براساس ادعای برخی مورخان، اولین و خطرناکترین قاتل سریالی تاریخ، یک زن اشرافزاده با ملیت مجارستانی، بهنام الیزابت باتوری بوده است.
قاتلان سریالی عمدتا مرد هستند و نتایج یک تحلیل نشان داده که تنها 8 درصد از این افراد را زنان تشکیل میدهند. با این وجود، برخی بر این باور هستند که یک زن، پرکارترین قاتل زنجیرهای تمام دوران بوده است. این اعتقاد وجود دارد که الیزابت باتوری، کنتس مجارستانی، در طول 54 سال زندگی خود، 650 زن و دختر را کشته است.
اینکه چگونه خشنترین و پرکارترین قاتل سریالی جهان، جان قربانیان خود را گرفته، خوراک داستانی بسیاری از نویسندگان در قرنهای اخیر بوده است. حتی بسیاری معتقدند که برام استوکر، خالق داستان دراکولا نیز از او الهام گرفته است. با اینحال، برخی از مورخان مدرن بر این باورند که ادعاهای مطرح شده در مورد شیوههای قتلعام او میتواند اغراقآمیز باشد.
الیزابت باتوری؛ کنتس خونین
الیزابت باتوری، زنیکه به «کنتس خونین» معروف شد، در سال 1560 در میان اشراف مجارستانی بهدنیا آمد. او در آن زمان برخلاف همنسلهای خود، تحصیلات بالایی داشت و میتوانست به چند زبان صحبت کند. همچنین بهنظر میرسد که باتوری از حملات و فوران خشم و حتی صرع رنج میبرده است. او از کودکی شاهد شکنجه دهقانان بهوسیله افسران پدرش بود که در نزدیک محل اقامت آنها زندگی میکردند. گفته میشود که الیزابت جوان دزدی را دیده بوده که در شکم یک اسب در حال مرگ دوخته شده بود تا از جان بدهد.
این داستان بر دو جنبه اصلی، یعنی قرارگیری او در معرض خشونتهای باورنکردنی و اغماض خانواده از این رفتارها تاکید دارد. در گزارشهای مختلف، از میل او برای تحمیل درد و رنج به دیگران اشاره شده و ادعا شده که باتوری در این زمینه، همدستانی نیز داشته است. یکی از آنها، احتمالا همسر او، فرنس ناداسدی و دیگر افراد نیز از اعضای دربار وی بودند.
نداسدی در 15 سالگی با الیزابت باتوری ازدواج کرد. او یک سرباز بود و بیشتر وقت خود را دور از خانه سپری میکرد. گمانهزنیهایی مبنی بر اینکه نداسدی ممکن است روشهای جدید شکنجه را به همسرش آموزش داده باشد، وجود دارد. این در حالی است که سایر محققان معتقدند که او از این اقدامات هولناک بیاطلاع بوده است. با این وجود، اکثر مورخان بر این موضوع توافق نظر دارند که باتوری بیشتر جنایات را در غیاب او انجام داده و ارتکاب قتلها پس از مرگ او در سال 1604 روند افزایشی داشته است.
جنایات باتوری، اولین قاتل سریالی تاریخ
باتوری بهطور ویژهای به شکنجه دختران جوان علاقه داشته و به گفته مورخان، او یک دوجنسگرا بوده است. از سوزن زدن به لبها و ناخنهای خدمتکارانش گرفته تا برهنه گذاشتن قربانیان در برف، پاشیدن آب به آنها و رها کردن آنها تا حد مرگ در سرما، پوشاندن آنها در عسل و بستن دست و پا و رها کردن آنها برای حملات مورچهها و زنبورها، بخشی از شکنجههایی بوده که این قاتل سریالی به قربانیان خود تحمیل کرده است.
در این میان، بدنامترین افسانه موجود در مورد باتوری، غسل کردن وی در خون قربانیانش است. این شایعات در نهایت به ادعای خونآشام بودن او دامن زد. گفته میشود کنتس باتوری از خون باکره برای جوان نگه داشتن پوست خود و حفظ زیبایی برای جلب نظر شوهرش استفاده میکرد. این داستان اولین بار در سال 1729، توسط یک کشیش مجارستانی، مدتها پس از مرگ باتوری منتشر شد.
در برههای که کنتس باتوری انتخاب قربانیان جنایات خود را از دختران دهقان به دختران خردسال نجیبزاده تغییر داد، مقامات قضایی وارد عمل شدند. در سال 1610، پسرعموی باتوری، کنت گیورگی تورزو (مسئول امور قضایی منطقه) به قلعه این قاتل سریالی یورش برد. باتوری که سرگرم شکنجه قربانیان خود بود، بهشدت غافلگیر شد و تورزو او را برای انجام تحقیقات بیشتر، در قلعه حبس کرد.
چهار خدمتکار دیگر نیز دستگیر و تحت شکنجه مورد بازجویی قرار گرفتند. آنها با بیگناه شمردن خود، اعتراف کردند که باتوری بسیاری از قربانیان خود را دفن کرده است. تعداد اجسادی که خدمتکاران وی اعلام کردند، رقمی بین 36 تا 51 را شامل شد. در نهایت سه تن از آنها محکوم و سپس اعدام شدند.
در طول بررسی این پرونده، مجموعا 300 نفر شهادت دادند که امروزه در آرشیو مجارستان موجود است. ماهیت این شهادتها تا حد زیادی شکبرانگیز است زیرا اکثر آنها افرادی بودند که صرفا از جنایات ادعایی، اطلاعاتی دوست دوم داشتند. یکی از شاهدان بهنام سوزانا اقرار کرد که باتوری، دفتری را برای ثبت قتلهای خود نگه داشته و آمار کشتهها را 650 تن اعلام کرده بود، با اینحال دفتر مورد ادعا هرگز پیدا نشد.
الیزابت باتوری هیچگاه به اعمال خود اعتراف نکرد و هرگز بهخاطر جنایاتش محاکمه نشد. در عوض، او در داخل اتاقی درون قلعه با دو شکاف برای عبور هوا و غذا محصور شد. او چهار سال باقی مانده از زندگی خود را در آنجا گذراند، تا اینکه در سال 1614، جسد او را روی زمین پیدا کردند.
در سالهای بعد، برخی از مورخان این سوال را مطرح کردند که آیا واقعا او یک قاتل سریالی پرکار بود یا خیر. برخی حدس میزنند که دلیل یورش کنت کورزو به او، باز کردن راه برای دیگر اعضای خانواده و تصاحب اموال باتوری بوده است. از آنجاییکه تعداد شاهدان عینی بسیار کمی از جنایات او وجود داشته، تشخیص آن دشوار است.
ایرما شادکچی-کاردوس، مورخ مجارستانی در سال 2005 نوشته:
اگر شهادت افراد را در کنار متون پزشکی معاصر قرار دهیم، شرح شکنجههای ادعایی توسط خدمتکاران الیزابت، مطابقت قابل توجهی با دستورالعملهای پزشکی و جراحی برای بیماریهای خاص دارد. طبق بسیاری از این شهادتها، کنتس باتوری حتی در محل وقوع بسیاری از این جنایات حضور نداشته است.
از سوی دیگر، احتمال بیگناهی مطلق او نیز بعید است. در سال 1602، یک کشیش در نامهای، از ظلم و ستم باتوری و همسرش به خدمتکاران خود نوشته است. همچنین تعداد زیادی از اجسان مدفون نیز در املاک وی یافت شده که باتوری علت این مرگها را به بیماری وبا نسبت داده است.