در این مقاله به معرفی بهترین فیلم های ترسناک سال 2021 پرداختهایم؛ آثار وهمانگیز و دلهرهآوری که مخاطبان این ژانر را راضی کردند.
سال 2021 برای ژانر ترسناک فوقالعاده نبود اما آثار قابلقبولی به نمایش درآمدند؛ در ادامه میتوانید بهترین فیلم های ترسناک سال 2021 را بشناسید.
با شرایطی که کرونا ویروس برای جهان ایجاد کرد، بدیهی بود که نقش سینما در سرگرم کردن مخاطبان پررنگتر شود. فیلمهای ترسناک شاید بهترین گزینه برای فرار از روزهای تاریک به نظر نرسند اما طرفداران جدی این ژانر همیشه بر این باور هستند که در تماشای این نوع آثار، آرامشی نهفته است.
اینکه چه نوع فیلم ترسناکی بهترین است، در نهایت به سلیقهی شخصی شما برمیگردد اما باید بعضی از فاکتورها را در نظر گرفت، همانند تعادلی که میان جامپاِسکرها و فضاسازی برقرار میکنند و محتواهایی که در کنار ترساندن، به آنها میپردازند.
بهترین فیلم های ترسناک سال 2021
سال 2021 برای این ژانر امیدوارکننده به نظر میرسید اما در نهایت در حد انتظارات ظاهر نشد. بعضی از فیلمهای بزرگ همانند «هالووین میکشد» به کلی افتضاح از آب درآمدند و بعضی دیگر همانند «بدخیم»، چیزی فراتر از یک فیلم خوب نبودند. تعدادی فیلم متفاوت از نظر بصری هم داشتیم که در زمینهی روایت داستان، میتوانستند بهتر باشند.
عناوینی که برای این مقاله انتخاب کردهایم، در مجموع راضیکننده هستند اما بهتر است با انتظارات پایین به سراغ اکثرشان بروید. ناگفته نماند که این فهرست، رتبهبندی مشخصی ندارد.
فیلم The Boy Behind The Door
«پسری پشت در» داستان دو نوجوان را روایت میکند که یک روز در مسیر بازگشت به خانه، دزدیده و در یک خانهی متروکه زندانی میشوند. «دیوید شاربونیر» و «جاستین پاول» ایدهی نسبتا تکراری فیلم را با مهارت ویژهای به تصویر کشیدهاند و اثر در تمامی دقایق، دلهرهآور است.
اتفاقات با اینکه در یک لوکیشن رخ میدهند اما سازندگان از این فضای کوچک بیشترین استفاده را کردهاند و خیلی زود فراموش میکنید که فیلم بودجهی ناچیزی دارد. شاربونیر و پاول توانستهاند تقلای دو نوجوان برای فرار را به خوبی در بطن داستان پیادهسازی کنند و با وجود اینکه پایانبندی فیلم چندان راضیکننده نیست اما پسری پشت در را باید یکی فیلمهای ترسناک خوب سال در نظر بگیریم.
فیلم Last Night In Soho
«دیشب در سوهو» شاید یک فیلم ترسناک از نوع کلاسیک نباشد اما چیزی که آن را متمایز میکند، حضور «ادگار رایت» در پشت دوربین است. این فیلمساز جوان بارها توانسته مخاطبان را غافلگیر کند و این بار هم اثر قابل قبولی ارائه داده است.
داستان در رابطه با دختر جوانی به نام «الوئیز» است که به طراحی لباس علاقه دارد و از حس ششم ویژهای بهره میبرد. او به طرز مرموزی به دههی 60 میلادی منتقل میشود و خود را در کالبد یک طراح لباس مشهور میبیند. الوئیز در ادامه متوجه میشود که دنیای اطرافاش آن چیزی نیست که به نظر میرسد و اتفاقات عجیبی شروع به رخ دادن میکنند.
با اینکه آثار ادگار رایت معمولا از عناصر طنز بهره میبرند اما دیشب در سوهو را میتوانیم یک فیلم ترسناک روانشناختی خالص به حساب بیاوریم. یک سوم پایانی فیلم شاید هرکسی را راضی نکند اما در مجموع، ارزش تماشا کردن را دارد.
فیلم Lamb
این ساختهی عجیبوغریب «والدیمار یوهانسون» شاید در نگاه اول، یک فیلم درام روستایی به نظر برسد اما در ادامه به کابوس تبدیل میشود. «بره» مشابه «جادوگر» ساختهی «رابرت اگرز» و «موروثی» ساختهی «آری استر» از نظر دینی، مذهبی و فلسفی نیز حرفهای زیادی برای گفتن دارد و همین عناصر باعث شدهاند تا حس بدی که در هنگام تماشای فیلم دارید، تا انتها و حتی پس از آن، در وجود شما باقی بماند.
بره، انتظارات مخاطب از مقولهی خانواده و مادرانگی را به کلی کنار میزند و یک دنیای سیاه ارائه میدهد که شَر در سایههای آن به شما نگاه میکند. فیلم از نظر روایت داستان، یکی از بهترینهای سال به حساب میآید و ریتم آرام آن نه تنها باعث نشده تا با اثر خستهکنندهای روبرو باشیم بلکه تعلیق را به اوج رسانده است.
فیلم Come True
«به حقیقت پیوستن» محصول سال 2020 است اما در سال 2021 روی پرده رفت و متاسفانه به فروش بالایی نرسید. این فیلم ترسناک کانادایی، همانند بره، ریتم بسیار آرامی دارد و برای ترساندن مخاطب عجله نمیکند. شخصیت اصلی داستان، دخترکی به نام «سارا» است که معمولا کابوسهای دیوانهواری میبیند.
او با خانوادهاش رابطهی خوبی ندارد و جز دزدیدن غذا، حاضر نیست به خانهی مادرش قدم بگذارد. سارا که از نظر مالی هم در شرایط بدی گرفتار شده، حاضر میشود در یک آزمایش علمی پیرامون خواب شرکت کند. پس از اینکه سیمهایی به مغز او متصل میشود تا امواج مغزیاش بررسی شود، سارا به خواب فرو میرود و به دنیای کابوسوارِ ضمیر ناخودآگاه مغزش قدم میگذارد. کابوسهای او به تدریج بدتر میشود و هیچکس پاسخگو نیست.
چیزی که او نمیداند، این است که دانشمندان مسئول پروژه، نقشههای دیگری دارند اما سارا به یک نوع ناتوانی دچار شده، زیرا دیگر به راحتی نمیتواند درک کند چه چیزی واقعیت و چه چیزی کابوس است. فیلم به حقیقت پیوستن، سعی میکند با نوع نگاه تازهای به رویاها بپردازد و نشان میدهد که کابوسهای آدمها گاهی از هر فیلمی ترسناکتر هستند.
فیلم Malignant
«جیمز وان» در سالهای اخیر بارها ثابت کرده که آثار ترسناک او را باید جدی گرفت. جدیدترین ساختهی او، ادای دینی واضح به فیلمهای ترسناک دههی 80 میلادی، «نقطه ترس» (2002) و دیگر محصولات استودیوی «دارک کسل انترتینمنت» در دههی اول قرن 21 است.
«آنابل والیس» نقش زنی را بازی میکند که گاهی صحنههایی از مرگ آدمهای دیگر به او الهام میشود. «مدیسون» در ابتدا فکر میکند دچار توهم است اما به تدریج متوجه میشود تصاویری که میبیند، واقعیت دارند و در دنیای واقعی اتفاق میافتد. او تصمیم میگیرد را جلوی این اتفاق را بگیرد و قربانیها را نجات دهد.
فیلم بدخیم از نظر تجاری به یک شکست تبدیل شد و با اینکه بهترین ساختهی جیمز وان تا به امروز نیست اما میتواند طرفداران ژانر ترسناک را راضی کند و به احتمال زیاد، در سالهای آتی به یک فیلم کالت تبدیل خواهد شد.
فیلم Candyman
با موفقیتهایی که اقتباس جدید «مرد نامرئی» بدست آورد، انتظار میرفت که فیلمهایی دیگری هم با ساختاری مشابه ساخته شوند و «کندیمن» یکی از آنهاست که اتفاقا خوشساخت هم هست. البته برخلاف مرد نامرئی، این یک نسخهی بازسازی نیست و دنبالهی مستقیم نسخهی سال 1992 محسوب میشود. آن نسخه را احتمالا طرفداران جدی ژانر ترسناک تماشا کردهاند اما فیلم چندان مشهوری نیست.
این قسمت جدید که فیلمنامهی آن توسط «جوردن پیل» (برو بیرون) نوشته شده، کیفیت بهتری نسبت به نسخهی اصلی دارد و با اینکه چندان موردتوجه قرار نگرفت اما عملکرد خوبی در گیشه داشت تا شاید دنبالهای هم برای آن ساخته شود. نسخهی سال 1992، پیرامون یک دانشجو اتفاق میافتاد که برای پایاننامهاش، روی افسانههای محلی تحقیق میکند و با افسانهای به نام «کندیمن» روبرو میشود؛ کندیمن در واقع روح یک مرد هنرمند است که در اواخر قرن 19 به شکل ظالمانهای به قتل رسید.
در قسمت جدید، هنرمندی به نام «آنتونی» و همسرش، به یک خانهی جدید نقل مکان میکنند و بر حسب تصادف، او داستان کندیمن را میشنود. پای این روح ناخواسته به زندگی آنتونی باز میشود تا اتفاقات ناگواری برای او و دنیای پیرامونش رخ دهد.
مشابه برو بیرون، جوردن پیل اینجا هم سعی کرده تا به ناعدالتی ناشی از تبعیض نژادی بپردازد و در این مسیر، عنصر ترس را هم فراموش نکرده است.
فیلم Censor
این فیلم روانشناختی سورئال همانطور که از نامش مشخص است، به ممیزی در رسانهها میپردازد. «اِنید» برای هیئت ردهبندی سنی فیلمهای بریتانیا کار میکند. او در کارش جدی است و معمولا محتواهای خشن را از آثار سینمایی و تلویزیونی حذف میکند. خواهر اِنید سالها قبل ناپدید شد و والدینش براین باور هستند که احتمالا مُرده است اما اِنید چنین چیزی را نمیپذیرد.
مدتی بعد، کارگردانی به نام «داگ اسمارت» از او دعوت میکند تا یکی از فیلمهایش قدیمیاش را تماشا میکند. اِنید در حین تماشای فیلم، احساس میکند که خاطراتش از ناپدید شدن خواهرش، زنده شدهاند و شباهت زیادی میان فیلم و اتفاقات زندگی شخصیاش وجود دارد. او مصمم میشود تا خواهرش را پیدا کند و در این مسیر، دچار جنون میشود.
فیلم از این جهت حائز اهمیت است که اِلمانهای فرامتنی در آن به چشم میخورد و با اینکه در ژانر ترسناک ساخته شده اما به این ژانر انتقاد دارد. انگشت اتهام اما به سوی رسانه نشانه گرفته میشود. رسانهها بارها از ژانر ترسناک انتقاد کردهاند و آن را یکی از دلایل وجود سیاهی در جامعه و اتفاقات خشونتبارِ واقعی میدانند، این در حالی است که خود رسانه در ترویج خشونت، نقش غیرقابلانکاری دارد.
فیلم In The Earth
«بن ویتلی» با بازسازی «ربکا» نتوانست حرفی برای گفتن داشته باشد و شاید طرفدارانش را هم ناامید کرد اما «در زمین» قصهی دیگری است. امضاهای ویتلی اینبار حضور پررنگی در فیلم دارد و او به خوبی توانسته اِلمانهای ترسناک و علمی تخیلی را تلفیق کند و یک تجربهی سینمایی متفاوت ارائه دهد که با قاطعیت میتوان گفت ماحصل کرونا ویروس است.
اتفاقات فیلم در جهانی رخ میدهد که همانند دنیای واقعی در دو سال اخیر، تحتتاثیر یک ویروس کشنده قرار گرفته است. آدمهای متعددی کشته شدهاند و هنوز راه درمان کارآمدی کشف نشده است. چند محقق از سوی دولت انگلستان مامور شدهاند تا در یک مرکز تحقیقاتی، واقع در جنگلهای شهر بریستول به آزمایش بپردازند تا دارویی برای این ویروس کشنده بسازند. اما این دانشمندان در جنگل تنها نیستند و ورود آنها به قلب تاریکی، حوادث عجیبی را برایشان رقم میزند.
فیلم The Medium
«مدیوم» یکی از فیلمهای ترسناک کمتردیدهشدهی سال محسوب میشود، شاید به این دلیل که محصول کشور تایلند است. خارجیزبان بودن فیلم در کنار سبک شبهمستندی که فیلمساز برای آن انتخاب کرده، کمک کرده است تا اتفاقات رنگبوی واقعی به خود بگیرند.
نیمهی اول فیلم چندان جالب نیست، ریتم به شدت کندی دارد و شاید حتی باعث شود تا آن را رها کنید اما نیمهی دوم هرآنچه که میخواهید را ارائه میدهد، از موجودات ناخوشایند تا جنگیری و یک پایانبندی شوکهکننده که به راحتی فراموش نمیشود.
یک تیم مستندسازی به یکی از دهکدههای شمال شرقی تایلند سفر میکند تا فیلمی دربارهی یک واسطهی روح بسازد. «نیم» مردی است که ظاهرا از قدرتهای ماورایی بهره میبرد و افراد دهکده او را عبادت میکنند زیرا باور دارند قدرت یک خدای کهن در وجود او جاری است.
تیم سازنده در ادامه با خواهرزادهی نیم، «مینک» روبرو میشود که رفتارهای عجیبی از خود نشان میدهد و ظاهرا از اختلال چند شخصیتی رنج میبرد. آیا خدای کهنی که آدمهای دهکده به آن باور دارند، شیطانی نیست؟
فیلم Fear Street 1994
در تابستانی که گذشت، «لی جانیاک» یک سهگانهی ترسناک با نام «خیابان ترس» عرضه کرد که البته با هدف جذب مخاطب نوجوان ساخته شده است. قسمت اول که ماجراهای آن در سال 1994 رخ میدهد، شاید بهترین باشد.
داستان در رابطه با گروهی از نوجوانان است که به شکل تصادفی، با یک نیروی شیطانی کهن روبرو میشوند. این نیروی شیطانی، برای قرنها در شهر محل زندگی آنها حضور داشته و آدمهای زیادی را به قتل رسانده است. این نوجوانان مطابق معمول، برمیخیزند تا با شَر مبارزه کنند.
خیابان ترس 1994 از آن آثاری نیست که شما را میخکوب کند اما فیلم سرگرمکنندهای است و امضاهای ژانر ترسناک را به خوبی در آن رویت میکنید، از یک روایت داستان پرکشش و تعلیقآمیز تا جامپاِسکرهای کلاسیک و عناصر آشنای ژانر اسلشر. اگر با نوشتههای «آر.ال. استاین» آشنایی دارید، احتمالا میتوانید حدس بزنید این فیلم چگونه خواهد بود و از تماشای آن لذت بیشتری میبرید.
کدام یک از عناوین فهرست بهترین فیلم های ترسناک سال 2021 را تماشا کردهاید؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.