سنگ روزتا یکی از مهمترین کشفیات دنیای باستان شناسی مصر محسوب میشود. بر روی این سنگ، سه بخش کندهکاری شده است که هر کدام به زبان متفاوتی هک شدهاند. در ادامه به دلیل وجود این سه دست خط متفاوت بر روی این لوح خواهیم پرداخت.
سنگ روزتا یا سنگ رَشید یک سنگنوشته ارزشمند از دوران مصر باستان است که در پیشرفت معاصر و درک نوشتار هیروگلیف ابزاری مفید محسوب میشود. سنگ روزتا یکی از مهمترین کشفیات دنیای باستانشناسی است که در موزه بریتانیا در شهر لندن انگلستان نگهداری میشود.
بر روی این لوح، کتیبهای با سه بخش وجود دارد. یکی از آنها به زبان یونانی است که به راحتی خوانده میشود، دومی به خط دموتیک (عامیانه) مصری، و سومی به خط هیروگلیف کاهنان نوشته شده است.
پس از اندکی تفکر بر روی این سنگ، ناگهان این مسئله برای دانشمندان مطرح شد که ممکن است هر سه بخش کتیبه به یک موضوع مربوط شوند و اگر خط یونانی را کلید قرار دهند، میتوانند خط دو بخش دیگر را کشف کنند.
راز سنگ روزتا
حال سوال اینجاست که چرا کاتبان باستانی در وهله اول سه نوع نوشته یا خط مختلف را بر روی این سنگ نمادین گنجاندهاند؟ دلیل اینکه سنگ دارای سه خط است را میتوان در نهایت از میراث به جای مانده از یکی از ژنرالهای ارتش اسکندر مقدونی متوجه شد.
کندهکاری به زبان یونانی روی سنگ، با سلسله بطلمیوس مصر که توسط بطلمیوس اول (ژنرال یونانیِ اسکندر مقدونی) تأسیس شد، مرتبط است. اسکندر مصر را در 332 سال قبل از میلاد مسیح فتح کرد و بطلمیوس اول سوتر، 9 سال پس از مرگ اسکندر کنترل کشور را به دست گرفت (کلئوپاترا، که در سال 30 قبل از میلاد درگذشت، آخرین فرمانروای فعال سلسله بطلمیوسی بود).
در واقع این سنگ مربوط به دوران بطلمیوس اول سوتر نیست، بلکه مربوط به دوران یکی از نوادگان او، بطلمیوس پنجم اپیفانس است که کاهنانش پیام کتیبهای را به سه خط مختلف بر روی سنگ نوشتند که هر کدام از پیامهای هک شده در دوران سلسله بطلمیوس نقش اجتماعی مهمی ایفا کردند.
این سنگ نوشته را سپاهیان ناپلئون در سال ۱۷۹۹، در روستایی به نام رشید (به زبانهای غربی: روزتا) در شمال غربی رود نیل پیدا کردند. طبق اطلاعات موجود، پس از پیدایش این سنگ، انگلیسیها آن راتصاحب کردند. با این حال، سنگی که به دست انگلیسیها رسید کامل نبود ودر واقع یک قسمت شکسته شده از یک سنگ بزرگتر به حساب میآمد.
فوی اسکالف، رئیس بایگانی تحقیقاتی و یکی از همکاران پژوهشی در موسسه شرقی دانشگاه شیکاگو، در مصاحبهای به livescience گفت: «خط دموی مصری برای زبان معاصر و اسناد اداری مورد استفاده در زمان مصر باستان، بهکار گرفته میشد. در مقابل، زبان هیروگلیف به مصر میانه برمیگردد، که مربوط به حدود 2044 قبل از میلاد مسیح است.» او همچنین توضیح داد که تا سال 1650 قبل از میلاد و در دوره بطلمیوسی، زبان مصر میانه اغلب برای کتیبههای بسیار رسمی استفاده میشد؛ زیرا کاتبان مصری آن را نسخه کلاسیک زبان خود میدانستند و بهکارگیری آن به متن اعتبار میبخشید.
در زمان پادشاهی بطلمیوسی، زبان یونانی به عنوان زبان رسمی و اداری مورد استفاده قرار میگرفت، نامههای کاهنان به خط هیروگلیف نوشته میشدند و حروف دموتیک در نگارشهای روزمره کاربرد داشتند. باستانشناسان با داشتن اطلاعات ناقص در مورد زبانهای رایج در دوران ساخت لوح روزتا، از همان اول مطمئن بودند که هر سه متن نوشتهشده شامل یک پیام مشترک به سه زبان متفاوت است.
از آن جایی که در میان این سه خطاطی تنها حکاکیهای یونانی قابل ترجمه بودند، اولین قدم برای پی بردن به راز هیروگلیفهای مصری، رمزگشایی نوشتههای دموتیک بود. در سال 1181 یک محقق سوئدی به نام «جیاچ اکربلاد»، مقالهای را منتشر کرد که در آن ترجمهی برخی از حروف دموتیک ارائه شده بود. پس از آن، یک دانشمند انگلیسی به نام توماس یانگ در سالهای 1193 تا 1197، به تدریج توانست برخی از نوشتههای لوح را ترجمه کرده و نام بطلمیوس را در میان حروف پیدا کند. یانگ همچنین توانست به معانی قسمتهایی از نوشتههای هیروگلیف پی ببرد، اما کشف قاعده کلی نگارش متون برای او امکانپذیر نبود.
برخی از مصر شناسان معتقد بودند که هر هیروگلیف نشاندهنده یک کلمه مجزاست، اما مدتها بعد معلوم شد که برخی از هیروگلیفها برای بیان کلمات بهکار رفته بودند، در حالی که برخی دیگر نشاندهنده همآواها بودند. نشانههایی هم وجود داشتند که هم در نقش کلمه و هم در نقش همآوا بودند و نحوه خواندن آنها به صورت کلمه یا همآوا، به متن بستگی داشت.
به گفته دانشنامه بریتانیکا، پیام روی سنگ روزتا احتمالاً توسط شورایی از کاهنان و مذهبیون در شهر ممفیس مصر، پایتخت باستانی مصر که در حدود 15.5 مایلی (25 کیلومتری) جنوب قاهره واقع شده، نوشته شده است.
اسکالف گفت: «دستور تراش کتیبههای سه زبانه مشابهی قبل از این نیز داده شده بود، مانند کتیبهای که بطلمیوس چهارم پس از نبرد رافیا در سال 217 قبل از میلاد دستور تراشیدنش را داد». اسکالف همچنین گفت که شرایطی که این فرمان در آن نوشته شد، دلیل اینکه چرا با سه خط مختلف نوشته شده است را روشن میکند. زمانی که کاهنان برای تراشیدن سنگ روزتا در ممفیس گرد هم آمدند، اوضاع سیاسی مصر در شرایط پیچیدهای قرار داشت.
اسکالف گفت: «بطلمیوس پنجم اپیفانس زمانی که پدرش بطلمیوس چهارم فیلوپاتور در سال 204 قبل از میلاد درگذشت، تنها یک کودک کوچک بود و امپراتوری مصر را به دست نایبالسلطنه واگذار کرد. انتقال قدرت در زمان نامناسبی برای دولت سلطنتی اتفاق افتاد».
اسکالف خاطرنشان کرد:
دشمن از نبود قدرت پس از مرگ بطلمیوس چهارم استفاده کرده و به مناطقی در سواحل غربی مدیترانه حمله کرد تا کنترل بطلمیوسی را در آنجا تضعیف کند. همزمان، مصر با شورش بزرگ گروههای بومی که اواخر سلطنت بطلمیوس چهارم فیلوپاتور آغاز شده بود، سر و کار داشت.
با توجه به شرایط پیچیدهای که بطلمیوس پنجم اپیفانس با آن روبرو بود، جمعیت کاهنان در ممفیس برای تاجگذاری او شروع به برنامهریزی کردند تا قدرت را برگردانند. ممفیس پایتخت سنتی امپراتوری فراعنه بود، بنابراین تاجگذاری در آنجا برای پادشاه و دربارش ارزش نمادین داشت. گردهمایی برای تاجگذاری در ممفیس احتمالاً به عنوان یک ارتباط مهم با گذشته، نمادی از حکومت تثبیت شده بطلمیوس پنجم بر مصر، و همچنین موافقت با تمایل کاهنان مصری برای ملاقات در شهر مقدس خود ممفیس بوده است.
طبق تمام این اطلاعات، مورخان دریافتند که نوشتههای روی سنگ روزتا فهرستی از برخی از دستاوردهای بطلمیوس پنجم اپیفانس، مانند هدایایی به معابد، کاهش مالیات و سرکوب بخشی از شورشهای داخلی مصر را نشان میدهد. بریتانیکا خاطرنشان کرد که در ازای این خدمات به مصر، کاهنان متعهد به انجام اقداماتی برای حمایت از بطلمیوس پنجم شدند، مانند ساخت مجسمههای جدید از او، افزودن تزئینات بهتر به معابد و برگزاری جشنوارههایی برای تولد و سالروز تاجگذاری او.
اسکالف در این باره توضیح داد:
این فرمان هک شده بر روی سنگ روزتا به بطلمیوس پنجم کمک کرد تا قدرت نفوذ خود را با اعلام خود به عنوان پادشاه قانونی که از جانب مردم مصر برای ایجاد شرایط بهتر اجتماعی میجنگد به نمایش بگذارد.