمله آنها شینگن بود. نهایتا ژنرال آکچی میتسوهید (ژنرال نبوناگا) طی یک کودتا موفق شد تا نبوناگا را در سال 1582 از مقام خود عزل کند. وی پس از آن که قافله را به ژنرال خود واگذار کرده وارد معبد هونوجی شده و آئین سپوکو را به اجرا در آورد و بدین واسطه از دنیا رفت و تویوتومی هیدهیوشی جانشین ارباب قلمروها شد.
6. تویوتومی هیده یوشی (Toyotomi Hideyoshi)
تویوتومی هیده یوشی در سال 1536 متولد شد. وی تلاشهای بسیاری را در راستای پایان دوران جنگهای داخلی ژاپن و ایجاد نظم و اتحاد در این کشور انجام داد و به همین خاطر بسیاری از افراد از وی به عنوان یکی از پدران بنیانگذار ژاپن یاد میکنند. هیده یوشی که در خانوادهای ضعیف متولد شده بود، یکی از سربازان نبوناگا محسوب میشد که موفق شد با استفاده از ذهن خلاقش جایگاه خود را در میان سربازان حاکم بالا ببرد و به مقام حمل کننده دمپایی ارباب دست پیدا کند.
هیدهیوشی همچنان به تلاش خود ادامه داد تا موفق شد به درجه سامورایی برسد و نقش مشاور ارباب قلمروها را بازی کند. حتی پس از آن که نبوناگا دست به خودکشی زد وی به عنوان جانشین او معرفی شد و تلاشهای بسیاری را برای اصلاح ساختار فرهنگی و اجتماعی ژاپن انجام داد؛ به نحوی که آثار تلاش او هماکنون و پس از گذشت 250 سال قابل مشاهده است. در زمان حاکمیت او تنها ساموراییها مجاز به حمل و استفاده از شمشیر بودند و بدین منظور غیر ساموراییان شمشیر خود را تحویل او دادند تا نظم برقرار شود. گرچه با این اقدام قدرت در اختیار ساموراییها قرار گرفت، اما در خاتمه دادن به جنگهای داخلی ژاپن تأثیر بهسزایی گذاشت. هیده یوشی نهایتا در سال 1598 از دنیا رفت.
7. شیمازو یوشی هیسا (Shimazu Yoshihisa)
شیمازو یوشی هیسا یکی از مشهورترین سامورایی های تاریخ ژاپن بود که در سال 1533 چشم به جهان گشود و در سال 1611 نیز از دنیا رفت. یکی از عجیبترین اقدامات وی ازدواج با عمه خود بود. یوشی هیسا برای این که بتواند مقام فرمانده جنگی را کسب کند تلاشهای بسیاری را انجام داد و نهایتا بخش عظیمی از منطقه کیوشو را با همکاری برادرانش تحت حاکمیت خود درآورد. وی طی نبردهای متعددی که در آنها حضور مییافت موفق شد به پیروزیهای بسیاری دست پیدا کند و همین مسئله باعث شد نیروهای وی قسم شمشیر بخورند که تا آخر عمر او را رها نخواهند کرد. لازم به ذکر است که وی نخستین فرمانروایی بود که موفق شده تمام منطقه کیوشو را تحت حاکمیت خود در بیاورد؛ اما نهایتا هیده یوشی موفق شد تا به فرمانروایی وی پایان دهد.
8. هاتوری هانزو (Hattori Hanzo)
هاتوری هانزو یکی دیگر از مشهورترین سامورایی های تاریخ ژاپن است که در سال 1542 متولد شد و در سال 1596 از دنیا رفت. وی که ملقب به هانزوی شیطانی بود شمشیر زنی بسیار ماهر محسوب میشد، اما تنها به این دلیل لقب هانزوی شیطانی را دریافت نکرد و یکی دیگر از عمده دلایل اعطای این لقب به هاتوری هانزو ایجاد تفاوت بین او و واتانابه هانزو بود که او نیز در همان زمان زندگی میکرد. هاتوری هانزو فرمانده بسیار قدرتمندی بود که 220 سامورایی برای او شمشیر میزدند.
هانزو از سنین کودکی آموختن شمشیرزنی را آغاز کرد و در سن 16 سالگی برای نخستین مرتبه جان حریفان را گرفت. وی نسبت به توکوگاوا ایاسو بسیار وفادار بوده و برای چند دفعه وی را از مرگ حتمی نجات داد. توکوگاوا پس از گذشت مدتی به مقام شوگان ژاپن دست یافت و حکومت ایجاد شده توسط او توانست برای مدت 250 سال قلعه ادو را تحت کنترل خود نگه دارد. تاکنون نام افراد اندکی روی دروازه قصر امپراتوری ژاپن هک شده است که هاتوری هانزو نمونهای از آنها است.
9. میاموتو موساشی (Miyamoto Musashi)
میاموتو موساشی در سال 1548 به دنیا آمد و در سال 1645 چشم از جهان فرو بست. وی که تحت عنوان رونین ولگرد شناخت میشد شمشیرزن بسیار سریع و ماهری بود و تقریبا تمام حریفان خود را در کمترین زمان ممکن از جلوی راه خود برمیداشت. وی در دوران جنگهای داخلی ژاپن میزیست و یک رونین به شمار میرفت. موساشی سبک جدیدی را در هنر شمشیرزنی تحت عنوان نیتنایچی (جفت بهشت) ابداع کرد. سبک نیتنایچی شامل استفاده همزمان از دو شمشیر بود.
مطابق با گفته تاریخنگاران، وی در دوران زندگی خود تمام ژاپن را زیر پا گذاشت و بسیاری از شمشیرزنان قدرتمند این کشور را از سر راه برداشت. در یکی از داستانها آورده شده است که موساشی به منظور مبارزه به یک مدرسه شمشیرزنی ورود پیدا کرده و تمام افراد حاضر را به راحتی و بدون هیچ دردسری مغلوب کرده است. لازم به ذکر است که وی در دوران زندگی خود علاوه بر مبارزه، کتابی را تحت عنوان کتاب پنج حلقه که حاوی استراتژی و تاکتیکهای نبرد سامورایی بود نوشته است.
همچنین وی هنر نقاشی را نیز به صورت جدی دنبال میکرد و برخی از آثار او هماکنون در دسترس قرار دارد. برای نمونهای از آثار موساشی میتوان به تصویری از صورت او که با دستان خود رونین ولگرد نقش بسته است اشاره کرد.
10. توکوگاوا ایاسو (Tokugawa Ieyasu)
آخرین نفر از مشهورترین سامورایی های تاریخ ژاپن که معرفی خواهیم کرد توکوگاوا ایاسو نام دارد. وی که شوگان مخوف نام گرفته بود بر خلاف ساموراییهای آن زمان به پیروزیهای بسیاری دست پیدا نکرد؛ اما از وی به عنوان آخرین سامورایی دوران سن گوکو یاد میشود. ایاسو در دوران حکومت خود با نبوناگا متحد شد، اما بعد از آن که نبوناگا دست به خودکشی زد و هیده یوشی به عنوان فرمانده بعدی برگزیده شد، ایاسو نتوانست به همکاری با او ادامه دهد.
نیروهای ایاسو از سال 1584 شروع به جنگ با نیروهای هیده یوشی کردند و تا سال 1598 این نبردها ادامه یافت. هیده یوشی در سال 1598 پس از دست و پنجه نرم کردن با بیماری از دنیا رفت و فرزند او که تنها 5 سال داشت ادامهدهنده راه پدر شد. ارتش توکوگاوا در سال 1600 و در جریان جنگ سکی گاهارا موفق شد تا ارتش مشترک تویوتومی و اودا را از سر راه بردارد.
تا پیش از ایاسو هیچ شخصی از خاندان توگاوا موفق نشده بود به مقام شوگان دست پیدا کند و او موفق شد تا این طلسم را بشکند. این خاندان تا سال 1868 حاکمیت را در اختیار داشت و در دوران حکومت این خاندان کشور ژاپن با تغییرات بسیاری مواجه شد؛ چرا که این خاندان تمایلی به ارتباط گرفتن با کشورهای دیگر نداشت.