جنگ همیشه تاثیر مخربی بر کشورها میگذارد. در اینجا نگاهی به شهرها و مکانهایی میاندازیم که بدترین جنگ های تاریخ شهرت گرفتهاند.
جنگها بخش جدایی ناپذیر تاریخ بشریت هستند. گاهی این جنگها به خاطر رهایی از چنگال و سلطه قدرتهای ظالم شکل گرفتهاند و گاهی هم صرفا ابزاری برای تحقق بخشیدن به آرزوهای یک فرد خودکامه بودهاند. هرچند که در هر حال، جنگ همیشه با خشونت، آوارگی و خرابی همراه بوده است. با گجت نیوز همراه باشید تا به ۱۰ مورد از شهرها و مکانهایی که به خاطر بدترین جنگ های رخ داده در آنها معروف شدهاند، بپردازیم.
اماکن ویران شده در بدترین جنگ های تاریخ
گتیسبرگ در آمریکا
در اوایل جولای ۱۸۶۳ (تیر ۱۲۴۲) و در طول جنگ داخلی آمریکا نیروهای تحت فرمان ژنرال رابرت لی سعی کردند تا از سمت شهر گتیسبرگ در پنسیلوانیا به نیروهای ارتش اتحادیه آمریکا حمله کنند. شورشیان قصد داشتند مذاکره پایان جنگ را به طرف مقابل تحمیل کرده و به واسطه آن کشور مستقلی به نام ایالات مؤتلفه آمریکا را شکل دهند. آنها حتی تا حدودی به این هدف نزدیک شدند.
اگرچه در پایان این نبرد سه روزه که مجموعا ۵۰ هزار کشته بر جای گذاشت، نیروهای اتحادیه آمریکا پیروز شدند و جنگ وحشتناکی که بر سر بردهداری شروع شده بود، دو سال دیگر نیز ادامه پیدا کرد.
۴ ماه و نیم پس از این پیروزی، آبراهام لینکلن در محل قبرستان ملی سربازان در گیتسبرگ به سخنرانی پرداخت. این سخنرانی که به عنوان نطق گیتسبرگ معروف شده است، یکی از معروفترین سخنرانیهای تاریخ آمریکا به حساب میآید.
سم
معمولا هر وقت کسی نام جنگ جهانی اول را میبرد، استراتژی هولناک آن جنگ یعنی نبرد خندقها در یادها زنده میشود. این استراتژی که با بیماری، موشها و کشتار وحشیانه همراه شده بود، زندگی سربازان را به جهنمی تحمل ناپذیر تبدیل میکرد. نبرد سم (Somme) نیز به شکل تلخی بی فایده بودن آنها را نشان میدهد.
این نبرد در نزدیکی رودخانه سم در شمال فرانسه رخ داد و در آن نیروهای فرانسه و بریتانیا به نیروهای آلمانی که به خوبی در خندقها در جبهه غربی جا گرفته بودند، حمله کردند. هرچند که پس از چند ماه برنامهریزی گسترده، نبرد آنطور که فرماندهان انتظار داشتند، پیش نرفت.
در اول جولای ۱۹۱۶ (۱۰ تیر ۱۲۹۵) که اولین روز نبرد بود، تلفات ارتش بریتانیا به ۶۰ هزار نفر رسید و در طول چهار ماه و نیم بعد نیز روی هم رفته ۱.۳ میلیون سرباز از دو طرف کشته یا زخمی شدند تا نبرد سم یکی از خونبارترین نبردهای تاریخ بشریت نام گیرد. در انتها نیز هیچکدام از طرفین پیروز نشدند تا این همه کشته هیچ دستاورد سرزمینی یا استراتژیک محسوس نداشته باشد.
با وجود اینکه بیش از یک قرن از این نبرد بزرگ گذشته است؛ اما هنوز آثار آن روی زمین دیده میشوند و میتوان باقیمانده خندقها، چالههای ناشی از خمپارهها و چندین قبرستان را در آنجا دید.
نرماندی
در ۶ ژوئن ۱۹۴۴ (۱۶ خرداد ۱۳۲۳) ارتش متفقین متشکل از نیروهای آمریکایی، بریتانیایی و کانادایی در بزرگترین عملیات آبی خاکی تاریخ وارد ساحل نرماندی شدند. در واقع در صبح عملیات ۲۰ هزار نفر از چتربازان متفقین پشت خطوط آلمانها فرود آمدند تا پلها و راههای خروجی را به کنترل خود درآورند.
پس از آن نیز ۱۵۰ هزار سرباز وارد نرماندی شدند تا ۵ پایگاه ساحلی از پیش تعیین شده را اشغال کنند. اگرچه این حمله با مقاومت سرسختانه نیروهای آلمانی مواجه شد؛ اما در نهایت این نیروهای متفقین بودند که توانستند ابتدا فرانسه را از چنگال آلمان نازی بیرون آورند و در کمتر از یک سال بعد نیز جنگ را در اروپا به طور کامل تمام کنند.
در حال حاضر موزهها و بناهای یادبود زیادی در نرماندی وجود دارند تا فداکاری سربازان کشته شده در این نبرد هرگز فراموش نشود. همچنین هنوز در طول خط ساحلی نرماندی آشیانههای بتونی مورد استفاده در جنگ جهانی دوم دیده میشوند.
گالیپولی
هر ساله در پنجم اردیبهشت ماه مردم استرالیا و نیوزلند در روز Anzac یاد سربازان کشته شده در نبرد گالیپولی را گرامی میدارند. انزاک به ارتش مشترک استرالیا و نیوزلند گفته میشود که در سال ۱۹۱۵ در اولین درگیری مهم خود در جنگ جهانی اول در نبرد گالیپولی شرکت کردند.
این نبرد طوری برنامهریزی شده بود که در نتیجه آن امپراتوری عثمانی به طور کامل از جنگ خارج شود؛ اما به لطف فرماندهی ضعیف وینستون چرچیل، در نهایت به یک فاجعه تمام عیار تبدیل شد و چرچیل نیز مجبور شد از جایگاه خود به عنوان فرمانده نیروی دریایی استعفا دهد.
پس از وارد شدن به شبه جزیره گالیپولی در ترکیه، نیروهای انزاک به خاطر آتش بیرحمانه مسلسلها متحمل تلفات بسیار زیادی شدند. سربازانی که از موج اول حمله جان سالم به در برده بودند نیز میبایست با چالشهای دیگری همچون کمبود آب و غذا، بیماری و, گرمای شدید دست و پنجه نرم میکردند.
در نهایت پس از اینکه سربازان ۸ ماه جهنم واقعی را تحمل کردند، فرماندهان نظامی تصمیم گرفتند به این نبرد بیفایده پایان داده و عقب نشینی کنند. در حال حاضر نیز پهنه شیبدار و سنگلاخی گالیپولی به عنوان یک مانع طبیعی مستحکم در برابر هرگونه تجاوز جلوه میکند و نشان میدهد که چرا سربازان متفقین نتوانستند در نهایت به نتیجهای که در نظر داشتند، برسند.
کیسان
به عنوان پیش زمینه عملیات عید تت در جنگ ویتنام، نیروهای ارتش خلق ویتنام اقدام به بمباران توپخانهای گسترده نیروهای Marine آمریکا که در کیسان موضع گرفته بودند، کردند. در نتیجه سربازان آمریکایی ۷۷ روز بعد را درگیر نبرد سختی شدند که از آن به عنوان یکی از مرگبارترین نبردهای جنوب شرق آسیا یاد میشود.
اگرچه این پایگاه نظامی از نظر استراتژیک اهمیت چندانی نداشت؛ اما ژنرال وستمورلند، فرمانده نیروهای نظامی آمریکا در ویتنام و لیندون جانسون، رئیس جمهور آمریکا بر حفظ آن به هر قیمتی اصرار کردند. اصراری که در نهایت برای آمریکاییها هزینه زیادی داشت.
محاصره کی سان در ابتدا تنها یک عملیات انحرافی بود تا نیروهای ویتنام شمالی و ویت کنگها بتوانند مجموعهای از حملات سنگینتر را علیه سایگون و دیگر مراکز شهری انجام دهند. با وجود این، ۶ هزار نیروی مرین حاضر در کیسان توانستند بیش از ۲۰ هزار سرباز دشمن را پس زنند. پس از پایان محاصره کیسان مشخص شد که نیروهای آمریکایی بیش از ۲۸۰۰ کشته و زخمی دادهاند.
در حال حاضر دولت ویتام به مسافران اجازه میدهد تا به محل نبردهای گوناگون بروند و از شبکههای زیرزمینی، انبارهای مهمات و مسیرهای پنهان بازدید کنند.
برلین
در آخرین روزهای جنگ جهانی دوم، نیروهای متفقین به سمت پایتخت آلمان حرکت کردند تا یک بار برای همیشه ماشین جنگی نازیها را متوقف کرده و به ۶ سال جنگ و خشونت بیسابقه پایان دهند. هرچند که ارتش سرخ (شوروی) زودتر به برلین رسید و با وحشیگری هرچه تمامتر اقدام به غارت این شهر و آزار شهروندانش کرد.
روسها به تقریبا ۲ میلیون زن آلمانی (از ۱۲ تا ۷۳ سال) تجاوز کردند و به همین خاطر بود که نیروهای متفقین پس از ورود به برلین با چندین هزار نفر از زنان آلمانی که خودکشی کرده بودند، مواجه شدند. در نهایت نیروهای متفقین غنائم جنگی را در میان خود تقسیم کرده و به سمت جنگ سرد حرکت کردند.
هشت دهه از پایان جنگ جهانی دوم میگذرد و اگرچه برلین کاملا بازسازی شده است؛ اما یادبودهای مختلفی در سطح آن دیده میشوند که از میان آنها میتوان به باقیمانده دیوار برلین و ایست بازرسی چارلی اشاره کرد. همچنین اگرچه فورربونکر (آخرین پناهگاه و مرکز فرماندهی آدولف هیتلر در جنگ جهانی دوم) پس از جنگ توسط روسها ویران شد؛ اما هنوز میتوان پناهگاههای مشابهی را در برلین یافت.
آزینکورت
روستای آزینکورت در حال حاضر حدود ۳۰۰ نفر جمعیت دارد و در شمال فرانسه قرار گرفته است. برای رفتن به آن از پاریس نیز باید مسیری ۳ ساعته را با ماشین طی کنید. البته محیط آرام و سرسبزی که در برابر شما قرار میگیرد، کاملا با آشوب و نبرد بزرگی که در ۲۵ اکتبر ۱۴۱۵ (۲ آبان ۷۹۴) در آنجا رخ داد، در تضاد است.
نبرد آزینکورت بخش از جنگهای صد ساله بین انگلستان و فرانسه بود که در آن نیروهای فرانسوی برتری عددی قابل توجهی نسبت به سربازان انگلیسی و ولزی داشتند. با وجود این، نیروهای انگلیسی توانستند با تکیه بر کمانهای بلند خود سربازان فرانسوی را شکست دهند. شکسپیر نیز بعدها این نبرد حماسی را در نمایشنامه هنری پنجم جاودانه کرد.
در محل این نبرد، اکنون مرکزی به نام آزینکورت 1415 وجود دارد که در آن گردشگران میتوانند با استفاده از نمایشگرهای تعاملی، تجهیزات نظامی، زره و ارائههای ویدیویی؛ تا حدودی حس و حال جنگ را تجربه کنند.
مزارع کشتار در کامبوج
بین سالهای ۱۹۷۵ و ۱۹۷۹، حزب کمونیستی حاکم بر کامبوج که به نام خمرهای سرخ نیز شناخته میشد، بیش از ۲ میلیون نفر از مردم این کشور را کشت. در حال حاضر نیز چنیدن گور دستهجمعی در اطراف Phnom Penh، پایتخت و بزرگترین شهر کامبوج دیده میشود.
متاسفانه کامبوج یکی از کشورهایی است که به خاطر جنگ بیشترین آسیب را دیده و مملو از زمینهای آلوده به مین و باقیماندههای خمپارهها و مواد منفجره است.
یکی از بناهای یادبود تلخی که از گذشته پر آشوب این کشور باقیمانده است، موزه Tuol Sleng Genocide Museum نام دارد. این موزه روی محوطه یک مدرسه راهنمایی سابق بنا شده است که در دوره رژیم خمر سرخ به محل بازجویی و شکنجه تبدیل شده بود. موزه Tuel در قلب پایتخت قرار دارد و میخواهد با یادآوری گذشته تراژیک کامبوج گردشگران را ترغیب کند که پیامآور صلح باشند.
لیتل بیگ هورن
در فاصه ۹۶ کیلومتری جنوب شرق بیلینگز در ایالت مونتانا، یادبودها و جاذبههای گردشگری زیادی وجود دارند که یاد نبرد بیگ لیتل هورن را زنده نگه میدارند. در ۲۶ ژوئن ۱۸۷۶ (۶ تیر ۱۲۵۵) قبایل سرخپوستی شاین، سو و آراپاهو به هنگ هفتم سواره نظام نیروی زمینی آمریکا که تحت فرماندهی سرگرد جرج کاستر قرار داشت، حمله کرده و آنها را نابود کردند.
هرچند که این پیروزی عواقب وخیمی برای آنها داشت. مرگ کاستر عزم دولت آمریکا را برای نسلکشی سیستماتیک بومیان آمریکای شمالی تقویت کرد و افرادی که کشته نشده بودند نیز در معرض بیماریهای مرگباری همچون آبله، آنفلوانزا و سرخک قرار گرفتند.
اگرچه در کتابها و فیلمهای آمریکایی داستانهای خیالی زیادی درباره این نبرد گفته شده است؛ اما در هیچکدام به این نکته اشاره نمیکنند که غرور و رهبری بحث برانگیز کاستر سبب مرگ خودش، دو تن از برادرانش، یک برادرزادهاش و برادر زنش شد. در حال حاضر موزه بیگ لیتل هورن پذیرایی گردشگرانی است که میخواهند محل نبرد را با جزئیات بیشتر ببینند.
آشویتس
یکی از اولین چیزهایی که در هنگام نزدیک شدن به دروازه ورودی آشویتس توجه شما را به خود جلب میکند، شعار معروف «کار شما را آزاد میکند» است. این شعار به زبان آلمانی نوشته شده و از آنجایی میتواند روح شما را آزار دهد که روی بزرگترین اردوگاه کار اجباری آلمان نازی قرار گرفته است.
این اردوگاه در تقریبا ۵۰ کیلومتری فرودگاه بینالمللی کراکوف در لهستان قرار دارد و گفته میشود که در طول جنگ جهانی دوم مجموعا ۱.۱ میلیون نفر در آن کشته شدهاند. جالب اینجاست که تا سال ۱۹۹۰ دولت لهستان تعداد کشتههای این اردوگاه را ۴ میلیون نفر عنوان کرده بود؛ اما بعدها آن را کاهش داد.
گردشگران میتوانند در هنگام بازدید از این اردوگاه از باقیماندههای اتاقهای گاز که برای کشتن اسیران جنگی استفاده میشد، بازدید کنند؛ اما باید در طول بازدید با احترام رفتار کنند و مثلا حق گرفتن عکسهای سلفی عجیب برای اکانت اینستاگرام خود را ندارند. از اردوگاه آشویتس به عنوان یکی از مکانهایی که در آن فاجعه هولوکاست رخ داده است، یاد میشود؛ هرچند که در رابطه با وقوع این کشتار و تعداد افراد کشته شده در آن ابهامات بسیار زیادی وجود دارد.