دانشمندان معتقدند که قوانین فیزیک در گذر زمان تغییر میکند؛ امری که عجیب به نظر میرسد اما محتمل است. اما چنین ایدهای از کجا آمده است؟
محققان معتقدند که قوانین فیزیک در جهان به طور دائم در حال تغییر هستند. یکی از مواردی که درباره کیهان نیز صدق میکند، خودآموزی است. از جمله افرادی که به صورت خودآموز مطالب را فرا میگرفتند میتوان به لئوناردو داوینچی و کتو لومب اشاره کرد.
خودآموز کسی است که بدون نیاز به معلم و استاد، علوم مختلفه را میآموزد. داوینچی به 16 زبان زنده دنیا مسلط بود و رقیب او در این زمینه کتو لومب است که با یادگیری 17 زبان در صدر جدول خودآموزان قرار دارد. یکی دیگر از خودآموزهای برتر، کیهان خودمان است.
تغییر قوانین فیزیک در گذر زمان
به تازگی در یکی از مجلات معتبر، مقالهای به صورت پیشچاپ منتشر شده که نشان میدهد کیهان به صورت خودآموز، نحوه وصول به سطوح پایدارتر را یاد میگیرد.
مقاله مذکور را نویسندگانی از مایکروسافت و دانشگاه براون نوشتهاند و معتقدند که تمامی قوانین فیزیکی که امروزه میبینیم یا اندازهگیری میکنیم، در طول زمان جای خود را به قوانین تازهتر میدهند و به عبارتی منسوخ میشوند. گویی قانون طبیعت همچون قانونهای نوشته دیگر، روزی کاربرد خود را از دست میدهد.
مثلا اگر بخواهیم نحوه تکامل قوانین فیزیک را در طول زمان بفهمیم، باید نظریه انتخاب طبیعی داروین را به اخترشناسی تعمیم دهیم. کیهان در طول زمان به سمت رشد و تکامل بیشتر میرود و قوانین ساده فیزیکی ابتدای تولد جهان، روز به روز پیچیدهتر میشوند.
شاید این سوال را از خود پرسیده باشید که چرا گربهها همچنان در طبیعت وجود دارند اما دایناسورها میلیونها سال پیش منقرض شدهاند. یکی از دلایل وجود و استمرار رشد گربهها این است که توانستهاند ژنهایشان را با طبیعت کنونی وفق دهند. همین مسئله در مورد کیهان صدق میکند.
در آغاز جهان، مفهومی همچون جاذبه در میان اجسام بسیار ابتدایی بوده است. مثلا قانون جاذبه نیوتن میگوید، تمام ذرات مواد، با نیرویی که حاصل ضرب جرم دو جسم نسبت مستقیم و با مجذور آنها نسبت وارونه دارد، یکدیگر را جذب میکنند.
اکنون قانون نیوتن علت کمتر بودن جاذبه ماه در مقایسه با زمین را شرح میدهد و دلیل چنین کمبودی را جرم کم آن میداند. حال تصور کنید که در آغاز تولد جهان، مفهوم جاذبه بیشتر یک مفهوم ایستا بوده و بنابراین باور بر این بوده که جاذبه ماه و زمین یکی است. حال همین قانون را به 14 قانون باقی مانده تعمیم دهید.
جانا لوین، یکی از اخترشناسان دانشکده بارنارد در دانشگاه کلمبیا میگوید:
هر چه زمان بیشتر میگذرد، جهان بیشتر میآموزد و برخی قوانین اساسی و پایهای شکل میگیرند. در واقع کیهان همچون هوش مصنوعی یا یادگیری ماشین میتواند روز به روز بر دانستههای خود بیفزاید و قوانین جدید را بیافریند. منظور از قوانین در اینجا، قوانین فیزیک است.
در این دیدگاه، اخترشناسی با زیست شناسی در هم میآمیزد. قوانین هستی ممکن است فراتر از هر حوزه علمی باشد و این یعنی این که قوانین فیزیکی کنونی میتواند نسخهای سادهتر از قوانین بلندمرتبهتر باشد؛ قوانینی بالادستی که شاید ما قادر به درک آنها نیستیم.
یکی دیگر از محققان به نام بروس باست از دپارتمان ریاضیات دانشگاه کیپ تاون معتقد است:
همبستگی و ارتباط میان رشتههای مختلف بسیار مهم است و کاوش این مشابهات ضروری است. از آنجا که انسانها درک پایینی از خیلی مسائل دارند، علم را به رشتههای مختلفی تقسیم میکنند و چنین اقدامی میتواند به قیمت از دست دادن مشترکات علوم مختلف باشد.
دقیقا به همین دلیل است که ما قادر به درک و فهم خودآموز بودن کیهان نیستیم. مشکل است چون ما نمیتوانیم آن را با دانش و اطلاعات اندک خودمان توضیح دهیم.
در مقاله مذکور که 80 صفحه دارد، محققان میگویند که در آغاز طرح نظریهای جدید هستند. باست در همین راستا میگوید:
هنوز زود است که در مورد مرتبط بودن این ایدهها به جهان اظهار عقیده کنیم. ایده اصلی جالب است و اخترشناسی را با ایده مرکزی پشت هوش مصنوعی ترکیب میکند اما در عین حال یک حدس و گمان بوده و ایده رادیکالی است.
البته باست معتقد است که فیزیک نظری به چنین ایدههای رادیکالی نیاز دارد. ممکن است چنین نظریهای به نتایجی که مد نظرمان است نزدیک نباشد اما مسلماً زمینه ساز پیشرفتهای بزرگ خواهد شد.