جزئیات شگفتانگیزی از یک پروژه مخفی سازمان سیا منتشر شده است که باورکردنی نیست. ظاهرا CIA در گذشته تلاش داشته یک لیزر کنترل شده با مغز انسان را بسازد. این لیزر میتوانسته از بافت فضا-زمان گذر کند.
در سال ۱۹۸۳ آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) از سرهنگدوم وین مکدانل درخواست کرد گزارشی را در رابطه با راههای ساخت یک لیزر کنترل شده با مغز انسان که توانایی گذر از بافت فضا-زمان را دارد ارائه دهد. در آن زمان چنین چیزی با مفهوم فرآيند درگاه شناخته میشد. فرآيندی که به فرد اجازه میداد به دانش کیهان دست پیدا کرده و بتواند با سفر در زمان سایر موجودات بعدهای دیگر را ببیند.
لیزر کنترل شده با مغز انسان میتواند وارد ابعاد دیگر شود
مکدانل در نهایت گزارشی ۲۸ صفحهای در این رابطه تهیه کرد که در آن مبنای علمی فرآيند درگاه توضیح داده شده بود و حتی آموزشهای فنی و توضیحات گامبهگام نیز در آن دیده میشد. گزارشی که در سال ۲۰۰۳ جزئیات آن در اختیار عموم قرار گرفت. انتشار این گزارش موجی از حیرت و شگفتی را در میان عموم ایجاد کرد.
مثل اینکه بسیاری پیشتر اطلاع نداشتند سازمان سیا از پیشگوها بهعنوان ابزار جاسوسی استفاده میکند، یا اینکه وزارت دفاع آمریکا با وجود دیوانه خطاب کردن شاهدان یوفو و موجودات فضایی اطلاعات زیادی را در این رابطه جمعآوری کرده است. هرچند که صفحه ۲۵ سند رسمی سیا در رابطه با ساخت لیزر کنترل شده با مغز انسان موجود نبود. محتوای این صفحه در نهایت سال ۲۰۲۱ منتشر شد تا ماهیت اصلی گزارش آشکار شود.
فرآیند درگاه مفهومی بود که اولینبار توسط یک تولیدکننده رادیویی بهنام رابرت مونرو مطرح شد. وی در دهه ۱۹۷۰ تاثیر برخی الگوهای صوتی را روی هوشیاری و آگاهی انسان بررسی کرده بود. مونرو ادعا میکرد که آزمایشهای وی سبب میشوند فرد از طریق همگامسازی نیمکرههای مغز تجربهای همچون خارج شدن از بدن را داشته باشد. روش کار نیز نسبتا ساده بود.
وقتی فرد بیتهای دوگوشی (حالتی که صداهای متفاوتی برای هر گوش پخش میشود) را میشنود، تضاد بین دو صدا باعث سردرگمی مغز میشود. در این حالت مغز از حالت عادی خود خارج شده و بهالگویی منسجم بین نیمکره چپ و راست دست مییابد. بهبیانی دیگر موسیقی باعث میشود که دو نیمکره مغز به یک منبع انرژی یکپارچه و قدرتمند همچون لیزر تبدیل شوند. همین ایده ساده باعث جلب توجه سازمان سیا برای ساخت لیزر کنترل شده توسط مغز شد.
یکپارچگی انرژی بدن انسان با انرژی کره زمین
گزارش سیا در رابطه با ساخت لیزر کنترل شده با مغز تا حد زیادی به پژوهشهای دو نفر متکی بود. یکی از آنها رابرت مونرو و دیگری یک دانشمند اسرائیلی-آمریکایی بهنام Itzhak Bentov بود. بنتوف بهخاطر طراحی یک کاتتر قلبی کنترل از راه دور و کتابهایش در رابطه با هوشیاری معروف بود.
مکدانل در گزارش خود از روشهای مختلف تغییر هوشیاری انسان از جمله بیوفیدبک، مدیتیشن متعالی، هیپنوتیزم و مدل خاصی از یوگا بهنام Kundalini برای توضیح روش کار فرآیند درگاه استفاده کرد. گفته میشد که همه این روشها برای فعال کردن انرژی روحانی فرد کارایی دارند. همچنین مکدانل در گزارش خود در رابطه با ساخت لیزر کنترل شده توسط مغز انسان از واژگان علم فیزیک استفاده کرد تا سازمان سیا حس ارتباط با جادوگری را دریافت نکند.
بهعنوان مثال افسر ارتش آمریکا از مکانیک کوانتوم برای توصیف ماهیت و کارکرد هوشیاری انسان بهره برد. همچنین وی با قوانین فیزیک توضیح داد که ماهیت فضا-زمان چگونه است و انسان چطور میتواند با قدرت ذهن خود از آن گذر کند. با توجه به گزارش منتشر شده کل سیستم بدن انسان همچون یک سیستم لرزهای تنظیم شده عمل میکند که انرژی را بین دامنه ۶.۸ و ۷.۵ هرتز به سمت یونوسفر زمین میفرستد. جایی که انرژی با دامنه ۷ تا ۷.۵ هرتز بازتولید میشود.
برخی دانشمندان این پدیده را ضربان قلب کره زمین مینامند. بهنظر میرسد که انرژی تولید شده توسط مغز با صداهای یونوسفر زمین ارتباط برقرار میکند و میتواند دور سیاره را در یک هفتم ثانیه طی کند. شاید بتوان بهسختی موارد مطرح شده تا این قسمت گزارش را در اخبار علمی جا داد؛ اما از این بخش بهبعد ماجرا عجیبتر هم میشود.
تبدیل آگاهی و هوشیاری انسانی به تصویری هولوگرافیک
مکدانل در تلاش برای توضیح امکان ساخت لیزر کنترل شده با مغز انسان قوانین فیزیک را با مفاهیمی ترکیب میکند که هیچ پایه و اساس علمی ندارند و فقط میتوانند تودهها را جلب کنند. بهعنوان مثال در بخشی از گزارش نوشته شده است که انرژی در بینهایت ظرفیت خود برای هوشیاری و آگاهی را حفظ میکند. بهاین صورت که میتواند هولوگرامهای ایجاد شده توسط انرژیهای موجود در ابعاد دیگری را کاملا دریافت و درک کند.
بخش زیادی از تئوریهای فرآیند درگاه بر پایه مفهومی بهنام «وجود مطلق» قرار دارد. یک منبع انرژی که در تمامی ابعاد جهان وجود داشته و هیچ محدودیتی ندارد. این منبع انرژی به مکان و حرکت خاصی محدود نیست و به همینخاطر بیرون از بافت فضا-زمان قرار دارد. فرآيند درگاه سعی میکند که افراد را از طریق طول موجهای خاص هوشیاری از فضا-زمان خارج کرده و با وجود مطلق ارتباط دهد.
جهانی که این اتفاق در آن رخ میدهد نیز به یک تخممرغ کیهانی غولپیکر شباهت دارد. در مرکز هسته تخممرغ یک سفیدچاله قرار دارد که وجود مطلق از طریق آن ماده را به بیرون میفرستد. سپس ماده در سرتاسر پوسته حرکت میکند و از طریق سیاهچالهای که در بخش پشتی هسته قرار دارد خارج میشود. مکدانل در گزارش خود برای توضیح امکان ساخت لیزر کنترل شده با مغز انسان مفهوم زمان را نیز توضیح میدهد.
ظاهرا زمان بهعنوان مقیاسی برای اندازهگیری ارتعاش این حرکت تکاملی و همزمان با حرکت «واقعیت» در قسمتهای مختلف پوسته آغاز میشود. این فرآيند سبب ایجاد یک الگوی خاص میشود و یک هولوگرام جهانی را شکل میدهد. از آنجایی که هولوگرام جهانی بهصورت همزمان توسط ماده در بخشهای مختلف زمان ایجاد میشود، میتواند تکامل جهان در گذشته، حال و آینده (از دید یک ناظر خاص در مرحلهای مشخص از زمان) را نشان دهد.
بهنظر میرسد که تا حدودی مفهوم هولوگرام جهانی بر پایه باورهای نظریه ریسمان در رابطه با جهان هولوگرافیک باشد. طرفداران نظریه ریسمان بر این باور هستند که وقتی اجرام داخل سیاهچاله سقوط میکنند برای همیشه از دسترس خارج میشوند، اما اطلاعات مربوط به آنها بهصورت دو بعدی در افق رویداد حفظ میشود. وقتی این اطلاعات روی یک سطح تابانده شوند، میتوان شیء را بهصورت سهبعدی و در قالب یک هولوگرام مشاهده کرد.
بههمین ترتیب هر اتفاقی که با ماده در یک سمت جهان تخممرغی رخ میدهد، همچون تصویری هولوگرافیک در سمت دیگر بروز میکند. در گزارش مکدانل آمده است که مغز انسان نیز میتواند همچون یک لیزر حرکت کرده و خود را در قالب یک هولوگرام سهبعدی ارائه دهد. تعامل بین هولوگرام مغز انسان و سایر هولوگرامهای موجود در ابعاد دیگر جهان به ما اجازه میدهد که با دانش دریافتی از وجود مطلق به جهان بنگریم.
بهبیان سادهتر ما میتوانیم با گذر از ابعاد کنونی جهان درک بهتری از خود داشته باشیم. مکدانل در ادامه گزارش عجیب خود توضیح میدهد که میتوان بخش قابل توجهی از آگاهی انسان را بهصورت انرژی برای حرکت آزاد در جهان آماده کرد. از این طریق فرد میتواند اطلاعات گوناگونی را کسب کند یا اینکه از بافت فضا-زمان گذشته و وارد بعد دیگری شود. بهباور مکدانل وقتی آگاهی و هوشیاری انسان به مرحله خودشناسی برسد میتواند به وجود مطلق بازگردد.
هرچند که خارج شدن از بدن و ارتباط با دیگر بعدها و موجودات به تمرینات بسیار زیادی نیاز دارد و فقط درصد بسیار کمی از انسانها قادر به انجام آن هستند. در بخشهای دیگر گزارش مربوط به امکان ساخت لیزر کنترل شده توسط مغز انسان به باورهای مذهبی مسیحیت اشاره میشود و مکدانل سعی میکند آنها را با مفاهیم علمی توضیح دهد.
پایان تلاشها برای ساخت لیزر کنترل شده توسط مغز
در نهایت او نتیجهگیری میکند که همچون مفاهیم علمی جذابی مثل ماده تاریک و مولتیورس که نمیتوان آنها را اثبات کرد، لیزر کنترل شده با مغز انسان و سفر به ابعاد دیگر جهان و ملاقات با وجود مطلق نیز قابل اثبات نیست. به همینخاطر نمیتوان بهراحتی روش خاصی را برای ارتباط بین دنیای مادی و بعد دیگری از هوشیاری و آگاهی ابداع کرد.
گزارش مکدانل باعث شد که سازمان سیا ایده گذر از بافت فضا-زمان و ساخت لیزر کنترل شده توسط مغز انسان را کنار بگذارد. پیشتر نیز گزارشی منتشر شده بود که در دهههای گذشته سازمان سیا از افراد با تواناییهای خاص برای جاسوسی و کشف اسناد سری استفاده کرده است. این گزارشها نشان میدهند که برخلاف ظاهر علمی و منطقی موجود، سازمان سیا از هیچ تلاشی برای بهدست آوردن اطلاعات و رسیدن به برتری علمی فروگذار نمیکند.
توانایی بالای اقتصادی نیز به این سازمان اجازه میدهد که حتی عجیبترین و شگفتانگیزترین ایدهها را مورد بررسی قرار دهد.