سایپا اطلس که به عنوان یک خودروی ملی جدید معرفی شده، مجموعهای از نکات ناامیدکننده را در خود جای داده که یکی از آنها طراحی ظاهری است.
سایپا اطلس به عنوان یکی از جدیدترین محصولات سایپا، از زمان معرفی خود به موضوعی بحثبرانگیز تبدیل شده است. تا قبل از این فکر میکردیم که شاید خودروسازان ایرانی بتوانند با کپی محصولات خارجی، پیشرفت کنند، اما اطلس به ما نشان داد که صنعت خودروی ایران، حتی توانایی کپی کردن هم ندارد. مطابق با آخرین اخبار خودرو، سایپا با هدف پوشش بخشی از بازار خودروهای اقتصادی، اطلس را روانه بازار کرده اما آیا ایرانیها شایسته چنین محصولات ضعیفی هستند؟
سایپا اطلس کپی از فورد آمریکایی است؟
طراحی این خودرو به وضوح تحت تأثیر فورد اسپایر، سدان اقتصادی آمریکایی، قرار دارد. شباهتهای آشکار در نمای جلویی اطلس، به ویژه در چراغها و جلوپنجره، نشاندهنده الگوبرداری از این مدل آمریکایی است. به نوعی میتوان گفت که سایپا اطلس، نسخهای از فورد اسپایر برای بازار ایران محسوب میشود که این موضوع خود به تنهایی میتواند سوالاتی را در مورد اصالت طراحی و خلاقیت این محصول ایجاد کند.
در حالی که سایپا ادعا میکنددر طراحی اطلس از پوزه کوسه الهام گرفته شده، بررسی معایب و ایرادات سایپا اطلس نشان میدهد که شباهتهای آن با فورد اسپایر و حتی مدلهای دیگر فورد مانند Ka پلاس، بیشتر از یک الهامگیری است. این شباهتها به ویژه در قسمت سپر و مجموعه چراغها به وضوح مشهود است و میتواند به نوعی نشاندهنده عدم ابتکار در طراحی این خودرو باشد. این مسئله باعث میشود که بسیاری از کارشناسان و منتقدان به طراحی اطلس انتقاد کنند و آن را به عنوان یک کپی ناقص از یک مدل موفق خارجی تلقی کنند.
طراحی نمای جانبی اطلس نیز به نوعی از طراحیهای قدیمی و از مد افتادهای مانند کوییک و تیبا پیروی میکند. خط سقفی منحنی و فرم تخممرغی گرینهاوس، به همراه ارتفاع بلند بدنه، تناسبات نامتعارفی را ایجاد کرده است. این طراحی نه تنها جذابیت بصری خودرو را کاهش میدهد، بلکه نشاندهنده عدم توجه به روندهای روز طراحی خودرو است. آینههای جانبی جدید اگرچه ابعاد بهتری دارند، اما هنوز هم ظاهری زمخت و ناموزون را به نمایش میگذارند.
نکته دیگری که در طراحی سایپا اطلس به چشم میخورد، فرم خشک و بیاحساس رکاب زیر دربها است. این عنصر طراحی که میتواند تأثیر زیادی بر نمای جانبی خودرو داشته باشد، به خوبی در این مدل رعایت نشده است. به جای ایجاد یک نمای پویا و هماهنگ، این طراحی به نوعی بیروح و یکنواخت به نظر میرسد. سایپا میتوانست با صرف زمان بیشتر و بازنگری در طراحی، نمای جانبی جذابتری را به وجود آورد.
در قسمت عقب، طراحی سایپا اطلس به وضوح تحت تأثیر محصولات رنو، به ویژه نسل دوم رنو کپچر، قرار دارد. این شباهتها در جزئیات و عناصر طراحی به سرعت قابل تشخیص بوده و نشاندهنده عدم خلاقیت در طراحی این بخش است. اگرچه چراغهای عقب طراحی جدید و بهروزی دارند، اما این طراحی نمیتواند به طور کامل ضعفهای دیگر بخشها را جبران کند.
با توجه به تمامی این نکات، میتوان گفت که سایپا اطلس به عنوان یک کپی ناقص از فورد اسپایر و دیگر مدلهای خارجی، نتوانسته است انتظارات را برآورده کند. با مقایسه اطلس و کوییک متوجه خواهید شد که هیچ پیشرفتی در آن وجود ندارد. این خودرو با وجود تلاشهای طراحان برای ایجاد ظاهری مدرن و جذاب، به دلیل عدم هماهنگی و خلاقیت در طراحی، به یک محصول کمرمق و بیروح تبدیل شده است. بنابراین، سایپا باید در آینده به دنبال بهبود طراحی و ارتقاء کیفیت محصولات خود باشد تا بتواند در بازار رقابتی خودروهای داخلی و خارجی جایگاه بهتری پیدا کند.