امروز میخواهیم 10 تا از امپراتوری های بزرگ جهان که نابود شدهاند را معرفی کنیم. این امپراتوری ها از آشور گرفته تا مائوریا بخش بزرگی از جهان را که شامل قومیتهای مختلف میشد، در دست داشتند و نسبت به امپراتوری های استعماری مدرن رفتار متفاوتی در پیش گرفته بودند.
بیشک بزرگترین امپراتوری تاریخ از نظر مساحت امپراتوری بریتانیا بوده است. این امپراتوری آنچنان بزرگ بود که مقامات لندن برای توصیف آن میگفتند خورشید هرگز در قلمرو آنها غروب نمیکند. البته بریتانیا و سایر کشورهای اروپایی همچون فرانسه، اسپانیا و آلمان چندان اهمیتی به مردم تحت سلطه خود نمیدادند و صرفا هدف خود را استعمار آنها قرار داده بودند.
هرچند نمونههای زیادی در طول تاریخ بودهاند که همچون قدرتهای استعماری عمل نمیکردند و باعث پیشرفت فرهنگ و تمدن مردمان منطقه تحت حکمرانی خود شدند. جالب اینجاست که اکثر این امپراتوری ها در تاریخ فراموش شدهاند و امروزه افراد نسبتا کمی در جهان آنها را میشناسد. در واقع امروز نمیخواهیم به امپراتوری های شناختهشدهای همچون رم باستان بپردازیم یا از مصر و فرعونهایش بگوییم.
نگاهی به 10 امپراتوری بزرگ تاریخ که تاحدودی در بین مردم جهان فراموش شدهاند
مائوریا
مائوریا نام اولین امپراتوری جهان است که توانست بخش بزرگی از شبهجزیره هند را تحت کنترل خود در آورد. مائوریا در سال ۳۲۱ پیش از میلاد و پس از سرنگونی امپراتوری هخامنشی توسط اسکندر مقدونی بهوجود آمد و تا ۱۸۵ پیش از میلاد به حیات خود ادامه داد. این امپراتوری تحت پادشاهی آشوکا به اوج عظمت خود رسید و توانست از طریق جنگ و دیپلماسی مناطق زیادی از جمله افغانستان را زمیمه خود کند.
پادشاهان مائوریا تلاش زیادی برای گسترش آیین بودا کردند و سالهای زیادی آرامش و رونق را برای مردمان خود بهارمغان آوردند. این امپراتوری بزرگ از سیستم مالیات قدرتمندی بهره میبرد و شبکه گستردهای از حاکمان را بر مناطق مختلف گمارده بود. این حاکمان مردم را به انجام تجارت مخصوصا در امتداد جاده ابریشم ترغیب کرده و از کشاورزی و دادوستد حمایت میکردند.
امپراتوری مائوریا طرفدار گشترش فرهنگ و هنر بود و از این نظر تحت تاثیر امپراتوری هخامنشی قرار داشت. پادشاهان مائوریا حتی بهتقلید از هخامنشیان دستور میدادند که فرمانهای آنها را بهصورت سنگنوشته یا ستوننوشته ثبت کنند.
امپراتوری آشور
امپراتوری آشور بهعنوان یکی از مهمترین مراکز قدرت در منطقه میانرودان شناخته میشد. این امپراتوری از سال ۹۰۰ تا ۶۰۰ پیش از میلاد در شمال عراق و جنوب شرقی ترکیه امروزی حضور داشت و توانسته بود خود را بهعنوان یکی از تاثیرگذارترین تمدنهای باستانی گسترش دهد. آنها توانسته بودند بهلطف ساختار نظامی فوقالعاده منظم خود بر همسایگان چیره شوند. آشورهای توانایی بالایی در محاصره شهرها داشتند و شهرهای خود را با استحکامات دفاعی زیاد میساختند.
آنها یکی از بزرگترین سازمانهای اداری دنیای باستان را آماده کرده بودند و با سیستم خاصی از مردم تحت فرمان خود مالیات جمعآوری میکردند. البته آشور نکات منفی متعددی هم داشت. آنها در حملات خود بسیار وحشیانه رفتار میکردند و حتی کارهایی همچون کور کردن دشمنان را مورد پسند خدایان میدانستند. همچنین چون آشوری ها جمعیت کمی داشتند، وقتی منطقهای را تصرف میکردند، ترجیح میدادند جمعیت مخالف را کاملا ناتوان کرده یا نابود کنند.
در نهایت ماد و بابل که از جانب آشوریها احساس خطر میکردند، در حملهای متحد امپراتوری آشور را نابود کردند. این اتفاق سرآغاز اوج گرفتن مادها و تبدیل آنها به یک پادشاهی مقتدر شد.
خلافت قرطبه
پس از گسترش امپراتوری اسلام، بخشهای از اروپا بهدست مسلمانان افتاده بود که از میان آنها میتوان به اسپانیا اشاره کرد. طبیعتا این موضوع نمیتوانست خوشایند مسیحیان باشد؛ اما مجبور بودند تحت حکمرانی مسلمانان زندگی کنند. هرچند که پس از فتوحات اولیه، قرطبه در اسپانیا محل شکلگیری یکی از موفقترین حکومتهای اسلامی در تاریخ شد.
قرطبه همچنین اولین نهاد سیاسی مستقل از خلافت عباسی بود و حاکمان آن خود را خلیفه میخواندند. عملکرد مثبت آنها باعث شد که قرطبه به مرکز هنر و علم در شبهجزیره ایبری تبدیل شود. اگرچه خلافت قرطبه از نظر سیاسی و نظامی یک شکست برای مسیحیان تلقی میشود، اما از برخی جهات میتوان آن را از دوران طلایی اسپانیا دانست.
در این دوره معماری و شعر شکوفا شدند و افراد توانمند از سرتاسر قلمرو اسلام خود را برای کسب علم به آنجا میرساندند. قرطبه از نظر تجارت نیز به یک مرکز مهم و ثروتمند تبدیل شد تا جمعیت زیادی روانه آن شوند.
امپراتوری شیونگنو
شیونگنو نام یک امپراتوری متشکل از قبایل کوچنشین است که از قرن سوم پیش از میلاد تا قرن یکم میلادی دوام آورد. این امپراتوری ابتدا در بخشهای مرکزی آسیا حضور داشت؛ اما بهتدریج قسمتهای بزرگی از استپ اوراسیا شامل مغولستان، قزاقستان و بخشهایی از چین و روسیه را از آن خود کرد.
مودو چانیو اولین پادشاه این امپراتوری بود و توانست رفاه نسبتا خوبی را برای مردم تحت حکومت خود به ارمغان بیاورد. بهطور کلی مردم شیونگنو مهارت زیادی در اسبسواری داشتند و جنگجویان دلیری بودند، همین نیز باعث میشد که بهراحتی قلمرو خود را گسترش دهند. هرچند که پس از مدتی کنترل مراکز مهم تجاری، تبادل فرهنگی با همسایگان و روابط گسترده سیاسی را بهعنوان الگوی حکمرانی مناسب در پیش گرفتند.
آنها توانستند با ایجاد شبکهای از قبایل برای بیش از ۵۰۰ سال در مرکز آسیا حکمرانی کنند. برخی از کارشناسان بر این باورند که شیونگنوها از اقوام ایرانی شمالی بودهاند. مخصوصا اینکه بسیاری از واژگان مربوط به آنها از جمله نام قبیلهها و پادشاهان از زبان سکاها (از اقوام ایرانی) گرفته شده است. برخی حتی بر این باورند که اکثر قبایل بهزبان سکاها تکلم میکردند. بهگواه تاریخ، این امپراتوری بزرگ روی فرهنگ چین تاثیرگذار بوده است.
تیوانیکا
تیوانیکا نام تمدنی است که بین سالهای ۴۰۰ تا ۹۰۰ میلادی در منطقه آند در آمریکای جنوبی حضور داشت. این تمدن بیشتر در نزدیکی سواحل جنوبی دریاچه تیتیکانا شکل گرفت و میتوان گفت که بخشهایی از بولیوی، پرو و شیلی امروزی را شامل میشد. تیوانیکا بهمعماری اهمیت بسیار زیادی میداد و بههمین خاطر هنوز در پایتخت آنها بناها، مجسمهها و سنگنوشتههای حیرتآوری دیده میشود.
برخی از کارشناسان بر این باورند که تیوانیکا توسط شبکهای از راهبان و اشرافزادگان اداره میشد و روی سرزمینهای مجاور تاثیر فرهنگی و اقتصادی بسیار زیادی داشت. آنها در منطقهای بسیار مهم واقع شده بودند و توانسته بودند با گسترش کشاورزی، غذای مورد نیاز بیش از ۶۰ هزار نفر را فراهم کنند.
هرچند گروه دیگری از کارشناسان تیوانیکا را یک امپراتوری نمیدانند. بهباور آنها تیوانیکا فاقد برخی از ویژگیهای مورد نیاز برای این مورد است. اول از همه اینکه تاکنون هیچ نشانهای از یک ساختار دفاعی و یا سلاحهای متفاوت در اطراف شهرهای تیوانیکا پیدا نشده است. مورد دوم اینکه هیچ نشانهای از مقبرههای شاهانه، سلسلهمراتب حکمرانی یا بهطور کلی یک سلسله مشخص از پادشاهان دیده نمیشود.
در آخر اینکه در تمامی امپراتوریها، حکومت از جادهها و پستهای مرزی خود محافظت کرده و بازارهایی را برای گسترش تجارت ایجاد میکند. اما این موارد در مورد امپراتوری ادعایی تیوانیکا صدق نمیکنند. بهباور این کارشناسان تیوانیکا شبکهای از خانوادههای قدرتمند با فرهنگهای مختلف بودند که تصمیم گرفته بودند برای ساختن بناهای باشکوه و گسترش کشاورزی با هم همکاری کنند.
یوآن
یوآن را میتوان ادامه امپراتوری مغول در چین دانست. این امپراتوری در سال ۱۲۷۱ پا بهعرصه وجود نهاد و توانست بخش زیادی از چین، مغولستان و دیگر مناطق مجاور را تحت کنترل خود در آورد. قوبلایخان مقتدرترین حاکم این امپراتوری بزرگ بود و توانسته بود یک دولت مرکزی توانمند را در چین بهوجود آورد. در طول عمر این امپراتوری مغولها ردههای بالای حکومتی را در اختیار داشتند و چینیها بهمشاغل مدیریتی میانی میپرداختند.
این ترکیب باعث شد که چین شکوفایی اقتصادی و فرهنگی را تجربه کند. مخصوصا اینکه حاکمان مغول، تجارت با دیگر مناطق جهان از جمله آسیا و اروپا را تبلیغ میکردند. در نهایت درگیریهای داخلی و مشکلات اقتصادی و اجتماعی باعث شد که یوآن رو به ضعف نهاده و در سال ۱۳۶۸ با یک شورش بزرگ سرنگون شود.
اگرچه امپراتوری یوآن بهپایان کار خود رسید، اما حاکمان آن تا قرن ۱۷ در مغولستان حکمرانی میکردند و خود را پادشاهان بهحق چین میدانستند. هرچند که هرگز نتوانستند عظمت سابق را بازیابند.
امپراتوری خمر
یکی دیگر از امپراتوری های بزرگ جهان که کمتر شناخته شده است، خمر نام دارد. این امپراتوری از سال ۸۰۲ تا ۱۴۳۱ میلادی در جنوب شرقی آسیا حضور داشت و میتوان آن را ترکیبی از تمدن هندو و بودائیسم دانست. امپراتوری خمر ابتدا در کامبوج امروزی شکل گرفت؛ اما کمکم توانست مناطقی از تایلند، لائوس و ویتنام را هم اشغال کند.
حاکمان خمر یک شبکه آبیاری پیچیده را ایجاد کرده بودند تا با استفاده از آن کشاورزی مبتنی بر برنج خود را گسترش دهند. همین کشاورزی پیشرفته و موفق نیز باعث شد که این امپراتوری به عظمت برسد و بسیاری از مناطق اطراف را تحتتاثیر خود قرار دهد. هرچند که بعدها بیکفایتی حاکمان در مدیریت بحران آب و آسیب دیدن محصولات کشاورزی در کنار گسترش طاعون باعث ضعف شدید امپراتوری و زانو زدن آن در برابر تایلندیها شد.
از امپراتوری خمر آثار زیادی باقی نمانده است؛ اما یکی از نوآوریهای جذاب آنها مجموعه معابد انگکور وات نام دارد. انگکور وات بزرگترین بنای مذهبی دنیا است و حتی امروزه نیز بهعنوان یک پرستشگاه استفاده میشود. این معبد در ابتدا به ویشنو خدای هندوها تقدیم شده بود؛ اما با گسترش آیین بودا، مرکز پرستش بوداییان شد.
امپراتوری مالی
تصور اغلب افراد از گذشته آفریقا منطقهای فقیر است که مردمان آن زندگی قبیلهای داشته و از تمدن دور بودهاند. هرچند که امپراتوری بزرگ مالی غلط بودن این تصور را ثابت میکند. این امپراتوری در قرن ۱۳ میلادی توسط سوندیاتا کیتا بنیان گذاشته شد و تا قرن ۱۶ دوام آورد. مالی بهعنوان یکی از ثروتمندترین و مرفهترین امپراتوری های جهان معروف است.
این امپراتوری تمرکز ویژهای روی تجارت داشت و از کاروانهای مناطق مختلف حمایت میکرد. همین نیز باعث شده بود که مردم مالی با فرهنگهای گوناگون آشنا شوند و انقلابی در هنر، معماری و علم این منطقه ایجاد شود. این امپراتوری بزرگ آفریقایی همچنین مملو از معادن طلا و نمک بود. همین ثروت هنگفت به آنها اجازه میداد، بناهای باشکوهی بسازند.
پادشاهی کوش
پادشاهی کوش نام یک امپراتوری آفریقایی است که در نزدیکی رود نیل بهوجود آمد. کوش از سال ۱۰۷۰ پیش از میلاد تا ۳۵۰ میلادی پایدار باقی ماند تا یکی از طولانیترین امپراتوری های جهان از نظر طول عمر را شکل دهد. پادشاهی کوش ابتدا در نوبیا امروزی شکل گرفت و حتی بخشهایی از سودان و مصر را شامل میشد.
جالب اینجاست که امپراتوری کوش در نتیجه استقلال مردم نوبیا از فرعونهای مصر شکل گرفت، اما در ادامه آنقدر قدرتمند شدند که حتی مصر را اشغال کردند. آنها دودان بیستوپنجم مصر باستان را شکل دادند و بین سالها ۷۴۷ تا ۶۵۶ پیش از میلاد بهعنوان فرعون در مصر حکمرانی میکردند. کارشناسان بر این باورند که قدرت آنها در نتیجه تجارت گسترده ایجاد شد؛ زیرا در مرکز تبادل کالا بین تمدنهای آفریقایی و منطقه مدیترانه قرار داشتند.
امپراتوری بزرگ کوش بسیار تحتتاثیر فرهنگ مصر قرار گرفت و جنبههای مختلفی از فرهنگ و آیین آن را پذیرفت. در طول پادشاهی کوش، منطقه نیل از طلا، عاج و دیگر منابع ارزشمند خود برای تجارت با دیگر مناطق بهره میبرد.
امپراتوری باشکوه هخامنشیان
نمیتوان از امپراتوری های بزرگ تاریخ صحبت کرد، اما به هخامنشیان اشارهای نکرد. هخامنشیان از نظر وسعت در جایگاه بیستمین امپراتوری بزرگ تاریخ قرار میگیرد؛ اما در زمان خود بزرگترین امپراتوری متمرکز جهان شناخته میشد و ۴۴ درصد از جمعیت جهان را تحت کنترل خود داشت.
کوروش کبیر این امپراتوری پرافتخار را بنیانگذاشت و سیاستی متفاوت در پیش گرفت. در حالی که کشورهای مختلف به بردهداری، نابود کردن تمدنهای مختلف و تحقیر اقوام افتخار میکردند؛ کوروش تصمیم گرفت به افراد با باورها و آیینهای مختلف احترام گذاشته و زمینه آسایش و رفاه آنها را فراهم آورد. همین سیاست مدارا نیز سبب شد که جانشینان کوروش بتوانند تا سال ۳۳۱ پیش از میلاد امپراتوری هخامنشی را بهعنوان یک قدرت قابل توجه در اوراسیا حفظ کنند.
آثار باقیمانده از امپراتوری بزرگ هخامنشی نشان از سیستم مدیریتی و اداری پیشرفته آنها دارد. برای اینکار حتی جادههای خاصی ساخته شده بودند تا بخشهای مختلف امپراتوری با هم در ارتباط باشند و پادشاه در کوتاهترین زمان ممکن از اتفاقات باخبر شود.