اولین فضانورد جهان که بود و در چه تاریخی موفق شد سفر خود را آغاز کند؟ آیا پادشاه دیوانه چینی به راستی توانسته بود به ماه برود؟
اغلب مردم فکر میکنند اولین انسانی که به فضا رسید، یوری آلکسیویچ گاگارین در سال 1961 بود، اما اگر به شما بگوییم که شخص دیگری وجود دارد که ممکن است صدها سال قبل از گاگارین به فضا رسیده باشد چه؟ بسیاری از مردم در خصوص این اطلاعات شک و تردید دارند زیرا مبهم و ناواضح است و توسط مورخان ثبت نشده ولی جالب است که بدانید این رویداد حتی نزد سازمان ناسا هم باورپذیر است.
داستان اولین فضانورد جهان
هیچ سند رسمی در این خصوص وجود ندارد زیرا اعتقاد بر این است که اسناد مربوطه در طول تاریخ گم شدهاند یا احتمالاً در برخی از کتابخانههای چینی فراموش شده جا ماندهاند، اما به هر حال رویدادی که از آن صحبت میکنیم وان هو، یک نجیب زاده از سلسله مینگ را به عنوان اولین فضانورد معرفی میکند.
در قرن نهم، چین باروت را اختراع کرد که نه تنها به ساخت بسیاری از سلاحها و سلاحهای گرم پیشامدرن کمک کرد، بلکه به ساخت موشکهای قرون وسطایی نیز کمک نمود که از آنها عمدتاً در آتشبازیها استفاده میکردند. بسیاری از اخترشناسان معاصر در طول تاریخ درباره امکان رسیدن بشر به ستارهها در آینده دور بحث کردهاند.
با وجود همه اینها، وان هو و عدهای دیگر معتقد بودند که پاسخ رسیدن به ستارهها از طریق ایجاد یک نیروی قدرتمند میسر خواهد شد و در آن زمان قوی ترین نیرویی که آنها در اختیار داشتند و میشناختند باروت بود. آتش بازی در قرن چهاردهم و در کشور چین بسیار محبوب شد تا جایی که آنها همیشه در جشنوارهها و حتی در تاکتیکهای نظامی استفاده میشدند.
از آنجایی که وان هو نویسنده بود، زمان زیادی را صرف تحقیق و مطالعه کرد. ایده پرواز به فضای او یک شب هنگام نوشتن شعری درباره آتش بازی به وجود آمد. وسایل آتش بازی میتوانستند در ارتفاعات آسمان پرواز کنند و تنها کافی بود به قدر مورد نیاز از آنها در اختیار وان هو قرار میگرفت.
هر چیزی ممکن است
وان هو به خدمتگزاران خود دستور داد تا صندلیای بسازند که در پایین آن راکتهای زیادی نصب شود و باروت سوخت آن را تأمین کند. ذکر این نکته ضروری است که ارتش سلطنتی چین از نوعی راکت استفاده میکرد که به سمت دشمن پرتاب میشد و بسیار سریعتر از هر وسیله آتشبازی به پرواز در میآمد.
بنابراین خادمان تا آنجا که ممکن بود راکت را به یک صندلی چوبی بزرگ بستند. بر اساس اسناد و مدارکی که از این افسانه (عدهای ترجیح میدهند این ماجرا را افسانه بخوانند) در دست است، وان هو در یکی از روزهای قرن شانزدهم با صندلی خود به پرواز درآمد. او شیکترین لباسهایی را که داشت پوشید و آماده شد تا بقیه جهان به او نگاه کنند یا در یک انفجار باشکوه بمیرد.
خادمان زیادی منتظر دستور او برای شلیک موشک با مشعلهای بلند بودند. به دستور وان هو، موشکها توسط خادمان روشن و ابر بزرگی از دود به دنبالش بلند شد. پس از آن ابر دود، وان هو در آسمان ناپدید شد و تنها ردی که از او دیده میشد، دودی سیاه رنگ بود.
اغلب مردم معتقد بودند که او در انفجار صندلی جان خود را از دست داده است، در حالی که برخی واقعاً معتقد بودند که او به ماه رسیده است. آنچه بر اساس شواهد و مدارک مسلم به نظر میرسد این است که او هرگز از فضا بازنگشت. با مطالعه این قسمت از تاریخ باید گفت که هر کسی میتواند قضاوت خود را از ماجرا داشته باشد زیرا شواهد و مدارک کافی برای توجیه این مسئله وجود ندارد.
در نهایت باید خاطرنشان کنیم که ممکن است این داستان افسانهای بیشتر نباشد ولی نکته قابل تأمل این است که ناسا هم به نوعی این موضوع را تأیید کرده است.