یازده روز از تهاجم روسیه به خاک اوکراین میگذرد و به همین دلیل قصد داریم بررسی کنیم که آیا ارتش روسیه به راستی دومین قدرت نظامی در جهان است؟
ارتش روسیه در 24 فوریه 2022 به دستور ولادمیر پوتین یک حمله ناگهانی به همسایه خود اوکراین را آغاز کرد. روسها در 2 روز نخست حمله پیشروی خوبی داشتند، اما در نهایت نیروهای اوکراینی به خود آمده و تا به امروز با مقاومت جانانهای که از خود نشان دادند، تمامی معادلات کرملین را بهم ریخته و جنگ اوکراین را به باتلاقی برای نیروهای متجاوز تبدیل کردهاند.
این نبرد از همان روز نخست با ضعف تاکتیکی ارتش روسیه همراه بود. نخستین اقدامی که در یک تهاجم کلاسیک صورت میگیرد این است که بایستی پدافند هوایی کشور مدافع را تماما از بازی خارج کرد تا راه برای دیگر هواگردها هموار شود. روسیه ادعا کرد پدافند هوایی اوکراین را کاملا نابود کرده، با این حال شاهد آن هستیم که سامانههای پدافند هوایی اوکراین همچنان به قوت خود باقی مانده و نه تنها سرنگون نشدهاند، بلکه نزدیک به صد هواگرد مختلف شامل انواع هواپیما و هلیکوپتر را از ارتش روسیه شکار کردند.
جنگندههای روسی همچون هلیکوپترها در ارتفاع پست پرواز میکنند تا از گزند سامانههای دوربرد و برد متوسط نظیر S-300 و بوک در امان بمانند، اما در ارتفاع پایین نیز با سامانههای پدافندی دوش پرتاب نظیر استینگر و ایگلا مواجه شدند. آنها نه تنها موفق به سرکوب پدافند هوایی اوکراین نشدند، بلکه حتی سامانههای جنگ الکترونیکی که دارند نیز قادر به اخلال در عملکردشان نشد. برای مثال چندی پیش تصویری از لاشه سرنگون یک فروند هواپیمای تهاجمی و پشتیبانی هوایی سوخوی Su-25SM2 روسی منتشر شد که غلاف جنگ الکترونیک L-370-3S داشت.
عدم سرکوب پدافند هوایی اوکراین سبب شده تا ارتش روسیه ریسک آوردن بمب افکنهایش به میدان نبرد را نکند. حملات هوایی تماما توسط جنگندههای چندمنظوره و تهاجمی صورت میگیرد تا در صورتی که شکار پدافند شدند، ضرر کمتری به نیروی هوایی روسیه وارد شود. همچنین سرنگونی یک بمب افکن بار روانی بالایی داشته و سبب تضعیف بیش از پیش روحیه روسها میشود. عدم اطمینان به سیستمهای جنگ الکترونیک سبب شده تا روسها حتی هواپیماهای مخصوص جنگ الکترونیک نظیر ایلوشین Il-22PP و یا هواپیماهای جاسوسی الکترونیکی خود را به اوکراین نفرستند.
با وجود اینکه سامانههای پدافندی ارتش اوکراین همگی ساخت روسیه هستند، اما پیشتر اثبات شد که روسیه توان اخلال در عملکرد آنها را ندارد. زیرا اوکراینیها خود این سامانههای را ارتقا دادهاند و این بهسازی سبب مقاومت آن نسبت به جنگ الکترونیک روسها شده است. پیشتر در جنگ سال 2008 گرجستان نیز سامانههای پدافندی Buk M1 گرجی با وجود اینکه ساخت روسیه بودند، اما به طور پنهانی و غیرقانونی توسط اوکراین ارتقا یافته و موفق به سرنگونی 6 فروند هواپیمای نیروی هوایی روسیه به ویژه یک هواپیمای جاسوسی و شناسایی Tu-22MR شدند.
مسئله دیگر ضعف روسها در حملات هوا به سطح است. ارتش روسیه فاقد مهمات هواپرتاب مناسب و امروزی است و همچنان به سبک جنگ ویتنام میجنگد! این کشور با وجود اینکه بمبهای هدایت ماهورهای و لیزری ساخته، اما کمبود بودجه سبب شده تنها در حد طرح و تبلیغ باقی مانده و شاهد آن هستیم که همچنان از بمبهایی که فاقد هرگونه هدایت هستند و همچنین راکتهای غیرهدایتی استفاده میشود. چند دهه است این بمبها در ارتشهای غربی دیگر جایی ندارند، اما روسیه همواره از آنها استفاده میکند.
از جمله این بمبها میتوان به فاب 500 اشاره کرد که تولیدشان در سال 1962 متوقف شد. روسیه امروزه این بمبهای 60 ساله را به روش سقوط آزاد روی مواضع اوکراینیها ریخته و این موضوع نهتنها سبب کاهش اثرگذاری بمب میشود، بلکه به دلیل بیدقت بودن آن باعث میشود جان غیرنظامیان نیز به خطر بیافتد. شرایط نگهداری این بمبها در انبار نیز بسیار غیراستاندارد است و برخی بمبها که پس از سقوط عمل نمیکنند، بعدا میتوانند برای غیرنظامیان مخاطره آمیز باشند. روسها حتی در آزمایشهای جنگنده نسل 5 سوخوی Su-57 نیز آن را به بمب غیرهدایتی مسلح کردند.
مسئله دیگر عملیاتهایی است که ارتش روسیه با هلیکوپتر انجام میدهد. در زمان جنگ ویتنام ثابت شد هلیکوپتری که قصد حمل و انتقال نیرو را دارد، بایستی توسط هلیکوپترهای تهاجمی و مسلح همراهی و محافظت شود. در حالی که تهاجم روسیه به اوکراین شاهد آن بودیم هلیکوپترهای ترابری روسی به ندرت با اسکورت هلیکوپترهای مسلح راهی ماموریت شده و اکثر مواقع به صورت تنها اقدام به انجام عملیات هلی برن میکردند. این کار در اوکراین که نه تنها پدافند عملیاتی دارد، بلکه با موشکهای دوش پرتاب نیز اشباع شده، بسیار خطرناک است.
اما بزرگترین ضعفی که ارتش روسیه دارد مشکلات لجستیکی است. روسیه و متحد آن در این جنگ یعنی بلاروس مرزی به طول 3500 کیلومتر با اوکراین دارند و علی رغم این موضوع، روسها موفق نشدند تا پشتیبانی مناسبی از نیروهای مشغول نبرد آن هم تنها در چند کیلومتری از خاک خود به عمل آورند. اصلیترین چیزی که نیروها به آن نیاز دارند آب و مواد خوراکی است که ارتش روسیه در تامین آن ناموفق بود. ویدیوهایی از سربازان روس منتشر شده که به فروشگاههای اوکراینی هجوم برده و مواد غذایی را غارت میکنند. البته به بانکها نیز دستبرد زدند.
مورد دیگر سوخت است که در این جنگ به کرات شاهد آن بودیم که روسها به دلیل اتمام سوخت در راه ماندهاند. آنها یک کاروان موتوری به طول 64 کیلومتر به سمت کیف راهی کردند که این کاروان بسیار کند حرکت میکرد و به دلیل عدم داشتن سوخت، چندین روز بدون حرکت در جای خود مانده بود. سن بالای خودروهای زرهی و غیرزرهی روسها نیز سبب شده تا میزان خرابی در بین آنها بسیار زیاد باشد.
عدم سوخت رسانی، ناتوانی در تامین مواد غذایی و خرابی بالا سبب شده تا روسها در صورت بروز کوچکترین مشکل و یا اتمام سوخت و خوراک، سریعا خودروی خود را ترک کنند. زیرا میدانند قرار نیست کمکی به آنها برسد. روسها همچنین در زمینه مهندسی رزمی و بازیابی خوردوهای رها شده نیز ناتوان بودند و فیلمهای بسیار وجود دارد که در آن دیده میشود دهها خودروی زرهی اعم از تانک، حتی پیشرفتهترین انواع موجود در ارتش روسیه، خودروهای نفربر، سامانههای پدافند هوایی متحرک و… که رها شدند، توسط اوکراینیها به غنیمت گرفته میشود.
فیلمهای متعددی وجود دارد که در آن کشاورزان اوکراینی با تراکتورهایشان خودروهای زرهی و سامانههای پدافند هوایی ارتش روسیه که رها شدهاند را با خود کشیده و میبرند. خدمه روسی آنقدر با عجله این خودروها را ترک میکنند که حتی فرصت خاموش کردن آن را نداشته و سلاح را در شرایطی کاملا آماده به رزم رها میکنند. در یک ویدیو از یک سامانه پدافندی خودکشش پنتسیر اس 1 روسی دیده میشود که حتی نمایشگر آن روشن است.
نیروهای ویژه ارتش روسیه موسوم به اسپتسناز نیز عملکرد و تاکتیک مناسبی نداشتند. وظیفه آنها انجام عملیات شناسایی، خرابکاری، نابودی مراکز حساس و مهم، ترور اشخاص رده بالا، کمین برای نیروهای اوکراینی و… است، اما در عمل شاهد آن بودیم که ارتش روسیه تصمیم گرفت از آنها به عنوان پیاده نظام بهره برده و آنها را برای عملیاتهایی که توسط نیروهای عادی صورت میگیرد، مستقیما راهی نبرد کند؛ آنها حتی در این ماموریت نیز اصول لازم را رعایت نکردند. متقابلا نیروهای ویژه اوکراینی تماما به وظایف تعریف شده خود عمل کرده و پیوسته به دشمن کمین میزنند. بر خلاف نیروهای روسی که تجهیزات دید در شب مناسبی ندارند و در تاریکی قادر به عملیات نیستند، اوکراینیها به تجهیزات دید در شب ناتو مجهز شده و با استفاده از ظلمات شب ضربات مهلکی به روسها زدند.
البته نیروهای ویژه روسی در روز نخست حمله با هلیکوپتر به فرودگاه گوستومل نفوذ و آن را اشغال کردند، اما نیروهای پشتیبانی که از تیپ رمضان قدیروف (نیروهای چچنی) بودند بسیار دیر به آنها رسیدند و نیروهای ویژه در نبرد با مدافعان اوکراینی که قصد بازپسگیری فرودگاه را داشتند، تلفات بسیاری دادند. با این حال توانستند تا رسیدن نیروهای چچنی فرودگاه را حفظ کنند. البته در این بین بزرگترین و سنگینترین هواپیمای ترابری تاریخ یعنی آنتونوف An-225 که در فروگاه قرار داشت و در اختیار کمپانی هوایی اوکراینی آنتونوف بود نیز نابود شد.
سازمان اطلاعاتی و جاسوسی ارتش روسیه نیز موفق نشده تا براورد مناسبی از میدان نبرد داشته باشد. روزانه چندین کاروان روسی در کمین نیروهای اوکراینی گرفتار و همگی کشته میشوند. اگر واحدهای اطلاعاتی در انجام ماموریت خود موفق بودند و یا از پهپادها درست استفاده میکردند، موفق میشدند این کمینها را شناسایی و پیش از گرفتار شدن نیروهایشان با آن مقابله کنند. شمار کمینهایی که نیروهای اوکراینی به روسها زدهاند بسیار بالاست و از همین روش تلفات سنگینی از روسها گرفتهاند.
این کمینها به کاروانهای رزمی و پشتیبانی صورت میگیرد که این امر سبب تضعیف بیش از پیش توان لجستیکی ناکارآمد ارتش روسیه میشود. روسها به تازگی دریافتند که بایستی از کاروانهای لجستیکی خود محافظت کرده، اما روشی که استفاده کردند به جنگ جهانی دوم باز میگردد. آنها به تازگی جهت محافظت از خودروهای ترابری خود روی آنها الوارهای چوب بستهاند که در بهترین حالت جلوی نفوذ گلولههای کالیبر ضعیف و نه حتی گلولههای شلیک شده از تفنگ تهاجمی را میگیرد.
تاکنون بیش از 650 مورد فیلم و عکس از خودروهای از دست رفته ارتش روسیه منتشر شده که حدود 120 فروند آنها تانک اصلی میدان نبرد بودند. موارد بیسیار بیشتر دیگری نیز هستند که فیلمی از آنها منتشر نشده است. تلفات هوایی و همچنین نیروهای پیاده نظام روسها نیز بسیار زیاد بود و گفته میشود روسیه برای سرپوش گذاشتن بر تلفات بالای خود، کورههای آدم سوزی متحرک به اوکراین فرستاده که این اقدام نه تنها سبب تضعیف روحیه سربازان میشود، بلکه خلاف باورها دینی آنهاست؛ زیرا آنها مسیحی ارتدوکس هستند و سوزاندن پیکر در دینشان مجاز نیست.
مورد دیگر روحیه پایین سربازان روسی و عدم داشتن انگیزه است. بیشتر نیروهای ارتش روسیه سربازان وظیفه 18 تا 22 ساله هستند که همچون دیگر سربازان، تمایلی به جنگ با اوکراینیها ندارند. زیرا این دو کشور همنژاد محسوب شده و علاوه بر تاریخ و فرهنگ مشابه، زبانی بسیار نزدیک به یکدیگر دارند. گفته شده که برخی از سربازان روسی برای اینکه مجبور به جنگ با اوکراینیها نباشند، مخزن سوخت خودروها را سوراخ کرده تا بهانهای برای رها کردن آن داشته باشند. در طرف مقابل اوکراینیها روحیه و انگیزه بالایی برای دفاع از کشورشان در برابر تجاوز روسیه به خاکشان دارند.
موضوع دیگر عدم داشتن مهمات هدایت دقیق در ارتش روسیه است. روسها 4 نوع موشک کروز دارند که یک نمونه زمین پرتاب، دو نمونه هوا پرتاب و یک نمونه دیگر از شناورها شلیک میشود. با این حال این موشکها در عمل نشان دادند دقت بالایی نداشته و از سیستم ناوبری مناسبی بهره نمیبرند. از سقوط آنها پیش از رسیدن به مقصد گرفته تا خطا رفتن و برخورد به نقطهای غیر از هدف. از این رو روسیه تمرکز زیادی روی موشکهای بالستیک تاکتیکی و کوتاه برد خود شامل اسکندر کرد و همچنین موشکهای از خدمت خارج شده توچکا را مجددا به میدان آورد.
هرچند این موشکها نیز دقت لازم را نداشتند. روسیه با وجود اینکه در روز اول حمله دهها موشک بالستیک و کروز به سمت اوکراینیها شلیک و همچنان این عمل را ادامه میدهد، موفق نشد تا آسیب قابل توجهی به توان رزمی، پشتیبانی، ارتباطی، مدیریتی و اطلاعاتی اوکراین وارد کند. در یکی از حملات که با استفاده از موشک اسکندر به پایگاه هوایی اوزرنه در منطقه ژیتومیر اوکراین انجام شد، اصابت دقیقی به اهداف صورت نگرفت و پایگاه همچنان عملیاتی است. بد نیست بدانید این پایگاه فاقد پدافند است هیچ مانعی در مسیر موشکهای بالستیک روسی قرار نداشت. بی دقتی این موشکها واکنش تحلیلگران وبسایت نظامی النیت نیوز را به دنبال داشت که در آن پیشنهاد دادند روسها به جای ساخت اسکندر، موشکهای بالستیک فاتح 313 که دقت بالایی دارند را از ایران تهیه کنند.
البته این ناکارآمدی تنها در زمینه مهمات هدایت دقیق نیست. بلکه پدافندهای روسی نیز ضعفهای زیادی دارند. برای مثال پنتسیر اس 1 که وظیفهاش مقابله با حملات پهپادی است، در تقابل خود با پهپادهای بیرقدار TB2 ساخت ترکیه شکست خورده و شکار شد. سامانههای پدافندی دیگر نظیر تور ام 2 و بوک نیز تاکنون شکار پهپاد مذکور شدهاند. این سامانهها حتی موفق نشدهاند نیروی هوایی کم تعداد اوکراین را از بازی خارج کنند و جنگندههای این قوا همچنان علیه روسها عملیات میکنند.
روسیه انتظار نداشت که جنگ اوکراین تا این مقدار طول بکشد و پیشبینی میکرد بتواند رییس جمهور اوکراین را وادار به فرار کند. بر اساس تصویری از تسلیم نامهای که روسها پیش از جنگ برای اوکراینیها آماده کرده بودند، انتظار داشتند جنگ تا پیش از ماه مارس به اتمام رسیده و کیف را تصرف کنند. با این حال مقاومت اوکراینیها مانع این اتفاق شد و نه تنها تا به اینجای کار روسها در دستیابی به اهدافشان ناکام گذاشت، بلکه وجه جهانی آنها را نیز به شدت تخریب کرد.
روسها که در رسیدن به اهداف خود موفق نشدند، به سیاست زمین سوخته روی آوردند. در این روش اگر موفق به فتح جایی نشوند، با استفاده از آتشبارهای راکتی و توپخانهای خود آنقدر روی آن ناحیه آتش میریزند که دیگر چیزی برای جنگیدن باقی نماند. در حال حاضر خارکیف چنین وضعی دارد و روسها سعی دارند با آتش باران سنگین، مواضع اوکراینیها را در هم شکسته و آنها را وادار به تسلیم کنند. برای این کار روسها حتی از تسلیحات ترموباریک (گرمافشاری) یا همان بمب خلاء نیز استفاده کردند که استفاده از آن توسط کنوانسیون ژنو منع شده است.
انزجار جهانی از حمله روسیه به اوکراین سبب تحریمهای بیسابقه از سوی دولتها و همچنین کمپانیهای مختلف علیه روسیه شد. این موضوع برای روسیه که اقتصادش با مشکل مواجه است و در یک جنگ گیر کرده، بسیار مهلک میباشد. در صورتی که روسها موفق به اشغال کامل اوکراین شده و یک دولت دست نشانده خود را در کیف مستقر سازند، بایستی برای مدتی خرج آن دولت و هزینههای بازسازی اوکراین را نیز پرداخت کنند که بعید است برای اقتصاد روسیه ممکن باشد. آنها نمیتوانند روی چینیها نیز حساب کنند، زیرا بر اساس گزارشها چین نیز چنین توانی ندارد.
با توجه با این موضوعات و موارد عنوان نشده بسیار دیگری، نمیتوان دیگر ارتش روسیه را دومین قدرت نظامی جهان دانست. قدرت نظامی یک کشور تنها به گستردگی قوای نظامی و تجهیزات پرشمار نیست. بلکه کیفیت تجهیزات و اصولی مانند لجستیک و پشتیبانی نیز در تعیین این موضوع به شدت موثرند. روسیه گرچه یک ابر قدرت اتمی است، اما نمیتوان آن را دومین قدرت متعارف و کلاسیک نظامی دانست. منظور از کلاسیک یک ارتش با ارکان و ادوات مختلف در بخشهای هوایی، زمینی و دریایی است.
البته این توضیحات به معنی شکست روسیه نیست. آنها شهر کیف و ماریوپول را در محاصره دارند و خرسون را نیز تصرف کردهاند. بندر اودسا و خارکیف نیز زیر حملات شدید آنها قرار دارند. با این حال گرچه آنها 95 درصد از نیروهای در نظر گرفته شده برای جنگ را وارد اوکراین کردهاند، پیشرویهای کند صورت گرفته تا به امروز و عدم پشتیبانی مناسب روسها و نداشتن تجهیزات و مهمات نوین، برای کشوری که مدعی داشتن دومین ارتش قدرتمند است، مسئلهای است که خلاف ادعایشان را اثبات میکند. در حال حاضر مذاکرات آتش بس در جریان است، اما اگر جنگ ادامه کند به احتمال زیاد روسها کیف را تصرف میکنند، اما تلفات بسیاری خواهند داد.
حمله روسیه به اوکراین سبب شد کشورهای اروپایی به خود آمده و توان نظامی خود را فزونی بخشند. با توجه به چیزی که در اوکراین دیدیم، روسیه در یک درگیری با کشورهای اروپایی و حتی بدون حضور آمریکا نیز قادر نخواهد بود از پس کشورهای اروپایی برآید. اقدام مسکو همچنین سبب شد کار برای چین به منظور فتح تایوان نیز سخت شود. زیرا توجهات به این کشور کوچک نیز بیشتر شده و احتمالا آمریکا حمایت نظامی و تسلیحاتی خود از آن را افزایش میدهد. البته چینیها بسیار زیرکتر از روسها هستند و هرگز اقدامی نمیکنند که به ضرر اقتصادشان باشد.