محقق ناشناس آلمانی با وارد کردن ایرتگ اپل به یک مرکز دولتی در آلمان متوجه چیز عجیبی شد. آیا سرویسهای قدیمی آلمان هنوز هم در حال فعالیت هستند؟
اخیرا اپل برای سو استفاده برخی افراد از AirTag، مورد مواخذه قرار گرفته بود. پروندهی تعقیب و مزاحمتی که توسط ایرتگهای اپل ایجاد شده بود پس از کلنجارهای فراوان به نتایج خوبی رسید. اما تمام کاربردهای ایرتگ محدود به تعقیب و آزار و اذیت نمیشود. این گجت دوست داشتنی، گاهی میتواند اسرار یک سازمان مخفی را هم برملا کند.
این محقق آلمانی که برای حفظ جان خود ترجیح داده است ناشناس بماند، با فرستادن ایرتگ اپل به داخل یک سازمان مخابراتی معمولی در آلمان، متوجه شده که این سازمان در اصل پوششی برای فعالیتهای مخفیانه و سری بوده. او زمان زیادی را صرف یادگیری روشهای کار سازمانهای مخفی کرده. علاوه بر این قصد دارد داستان پیدا کردن این سازمان مخفی را برای همه تعریف کند و پرده از رازهای این شرکت بردارد.
دولت آلمان پس از لو رفتن این داستان، بسیاری از روشهایی که او برای کار خود استفاده کرده است را غیرفعال کرده است. این روشها شامل پیدا کردن لیست آنلاین مقامات دولتی یا دسترسی آسان به لیست تلفنهای آنها میشود. او همچنین بیان کرده است که پس از کنجکاویهایی که در این باره انجام داده، مجبور به تغییر شغل خود شده. پیدا کردن شمارهها، جستجو برای آی پی سایتها یا حتی رانندگی تا خانهی کارمندان این اداره، جزو تحقیقات این فرد بوده.
او در این باره میگوید:
تمام افرادی که با آنها صحبت کردهام، به نوعی عضویت خود را در این سازمان رد میکردند.
ایرتگ اپل، بلای جان جاسوسها
اما او راهنمای بسیار خوبی برای کار خود داشته بود. این راهنما باعث شد که یک ادارهی کوچک مخابراتی، به یک زیرزمین بزرگ که با خیابانها و ادارههای اطراف ارتباط دارد تبدیل شود.
برای اینکه متوجه شوید نامههای شما نهایتا به کجا ختم میشوند، میتوانید به پستچی اعتماد کنید. اما این محقق ناشناس هیچ وقت به کسی اعتماد نمیکند. بنابراین او از یک وسیلهی ردیابی ساده که از هر جایی قابل تهیه است استفاده کرد. این گجت را همه میشناسیم. AirTags اپل! او یک نامهی معمولی را که حاوی گجت ایرتگز اپل بود، به این سازمان فرستاد و با استفاده از برنامهی Find My Apple، منتظر مقصد نهایی آن شد.
او در کمال تعجب مشاهده کرد که نامهی فرستاده شده بعد از رسیدن به این اداره، سر از یک سازمان اطلاعاتی آلمانی درآورد. این سازمان فاصلهی نزدیکی با ادارهی مخابراتی مورد بررسی دارد. این اتفاق در حالی رخ داد که هیچ فرد یا خودرویی برای انتقال نامهها به این ادارات وارد نشده بود. حتی مسیری هم که نامهها در آن منتقل شده بود، بسیار عجیب به نظر میآمد. او در مورد مسیر ردیابی شده میگوید:
مسیر انتقال نامهها به صورتی بود که انگار از زیر زمین منتقل شدهاند. امکان ندارد که کسی بتواند از داخل ساختمانها عبور کند. مگر اینکه روح باشد یا کارمند یک سازمان اطلاعاتی مخفی.
بنابراین نامهای که قرار بود در دفتر سازمان مخابراتی جا خوش کند، نهایتا سر از یک سازمان اطلاعاتی سری درآورد.
موضع مقامات آلمانی در مورد این تحقیقات
مقامات آلمانی پس از راه یافتن این خبر به روزنامهها، تمام اطلاعات ویکیپدیا که مربوط به این مرکز مخابراتی بود را تغییر دادند و از دادن اطلاعات بیشتر خودداری کردند. آنها حتی منکر وجود چنین سازمانی شدند و اطلاعات به دست آمده را حاصل خطای GPS عنوان کردند.
این محقق ناشناس میگوید که قرار است کار خود را ادامه دهد و مردم کشور خودش را از مخفی کاریهای دولت آلمان آگاه سازد. او همچنین در نامهای دیگر به این ادارهی مخابراتی عنوان کرده است که میتوانید ایرتگ اپل من را به عنوان هدیه نگه دارید و از آنها تشکر کرده. مقامات آلمانی به شدت در برابر حرفهای این فرد موضع گرفتهاند و به دنبال پیدا کردن او هستند.