در بسیاری از سریالها و فیلمهای هالیوودی، قاتل های سریالی به شدت باهوش هستند اما در دنیای واقعی، برخی از این جنایتکاران حماقت های عجیبی داشتهاند. با گجت نیوز همراه باشید تا احمقانهترین اشتباهات قاتلهای سریالی را با هم مرور کنیم.
قاتلهای سریالی معمولا میان عاشقان اخبار جنایی و حوادث، موجوداتی باهوش هستند که به سختی دم به تله میدهند. با این حال آمار دستگیری قاتلان نشان میدهد آنها آنقدرها هم باهوش و کماشتباه نیستند و معمولا خشنترین قاتلهای سریالی که تصور میکردند هیچ وقت قرار نیست دستگیر شوند، با یک اشتباه ساده تا آخر عمر پشت میلههای زندان افتادند یا با صندلی الکتریکی اعدام شدند.
اشتباهات قاتلهای سریال؛ از جفری دامر تا تد باندی
در ادامه این مطلب، ما سراغ بررسی ده پرونده از ده قاتل سریالی ترسناک از سرتاسر جهان خواهیم رفت. این پروندهها همگی به لطف حماقت قاتلهای سریالی حل شدهاند و نیازی به تحقیقات پیچیده پلیسی نبوده است. برخی از قاتلان این لیست، جزو بدنامترینها در تاریخ هستند و افراد زیادی را به کام مرگ کشاندهاند.
تد باندی با تکرار حماقتش گور خود را کند!
در دورانی که تد باندی مشغول کشتن مردم بیگناه بود و جان بیش از ۳۰ نفر را در پنج سال گرفت، کمتر کسی فکر میکرد پلیس آمریکا بتواند او را متوقف کند. تد باندی به عنوان مردی جذاب شناخته میشود و این جذابیت باعث میشد او بتواند اعتماد قربانیانش را سادهتر به دست بیاورد. او معمولا در طول روز و در مکانهای عمومی قربانیانش را انتخاب میکرد. ظاهرا باندی خود را به معلولیت میزده و ادعا میکرده که به کمک نیاز دارد. جذابیت ظاهری و مظلومیت دروغین او باعث میشد قربانیان حس بدی به او نداشته باشند به او کمک کنند.
کمک کردن به او یکی از آخرین کارهایی بود که قربانیان باندی در طول عمرشان انجام میدادند. پس از این که او اعتماد قربانیان را جلب میکرد، آنها را بیهوش کرده و به آنها تعرض میکرد. در پایان هم کسانی که به چنگ او میافتادند کشته میشدند.
کارهایی که او با قربانیانش انجام داده رسانهای شدهاند اما پیشنهاد میکنیم سراغ خواندن آنها نروید. جالب است بدانید که تد باندی فردی کمسواد یا بیفرهنگ نبوده است! او در دوران تحصیل در رشته روانشناسی میان دیگر دانشجویان و اساتید فردی کاملا محبوب بوده و حتی در اوایل دهه ۷۰ میلادی، توانست به دانشگاه حقوق راه پیدا کند؛ البته او نتوانست دانشگاه را تمام کند چون احتمالا درگیر قتل و تجاوز به قربانیانش بوده است! در سال ۱۹۷۵، توجه قانون به باندی جلب شد و از این قاتل که هنوز شناسایی نشده بود به عنوان یک قاتل و آدمربا یاد میکردند.
پس از بیشتر شدن توجه نیروهای امنیتی نسبت به او، باندی تصمیم میگیرد ایالت کلورادو را ترک کند تا جنایتهایش را در فلوریدا ادامه دهد. او به قتلهایش ادامه میداد و در نهایت پلیس خودروی او را نه به دلیل قتل، بلکه به دلیل خاموش بودن چراغها در زمان رانندگی نگه داشت! زمانی که پلیس خودروی باندی را بررسی کرد متوجه شد که وسایل عجیبی مانند دستبند، ماسک و … در خودروی او وجود دارد. در نهایت دادگاه ایالات متحده او را فقط به دلیل آدمربایی روانه زندان کرد و به دلیل قتلها محکوم نشد.
او چندی بعد توانست از زندان فرار کند اما باز هم حماقت او باعث دستگیر شدنش شد. او در حال راندن یک خودروی سرقت شده در حالی که داشت به تابلوی دور زدن ممنوع بیتوجهی میکرد دستگیر شد. این پایان ماجرا نیست و باندی دوباره توانست از زندان فرار کند و باز هم در یک خودروی سرقت شده دستگیر شد!
قاتل سریالی گلدن استیت و رد دی ان ای!
وبسایتها و سرویسهایی در دنیای اینترنت وجود دارند که به کاربران این امکان را میدهند تا نژاد و اصلیت خود را به صورت دقیق مشاهده کنند. یعنی شما میتوانید با وارد کردن اطلاعات دی ان ای خودتان اقوام نزدیک و دور خود را به سادگی پیدا کنید و ببینید دقیقا از چه نژادی هستید. نیروهای پلیس برای پیدا کردن قاتل سریالی گلدن استیت سراغ استفاده از یک سرویس آنلاین رایگان به نام GEDMatch رفتند و اطلاعات مربوط به دی ان ای قاتل گلدن استیت را که در صحنه جرم پیدا شده بود در این سرویس آپلود کردند.
پلیس توانست با استفاده از این روش نزدیکان و بستگان قاتل گلدن استیت را که چندین دهه پلیس نتوانسته بود ردی از پیدا کند را بشناسد. نیروهای پلیس در نهایت توانستند چندین نفر از عموزادههای این قاتل را پیدا کنند
نیروهای پلیس با توجه به اطلاعاتی که به دست آوردند توانستند دایره جستجوی خود را بسیار محدودتر کنند. در نهایت فردی به نام جوزف جمیز دی آنجلو جونیور که یک مامور پلیس سابق بود به عنوان قاتل دستگیر شد. او مرتکب ۱۳ قتل شده و بیش از ۵۰ مورد تجاوز انجام داده بود. در کنار این موارد دی آنجلو بین سالهای ۱۹۷۳ تا ۱۹۸۶ بیش از ۱۰۰ سرقت انجام داد.
هر چند دی آنجلو شخصا اشتباه احمقانهای انجام نداد اما اشتباه اطرافیانش منجر به دستگیری او شد. نیروهای پلیس نمونه دی ان ای او را از یکی از صحنههای جرم به دست آورده بودند اما نمونه به سرانجامی نرسید. با این حال پلیس توانست با مقایسه این دی ان ای با نمونههایی که اعضای خانواده او در وبسایتهای مختلف پیدا کردن نژاد و ریشه خانوادگی ثبت کرده بودند، او را دستگیر کنند. شاید اگر خانواده او چنین کاری نمیکردند، این قاتل سریالی هیچ وقت دستگیر نمیشد.
رندی کرفت و رانندگی در حالت غیرعادی
یکی از مخوفترین قاتلهای سریالی دهه هفتاد و هشتاد میلادی فردی به نام رندی کرفت بود که به او لقب اسکورکارد کیلر را داده بودند. او حدود ده سال مشغول آدمکشی بود و حداقل ۱۶ دختر جوان را به کام مرگ کشاند. با این حال این عددی است که خود او اعلام کرده و بررسیهای پلیس نشان میدهد این قاتل سریالی حداقل ۵۰ نفر را کشته است.
اطلاعات منتشر شده نشان میدهند این قاتل سریالی مخوف دفترچهای همراه با خود داشته که در آن اطلاعات مختلفی از قربانیانش را ثبت و ضبط میکرده است. برخی از اطلاعات شامل حرف اول نام آنها بوده و برخی دیگر هم روند شکنجه و قتل آنها را جزئیاتی منزجرکننده نشان میداده. داشتن چنین دفترچهای یکی از احمقانهترین کارهای او بود اما این کار هم به تنهایی منجر به دستگیری او نشد.
کرافت مدتها به عنوان متهم اول چندین فقره قتل شناخته میشود اما قانون نمیتوانست سر نخی محکمهپسند پیدا کند. پلیس بارها تلاش کرد تا او را در ایالت لوس آنجلس محکوم کند اما دادگاه کشفیات پلیس را کافی نمیدانست.
همه چیز برای رندی کرافت به خوبی پیش میرفت تا این که گشت بزرگراه ایالت لوس آنجلس خودرو او را به دلیل رانندگی خطرناک نگه داشت. پس از نگه داشتن خودروی او، پلیس متوجه شد که رندی کرافت در حالت عادی نبوده و تخلفات زیادی را انجام داده است. نگه داشتن خودرو او همانا و پیدا کردن یک جنازه، رد خون چندین مقتول، تصاویری منزجرکننده از قربانیان و چندین سر نخ مهم دیگر همانا! رانندگی خطرناک او باعث شد پلیس حالا دیگر بتواند بدون هیچ شکی او را محکوم به چندین فقره قتل کند.
سرقت الکساندر بیچکوف
با این که بیشتر قاتلان سریالی در ایالات متحده جنایات خود را انجام دادهاند اما روسیه هم قاتلان بیشماری داشته که یکی از معروفترین آنها الکساندر بیچکوف بوده است. قربانیان این قاتل سریالی معمولا سالمند بودند و جزو افراد ضعیف و بیخانمان جامعه به شما میرفتند. این قاتل مخوف روسی معمولا گوشت قربانیان خود را میخورده است!
اکثر قتلهای بیچکوف دارای روندی یکسان بودهاند. او معمولا در یک بار با قربانیانش ملاقات میکرده. قربانیان او همیشه افراد الکلی یا بیخانمان بودند. پس از چند دقیقه معاشرت در بار، او قربانی را به خانهاش دعوت میکرده تا نوشیدنشان را در خانه او ادامه دهند. پس از از آمدن قربانی به خانه الکساندر، او آنها را به قتل رسانده و سپس بدنشان را تکه تکه میکرده است.
قاتل سریالی بیخانمانها سرانجام در توسط پلیس روسیه شناسایی شد. پلیس این کشور فردی را دستگیر کرد که او در اعترافاتش نام الکساندر را به زبان آورده بود. با این حال چون این متهم از نظر ذهنی مشکلاتی داشت، نمیشد به ادعاهایش اعتماد کرد و بیچکوف در سال ۲۰۱۰، با خوششانسی توانست به زندگی بیرون از زندان ادامه دهد.
دو سال بعد از این واقعه، بیچکوف یک سرقت کوچک و احمقانه انجام داد. او توانست از یک مغازه ابزار فروشی چندین چاقو و ۳۰۰ دلار وجه نقد سرقت کند. الکساندر سپس به خاطر این سرقت دستگیر شد و پلیس در جستجوی خانهاش به دفترچه خاطراتی رسید که جزئیات قتل قربانیان در آن شرح داده شده بودند.
شام آخر آرتور شاوکراس!
آرتور شاوکراس که در دنیای رسانهها با نام قاتل رودخانه جِنِسی شناخته میشد بین سالهای ۱۹۷۲ تا ۱۹۸۹ بیش از ۱۴ نفر را کشت. نکته جالب این است که این قاتل سریالی ادعا میکرد که در ارتش آمریکا حاضر بوده و در ویتنام جنایات مختلفی مانند بریدن سر و … را انجام داده است. با این حال در تحقیقات مشخص شد این قاتل هیچ وقت در عملیاتها حاضر نبوده است.
زمانی که شاوکراس از ارتش آمریکا خارج شد روند جرم و جنایاتش را به مرور آغاز کرد. او ابتدا به سرقت و زورگیری روی آورد و به همین دلیل ۲۲ ماه را در زندان گذراند. با این حال او پس از نجات جان یکی از نیروهای زندان در جریان یک شورش، بخشیده شد و پس از مدتی کوتاه دوباره طعم آزادی را چشید.
پس از آزادی، او یک پسر ده ساله را کشت. بالافاصله پس از این قتل یک دختر هجده ساله قربانی بعدی او شد. وکلای آرتور کاری کردند که او به جنایاتش اعتراف کند تا حکمی سبکتر در انتظارش باشد. او ۱۴ سال در زندان بود و وقتی تشخیص داده شد که آرتور شاورکراس خطری برای جامعه ندارد، دوباره از زندان آزاد شد.
این پرونده به جای این که نشاندهنده حماقت قاتل باشد، حماقت سیستم قضایی آمریکا در آن زمان را نشان میدهد. این قاتل سریالی پس از آزادی در سال ۱۹۸۸، یازده نفر دیگر را هم کشت. نیروهای پلیس ایالات متحده توانستند با بررسی دوربینها، این قاتل سریالی را پیدا کنند. او پس از کشتن آخرین قربانیاش، در نزدیکی جسد مشغول غذا خوردن غذا بود و همین مورد باعث شد قاتل سریالی مخوف رودخانه Genesee دستگیر شود.
او تلاش کرد خود را دیوانه نشان دهد اما این بار دیگر سیستم قضایی ایالات متحده به او اعتماد نکرد و حکم ۲۵۰ سال زندان را برای او برید. آرتور در سال ۲۰۰۸ میلادی در زندان و به دلایل طبیعی جان خود را از دست داد.
جفری دامر و سرویس بهداشتی!
جفری دامر در آمریکا یکی از معروفترین و بدنامترین قاتلهای سریالی تاریخ است و در تاریخ مدرن این کشور، یکی از ترسناکترین نامها است. او قاتل سریالی باهوشی بود اما اعتمادی که به یکی از قربانیانش کرد باعث شد یک بار برای همیشه گیر بیفتد. قربانی او توانست جان خود را نجات دهد این قاتل سریالی را به زندان بکشاند و احتمالا جان چندین و چند نفر دیگر را هم نجات دهد.
جفری دامر یک قاتل سریالی پرکار بود. او بین دهه هفتاد تا نود میلادی قربانیانش را به بدترین شکل ممکن میکشت، جنازه آنها را تکه تکه میکرد و در برخی از پروندهها حتی آنها را میخورد! طبق اطلاعات منتشر شده از پرونده جفری دامر، او بیش از هفده نفر را کشته است. جزئیات جنایات ترسناک او موضوع چندین مستند، فیلم و سریال بوده است.
اگر چه دامر در گذشته چندین بار تا نزدیکی دستگیری رفته بود اما هیچ گاه دستگیر نشد. یکی از نزدیکترین تجربههای دامر به دستگیری مربوط به موردی است در آن قربانی فرار کرد اما دامر توانست پلیس را قانع کند که موضوع اصلا ترسناک نبوده و فقط و فقط یک درگیری خانگی اتفاق افتاده است.
حماقت دامر
دامر مدتی بعد توانست مردی به نام تریسی ادواردز را قانع کند که همراهش به خانه او بیاید. زمانی که دامر و ادواردز به خانه رسیدند، جفری قربانیاش را به داخل دعوت کرد. ادواردز با هوشمندی کامل با دامر همکاری کرد و حتی به او گفت با این که قلبش را بخورد هیچ مشکلی ندارد! ادواردز به او گفت که میخواهد به دستشویی برود و سپس اگر بشود با او نوشیدنی بخورد. دامر هم به دلایلی با این درخواست مشکلی نداشت و زمانی که هر دو در پذیرایی خانه بودند، حماقت دامر کار دستش داد. ادواردز با مشت به صورت دامر کوبید و به سادگی آب خوردن از در خروجی فرار کرد.
ادواردز در نهایت با پلیس به خانه دامر آمد و سرنخهایی کافی برای محکوم کردن این قاتل دیوانه پیدا شد. مخوفترین مورد پیدا شده در خانه او، یک سر بریده درون یخچال بود! او به ۱۶ حبس ابد محکوم شد اما در نهایت در سال ۱۹۹۴ میلادی و به دست یکی از همبندیهایش، کشته شد.
نقشه مائوری تراویس
موری تراویس مانند دیگر افراد این لیست یک قاتل سریالی خطرناک بود. او به دلیل دو قتل دستگیر شد و پس از دستگیری به هفده فقره قتل دیگر اعتراف کرد. البته این عدد هم نهایی نیست و برخی از منابع باور دارند تعداد قتلهای او بسیار بیشتر است. تراویس پس از انتشار داستانی در روزنامه محلی در مورد ناپدید شدن و قتل یکی از قربانیان که او با آن مشکل داشت، دستگیر شد.
هنگامی که پلیس خانه تراویس را به دقت بررسی کرد، اتاقی ترسناک و باورنکردنی پیدا کرد. این اتاق در اصل یک اتاق شکنجه هراسانگیز پر از تجهیزات شکنجه و ابزارهای دیگر بود که اینجا نمیتوانیم بیشتر درباره آنها صحبت کنیم. پلیسها همچنین نوارهای ویدئویی را پیدا کردند که جزئیات جنایات او را نشان میداد.
تراویس بیش از حد به خود مغرور بود و همین غرور باعث شد او به دست قانون بیفتد. یک روزنامه محلی وقتی درباره یکی از قربانیان او یک مقاله بلندبالا نوشت، تراویس کمی تحریک شد. او در پاسخ به روزنامه محلی، نامهای به آنها نوشت و گفت که میتواند به آنها نشان دهد که دیگر اجساد دقیقا کجا هستند. او نقشهای را که از وبسایت Expedia.com چاپ کرده بود را هم در نامهاش گنجاند.
همین کار باعث شد نیروهای امنیتی بتوانند با استفاده از اطلاعات موجود در نامه و نقشه که توسط مسئولان روزنامه در اختیارشان قرار داده شده بود مختصات دقیق خانه تراویس را پیدا کرده و یک قاتل سریالی خطرناک و مغرور را دستگیر کنند.
ریچارد کولکینسکی؛ یک قاتل مغرور دیگر!
همه ما افراد زیادی را میشناسیم که نمیتوانند بدون گفتن درباره دستآوردهایشان به دیگران به آرامش برسند. این مورد با به وجود آمدن شبکههای اجتماعی بیشتر به چشم آمد و ما هرروز افرادی را میبینیم که از یک سفر دو روزه، چند صد استوری اعصابخردکن میسازند! اگر شما یک انسان عادی هستید که علاقه دارد همه چیز را در شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارد، قرار نیست مشکل بزرگی برایتان پیش بیاید و فقط روی اعصاب فالورهایتان راه میروید اما یک قاتل سریالی با چنین عادتی، خیلی زود گور خودش را میکند.
ریچارد کولینسکی که با نام مرد یخی، ارتش یک نفره، شخص شیطان و دیگر نامهای ترسناک شناخته میشود، یک قاتل سریالی بود که به شبکههای اجتماعی علاقه زیادی داشت. او به پنج پرونده قتل ارتباط داشت که در هر پنج پرونده متهم شناخته شد. البته او جرایم بیشمار زیادی را انجام داده که برای بررسی تمام آنها، احتمالا باید چندین مطلب مجزا داشته باشم.
یکی از نیروهای فدرال توانست در شبکههای اجتماعی خودش را به عنوان یک تبهکار جا بزند و کاری کند تا کوکلینسکی به او اعتماد کند. اعتماد به این پلیس باعث شد تا ریچارد جزئیات دقیق جنایات و قتلهایی که در طول سالهای گذشته انجام داده را به سادگی به اشتراک بگذارد. او حتی روش از بین بردن اجساد را هم با دقت به افسر پلیس فدرال گفته بود.
وکلای او تلاش کردند بگویند ریچارد زمانی که این موضوعات را در شبکههای اجتماعی با افسر پلیس به اشتراک گذاشته، مشغول مصرف مواد مخدر بوده و هیچ یک از آنها واقعیت ندارند. با این حال در بررسیهای پلیس فدرال مشخص شد تمام گفتههای ریچارد با واقعیت تطابق دارد.
نویل هیث به هتل میرود!
این که یک قاتل سریالی مدارک خود را در محل وقوع جرم جا بگذارد حتی در دنیای حماقت هم نمیگنجد و باید به دنبال واژهای جدید برای توصیف حماقت چنین قاتلی بگردیم. حالا تصور کنید یک قاتل حتی یک مرحله فراتر برود و حتی با نام و نام خانوادگیاش، در محل وقوع جرم امضای خودش را هم جا بگذارد. این دقیقا کاری بود که یکی از احمقترین قاتلهای تاریخ یعنی نویل هیث انجام داد.
نویل پس از نامزد شدن با یک زن، بلافاصله با یک زن دیگر آشنا شد و او را به اتاقی در یک هتل کشاند. شواهد کشف شده نشان میدادند او زنی که به هتل برده بود را تا سر حد مرگ شکنجه داد و در نهایت او را کشتو او سپس اتاق هتل را ترک کرد و به سمت لابی رفت. این قاتل دفترچه ورود و خروج را با نام و نام خانوادگی دقیق خودش پر کرده بود و این کار باعث شد پلیس به سادگی آب خوردن او را دستگیر کند.
البته نکته مهم این است که این قاتل سریالی در قتلهای بعدیاش کمی هوشمندانهتر عمل کرده اما همچنان با بردن زنان به هتل، آنها را میکشته. در نهایت پلیس او را دستگیر کرده و دستگاه قضایی آمریکا این قاتل را در سال ۱۹۴۶ میلادی اعدام کرد.
بلیت یک طرفه هنری لاندرو!
هنری لاندرو، یکی از قاتلان سریالی معروف فرانسوی بود که با نام مستعار ریش آبی شناخته شناخته میشد. او در بازه زمانی بین دسامبر سال ۱۹۱۵ میلادی تا ژانویه ۱۹۱۹، حداقل هفت زن را در روستای گمبیاس به قتل رساند. علاوه بر این، حداقل سه زن و یک جوان در فاصله دسامبر سال ۱۹۱۴ تا اوت سال ۱۹۱۵ در شهر ورنولیه در حدود ۳۵ کیلومتری شمال غربی پاریس را به قتل رسانده بود. لاندرو با استفاده از تبلیغات در روزنامهها، زنانی را که به دنبال شوهر میگشتند، به خانهاش جذب میکرد و سپس آنها را به طرز وحشیانهای به قتل میرساند.
پس از دستگیری، او به اتهام قتل محاکمه و به اعدام محکوم شد.هنری لاندرو، یکی از قاتلان سریالی معروف فرانسوی بود که با نام مستعار ریش آبی شناخته شناخته میشد. او در بازه زمانی بین دسامبر سال ۱۹۱۵ میلادی تا ژانویه ۱۹۱۹، حداقل هفت زن را در روستای گمبیاس به قتل رساند. علاوه بر این، حداقل سه زن و یک جوان در فاصله دسامبر سال ۱۹۱۴ تا اوت سال ۱۹۱۵ در شهر ورنولیه در حدود ۳۵ کیلومتری شمال غربی پاریس را به قتل رسانده بود. لاندرو با استفاده از تبلیغات در روزنامهها، زنانی را که به دنبال شوهر میگشتند، به خانهاش جذب میکرد و سپس آنها را به طرز وحشیانهای به قتل میرساند. پس از دستگیری، او به اتهام قتل محاکمه و به اعدام محکوم شد.
همان طور که پیش از این هم اعلام کرده بودیم، بیشتر قربانیان هنری لاندرو زنان بیوه بودند. لاندرو با جا زدن خودش به جای فروشنده مبلمان با آنها آشنا میشد. پس از از دست دادن همسرانشان، زنان به او مراجعه کرده و سعی میکردند برخی از اموالشان را بفروشند. او با قول دادن سرمایهگذاری روی آنها و تامین نیازهایشان، آنها را گرفتار میکرد و سپس پول آنها را سرقت کرده و ناپدید میشد.
زمانی که نیروهای پلیس شروع به تحقیق در مورد هنری لاندرو کردند، نتوانستند جسدی را پیدا کنند. با این حال مرد ریش آبی عادت بدی داشت؛ او اطلاعات مالی خود را با جزییات ثبت میکرد.
پلیس توانست از حساب و کتابهای این قاتل اطلاعات جالبی به دست آورد. او به همراه بیوهها به سفر میرفت و برای خودش بلیتی دو طرفه خریداری میکرد. با این حال بلیتی که برای بیوهها خریداری میکرد، همواره یکطرفه بود.