سرم حقیقت به مجموعهای از داروهای روان گردان گفته میشود که از دروغ گویی فرد استعمال کننده جلوگیری میکنند؛ یا دستکم اینطور پنداشته میشود. اما آیا این حقیقت دارد؟
داروهای روان گردانی وجود دارند که روی ذهن افراد تاثیر میگذارند و به سرم حقیقت یا داروی اعترافگیری معروفاند؛ ولی واقعا تا چه حد در گرفتن توانایی دروغ گفتن از یک فرد، کارآمد هستند؟
بعضی از داروهای حقیقت گویی مانند تیوپنتال سدیم، سرعت ارسال پیام را از طناب نخاعی به مغز کاهش میدهند. نتیجه اینکه انجام کارهای مستلزم تمرکز، سختتر میشود؛ مثلا راه رفتن روی یک خط مستقیم یا حتی دروغ گفتن!
در واقع چیزی که سرم حقیقت از شما میگیرد، قدرت تمرکز برای فکر کردن و یک دروغ خوب ساختن است. همین گیجی و عدم تمرکز وقتی که در حالتی بین خواب و بیدار هستیم نیز وجود دارد.
در صورتی که یک دروغگوی قهار نباشید، قاعدتا دروغ گفتن برایتان مشکلتر از راستگویی است. جمله معروفی هم دراینباره نقل شده: اگر راست بگویید، مجبور نیست چیزی را به خاطر بسپارید.
گزارشهای علمی زیادی به این نکته اشاره دارند که تحت تاثیر سرم حقیقت، ما بیشتر مستعد راستگویی هستیم. اما این داروها تاثیر دیگری هم دارند: اینکه بخواهیم چیزی بگوییم که طرف مقابل را راضی کند؛ حتی اگر حقیقت نداشته باشد.
به علاوه، نه تنها داروهای حقیقت گویی همیشه اثر مورد نظر را ندارند؛ بلکه استفاده از آنها برای مقاصدی مانند بازجویی، غیر قانونی هم است.
فرمهای اولیه سرم حقیقت هنوز مورد استفاده هستند
اصطلاح سرم حقیقت از دهه 1920 میلادی سر زبانها افتاد؛ هر چند که بشر از دوران امپراتوری روم، کم و بیش با آن آشنا بود. در دهههای 20، 30 و 40 میلادی بسیاری از این داروها توسط CIA، ادارات پلیس و بازجوهای نازی مورد استفاده قرار میگرفتند. هنوز هم کاربردهایی دارند؛ البته استفاده برای مصارف درمانی یا حتی اعدام به روش تزریق!
بد نیست با چند نمونه از آنها آشنا شویم.
اسکوپلامین (Scopolamine)
این دارو نخستین بار در دهه 1920 توسط دکتر «رابرت هاوس» به عنوان سرم حقیقت معرفی شد. در واقع، اسکوپلامین اولین دارویی بود که چنین لقبی گرفت. جالب اینکه از بذر یک درخت، موسوم به «درخت مست کننده» میآید.
در دهه 20 و 30 میلادی، ادارات پلیس در ایالات متحده از آن روی مظنونین استفاده میکردند. حتی در برخی مواقع، اظهارات افراد تحت تاثیر این دارو، مورد تایید قضات هم بود.
در آنها سالها استفاده از اسکوپلامین به عنوان سرم حقیقت، انتخاب اول خیلیها بود؛ چرا که اثر پاککنندگی حافظه هم داشت و افراد بعد از سرحال شدن، نمیدانستند تحت تاثیر دارو چه گفتهاند. نازیها نیز برای بازجویی، سابقه استفاده از این دارو را دارند.
امروزه اما از آن برای رفع تهوع ناشی از سفر و کاهش لرزش بدن در بیماران مبتلا به پارکینسون استفاده میشود. البته هنوز استفاده سوء هم دارد: برای بیحال کردن طرف مقابل به قصد تجاوز یا سرقت از او!
پنتوتال یا سدیم تیوپنتال (Pentothal or sodium thiopental)
پنتوتال یکی از مشتقات اسید باربیتوریک و کاهندهی عملکرد سیستم عصبی مرکزی است؛ چیزی که به طور عامیانه، آرامبخش هم گفته میشود.
داروهای آرامبخش، روند انتقال اطلاعات از اندامهای بدن به مغز را آهسته میکنند و به طور معمول برای تسکین درد، رفع گرفتگی عضلات و پایین آوردن فشار خون تجویز میشوند.
اوردوز این نوع داروها کشنده است و عامل مرگ تعدادی از سلبریتیها بوده؛ از جمله مریلین مونرو، جودی گارلند و جیمی هندریکس!
سدیم تیوپنتال یکی از نخستین داروهایی بود که برای تزریق کشنده در آمریکا بهکارگیری شد. تا سال 2011، به عنوان داروی بیهوشی هم استفاده میشد؛ چرا که بیماران را در کمتر از یک دقیقه، بیهوش میکرد. اما چند سال قبل، استفاده از آن در آمریکا متوقف شد. داستان جالبی هم دارد.
تولیدکننده این دارو، یک شرکت ایتالیایی بود که در اوایل سال 2011 از قصد خود برای توقف تولید خبر داد؛ آن هم به این دلیل که نگران استفاده دولت ایتالیا از پنتوتال برای اجرای حکم اعدام مجرمین بود. نتیجه اینکه ایالات متحده، تنها منبع معتبر تامین این دارو را از دست داد!
البته در دهههای اخیر هم از سدیم تیوپنتال برای بازجویی استفاده شد. یک نمونه، به سال 2007 در هند بازمیگردد که یک تاجر ثروتمند و خدمتکارش مظنون به ارتکاب قتلهای سریالی در دهلی نو بودند. آنها تحت تاثیر این دارو به ربایش، تجاوز و قتل کودکان اعتراف کردند.
سدیم آمیتال یا آموباربیتال (Sodium Amytal or Amobarbital)
این هم یکی از مشتقات اسید باربیتوریک یا نوعی آرامبخش است. در طول جنگ جهانی دوم، از آن به طور گسترده برای رفع اضطراب سربازان دچار آشفتگی روانی استفاده میشد. اما مانند سایر انواع سرم حقیقت، آموباربیتال هم یک مسکن قوی با عوارض جانبی فراوان است و دیگر برای سربازها تجویز نمیشود.
البته در برخی موارد، برای درمان بیخوابی مفرط استفاده میشود؛ ولی اعتیادآور است. حتی مصرف بیش از حد آن، میتواند کشنده باشد.
سدیم آمیتال امروزه به عنوان داروی حقیقت گویی هم کاربرد ندارد؛ زیرا گاهی اوقات به جای تحریک به راستگویی، خاطرات غیرواقعی در ذهن افراد میکاشت.
اتیل الکل (Ethyl Alcohol)
یک ضربالمثل قدیمی ایتالیایی میگوید: در شراب، حقیقت نهفته است. این یعنی از 2000 سال قبل بشر میدانست که الکل، دهان را لق میکند.
مانند سایر داروهای حقیقت گویی، مصرف مشروبات الکلی یا تزریق اتانول میتواند به لو رفتن برخی رازها منجر شود؛ ولی نه به آن معنی که فرد را از دروغ گفتن، عاجز کند.
پس آیا داروهای حقیقت گویی کار میکنند؟
برای رسیدن به پاسخ، از «دیوید براون» خبرنگار واشنگتن پست نقل قول میکنیم:
ظاهرا در قرن 21، پاسخ این پرسش “خیر” است. هیچ ماده دارویی وجود ندارد که ثابت شده باشد به طور پایدار و قابل بررسی، راستگویی را تشدید میکند.
با وجود اینکه به نظر نمیرسد تاثیر جادویی سرم حقیقت چیزی جز افسانه باشد، در دادگاههای آمریکا موارد ویژهای از بهکارگیری سرم حقیقت ثبت شده است.
مثلا میتوانیم به مورد «جیمز هلمز» تیرانداز آمفیتئاتر کلرادو اشاره کنیم. در آن پرونده، قاضی مجوز استفاده از پنتوتال را صادر کرد تا مشخص شود ادعای هلمز مبنی بر جنون، راست است یا دروغ!
ناگفته نماند که از سال 1963، اعتراف به گناه تحت تاثیر سرم حقیقت در دادگاههای آمریکا نامعتبر شناخته شد. دیوان عالی ایالات متحده، این عمل را مغایر با اصل پنجم قانون اساسی کشور و تهدیدکننده حقوق شهروندی تشخیص داد.
البته اگر حالا داروی حقیقت گویی معتبری وجود نداشته باشد؛ به این معنی نیست که در آینده هم ساخته نخواهد شد. این چیزی است که «مارک ویلیس» محقق تاریخ سلاحهای بیولوژیک از دانشگاه کالیفرنیا دیویس میگوید!
خودآزمایی یک خبرنگار
شاید بهترین راه برای آگاهی از تاثیر داروهای حقیقت گویی، آزمایش آنها روی خود باشد؛ دقیقا کاری که خبرنگار تلویزیونی، «مایکل موزلی» انجام داد.
او دو دوز سدیم تیوپنتال دریافت کرد. پس از دوز اول، یک پزشک از او پرسید که برای امرار معاش چه کار میکند؟ موزلی پس از چند خندهی بیجا، موفق شد دروغی شاخدار بگوید: اینکه یک جراح سرشناس قلب است.
پس از دریافت دوز دوم اما وقتی با این پرسش مواجه شد؛ بیدرنگ گفت: من تهیه کننده تلویزیون هستم؛ البته تهیه کننده اجرایی. در واقع مجری هستم؛ اصلا ترکیبی از هر سه اینها!
او بعدا توضیح داد که وقتی این سوال پرسیده شد، اصلا به ذهنش خطور نکرد که دروغ بگوید؛ پس چنین کاری نکرد.
آیا این گواهی بر کارکرد سرم حقیقت است؟
لزوما نه!
یکی از مشکلات استفاده از سرم حقیقت برای اعترافگیری، حس گرم و صمیمانهای است که در طی بازجویی به فرد مصرفکننده میدهد. این صمیمیت و از خودبیخود شدن، میتواند او را وادار کند چیزی بگوید که فکر میکند مخاطب دوست دارد بشنود؛ حال آنکه راست باشد یا دروغ!
بنابراین ممکن است چیزی که بر زبان جاری میشود، خلاف واقع و بیشتر برای خودشیرینی باشد تا گفتن حقیقت!
همچنین برخی معتقدند اعترافگیری در چنین شرایطی بیفایده است؛ زیرا ممکن است مصرف کنندگان دارو چنان پرحرفی کنند و اطلاعات بیهوده بدهند که تحلیل گفتهها و بیرون کشیدن حرف درست از آنها، غیرممکن شود.
آینده داروهای حقیقت گویی
با درک بهتر مغز و کشف داروهای جدید، شاید بتوان به سرم حقیقت و داروهای جلبکننده اعتماد، نزدیک شد. یکی از تازهترین داروهای تست شده با چنین قابلیتی، آکسی توسین است که با نام پیتوسین هم شناخته میشود.
در سال 2005، دو محقق از دانشگاه زوریخ اثر اعتمادزایی آکسی توسین را روی 130 دانشجو آزمایش کردند. برخی از آنها داروی اصلی را گرفتند و به سایرین، دارونما داده شد.
سپس شرکتکنندگان وارد یک بازی شدند؛ با این قانون که باید به یک غریبه برای اهدای بخشی از جوایز خود اعتماد میکردند. در افراد دریافتکننده آکسی توسین، اعتماد زیادی دیده شد و آنها به طور میانگین، پول بیشتری اهدا کردند. جالب اینکه 45 درصد از این افراد با اعتماد کامل، تمام پول خود را به دیگران انتقال دادند.
حالا این نوع داروهای اعتمادزا، میتوانند گام تازهای در راه رسیدن به سرم حقیقت باشند. ظاهرا با مصرف چنین داروهایی، فرد واقعا به حقیقتگویی تشویق میشود؛ به جای اینکه با گفتن هر چیز بیاساسی، صرفا به دنبال راضی کردن مخاطب باشد.
البته نگران نباشید، فعلا جای اسرارتان امن است!