نفیلیم

کتاب باستانی غول‌ ها ، سرگذشت و دلیل انقراض نژاد نفیلیم را توضیح می‌‌دهد

کتاب باستانی غول‌ ها با دو هزار سال قدمت، سرگذشت و دلیل انقراض نفیلیم‌ها را شرح می‌دهد. در ادامه به بررسی نژاد این غول‌ها می‌پردازیم.

بیش از ۵۰ سال پیش، محققان یکی مهم‌ترین اکتشافات باستانی قرن را رقم زدند. محققان هزاران طومار باستانی را کشف کردند که در میان آن‌ها کتاب باستانی غول‌ ها نیز وجود داشت. این کتاب که سرگذشت و دلیل انقراض نژاد نفیلیم را توضیح می‌‌دهد، بیش از نیم قرن پیش در غار قمران کشف شد.

بررسی کتاب باستانی غول‌ ها و سرگذشت نژاد نفیلیم‌ها

در میان آثار کشف شده توسط باستان شناسان، هزاران طومار عتیقه وجود داشت که بینش بسیار مهمی از گذشته بشر ارائه می‌کرد. باستان شناسان در حین اکتشاف طومارهای متعدد به یک کتاب نادر برخورد کردند که آن‌ها را بسیار شگفت زده کرد. در این اثر با عنوان کتاب باستانی غول‌ ها ، چگونگی مرگ و نابودی نژاد نفیلیم‌های باستانی توصیف شده بود.

کتاب باستانی غول‌ ها

قطعه کوچکی از کتاب باستانی غول ها

به گفته مورخان، نفیلیم‌ها موجودات افسانه‌ای هستند و واقعی نبودند. اما این موجودات بسیار مرموز هستند. به عنوان مثال به این نکته توجه کنید که حتی تاکنون در قرن بیست و یکم، کلمه نفیلیم به طور کامل درک نشده است.

در طول سال‌ها محققان ریشه شناسی‌های متعددی را درباره واژه نفیلیم مطرح کرده‌اند. به عنوان مثال به سقوط، مرتد و حتی آن‌هایی که باعث سقوط دیگران می‌شوند، اشاره شده است.

اما صرف نظر از معنای این کلمه، نفیلیم‌ها به عنوان موجودات غول پیکری شناخته شده‌اند که در گذشته‌های دور در سیاره زمین زندگی می‌کردند. در چندین متن باستانی مختلف به نفیلیم‌ها اشاره شده است که یکی از آن‌ها کتاب تکوین است.

در کتاب تکوین این موجودات اسرارآمیز توصیف شده‌اند. با این حال بیشترین اطلاعات درباره نفیلیم‌ها از کتاب آخرالزمانی خنوخ جمع‌آوری شده است. این اثر باستانی از لحاظ تاریخی به پدربزرگ حضرت نوح نسبت داده می‌شود.

کتاب باستانی غول‌ ها

خنوخ نقش بسیار مهمی را در تاریخ ایفا می‌کند و به طرز عجیبی یکی از اسرارآمیزترین شخصیت‌های کتاب پیدایش است. براساس کتاب پیدایش، خنوخ ۲۶۵ سال عمر کرده است. سپس خنوخ را به نزد خدا بردند و او با خدا رفت و دیگر نبود.

گفته می‌شود که در طول این مدت، فرشتگانی در سیاره ما ساکن شده‌اند که سال‌ها با انسان‌های فانی تعامل داشتند. این فرشتگان درنهایت با دختران انسان‌ها آمیخته شدند. درنتیجه نژادی از موجودات قوی و غیرطبیعی به عنوان نفیلیم یا هیبریدهای غول پیکر به وجود آمدند.

با این حال داستان‌های مربوط به نفیلیم‌ها در کتاب پیدایش، طومارها و کتاب باستانی غول‌ ها که در غارهای قمران یافت شده‌اند، متفاوت است. کتاب باستانی غول‌ ها (یک کتاب ناقص درباره غول‌ها) دیدگاه متفاوتی را درمورد نفیلیم‌ها به ما ارائه می‌کند.

طبق متن کتاب باستانی غول‌ ها ، نفیلیم‌ها متوجه شدند که به دلیل شیوه‌های خشونت‌آمیز خود با نابودی قریب‌الوقوع مواجه خواهند شد؛ بنابراین از خنوخ خواستند که از طرف آن‌ها با خدا صحبت کند.

غول

متون باستانی، چگونگی زندگی نفیلیم‌ها بر روی زمین و ایجاد هرج و مرج و ویرانی را شرح می‌دهند. در برهه‌ای از تاریخ، نفیلیم‌ها شروع به مشاهده رویاهای نبوی از آرماگدون کردند؛ درنتیجه ترس به دل آن‌ها نفوذ کرد.

طبق متون باستانی، اولین نفری که از نژاد نفیلیم‌ها چنین رویاهای نبوی را دید، ماهوی پسر تیتان فرشته باراکل بود. برطبق رویای او یک لوح بزرگ زیر آب غوطه ور شد که فقط سه نام روی آن باقی مانده بود. اعتقاد بر این است که این رویا، نماد طوفان و سیل بزرگ زمان نوح است.

نفیلیم‌ها در مورد معانی رویاها مطمئن نبودند؛ بنابراین به بحث و تفسیر درباره رویای ماهوی پرداختند. اما درنهایت در تفسیر درست معنی رویا شکست خوردند. دیری نگذشت که دو غول دیگر، اوهیا و هاهایا (پسران فرشته سقوط کرده شمیازا) رویای مشابهی دیدند.

غول

آن‌ها در خواب دیدند که همه ریشه‌های یک درخت به جز سه ریشه آن از زمین جدا شدند. هنگامی که غول‌ها از ماهیت نبوی رویاهای خود آگاه شدند از خنوخ درخواست کمک کردند. اما خنوخ دیگر روی زمین نبود؛ بنابراین نفیلیم‌ها یکی از افراد خود را به سفر کیهانی فرستاند. ماهوی در این سفر کیهانی نزد خنوخ رفت و درخواست خود را مطرح کرد.

اگر به متن کتاب باستانی غول‌ ها دقت کنیم، تعبیر عجیبی از آن به دست می‌آید. در متن گفته می‌شود:«او در هوا سوار شد… با دستانش چون عقاب‌ها… او دنیای مسکونی را پشت سر گذاشت و از ویرانی گذشت».

بسیاری از مردم موافقند که در این متن باستانی، سفر یک فرد به فضا توصیف می‌شود، در حالی که جو سیاره را پشت سر می‌گذارد و بقیه سیاره را توصیف می‌کند. به هر حال نحوه تفسیر این متن باستانی به تفسیر شخصی و باورهای افراد بستگی دارد.

نفیلیم

در کتاب باستانی غول‌ ها گفته می‌شود که خنوخ، ماهوی را به زمین بازمی‌گرداند و قول می‌دهد که از طرف نفیلیم‌ها با خدا صحبت کند. اما درنهایت خنوخ در پاسخ لوح‌هایی را برای نفیلیم‌ها ارسال کرد که با اخبار بدی برای آن‌ها همراه بود. در بخشی از لوح (نوشته خنوخ) گفته می‌شود:

زمین فریاد می‌زند و از تو و کردار فرزندانت شکایت می‌کند. ضرری که به آن وارد کردید. اینک ویرانی (سیل عظیمی) در راه است که همه موجودات زنده و هرچه در صحراها و دریاها باشد را نابود خواهد کرد. اما اکنون پیوندهایی که شما را به شیطان (شر) می‌بندد، باز کنید و دعا کنید.