آدولف هیلتر بهعنوان رهبر آلمان نازی و رایش سوم شناخته میشود. کسی که در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم خودکشی کرد. هرچند یک نظریه عجیب در مورد هیتلر ارائه شده است که همهچیز را تغییر میدهد.
در ماههای پایانی جنگ جهانی دوم ژنرالهای آلمان نازی به سلاحهای پیشرفته و خارقالعاده برای تغییر وضعیت امید داشتند. هرچند که بمبارانهای گسترده متفقین کارخانههای آلمانی را یکی پس از دیگری نابود کرد. در آن زمان ارتشهای آمریکا و بریتانیا از سمت غرب و شوروی از سمت شرق برلین را محاصره کرده بودند. رهبر آلمان نازی نیز تحت فشار شدید روانی قرار داشت و مجبور شد خودکشی کند. این چیزی است که در تاریخ میخوانید. هرچند که یک نظریه عجیب در مورد هیتلر همهچیز را زیر سوال میبرد.
گرگ خاکستری؛ یک نظریه عجیب که پایان هیتلر را زیر سوال میبرد
در سال ۲۰۱۱ دو نویسنده بریتانیایی به نامهای جرالد ویلیامز و سایمون دانستن یک کتاب جنجالی را منتشر کردند که نسخه متفاوتی از رخدادهای پایانی جنگ جهانی دوم را روایت میکرد. این کتاب «گرگ خاکستری: فرار آدولف هیتلر» نام دارد و ادعا میکند که رهبران متفقین در مورد رهبر آلمان نازی به کل جهان دروغ گفتهاند.
بر اساس مطالب ارائه شده در این کتاب پیشوای رایش سوم در لحظات پایانی نبرد برلین مرگ خود را شبیهسازی کرد و با زیردریایی به آرژانتین گریخت. جایی که گفته میشود او در کنار برخی از سران آلمان نازی تا پایان عمر در رفاه و آسایش زندگی میکرد. در ادامه نظریه عجیب ارائه شده را بررسی خواهیم کرد و به این سوال پاسخ میدهیم که چرا برخی گمان میکنند هیتلر در پایان جنگ جهانی دوم خودکشی نکرد.
شواهد ارائه شده در مورد زنده ماندن پیشوا
مسئله از بررسی جمجمه آدولف هیتلر شروع شد. نیرویهای شوروی پس از تصرف برلین سراغ پناهگاه زیرزمینی هیتلر رفتند. آنها توانستند باقیماندههای بسیار کمی از جسد هیتلر را (استخوان فک و دندان) پیدا کنند. یکسال بعد مقامات شوروی گروه دیگری را مسئول بررسی و یافتن باقیماندههای هیتلر کردند. اینبار تکههای یک جمجمه پیدا شد که در آن ردی از گلوله نیز دیده میشد. مقامات ارتش سرخ نیز جمجمه را به شوروی منتقل کردند تا بهعنوان نماد پیروزی در موزه قرار گیرد. چندین دهه بعد دانشمندان آمریکایی سعی کردند DNA جمجمه را بررسی کنند. نتایج نشان داد که جمجمه به یک زن زیر ۴۰ سال تعلق دارد.
همین مسئله کافی بود که اخبار نظامی سرتاسر جهان با نظریه های عجیب مربوط به فرار کردن هیتلر به آرژانتین پر شوند. شاید از خود بپرسید که چرا در این نظریه آرژانتین بهعنوان کشور مقصد معرفی میشود. مسئله اینجاست که آلمانها از قرن نوزدهم ارتباط نزدیکی با کشورهای آمریکای جنوبی داشتند. حتی آلمانها تعدادی کلونی نیز در آرژانتین ساخته بودند.
علاوه بر اینها، یک اقلیت قابلتوجه از آلمانها در آرژانتین زندگی میکردند و همین کافی بود که سران آلمان نازی بدون جلب توجه در آنجا زندگی کنند. همانطور که افرادی همچون آدولف آیشمن و یا والتر راوف این برنامه را عملی کردند. البته نگاهی به باورها و زندگی آدولف هیتلر باعث میشود که نظریه جنجالی بیاعتبار بهنظر برسد؛ اما عدهای روی واقعی بودن آن اصرار دارند.
طرفداران این نظریه ادعا میکنند که در روزهای پایانی جنگ هیتلر بههمراه همسرش اوا براون از برلین خارج شد. این افراد تاکید میکنند که تصاویر روزهای پایانی هیتلر با تصاویر پیشین او تفاوتهای آشکاری دارد. آمریکاییها نیز بیشتر تمایل داشتند که ایدئولوژی نازیسم از بین برود و چندان شخص هیتلر برای آنها مهم نبود. بههمینخاطر قبول کردند در ازای دستیابی به برخی فناوریهای مهم فرار او به آرژانتین را نادیده بگیرند.
نویسندگان کتاب گرگ خاکستری شهادت اطرافیان هیتلر در مخفیگاه زیرزمینی و گواهی دندانپزشک وی را نیز بیاعتبار قلمداد میکنند. بهباور آنها رهبر آلمان نازی با اوا براون زندگی آرامی را در آرژانتین تجربه کرد و حتی صاحب دو دختر شد. در نهایت نیز هیتلر در سال ۱۹۶۲ و در سن ۷۳ سالگی از دنیا رفت.
مخالفت کارشناسان تاریخ با گرگ خاکستری
البته نظریه های عجیب مربوط به عدم خودکشی هیتلر چیز جدیدی نیستند. حتی در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم نیز شایعاتی مطرح شده بود که هیتلر در برلین قرار ندارد؛ اما آشوب گسترده مانع از آن میشد که سرویسهای اطلاعاتی مختلف به نتیجه قطعی برسند. ماجرا زمانی جنجالیتر شد که یک گزارش مخفی CIA از دهه ۱۹۵۰ بهصورت عمومی منتشر گشت.
سند منتشر شده ادعا میکرد یکی از افسران پیشین SS که در آمریکای جنوبی حضور داشت تصویر عجیبی را برای CIA ارسال کرده است. در این تصویر افسر SS در کنار فردی دیده میشد که شباهت بسیار زیادی به رهبر آلمان نازی داشت. هرچند که در نهایت CIA بهدلیل نبود منابع کافی این ادعا را بررسی نکرد.
یکی از دلایلی که برای زنده ماندن هیتلر به آن استناد میشود، گفتههای جوزف استالین دیکتاتور شوروی است. جالب است که نیروهای شوروی خوشان ادعا کردند که باقیماندههای هیتلر را پیدا کردهاند؛ اما بعدها استالین گفت که شاید هیتلر فرار کرده باشد. برخی کارشناسان معتقدند که این ادعا با اهداف سیاسی مطرح شده است.
در اواخر جنگ جهانی دوم شوروی به دنیای پس از جنگ و نظم نوین جهانی فکر میکرد. بههمینخاطر بعید نیست که استالین یک نظریه عجیب را در مورد هیتلر مطرح کند تا آمریکا و بریتانیا تمرکز خود را بهجای شوروی روی فاشیستهای اسپانیا و آرژانتین بگذارند.
با وجود افزایش تعداد افرادی که به خودکشی هیتلر باور ندارند، اما هنوز کارشناسان حوزه تاریخ اروپا معتقد هستند که داستان رسمی درست است. کتاب گرگ خاکستری و مستند مربوط به آن نیز پس از انتشار با موجی از انتقادات گسترده مواجه شد. کارشناسان از تئوری ارائه شده بهعنوان یک نظریه حاشیهای نام بردند و تاکید کردند که فاقد شواهد کافی است.
گای والترز تاریخدان مطرح نیز گفت که نظریه ارائه شده در رابطه با هیتلر ۲۰۰۰ درصد مزخرف است و هیچ محتوای ارزشمندی ندارد. وی تاکید کرد که این نظریه فقط میتواند برای علاقهمندان به تئوریهای توطئه جذاب باشد و جایی در پژوهشهای تاریخی ندارد. همچنین توجه داشته باشید که نیروهای اطلاعاتی اسرائیل بسیاری از سران آلمان نازی را که در مخفیگاههای مختلف قرار داشتند پیدا کرده و محاکمه کردند. بنابراین بعید بهنظر میرسد که آنها از وجود آدولف هیتلر تا سال ۱۹۶۲ اطلاع داشته و سکوت کرده باشند.
نظر شما درباره پایان آدولف هیتلر چیست؟ آيا دیکتاتور آلمان نازی خودکشی کرد یا در آرژانتین به زندگی خود ادامه داد؟