نازیها با بهرهگیری از توانمندیهای علمی، تأثیری عظیم در علم جهان به جا گذاشتند. در این مطلب نگاهی به سرنوشت دانشمندان هیتلر خواهیم داشت.
هنگامی که به نازیها فکر میکنیم، خاطرات هیتلر، هیملر، گورینگ، گوبلز و اشپیر، به یاد میآید؛ رهبران سیاسی رایش سوم که نهتنها هجوم آلمان نازی به اروپا و اتحاد جماهیر شوروی را هدایت کردند، بلکه نقش مهمی در دینامیکها و رویدادهای دهه ۱۹۳۰ داشتند. این افراد هرچند در زمینههای فرهنگی و سیاسی اثرگذار بودند، اما تکنولوژیهای به کار گرفته شده توسط نازیها اصطلاحاً به امضا یا مشارکت مستقیم آنها نبود.
توسعه و طراحی تکنولوژیهای نظامی و صنعتی در دوران نازیها بهشدت بالا بود. علمای نظامی و متخصصان صنعت در خدمت رژیم نازی، نظام نظامیشان را پیشرفت دادند. از جمله دستاوردهای آنان میتوان به توسعه تکنولوژیهای جنگی مانند موشکها و وسایل نظامی پیشرفته اشاره کرد.
آشنایی با مشهورترین دانشمندان هیتلر
همانطور که گفته شد نازیها با بهرهگیری از توانمندیهای نظامی و سیاسی، تأثیری عظیم در تاریخ جهان به جا گذاشتند؛ حتی اگر مستقیماً در توسعه تکنولوژیها نقش اصلی نداشته باشند. دانشمندان هیتلر و مهندسان نازیها با ایفای نقش کلیدی در توسعه تکنولوژیهای نظامی، به هیتلر کمک کردند تا به سلطه جهانی نزدیک شود. این تیم از افراد متخصص در حوزههای مختلف شامل فیزیک، مهندسی و شیمی بود.
آنها تلاش کردند تا تجهیزات نظامی را پیشرفتهتر و قدرتمندتر کنند. مثالهایی از دستاوردهای این تیم شامل توسعه موشکها، سامانههای رادار و انواع سلاحهای پیشرفته مانند تانکها و هواپیماها میشود. این پیشرفتها به ارتقای نیروهای نظامی نازیها و تأثیرگذاری روی جریانهای جنگ جهانی دوم کمک کرد. مهم است به یاد داشت که توسعه این تکنولوژیها موجب وقوع خسارات جدی در جنگ و زندگی مردم شد.
در ادامه این مطلب میخواهیم شما را با 10 مهندس و دانشمندی آشنا کنیم که نبوغ خود را در اختیار هیتلر قرار داده و ماشین جنگی او برای پیروزی در جنگ جهانی دوم را ساختند.
10. فردیناند پورشه
شاید اسم فردیناند پورشه برای همگان آشنا باشد. او بنیانگذار شرکتی است که به تولید خودروهای اسپرت پورشه معروف است. او با اشتیاق با نازیها همکاری میکرد و نقش طراحی فولکس واگن بیتل را بر عهده داشت. این خودرو توسط هیتلر بهعنوان «خودروی مردم» معرفی شد. پورشه نزدیک به اخذ قرارداد طراحی و ساخت تانک تایگر مشهور آلمان بود، اما بهدلیل پیچیدگی بالای سیستم رانندگی، این پروژه به او واگذار نشد.
پورشه پس از ابتداییترین فعالیتهای خود بهعنوان مخترع، طراحی خود را به ساخت تانک Elephant اختصاص داد. او پیشتر در جنگ جهانی اول برای اتریش تجهیزاتی را طراحی کرده بود و سپس در سال 1931، شرکت مهندسی خود را با پسرش تأسیس کرد. شهرت پورشه بهحدی زیاد بود که حتی در سال 1923، استالین شخصاً سعی کرد او را بهعنوان رئیس صنعت خودروسازی شوروی منصوب کند. با این حال، بهدلیل نداشتن تسلط به زبان روسی، پورشه این پیشنهاد را رد کرد؛ حتی با وجود شهرت و توانمندیهای مذهبی.
در سال 1934، هنگامی که هیتلر خواستار طراحی خودرو برای مردم شد، طرح بیتل پورشه برای اجرا انتخاب شد. پس از ملاقات با پورشه در سال 1935، هیتلر تحت تأثیر قرار گرفت و او را بهشدت تحسین کرد. حتی پیشنهاد داد که کارخانهای که فولکس واگن بیتل را تولید میکرد، بهنام پورشه نامگذاری شود، اما پورشه این پیشنهاد را رد کرد. با این حال، این تجربه باعث شد که بیتل به یکی از خودروهای محبوب تاریخ خودروسازی تبدیل شود.
بعدها، پس از طراحی خودروی بیتل، او جلوهگر خلق خودروی نظامی جیپ مشتق از بیتل با نام کوبلواگن (Kubelwagen) بود. این خودرو یک نسخه آلمانی از جیپ آمریکایی بود و بهشدت مورد پسند آلمانیها قرار گرفت. در طول جنگ، 55000 دستگاه از این خودرو تولید شد، اما پس از پایان جنگ، فردی که خود را به طراحی این خودرو اختصاص داده بود، یعنی فردیناند پورشه، بهدلیل اتهامات نازیگری، 22 ماه در زندان فرانسه سپری کرد. در سال 1950، او و پسرش، اولین خودروی اسپرت پورشه را ساختند.
9. کرت تانک
کرت تانک، طراح برجسته هواپیما در آلمان، ابتدا بهعنوان سرباز در جنگ جهانی اول تجربه جنگ را بهدست آورد. سپس با گذر از دورههای مهندسی برق، مهارتهای خود را گسترش داد و به یک خلبان ماهر تبدیل شد. پس از این دوره، در سال 1931 بهعنوان متخصص هواپیما به تیم Focke-Wulf پیوست و در آنجا به فعالیتهای مهمی در زمینه توسعه و طراحی هواپیماهای نوآورانه پرداخت.
در این دوره، او با استراتژی و تلاشهای خود، شرکت را به یک تولیدکننده هواپیما در کلاس جهانی تبدیل کرد. تانک به طراحی دو مدل مهم، یعنی هواپیمای جنگنده Fw190 و هواپیمای ترابری Fw 200 پرداخت. هواپیمای جنگنده fw190، بهعنوان جواهری در تاج هواپیماهای ملخدار، بهترین جنگنده ملخدار آلمانی در جنگ جهانی دوم بهشمار آمد و با افتخار به مواجهه با مشهورترین جنگندههای بریتانیایی یعنی اسپیتفایر پرداخت.
همچنین Fw ۲۰۰ بهعنوان یک هواپیمای ترابری و بمبافکن شناخته میشد. با تنها چند صد فروند تولید شده، این هواپیما توانست بیش از ۳۲۰۰ کیلومتر پرواز کرده و ستون فقرات ترابری دول متحد را تشکیل دهد؛ تا جایی که بهعنوان یک عنصر حیاتی در نقل و انتقالات جنگی از آن تجلیل شد. Fw-200 با غرق کردن 90 هزار تن تجهیزات متفقین در ماه، باعث شد تا چرچیل این هواپیما را بهعنوان «بلای اقیانوس اطلس» توصیف کند. پس از پایان جنگ جهانی دوم، تانک به آرژانتین مهاجرت کرد و مسیر فعالیت خود را به سمتی جهتیافته به خدمات مهندسی و هوافضایی گسترش داد.
پس از مدت کوتاهی کار در زمینه هواپیمای جت برای آرژانتین که به موفقیت نرسید، تانک به هند مهاجرت کرد و در آنجا به طراحی جت جنگنده برای ارتش هند پرداخت. پس از گذشت دو دهه، او بهعنوان مشاور یک شرکت سازنده هواپیمای آلمانی به آلمان بازگشت و در زمینه مشاوره به فعالیت پرداخت.
8. ارنست هینکل
اگرچه اولین هواپیمای ساخته شده توسط ارنست هینکل سقوط کرد و سوخت، اما او از تصمیم خود منصرف نشد. در ادامه جنگ جهانی اول، هینکل که تجربیاتی در طراحی هواپیما داشت، شرکت هواپیماسازی خود را تحت نام Heinkel Flugzeugwerke تأسیس کرد.
در دهه 1920 و 1930، ارنست هینکل دوران بسیار موفقی را تجربه کرد. او یک هواپیمای مسابقهای رکوردشکن طراحی نمود و سپس هواپیمای He187 را ساخت. این جت برای اولین بار در سال 1939، یک هفته قبل از آغاز جنگ جهانی دوم، به پرواز درآمد. اما نمادینترین ابتکار او He111 بود؛ یک بمبافکن دو موتوره که بهطور گسترده در طول عملیاتهای تهاجمی سریع آلمان در اوایل جنگ جهانی دوم بهکار رفت. در آن زمان نقاط ضعف این بمبافکن آشکار شدند و به همین دلیل، پس از کشف این نقاط ضعف، بهندرت مورد استفاده قرار گرفت.
در آن زمان، ارنست هینکل به منتقد آشکار دولت نازی تبدیل شده بود. این مساله به مذاق نازیها خوش نیامد. بنابراین آنها با ملی کردن شرکت او در سال 1942، کارخانههای او را مصادره کردند. با این حال، ارنست هینکل هنوز هم عضو حزب نازی بود و از کارگران برده برای کارخانههایش بهره میبرد. پس از پایان جنگ، او توسط متفقین دستگیر و محاکمه شد. بعدها به دلیل مقاومت در زمان جنگ علیه هیتلر، ارنست هینکل تبرئه شد. در سال 1950، او شرکت جدیدی را راهاندازی کرد که اسکوتر، دوچرخه و ماشینهای کوچک تولید میکرد.
7. ویلی مسرشمیت
در طول جنگ جهانی اول، ویلی مسرشمیت در یک مدرسه پرواز آلمانی مشغول به کار بود. در یک زمان، او رکورد جهانی طولانیترین پرواز با گلایدر را نیز بهدست آورد. در دهه 1920، مسرشمیت شرکت خود را تأسیس کرد و بر تولید هواپیماهای ارزان قیمت متمرکز شد.
مشکل اصلی این بود که بسیاری از هواپیماهای ویلی مسرشمیت سقوط میکردند که به ورشکستگی شرکت او در سال 1931 منجر شد. اما نازیها که در سال 1933 به قدرت رسیدند، او را از ورشکستگی کامل و نابودی نجات دادند. هرچند که مسرشمیت تحت تأثیر یکی از مقامات ارشد نازی که پسرش در یک حادثه هواپیمایی مسرشمیت جان باخته بود، به اذیت و آزار رسید، اما دیگران در حزب نازی او را حمایت کردند.
هنگامی که نازیها اعلام کردند آلمان در حال تجهیز خود به تجهیزات نظامی است، ویلی مسرشمیت با همکاری رابرت لوسر نمونه اولیهای از یک جنگنده بهنام Bf109 را طراحی کرد. فرمانده توسعه نیروی هوایی لوفت وافه شخصا به آزمایش این هواپیما پرداخت و به این نتیجه رسید که Bf 109 یک هواپیمای جنگنده بینقص خواهد بود.
در جریان جنگ جهانی دوم، Bf 109 در تمامی جبههها برای آلمان نازی بهکار گرفته شد؛ بهویژه در مقابله با جنگندههای اسپیتفایر در نبرد بریتانیا. ویلی مسرشمیت در ادامه Bf 110 را طراحی کرد که به یک جنگنده شبگرد برجسته و توانمند تبدیل شد. با این حال، دستاورد بزرگ او در طول جنگ، موشک Me 262 بود که جنگ را با تکنولوژی جدید تجربه کرد.
پس از پایان جنگ جهانی دوم، مسرشمیت به مدت دو سال در ایالات متحده بازداشت شد. پس از آزادی، او در ابتدا خانههای پیشساخته و چرخ خیاطی تولید کرد؛ زیرا متفقین تولید هواپیما را در آلمان پس از جنگ ممنوع کرده بودند. با این حال، مسرشمیت در سال 1952 دوباره برای آلمان فعالیت خود را آغاز کرد و به تولید موشک و هواپیمای جنگی پرداخت.
6. رابرت لوسر
رابرت لوسر، مهندس هواپیما و خلبان برجسته، پس از همکاری با چندین کمپانی سازنده هواپیما، به تیم مسرشمیت پیوست و در طراحی Bf 109 به او کمک کرد. وی همچنین نقش مهمی در طراحی Bf 110 داشت. در سال 1938، وی به کار برای هینکل بازگشت، اما پس از اختلاف نظر در مورد طراحی یک جنگنده جت اخراج شد. لوسر در ادامه در کارخانه هواپیماسازی Fieseler مشغول به کار شد؛ جایی که بمبپرنده مشهور را طراحی کرد. این اولین سلاح انتقامجویی نازیها بود و هزاران فروند از این موشکهای کروز علیه بریتانیا استفاده شدند که ثابت کرد این سلاحها کارآمد و ترسناک هستند.
بعد از جنگ جهانی دوم، رابرت لوسر توسط متفقین در عملیات سنجاق (Paperclip) بهکار گرفته شد. این عملیات به جذب مهندسان و دانشمندان آلمانی برای پروژههای نظامی کشورهای غربی، بهویژه ایالات متحده، مختص شده بود. با این حال، متفقین بر خلاف ورنر فون براون مشهور، لوسر را تا سال 1948 به آمریکا نفرستادند.
در آن زمان، رابرت لوسر در کنار ورنر فون براون در برنامه فضایی آمریکا فعالیت میکرد؛ اما به اشتباه پیشبینی کرد که رفتن به ماه غیر ممکن است و معتقد بود که هیچ فضاپیمایی برای این سفر بهاندازه کافی قابل اعتماد نخواهد بود. در نتیجه در سال 1959، لوسر به آلمان بازگشت و در آنجا زیر نظر مسرشمیت به فعالیت خود ادامه داد.
5. هانس فون اوهاین
هنگامی که ارنست هینکل برای کمک به طراحی اولین هواپیمای جت جهان به دانشگاه گوتینگن رفت، هانس فون اوهاین توسط رئیس او در این دانشگاه به او معرفی شد. در سال 1936، اوهاین رسماً به Heinkel Flugzeugwerke پیوست تا به کار روی اولین موتور جت جهان ادامه دهد. در سال 1939 میلادی He 177، اولین هواپیمای جت جهان، یک پرواز آزمایشی تقریبا بدون نقص را انجام داد.
کار هانس فون اوهاین روی موتورهای جت، منجر به ساخت جنگنده Me 262 توسط نازیها نیز شد. اگرچه فون اوهاین بهطور مستقیم در طراحی Me 262 نقش نداشت، اما به نازیها ثابت کرد که هواپیماهای جت بهعنوان وسیلهای کاربردی و بسیار برتر از جنگندههای پروانهمحور میتوانند عمل کنند.
مدت کوتاهی پس از پایان جنگ جهانی دوم، هانس فون اوهاین به آمریکا مهاجرت کرد. او در سال 1963 بهعنوان دانشمند ارشد در آزمایشگاه تحقیقاتی نیروی هوایی آمریکا بهکار گرفته شد. وی در این شغل جدید، مقالات زیادی منتشر کرد و بهخاطر دستاوردهایش در حوزه مهندسی هوافضا در سطح بینالمللی شناخته شد. او در نهایت به تالار مشاهیر بینالمللی حوزه هوافضا و تالار مشاهیر علوم وارد شد.
4. والتر تیل
در سال 1936، والتر تیل سومین دانشمندی بود که توسط والتر دورنبرگر، رئیس بخش تحقیقات موشکی آلمان، استخدام شد. تیل که تجربهای در زمینه مهندسی شیمی داشت، در نهایت به سمت معاونت بخش موشکی آلمان ارتقا یافت. کارهای تیل در به پرواز درآوردن راکت V-2 نقش کلیدی داشت و او بیشتر روی طراحی موتور کار میکرد که ایدههای او منجر به تولید موتوری بسیار سبکتر و کوتاهتر شد.
والتر تیل تصمیم به استفاده از سوختی ترکیب برای موشک V-2 گرفت و طراحی موتور را سادهتر کرد تا تولید انبوه آن آسانتر شود. در سال 1943 او به این باور رسید که مشکلات جاری در طراحی موشک V-2 تولید انبوه آن را غیر ممکن میسازد و به والتر دورنبرگر، استعفای خود را اعلام کرد. تنها چند روز بعد، او و خانوادهاش در جریان بمباران بریتانیا علیه اماکن تحقیقات راکتی نازیها در پینمونده کشته شدند.
3. هربرت.ای.واگنر
در طول دهه 1920، هربرت ای. واگنر، مهندس هوافضا، به تحقیق در مورد دینامیک اجزای مختلف هواپیما، از جمله هواپیماهای با قابلیت فرود روی آب، مشغول بود. در دهه 1930، تمرکز او به هواپیماهای نظامی با ارتفاع پروازی بالا و موتورهای جت منتقل شد.
در دهه 1940، هربرت ای. واگنر تمرکز خود را روی طراحی موشکهای هدایت شونده قرار داد. یکی از پروژههای وی، بمب گلاید با موتور راکتی بهنام Hs 293 بود که اولین بمب هدایت شوندهای بود که تا آن زمان در جنگ بهکار گرفته شد. Hs 293، با ویژگیهای ویرانگر خود در نهایت 400 هزار تن از محمولههای کشتیهای متفقین را غرق کرد. با این حال، تعداد زیادی از مدلهای مختلف Hs 293، بهبود این سلاح را دشوار کرد.
پس از جنگ، هربرت ای. واگنر یکی از اولین دانشمندان آلمانی بود که به آمریکا برده شد. در آنجا او یک سیستم هواپیمای هدایت شونده با رادار را توسعه داد که نیروی هوایی آمریکا در طول جنگ کره از آن بهرهمند شد. واگنر همچنین طراحیهای بمب هدایت شونده آمریکا را اصلاح کرد و بعدها سیستمهای هدایتی برای موشکهای ضد تانک ارتش آمریکا توسعه داد.
2. کنراد زوس
در سال 1935، کنراد زوس بهعنوان مهندس کارخانه هواپیمایی Henschel کار میکرد؛ اما آخر هفتههایش را صرف ساخت یک کامپیوتر در اتاق نشیمن والدینش کرده بود. Z1 اولین کامپیوتر قابل برنامهریزی جهان بود. زوس سعی کرد دستگاهی طراحی کند که بتواند معادلات مهندسی را برای او محاسبه کند.
پروژه Z1 که در سال 1938 تکمیل شد، پروژهای بسیار پیشرفته و پیشگامانه بود؛ اما برای انجام محاسبات پیچیده بسیار ساده بود. هنگامی که جنگ جهانی دوم آغاز شد، زوس بهسختی و با دادن کامپیوتر خود به ارتش آلمان، از رفتن به میدان جنگ اجتناب کرد.
زوس که اکنون برای موسسه تحقیقات آیرودینامیک رایش سوم کار میکرد، چندین کامپیوتر دیگر ساخت که در Z4 به اوج خود رسیدند. زوس پیشنهاد کار بیشتر روی یک کامپیوتر با استفاده از لولههای خلا را داد، اما این پروژه خیلی زود و پیش از رسیدن به نتیجه توسط ارتش آلمان لغو شد.
آنها بر این باور بودند که ساخت چنین کامپیوتری برای استفاده نظامی چندان ضروری نیست؛ زیرا به باور خود به پیروزی در جنگ نزدیک بودند. سازندگان هواپیمای متعددی در آلمان این کامپیوتر را برای محاسبات هوافضای خود میخواستند. این کامپیوترها بهقدری مهم تلقی میشدند که ورنر فون براون شخصا برای انتقال زوس و کامپیوترهایش به مکانی امنتر مداخله کرد. پس از جنگ، زوس کامپیوتر Z4 را به سوئیس برد و در سال 1950 شرکت تولید کامپیوتری را راهاندازی کرد. بیست سال بعد، این شرکت توسط زیمنس خریداری شد و زوس بازنشسته شد.
1. فریتز توت
پس از خدمت در ارتش آلمان در طول جنگ جهانی اول، فریتز توت به تحصیل در رشته مهندسی پرداخت و در نهایت در یک شرکت ساختمانی کوچک مشغول به کار شد. در سال 1922، یک دهه پیش از به قدرت رسیدن نازیها، به حزب نازی پیوست. وی بعدها به اساس پیوست و در سال 1930 مقالهای در مورد استخدام منتشر کرد که نظر هیتلر را به خود جلب کرد. زمانی که نازیها به قدرت رسیدند، توت به ریاست پروژه جدید اتوبان آلمان ارتقا یافت. در نهایت او بهعنوان وزیر مهمات رایش و با رهبری دفتر مرکزی فناوری بر تمام جنبههای اقتصاد آلمان نظارت داشت.
همچنین او سازمان توت را بنیانگذاری کرد؛ یک سازمان شبهدولتی مهندسی که دیوار آتلانتیک و پناهگاههای بزرگ زیردریاییهای یوبوت را در ساحل فرانسه ساخت. سازمان توت بهخاطر استفاده از میلیونها کارگر اجباری، بسیار بدنام بود. اگر چه توت از پشتیبانی هیتلر سود میبرد، اما با دیگر افراد ارشد نازیها از جمله هرمان گورینگ و مارتین برومن درگیری داشت. در سال 1942، توت در اثر انفجار هواپیما درگذشت. در حالی که شواهد حاکی از خرابکاری یا ترور بود، اما هیچ چیز ثابت نشد.