استریپ لاین یا همان طرح و برچسب های مسابقه ای که بیشتر ما آنها را روی خودروها دیدهایم، شاید در نگاه اول فقط یک وسیله تزئینی باشند اما در این مطلب قصد داریم به افشاگری این راز بپردازیم که آیا واقعا آنها روی عملکرد، شتاب، هندلینگ و سرعت خودرو نیز تاثیر میگذارند؟
تقریبا همه ما شنیدهایم یا حتی به شوخی گفتهایم که خطوط و برچسب های مسابقهای، خودرو را سریعتر میکنند! حتی در زبان عامیانه، انگلیسی گاهی به آنها “Go Faster Stripes” به معنای زمنی «برچسب، تندتر راه برو» میگفتند و اگر این ادعا واقعیت نداشت، شاید نوعی تبلیغات دروغین محسوب میشد. اما پشت این باور رایج و این خطوط رنگی جذاب که روی بدنه بسیاری از خودروهای اسپرت و عضلانی نقش بستهاند، چه داستانی نهفته است؟ اگر این برچسب خودروها یا بهتر بگوییم، این خطوط رنگآمیزی شده واقعا تاثیری بر عملکرد ندارند، چرا تا این حد محبوب شدهاند و به بخشی جدایی ناپذیر از هویت خودروهای اسپرت تبدیل شدهاند؟ در آخرین مطلب از سری اخبار خودرو گجت نیوز و با ورق زدن کتاب تاریخ، به ریشههای این خطوط نمادین میپردازیم و سفری از مسابقات 24 ساعته لمانز تا خیابانهای آمریکا را دنبال میکنیم.
- ردپای علم در برچسب اسپرت خودروها؛ افسانه سرعت یا جذابیت بصری؟
- تولد در لمانز؛ راه راه های کانینگهام، اولین خطوط مسابقهای
- از پیست به خیابان؛ پیشگامی پیتر براک در استفاده از خطوط
- کارول شلبی، دهه ۶۰ و انفجار محبوبیت طرحها اسپرت به عنوان برچسب خودروها
- دوران مدرن و آینده برچسب مسابقهای بر روی بدنه خودروها
ردپای علم در برچسب اسپرت خودروها؛ افسانه سرعت یا جذابیت بصری؟
بگذارید همین ابتدا خیال همه را راحت کنیم و بگوییم که خطوط مسابقهای هیچ تاثیر فیزیکی بر سرعت یا عملکرد خودرو ندارند. نظریههای مختلفی در مورد چرایی سریعتر به نظر رسیدن خودروهای دارای این خطوط مطرح شده است. از جمله اینکه این خطوط، جریان هوا را هدایت میکنند که به کدام سمت حرکت کند یا اینکه با ایجاد خطای دید، خودرو را باریکتر و کشیدهتر نشان میدهند و این اثر لاغری به آن کمک میکند کمی سریعتر به نظر برسد. اما همه اینها بیشتر به شوخی و باورهای عامیانه شبیه است. حقیقت این است که خطوط مسابقهای، برخلاف قطعات آیرودینامیکی مانند اسپویلرها، بالها یا اسپلیترها که علاوه بر زیبایی، وظیفه مدیریت جریان هوا و افزایش پایداری را بر عهده دارند، صرفا یک افزودنی تزئینی هستند. همین ماهیت کاملا تزئینی، محبوبیت و حضور گسترده آنها بر روی خودروهای قدرتمندی چون دوج وایپر، فورد موستانگ یا دوج چارجر را گیجکنندهتر میکند. پس چگونه این برچسب خودروها که هیچ کارکرد فنی ندارند، به یک عنصر ضروری و نمادین در دنیای خودروهای اسپرت تبدیل شدند؟ پاسخ در تاریخچه مسابقات اتومبیلرانی و خلاقیت طراحان نهفته است.
تولد در لمانز؛ راه راه های کانینگهام، اولین خطوط مسابقهای
داستان خطوط مسابقهای به سال ۱۹۵۱ و مسابقه طاقت فرسای ۲۴ ساعته لمانز در فرانسه بازمیگردد. در آن دوران اولیه مسابقات، برخلاف امروز که خودروها پوشیده از رنگها و برندهای اسپانسرها هستند، تنها قانون نانوشته در مورد ظاهر خودروها این بود که با رنگهای ملی کشور خود رنگآمیزی شوند. در مسابقه ۱۹۵۱، یک تیم آمریکایی به مالکیت بریگز کانینگهام (Briggs Cunningham)، میلیونر ورزشکار و کارآفرین، با خودروهایی شرکت کرد که برای متمایز شدن و نمایش هویت آمریکایی، از خطوط عمودی الهام گرفته از پرچم ایالات متحده استفاده میکردند. طراحی این خطوط از خودرویی به خودروی دیگر متفاوت بود، اما رایجترین شکل آن شامل دو خط آبی موازی بود که از ابتدا تا انتهای بدنه سفید رنگ خودرو کشیده میشد. در واقع، پیش از آنکه این خطوط با نام خطوط مسابقهای، استریپهای وایپر شناخته شوند، به آنها استریپهای کانینگهام (Cunningham Stripes) میگفتند، زیرا مختص خودروهای این تیم مسابقهای بودند. جالب اینجاست که در آن زمان، این خطوط یک هدف کاملا عملی داشتند، اما نه از نوع مکانیکی، بلکه طراحی واضح و چشمگیر آنها به تماشاگران و اعضای تیم کمک میکرد تا خودروهای کانینگهام را در میان انبوه خودروهای حاضر در پیست شلوغ لمانز به راحتی تشخیص دهند.
از پیست به خیابان؛ پیشگامی پیتر براک در استفاده از خطوط
اعتبار اولین استفاده از خطوط مسابقهای بر روی یک خودروی خیابانی، به پیتر براک (Peter Brock)، اسطوره اتومبیلرانی استرالیا، نسبت داده میشود. براک در همان دوران برگزاری مسابقه لمانز ۱۹۵۱، هنوز دانش آموز دبیرستانی بود و یک فورد کانورتیبل مدل ۱۹۴۶ با موتور V8 کادیلاک سوار میشد. او پس از دیدن تصاویر خودروهای مسابقهای کانینگهام با آن خطوط جذاب، چنان تحت تاثیر قرار گرفت که تصمیم گرفت این ظاهر را برای خودروی شخصی خود نیز قرض بگیرد. این اقدام براک، اولین گام در انتقال این المان طراحی از پیستهای مسابقه به خیابانهای عمومی بود و راه را برای تبدیل شدن این خطوط به یک پدیده فرهنگی باز کرد.
کارول شلبی، دهه ۶۰ و انفجار محبوبیت طرحها اسپرت به عنوان برچسب خودروها
پیتر براک بعدها به عنوان طراح به شرکت شلبی امریکن (Shelby American) پیوست. زمانی که از او خواسته شد تا ظاهری منحصربهفرد برای فورد موستانگ شلبی GT350، البته نسخه مدل ۱۹۶۵ طراحی کند، براک به سراغ همان خطوط موازی رفت که در دوران نوجوانی عاشقشان شده بود. او هیچ ابایی نداشت که اذعان کند این ایده مستقیما از بریگز کانینگهام الهام گرفته شده است و در داخل شرکت شلبی، این خطوط به “برچسب لمانز” (Le Mans Stripes) معروف شده بودند.
اما هنگامی که زمان عرضه خودروها به نمایندگیها رسید، نیاز به یک نام تجاری خاص احساس میشد، بنابراین نام رسمی “برچسب رالی” (Rallye Stripes) برای استفاده در بروشورها و تبلیغات انتخاب شد. اولین سری شلبیها سفید رنگ بودند و حدود نیمی از مدلهای تولید شده در سالهای ۱۹۶۵ و ۱۹۶۶ دارای این خطوط آبی رنگ بودند. امروزه تصور یک شلبی GT350 کلاسیک بدون این خطوط تقریبا غیرممکن است و این برچسب خودروها به بخشی از هویت بصری آن تبدیل شدهاند.
- بهترین خودروهای دهه 70 میلادی ؛ دوران طلایی و تکرارنشدنی صنعت خودروسازی
- 10 مورد از بهترین خودروهای عضلانی آمریکایی
از آنجایی که مفهوم رنگ آمیزی خطوط روی خودرو قابل کپی رایت نبود و خود براک نیز ایده را آشکارا از کانینگهام گرفته بود، پس از آنکه شلبی این خطوط را به خیابانهای آمریکا آورد، راه برای استفاده سایر خودروسازان نیز باز شد. خیلی زود، شاهد ظهور این خطوط بر روی خودروهای عضلانی دیگری مانند دوج چارجر، پلیموث رود رانر و شورولت کامارو بودیم. برخی خودروسازان سعی کردند تا برداشت خاص خود را از این ایده ارائه دهند، مانند دوج با خطوط افقی معروف به “برچسب های زنبوری” (Bumblebee Stripes)، در حالی که برخی دیگر همان طراحی نمادین شلبی را مستقیما کپی کردند و به جای تلاش برای نوآوری، ظاهر کلاسیک و شناختهشده آن را پذیرفتند.
دوران مدرن و آینده برچسب مسابقهای بر روی بدنه خودروها
عصر حاضر، دوران عجیبی برای طرفداران خودروهای عضلانی است. با الکتریکی شدن دوج چارجر و خداحافظی بسیاری از مدلهای نمادین، به نظر میرسد دوران طلایی این خودروها رو به پایان خواهد بود. با این حال، حتی در این ایام نیز خطوط مسابقهای همچنان حضور دارند. دوج در رونمایی از چارجر دیتونای الکتریکی جدید، مجموعهای از خطوط مسابقهای مدرن و آیندهنگرانه به رنگ مشکی مات با حاشیه قرمز را به نمایش گذاشت که نشان میدهد این المان طراحی همچنان جایگاه خود را حفظ کرده است. نمونه خاص دیگری که چند سال پیش توجه زیادی را جلب کرد، یک فراری SF90 اسپایدر تکساخت با خطوط نامتقارن بود که شامل یک خط نازک قرمز و یک خط ضخیم سفید روی بدنه خاکستریاش میشد.
در پایان و به عنوان نتیجه گیری باید گفت که خطوط مسابقهای در مسابقات 24 ساعته لمانز متولد شدند، توسط یک طراح استرالیایی برای استفاده خیابانی به کف آسفالت شهرها آمدند، اما در نهایت به نمادی اختصاصی آمریکایی تبدیل گشتند و بیش از همه بر روی کاپوت خودروهای عضلانی دوج، فورد و شورولت نشستند. اگرچه این سگمنت اکنون بسیار کوچک شده و تقریبا تنها فورد موستانگ به عنوان نماینده اصلی آن باقی مانده است، اما به نظر نمیرسد نه موستانگ و نه خطوط نمادین مسابقهای آن به این زودیها قصد رفتن داشته باشند. این خطوط، فراتر از رنگ و برچسب خودروها، بخشی از تاریخ و فرهنگ اتومبیلرانی هستند که همچنان به حیات خود ادامه میدهند، هرچند که هیچ تاثیری روی قدرت، شتاب یا هندلینگ خودرو ندارند!