ارتش بریتانیا قصد دارد تا موشکهای پدافندی CAMM و سامانه دفاع هوایی Sky Sabre را به یکی از کشورهای عضو ناتو در اروپا و نزدیکی روسیه اعزام کند.
وزیر دفاع بریتانیا روز پنجشنبه در ورشو، پایتخت لهستان، اعلام کرد که جدیدترین سامانه پدافند هوایی خود موسوم به Sky Sabre که به موشک مدرن CAMM مسلح است را به این کشور اروپایی شرقی که در نزدیکی با روسیه قرار دارد، منتقل خواهد کرد. هدف از این اقدام تقویت چتر پدافندی ناتو جهت مقابله با حمله احتمالی روسیه است. لهستان با ناحیه کالینگراد که بخشی از خاک روسیه به شمار میرود هم مرز بوده و این رو تقویت توان دفاعی آن برای ناتو بسیار مهم است.
و اما سامانه Sky Sabre در تاریخ 6 دسامبر 2021، درست 80 روز پیش از حمله نظامی روسیه به اوکراین، به نیروی زمینی ارتش بریتانیا تحویل و در ژانویه 2022 خبر ورود به خدمتش منتشر شد. این سامانه توسط شعبه بریتانیایی از کمپانی هوافضا و دفاعی اروپایی MBDA موسوم به MBDA UK به عنوان جایگزینی برای سامانه پدافند هوایی کوتاه برد راپیر (Rapier) طراحی و تولید شد. البته اسکای سیبر با برخورداری از موشکهای CAMM یک سامانه میان برد محسوب میشود.
اسکای سیبر در نخستین مرحله ورود به خدمت خود، به جزایر فالکلند اعزام شد تا جای سامانههای قدیمیتر را بگیرد. مجموعه جزایر فالکلند در اقیانوس اطلس جنوبی قرار داشته و مورد مناقشه بریتانیا با آرژانتین است. این دو کشور پیشتر نیز درگیر یک جنگ مستقیم بر سر مالکیت این جزایر شدند که با پیروزی بریتانیا پایان یافت. با این حال لندن همواره توان دفاعی آن ناحیه را در بالاترین حالت نگه میدارد تا در صورت حمله مجدد آرژانتینیها بتواند از قلمروی خود دفاع کند.
البته در سال 2018 نمونه دریاپایه موشک پدافندی CAMM با نام Sea Ceptor برای نخستین بار روی یکی از ناوچههای موشک انداز کلاس تایپ 23 به نام HMS Argyll با شناسه F231 نصب و بدین ترتیب پیش از نیروی زمینی، نیروی دریایی بریتانیا آن را به خدمت گرفت. مدل سی سپتور جایگزین موشکهای پدافندی کوتاه برد و قدیمی Sea Wolf است و از پرتابگر عمودی شلیک میشود. پس از اچاماس آرگیل، دیگر ناوچههای هم کلاس آن نیز به موشک CAMM مسلح شدند.
اسکای سیبر یک سامانه پدافند هوایی میان برد است که همه اجزای آن روی خودروی کشنده 8 چرخ متحرک HZ-77 ساخت کمپانی آلمانی MAN سوار هستند. این خودروی 8×8 تا 90 کیلومتر بر ساعت سرعت داشته و از یک موتور با قدرت 450 اسب بخار نیرو میگیرد. خودکشش بودن سامانه کمک میکند اجزایش به طور مستقل جابجا شده و بتوانند سریعا مستقر و چتر پدافندی را برپا سازند. خودکشش بودن همچنین سبب میشود زمان کمتری برای جابجایی آن لازم باشد.
چشم اصلی این سامانه رادار Giraffe AMB ساخت کمپانی هوافضا، امنیتی و دفاعی سوئدی ساب (Saab AB) است. واژه Giraffe (جیراف) در زبان انگلیسی به معنی زرافه بوده و علت انتخاب چنین نامی برای رادار مذکور نیز پایه هیدرولیکی آن است که پس از باز شدن کامل، آنتن را در ارتفاع 12 متری از سطح زمین قرار میدهد. این ویژگی به رادار توان کشف اهداف در ارتفاع فوق پست، عملا روی سطح زمین، را میدهد. بیشترین ارتفاع کشف آن نیز تا 20 کیلومتر از سطح است.
رادار از نوع آرایه فازی فعال و 3 بعدی است که در باند C کار کرده و علاوه بر اهداف بزرگ مانند جنگنده با سرعت فراصوت، هلیکوپتر، موشک کروز، پهپاد، اهداف بسیار ریز مانند کوادکاپتری با سرعت کم که در ارتفاع پست پرواز میکند را نیز کشف و دسته بندی کند. حتی مهمات نظیر گلوله توپ، خمپاره و راکت نیز از دیدش پنهان نمیمانند. آنتن آن چرخش 360 درجه داشته و میتواند 100 هدف مخلف با سرعت و ارتفاع متفاوت را حتی در حالت متراکم به طور همزمان تعقیب کند.
آنتن رادار همچنین تا 70 درجه در راستای محور عمود بالا و پایین میرود تا بتواند بازه بیشتری را پوشش دهد. علاوه بر این قادر به فیلتر کردن هدف از موارد فاقد اهمیت است. مثلا میتواند پهپادی کوچک نظیر کوادکاپتر را از پرنده تشخیص داده و در حالی که پهپاد را روی نمایشگر خود نشان میدهد، پرنده را مخفی کند. کشف اهداف کوچک که ارتفاع پست و سرعت کمی دارند بسیار سخت است، زیرا رادرا بایستی بتواند آنها را از پس زمینه و عواملی همچون باد متمایز کند.
این رادار که تا 120 کیلومتر برد دارد، در 10 دقیقه مستقر و طی 3 الی 6 دقیقه جمع میشود. آنتن آن آرایه فازی فعال است، یعنی از شمار زیادی المان فرستنده – گیرنده تشکیل شده که هر کدام در اصل یک رادار کوچک هستند. این ویژگی نه تنها مقاومت رادار مقابل جنگ الکترونیک را شدیدا افزایش میهد، بلکه میتوان همزمان هر المان را به طور مجزا برنامهریزی کرد. مثلا با شماری از آنها آسمان را جستجو و شماری دیگر را برای تعقیب اهداف از قبل کشف شده اختصاص دهد.
از دیگر قابلیتهای رادار میتوان به تشخیص دوست از دشمن، فرماندهی، کنترل و ارتباط (C3) و سیستم ارتباطی دیتا لینک 16 ناتو اشاره کرد که با آن میتواند اطلاعات اهداف شامل موقعیت، زاویه، جهت، سرعت، فاصله و ارتفاع آنها را به صورت در لحظه با دیگر نیروهای خودی به اشتراک بگذارد. در آزمایشی که ساب در 2015 جهت نمایش توانمندی این رادار برای ارتش بریتانیا اجرا کرد، رادار توانست هدفی با سطح مقطع راداری 0.001 مترمربع (رادار گریز) را نیز کشف کند.
جهت درگیری با تهدیدات، رادار اطلاعات را به واحد کنترل و فرماندهی MIC4AD ساخت کمپانی هوافضا، امنیتی و دفاعی اسرائیلی رافائل میفرستد. این واحد که قابلیتهای فرماندهی، کنترل، ارتباطات، کامپیوتری و اطلاعاتی (C4I) دارد، اطلاعات دریافت شده از رادار و سنسورهای دیگر را پردازش و اهداف را به ترتیب اولویت مشخص میکند. همچنین به سیستم پیوند داده (دیتا لینک) مجهز است و میتواند اطلاعات را از دیگر رادارها، سنسورها و نیروهای خودی دریافت کند.
پس از پردازش اطلاعات و اولویت بندی اهداف، واحد فرماندهی به یک پرتابگر دستور درگیری با هدف مورد نظر را میدهد. این واحد میتواند به طور همزمان اطلاعات را از چندین رادار دریافت و هر واحد پرتاب موشک خود را به درگیری با شماری هدف اختصاص دهد؛ مثلا ضمن درگیری با گروهی از جنگندهها، به سمت موشکهای کروزی که از سمت دیگر نزدیک میشوند نیز آتش بگشاید. هر یک از خدمه درون این سامانه دارای نمایشگر رنگی چندمنظوره از نوع لمسی هستند.
البته MBDA اسکای سیبر را با سیستم یکپارچه مدیریت رزمی دفاع موشکی و هوایی IBCS ساخت کمپانی هوافضا، امنیتی و دفاعی آمریکایی نورثراپ گرومن (Northrop Grumman) نیز یکپارچه کرده است. IBCS وظیفه مدیریت سامانه پدافند هوایی آمریکایی MIM-104 پاتریوت (Patriot) را بر عهده داشته و برای برپایی یک چتر پدافندی قدرتمند، پلی ارتباطی بین پدافند با دیگر سنسورها و نیروهای خودی به ویژه جنگندههایی که در آسمان منطقه هستند، برپا میکند.
رادار برای کشف و رهگیری هدف به روش فعال است؛ فعال یعنی سنسور مورد نظر که در اینجا رادار است، از خود امواج نشر داده که سبب تحریک گیرنده هشدار راداری هواپیما میشود. همهی سامانههای پدافند هوایی به این روش کار میکنند و رادار چشم اصلی آنها است. اما برخی سامانهها سنسور غیرفعال نیز دارند که اسکای سیبر همچون راپیر در این دسته جای میگیرد. سنسورهای غیرفعال هیچ نوع موجی از خود نشر نداده و تنها امواج منتشر شده از هدف را دریافت میکنند.
در این سامانه پدافندی سنسور غیرفعال که متشکل از دوربین الکترواپتیکال با قابلیت بزرگنمایی و تصویرساز فروسرخ به منظور دید در شب و از بین مه، دود و غبار است، روی خودروی پرتابگر نصب شده است. سنسور نیز روی یک برجک با پایه بلند سوار شده تا زاویه دید مناسبی نسبت به اهداف هوایی داشته باشد. فاصله یاب لیزری نیز روی این برجک قرار دارد که پرتوی بسیار ضعیفی روی هدف میتاباند تا با محاسبه زمان بازگشت آن، بتواند مسافت بین خود و هدف را پیدا کند.
هر خودروی پرتابگر با کمک این سنسور میتواند به صورت کاملا خودمختار و مستقل از رادار و واحد فرماندهی، اهداف را کشف کرده و به سمتشان موشک شلیک کند. همچنین میتواند اطلاعات بدست آمده توسط سنسور الکترواپتیکال خود را به واحد فرماندهی فرستاده و از این طریق با دیگر پرتابگرها به اشتراک بگذارد. بدین ترتیب در صورتی که پرتابگر خود فاقد موشک باشد، مثلا موشکها تمام شده و مشغول گلوله گذاری مجدد است، میتواند به مقابله با تهدیدات کمک کند.
و اما موشک CAMM که بازوی این سامانه در درگیری با هواگرد متخاصم به شمار میرود، در اصل نمونهای تغییر یافته از موشک هوا به هوای ASRAAM ساخت MBDA UK است که برای شلیک از زمین دستخوش تغییر شد. موشک CAMM در نسخه زمین پرتاب که لند سپتور (Land Ceptor) نامیده میشود، چند تفاوت اساسی با موشک کوتاه برد آسرام داشته که اصلیترین آنها در نوع جستجوگر موجود در دماغه موشک و چگونگی هدایت آن در فاز پایانی حمله به هدف است.
در حالی که آسرام نوک دماغهاش یک جستجوگر تصویرساز فروسرخ همه جهته با زاویه دید وسیع و قابلیت قفل پس از شلیک دارد، در لند سپتور یک رادار کوچک جایگزین آن شد که هدایت موشک را از روش غیرفعال آشیانه یابی فروسرخ به روش هدایت راداری فعال تبدیل میکند. بدین صورت که موشک با دریافت موقعیت هدف به سمت آن شلیک شده و پس از رسیدن به یک فاصله خاص که محرمانه است، با راداری که دارد روی هدف قفل کرده و به سمتش پرواز میکند.
این موشک همچنین به پیوند داده (دیتا لینک) دو طرفه مجهز است و میتوان آن را بدون هدف گیری (کور) شلیک کرد و سپس اطلاعات هدف را برایش مخابره نمود تا به طرفش رفته و رویش قفل کند؛ بدین ترتیب دیگر نیروهای خودی نظیر آواکس نیز میتوانند موشک را هدایت کنند. همچنین اگر موشک برای درگیری با یک هواگرد شلیک شد، میتواند حین پرواز اطلاعات هواگرد دیگری را دریافت و هدفش را تغییر دهد یا در صورت انصراف از حمله، آن را در هوا منفجر کرد.
این موشک 99 کیلوگرم وزن و 3.2 متر طول دارد؛ بدین ترتیب 11 کیلوگرم سنگینتر و 30 سانتیمتر طویلتر از آسرام است. گرچه قطر در همان مقدار 166 میلیمتر ثابت ماند. CAMM همچون آسرام دارای 4 بالک متحرک دمی و همچنین خروجی متغیر (تراست وکتورینگ) در خروجی موتور برای تغییر مسیرش است. خروجی متغیر با تعیین مسیر گازهای خروجی از موتور، توان مانور آن را تا فشار گرانشی 50G افزایش داده که بالاتر از توان مانور هر هواپیما و هلیکوپتری است.
رانش CAMM توسط موتور راکتی سوخت جامد تامین شده و موشک را با سرعت 3.5 ماخ (1030 متر بر ثانیه) به پرواز در آورده و به برد اعلامی بالای 25 کیلومتر میرساند؛ البته در آزمایشها تا برد 60 کیلومتر نیز رسید. این موشک علی رغم سنگینتر بودن، بردی برابر آسرام دارد و سرعتش 0.5 ماخ بیشتر است. هنگامی که موشک هوا به هوا در نقش زمین به هوا استفاده میشود، به طور میانگین برد آن به یک سوم کاهش مییابد، در حالی که در CAMM شرایط کاملا برعکس است.
سقف پرواز آن 10 تا 15 کیلومتر بوده و حمل سوخت بیشتر عامل بزرگتر و سنگینتر بودنش نسبت به آسرام است. احتمال بهسازی موتور و استفاده از سوخت جدید نیز وجود دارد. مدل افزایش برد یافته CAMM ER نیز 160 کیلوگرم وزن، 4.2 متر طول و 190 میلیمتر قطر دارد و ساخت شعبه ایتالیایی MBDA است. قابلیتهایی مشابه نسخه پایه دارد و با حمل سوخت بیشتر، بردش با 80 درصد افزایش به رقم اعلامی 45 کیلومتر رسید؛ سقف پرواز نیز بالای 20 کیلومتر است.
موشک CAMM ER برای ایتالیا تولید و در نیروی زمینی و هوای این کشور به ترتیب جایگزین 2 سامانه Skyguard و SPADA میشود. در نیروی دریایی نیز با نام Albatros NG به عنوان جایگزین موشک Aster 15 روی شناورها نصب میشود. CAMM ER نیز پیوند داده 2 طرفه داشته و حتی میتوان تا لحظه برخورد آن را بی نیاز از قفل راداری موشک روی هدف هدایت کرد؛ مثلا سنسور اپتیکال هدف را تعقیب و موقعیت آن را به صورت لحظهای برای موشک بفرستد تا کنترلش کند.
سر جنگی هر 2 نمونه CAMM از نوع ترکشزای جهتدار است که با فعال شدن فیوز، منفجر شده و ترکشها را در یک جهت مشخص به سمت هدف میفرستد. انفجار و ترکشزایی سبب میشود هواگرد آسیب شدیدی دیده و سقوط کند. فیوز موشک نیز 2 شامل حالت برخوردی و مجاورتی دارد که در حالت اول موشک با انرژی جنبشی بالای خود به بدنه هدف نفوذ و داخل آن مفجر میشود و در حالت دوم نیز با رسیدن به نزدیکی هدف، پیش از برخورد به بدنه آن منفجر میشود.
حالت برخوردی برای نابودی هواگردهای بزرگ و حالت مجاورتی برای نابودی هواگردهای کوچک نظیر پهپاد و موشک کروز مناسبتر است؛ زیرا موج انفجار آن نیز سبب میشود تا هواگرد هدف تعادل خود را از دست دهد. سرجنگی آسرام 10 کیلوگرم وزن داشته و مقابل هواگردهای بزرگ نیز موثر است، از این رو سرجنگی CAMM نیز به احتمال زیاد مشابه آن است. همانطور که گفته شد CAMM بر اساس آسرام ساخته شده گرچه سیستمهای الکترونیکی آن دستخوش ارتقا شدند.
خودروی پرتابگر 8 موشک با خود حمل و شلیک میکند. هر موشک در حالت آماده شلیک داخل یک پرتابگر به شکل مکعب مستطیل نگهداری میشود. هر لوله پرتابگر 4.4 متر ارتفاع داشته و طول و عرض آن نیز 27.5 سانتیمتر است؛ بدین ترتیب هر دو نمونه موشک CAMM درون آن جای میگیرند. موشک به صورت عمودی و به روش شلیک نرم از پرتابگر شلیک میشود؛ ابتدا با فشار گاز موشک 30 متر به هوا پرتاب و سپس بالکهایش را باز و موتور راکتی را روشن میکند.
این روش سبب افزایش عمر پرتابگر میشود. شلیک عمودی نیز به موشک قابلیت درگیری 360 درجه میدهد. پس از پرتاب عمودی موشک به هوا، چند عملگر گازی کوچک که در انتهای بدنه قرار دارند، نوک آن را در جهت مورد نظر قرار داده و با روشن شدن موتور، CAMM به سمت هدف پرواز میکند. بدین ترتیب یک پرتابگر قادر است با تهدیدات هوایی از هر طرف که نزدیک شوند مقابله کند. تعداد زیاد موشکهای آن نیز به درگیری همزمان با چند هدف مختلف کمک میکند.
خودروی پرتابگر همچنین یک جرثقیل برای بارگذاری مجدد لولههای پرتابگرش دارد. این موضوع سبب بینیازی آن از خودروی بارگذار میشود. همچنین یک آنتن روی پایهای بلند دارد که جهت ارتباط مستقیم بیسیم با خودروی فرماندهی است. این آنتن کروی نیز روی یک پایه تلسکوپی، مشابه آن چه که برجک سنسور الکترواپتیکال روی آن قرار دارد، سوار است. هنگامی که خودرو قصد حرکت و جابجایی داشته باشد، آنتن، سنسور و پرتابگرش را جمع و به حالت خوابیده میبرد.
هر واحد آتشبار از سامانه اسکای سیبر یک خودروی فرماندهی و حداقل یک رادار در کنار 3 پرتابگر موشک دارد که البته هر خودروی پرتابگر خود یک سنسور برای کشف اهداف و درگیری به صورت مستقل نیز دارد. با توجه به سطح تهدید و وسعت منطقه، تعداد رادارها و پرتابگرهای هر آتشبار میتواند افزایش یابد. همچنین سامانه مذکور که میان برد محسوب میشود، قابلیت یکپارچه شدن با دیگر سامانههای پدافند هوایی به منظور برپا سازی یک چتر پدافندی چند لایه را نیز دارد.
اسکای سیبر با موشک CAMM میتواند در هر شرایط آب و هوایی و هر ساعت از روز به فعالیت و درگیری با دشمن بپردازد. سامانه 3 پرتابگر هر یک با 8 موشک داشته و به لطف اعتمادپذیری بالای موشکها میتوان به ازای هر هدف یک تیر شلیک کرد. سیستم فرماندهی و کنترل آتش آن نیز قادر است به طور همزمان با 24 هدف فراصوت به اندازه توپ تنیس درگیر و یک موشک به سمت هر کدام شلیک نماید؛ همچنین اهداف را زیر نظر گرفته و همواره موشکها را آپدیت کند.
نیروهای مسلح بریتانیا لفظ توپ تنیس را برای درک بهتر از توان مقابله این سامانه با اهداف بسیار ریز که کشف آنها سخت است، استفاده کرد. همچنین گفته شد اهداف فراصوت که مجددا به توانمندی بالای موشک اشاره دارد. متعاقبا درگیری با اهداف بزرگتر و فروصوت برای سامانه بسیار آسانتر است. اسکای سیبر میتواند هر نوع هواگرد سرنشین دار و بدون سرنشین کوچک تا بزرگ، انواع موشکهای کروز و همچنین بمبهای هواپرتاب که جنگنده رها میکند را شکار کند.
در حال حاضر هنگ شانزدهم از توپخانه سلطنتی نیروی زمینی تنها واحد دریافت کننده این سامانه در ارتش بریتانیا است. به زودی با تحویل شمار بیشتری از این سامانه، واحدهای بیشتری به آن مسلح میشوند. لهستان نیز 6 ماژول پرتابگر با موشک CAMM خریداری کرده و از رادار بومی Soła و واحد فرماندهی و کنترل آتش ساخت خود استفاده میکند. این کشور 2 آتشبار دارد و ماژولهای پرتاب مجهز به سنسور را روی خودروهای کشنده بومی P882 Jelcz نصب کرده است.
نسخه دریایی CAMM (سی سپتور) از سال 2018 روی ناوچههای کلاس تایپ 23 دوک بریتانیایی و نیروی دریایی شیلی نصب و به زودی همه 15 شناور آن را دریافت میکنند. ناوچههای کلاس آنزاک متعلق به نیروی دریایی نیوزلند نیز آن را دریافت کردند. 2 کلاس ناوچه تایپ 26 سیتی که در حال ساخت برای نیروی دریایی بریتانیا، کانادا و استرالیا بوده و کلاس تایپ 31 اینسپایریشن که در حال ساخت برای بریتانیا، لهستان و اندونزی هستند نیز با آن مسلح میشوند.
در نسخه دریایی هدف یابی و هدایت آتش توسط سنسورهای اپتیکال/فروسرخ و رادار کشتی که چند صد کیلومتر برد دارد انجام میشود. این موشک را میتوان از پرتابگرهای عمودی مارک 41 و Sylver شلیک کرد؛ به این صورت که درون هر لوله پرتاب 4 موشک سی سپتور قرار میگیرد. با این حال برای شلیک آن پرتابگر عمودی مخصوص و مجزای GWS 35 که نسخه ارتقا یافته GWS 26 است را در نظر گرفته شده که در تایپ 23، 26 و 31 به ترتیب 32، 48 و 36 عدد هستند.
از آن جا که هر یک از این پرتابگرها شبه قارچ است، به مجموع پرتابگرهای آن مزرعه قارچ میگویند. این پرتابگرهای کوچک در کنار پرتابگرهای عمودی مارک 41 یا Sylver قرار میگیرند. شناورهای تایپ 26 و 31 به ترتیب 24 و 32 پرتابگر عمودی مارک 41 دارند. با ساخت پرتابگر مجزا برای سی سپتور از تعداد موشکهای پرتابگرهای عمودی اصلی کاسته نشده و در صورت هدف قرار گرفتن یک مجموعه، مجموعه پرتابگرهای دیگر همچنان قادر به شلیک و دفاع از کشتی هستند.
ناوشکنهای کلاس تایپ 45 درینگ نیز قرار است به موشک CAMM مسلح شوند. هر یک از این کشتیها 48 لوله پرتاب عمودی Sylver جهت شلیک انواع موشکها دارند و قرار است 24 پرتابگر GWS 35 نیز جلوی آنها و در فضای بین توپ سینه و پرتابگرهای عمودی نصب شود. این پرتابگرهای جدید فضای بالای باشگاه کوچک درون ناوشکن را اشغال میکنند؛ البته این فضا حین طراحی مخصوص نصب تسلیحات جدید در آینده در نظر گرفته شد و از ابعاد باشگاه نمیکاهد.
برزیل دیگر کشوری است که قصد نصب 12 پرتابگر GWS 35 روی ناوچههای بومی در حال ساخت Tamandaré را دارد. همچنین میخواهد موشک CAMM را از سامانه راکت انداز چندگانه Astros II در نقش پدافند زمین پایه نیز شلیک کند. پاکستان نیز مدل CAMM ER را برای نصب روی گشت ناو بومی در حال ساخت کلاس بابور در نظر گرفته که هر یک 16 پرتابگر GWS 35 دارند. به طور کلی CAMM را میتوان روی شناورهای بزرگتر از 50 متر مثل قایق گشت ساحلی سوار کرد.
وظیفه اصلی این موشک هنگام نصب روی شناور دفاع از آن در برابر موشکهای کروز است. چنین موشکهایی چه در انواع فراصوت با سرعت چند برابر صوت و چه در انواع پنهانکار و فروصوت، مهمترین هدفی هستند که CAMM بایستی آنها را شکار کند. موشکهای ضد کشتی عموما در فاز پایانی حمله در ارتفاع حدود 5 متری از سطح آب به روش سینه مال (sea skimming) پرواز میکنند که البته موشک CAMM توان بسیار بالایی برای درگیری با اهداف در ارتفاع پست دارد.
در پایان باید گفت اعزام اسکای سپتور به لهستان در راستای تقویت بال شرقی ناتو انجام میشود. تجاوز نظامی روسیه به اوکراین نشان داد کشورهای همسایه و نزدیک به روسیه که پیشتر بخشی از شوروی بودند، در معرض خطر حمله احتمالی مسکو قرار دارند. اسکای سپتور سامانهای پدافندی قدرتمند و مدرن بر اساس یک موشک کار آزموده است و میتواند به تامین امنیت آسمان آنها بپردازد. از رقبای این سامانه میتوان به IRIS-T SL آلمانی و NASAMS نروژی اشاره کرد.