کابوس دیدن در خواب را باید مسئلهای رایج در میان افراد معرفی کرد، اما آیا پاسخی روشن برای تکرار شدن مداوم آنها وجود دارد؟
چرا اینطور حس میکنیم که رویاهای بد به صورت مداوم در حال دنبال کردن ما هستند؟ ممکن است در کودکی خواب پرواز کردن را درست مانند پرنده دیده باشید یا به تازگی در خواب به مکان یا زمان خاصی بازگشتهاید. این امکان وجود دارد یک روز بد کابوسهایی مانند روز امتحان در مدرسه را تجربه کنید و این در حالی است که دههها از دوران دانش آموزی شما گذشته است؛ با ما در گجت نیوز همراه باشید تا علت اصلی تکرار رویاهای بد را بررسی کنیم.
علت تکرارشوندگی رویاهای بد
اگر چنین احساسی دارید یا با چنین صحنههایی مواجه میشوید، باید بدانید که تنها نیستید. خوابها یا کابوسهای تکراری به صورت شگفتانگیزی رایج هستند. تحقیقات انجام شده نشان میدهد 75 درصد بزرگسالها در طول زندگی خود، حداقل یک بار چنین شرایطی را تجربه میکنند.
توجه داشته باشید این نوع خوابها فقط در یک طیف وجود دارند؛ گاهی وقتها هر بار که اتفاق بیفتند، تقریبا مشابه یکدیگر هستند، اما این احتمال وجود دارد که تمها، مکانها یا شخصیتهای تکراری داشته باشند که در پسزمینههای مختلف قرار دارند.
این نوع نوسان میتواند خوابهای تکراری را از خوابهای بد که به علت استرس بعد از مشکلات یا سانحههای احتمالی به وجود میآید، متمایز کند. کارشناسان هنوز دلیل دیدن کابوس یا خوابهای تکراری را متوجه نشدهاند، اما تحقیقهای جدید به شناسایی بهتر الگوها در فراوانی و محتوای آنها در کنار سناریوهای تحریککننده، مشغول هستند.
یکی از مطالعههایی که به تازگی انجام شده است، نشان میدهد معمولا خوابهای تکراری، خوابهای بد هستند و در عینحال تاکید شده که این مسئله نمیتواند دائمی باشد.
یکی از نظرسنجیهای انجام شده در سال 2022 میلادی که توسط مایکل شردل به عنوان رئیس آزمایشگاه خواب در موسسه مرکزی سلامت روان آلمان و همکارانش انجام شد، نشان داد بزرگسالان تقریبا 65 درصد مواقع، خوابهای تکراری را به عنوان خوابهای منفی توصیف کردهاند؛ این خوابها شامل صحنههایی از تعقیب و گریز یا حمله، دیر رسیدن یا شکست در موارد خاص میشود. در نقطه مقابل، خوابهای تکراری مثبت شامل تمهایی از پرواز یا کشف یک اتاق جدید در خانه آنها بود.
هنوز علت تمایل انسان به خوابهای منفی درک نشده است، اما شردل باور دارد که خوابها باعث بزرگنمایی مسائلی در زندگی حقیقی میشوند که میتواند یک احساس کوچک یا وضعیتی باشد که در آن زندگی میکنیم و امکان تغییر آن وجود ندارد. این احساس در خواب به یک هیجان بسیار بزرگتر تبدیل میشود، هر چند که ارتباط میان آنها واضح یا مستقیم نیست.
در روانشناسی و علوم مربوط به اعصاب، سرنخهای اضافی ارائه شده است. به عنوان مثال، ما مستعد جهتگیری به سمت مسائل منفی هستیم که میتواند شامل تمایل به تمرکز بیشتر روی افکار، احساسات یا تعاملات اجتماعی ناخوشایند در مقایسه با موارد مثبت شود.
ریشه این رفتارها را باید در نیازهای ناخودآگاه یافت، چرا که تلاش میکند تا بتواند موقعیتهای منفی تاثیرگذار در بقای ما را حل کند. جهتگیری منفی ممکن است در خواب تشدید شود، چرا که مغز در حال خوابیدن باعث فعال شدن بخشهایی خواهد شد که با احساسات ما مرتبط هستند؛ این مسئله میتواند فیلتر میان افکار و احساس ما را تضعیف کند.
دخالت اتفاقهای روزمره یا شرایط جهانی در کابوس
درک کردن زمینههای روانشناختی خوابهای تکراری چالشبرانگیز بوده است، چرا که کنترل خوابها در یک زمینه تجربی میتواند دشوار باشد، اما رویدادهایی مانند حملههای تروریستی 11 سپتامبر یا کروناویروس که در آن مردم تجربه درد مشترک را داشتند، کمک کرده است تا دانشمندان بتوانند الگوهای خاص مرتبط با خاص را با جزئیات بیشتری مورد بررسی و ارزیابی قرار دهند.
افرادی که از مشکلات پیچیده منطقهای یا جهانی عبور میکنند، معمولا پس از آن با افزایش چشمگیر در مشاهده خوابهای منفی تکراری خواهند داشت. یکی از پژوهشگران اظهار داشته است در طول پاندمی، موفق به جمعآوری بیشتر از 15 هزار گزارش درباره خواب شد که نتیجه آنها نشان میدهد مواردی مانند ترس، بیماری و مرگ در مقایسه با دوره قبل از وقوع آن از دو الی 4 برابر بیشتر شد.
بیشتر این خوابها مربوط به مرگ عزیزان، مشاهده زنبورهای ترسناک و زیاد و تجربه فاجعههایی مانند سیل بود که نشاندهنده اتفاقی فراگیر و ویرانگر است.
در بررسیهای انجام شده مشخص شد خوابهای اوایل پاندمی بیشتر به واقعیت شباهت داشتند و ترس بیشتری را ایجاد میکردند. با گذشت زمان این خوابها به وضعیتهای ناخوشایند تبدیل شدند و از ترس مطلق، فاصله گرفتند.
پژوهشگران معتقدند که این خوابها به صورت مستقیم با زندگی روزمه ما در ارتباط هستند و اشارهای به فرضیه پیوستگی دارد. در صورتی که احساس را در طول روز مورد پردازش قرار ندهید، ضمیر ناخودآگاه شما تلاش خواهد میکند تا آنها را در طول شب مورد پردازش قرار دهد.
تیم تحقیقاتی بر این باورند که خوابهای منفی تکراری، رایج و طبیعی هستند. از طرف دیگر اقداماتی وجود دارد که میتوان برای کنترل آنها انجام داد؛ برخی افراد با استفاده از روشی با نام درمان تجسمی به موفقیتهایی رسیدهاند.
افراد در این روش بارها کابوسهای خود را به پایانهای شادتر قبل از خواب تجسم میکنند. از طرف دیگر با تنظیم یک برنامه خواب منظم، محدود کردن استفاده از صفحه نمایش و اجتناب از مصرف کافئین یا الکل قبل از خواب، میتوان در بالاترین سطح عاطفی و احساسی خوابید. پژوهشگران توصیه میکنند افراد باید بتوانند مرزهای قوی بین زمان بیداری و خواب ایجاد کرده تا از ورود اضطراب به خوابها جلوگیری کنند.