اس-400 یک سامانه پدافند هوایی ساخت کشور روسیه است که وظیفه کشف، رهگیری و نابودی اهداف پرنده مهاجم را برعهده دارد. بی-52 نیز یک هواپیمای بمب افکن بسیار بزرگ است که برای موشک باران در ابعاد وسیع وارد کارزار میشود. در این نوشتار قصد داریم بررسی کنیم که پیروز نبرد بی-52 در برابر اس-400 کدام یک از آنهاست.
به تازگی خبری مبنی بر اعزام شش فروند بمب افکن راهبردی آمریکایی B-52H استراتوفورترس (Stratofortress) از پایگاه هوایی بارکسدال واقع در ایالت لوئیزیانا به ناحیه فرماندهی اروپایی ارتش آمریکا و حضور درتمرینهای نظامی ناتو در اروپا از موضوعات بسیار داغ رسانهها بوده و بازتاب فراوانی در رسانههای تخصصی نظامی داشت. از آنجا که آمریکا در اروپا رقیب و یا دشمنی ندارد، تنها دلیل تمرین این هواپیماها با هم پیمانان اروپایی کسب آمادگی برای نبرد احتمالی با روسیه است. حال در صورت بروز جنگ، هنگامی که بی-52 در برابر اس-400 قرار گیرد کدام یک سربلند از کارزا بیرون خواهد آمد؟
این بمب افکنها بر فراز ناحیه بالکان در نزدیکی مرز روسیه به تمرین پرداختند که موجب نارضایتی ارتش روسیه است. در همین حین روسیه نیز برای اعلام حضور، گاهی اوقات این بمب افکنهای پیل پیکر را با جنگندههای خود رهگیری میکرد تا بگوید حواسش به پرواز استراتوفورترسها در نزدیکی مرزهایش است.
پیشتر گزارشهایی به دست آمده بود مبنی بر اینکه روسیه سامانه پدافند هوایی موشکی اس-300 خود را از شهر گواردیسک به شهر بالتییسک که غربیترین نقطه از خاک این کشور پهناور محسوب میشود منتقل کرده است. شهر بالتییسک در استان کالینگراد قرار داد. کالینگراد در کرانه دریای بالتیک قرار دارد و از خاک روسیه جدا است. این استان توسط دو کشور لیتوانی و لهستان که هر دو عضو ناتو هستند محاصره شده است. سامانههای اس-300 روسی در این استان نیز به غربیترین بخش آن که در مجاورت با لهستان است منتقل شده تا در صورت حمله هوایی ناتو، بتوانند با موج اول حمله درگیر شوند.
اما در پس زمینه تنشهای روز افزون بین آمریکا و روسیه، بسیاری این سوال را مطرح کردند که اگر واقعا جنگی صورت گیرد، زمانی که بمب افکنهای راهبردی بی-52 در برابر اس-400 قرار گیرند، کدام یک دیگری را از بازی خارج میکند. بگذارید در ابتدا پیش از بررسی تقابل این دو جنگ افزار، نگاهی کوتاه به هر یک از آنها داشته باشیم.
بمب افکن راهبردی (استراتژیک) B-52 Stratofortress در سال 1955 وارد خدمت در نیروی هوایی آمریکا شد و از آن زمان تا به امروز که 64 سال میگذرد، به عنوان بمب افکن اصلی این کشور در همه نبردهایی که نیروهای آمریکایی در آن جنگیدند، حضور داشته است. این بمب افکن قابل احترام در ویتنام، اروپای شرقی، عراق، افغانستان و سوریه عملیات انجام داده و البته نوک پیکان بازدارندگی هستهای ایالات متحده آمریکا در زمان جنگ سرد نیز بود.
با وجود اینکه این بمب افکن 64 سال پیش وارد خدمت شد، اما همچنان به شدت توانمند است و میتواند همه مهمات هوا به سطح آمریکایی همچون بمبهای هدایتی لیزری و ماهوارهای در انواع متعارف، خوشهای و اتمی و همچنین موشکهای کروز هواپرتاب را با خود حمل کرده و آنها را همچون باران بر سر دشمن بریزد. البته هنگامی که میگوییم هواپیمای 64 ساله منظورمان این نیست که این همهی بی-52هایی که امروزه پرواز میکنند 64 سال سن دارند. بین سالهای 1952 تا 1962 طی مدت 10 سال 744 فروند بی-52 در چندین نسل ساخته شد و هر نسل نسبت به نسل پیشین خود دستخوش پیشرفت، تکامل، بهسازی و ارتقاهای فراوانی شده بود.
نمونههای فعلی نیز مدل B-52H هستند که آخرین نسل ساخته شده از استراتوفورترس محسوب میشوند و از زمان ورود به خدمت تا به امروز بارها بروزرسانی شده و با دریافت تجهیزات جدید و مدرن، ارتقا یافتند. این بمب افکن با وجود اینکه قدیمیترین هواپیمای عملیاتی در نیروی هوایی آمریکاست، اما همچنان برای دشمنان یک فرشته مرگ است و میتواند هر هدفی را در هر جای دنیا نابود کند.
بمب افکن B-52H هواپیمایی بزرگ با سطح مقطع راداری بالا (غیر رادارگریز) و سرعت فروصوت است و با صرف نظر از سامانه جنگ الکترونیک آن و یا با فرض اینکه سامانه جنگ الکترونیک در از کار انداختن رادارها و پدافند دشمن نتواند موفق عمل کند، هدفی آسان برای پدافند هوایی و جنگندههاست. از این رو در مقابله با دشمنی که توان حراست هوایی بالایی دارد، B-52H به جای حمل بمب با خود موشک حمل میکند. البته این هواپیما میتواند بمبهای گلایدری (هوا سُرشی) با برد بیش از 110 کیلومتر نیز حمل کند، ولی پیشروی در آسمان دشمنی با توان حراست هوایی بالا و نزدیک شدن تا 100 کیلومتری هدف کاری غیرعقلانی است.
پس به همین دلیل بی-52 به جای اینکه تا بیخ گوش هدف پیش رود، با خود موشکهای کروز هواپرتاب که بیش از 2500 کیلومتر برد دارند را حمل و به صورت دورایستا از فاصلهای بسیار امن که خارج از برد جنگندهها و پدافند هوایی دشمن است، موشکهایش را به سمت هدف شلیک میکند. موشکهایی که ضمن داشتن دقت و برد بالا، سطح مقطع راداری بسیار پایینی دارند (رادار گریز هستند) و برای بیشتر پنهان ماندن از دید رادار، در ارتفاع پایین با سرعت بالا اما فروصوت پرواز میکنند.
این نکته نیز قابل توجه است که مقامات نظامی روسیه مدعی هستند بمب افکنهای B-52H آمریکایی در رزمایش تمرینی 28 آوریل 2019، یک حمله اتمی به اهدافی در مسکو و سنت پترزبورگ را شبیه سازی و تمرین کردند. تمرین B-52Hهای نیروی هوایی آمریکا با همراهی جنگندههای F-16 نیروی هوایی نروژ یک نمونه شبیه سازی حمله اتمی ساختگی از ورای برد و توان کشف راداری و درگیری پدافند هوایی روسیه و همچنین خارج از برد جنگنده رهگیرهای فوق العاده پرسرعت میگ-31 نیروی هوایی روسیه است.
و اما در طرف دیگر تقابل بی-52 در برابر اس-400 نیز یک سامانه پدافند هوایی جدید و پیشرفته داریم. این سامانه مدرنترین سامانه پدافند هوایی روسیه و یکی از خطرناکترینها در کلاس خود است. S-400 که پیشتر با نام S-300 PMU-3 شناخته میشد، در دهه 1990 طراحی و توسعه یافت و یک ارتقا روی S-300 محسوب میشود. اس-400 در سال 2007 وارد خدمت شد و دارای چندین موشک با بردهای مختلف است که عبارتاند از موشکهای دوربرد 40N6 با برد 400 کیلومتر، موشک 48N6 با برد 250 کیلومتر، موشک 9M96E2 با برد 120 کیلومتر و موشک 9M96E با برد 40 کیلومتر است.
اما به تازگی گزارشی از سوی سازمان تحقیقات وزارت دفاع سوئد موسوم به FOI منتشر شده که توانمندی اس-400 را شدیدا زیر سوال برده است. طبق این گزارش اس-400 آنقدری که تصور میشود خطرناک نیست، به خصوص وقتی که طرف مقابل پادکارهایی همچون جنگ الکترونیک را به میدان نبرد آورد. تحلیلهای وزارت دفاع سوئد نشان میدهد که برد درگیری این سامانه در عمل بین 145 تا 200 کیلومتر است. همچنین اعلام شده برد درگیری این سامانه علیه موشکهای کروز هواپرتابی که از بی-52 شلیک میشوند کمتر از 20 کیلومتر است.
البته تنها سوئد نیست که چنین مطلبی را عنوان کرده است. پیشتر نیز رسانههای دولتی روسیه همچون راشاتودی (RT) از ناتوانی موشکهای 40N6 و مشکل موتور آنها گزارشهایی منتشر کرده بودند. با این حال گزارش سوئدی اظهار میکند که موشک 40N6 همچنان وارد خدمت نشده و در مراحل توسعه و آزمایش گرفتار مشکل شده است. حتی اگر روزی موشک 40N6 نیز وارد خدمت شود، باز هم برای هواپیماهای بزرگ مشکل ساز خواهد بود و نمیتواند در این برد با هواپیمای کوچک و چابکی همچون جنگنده که سطح مقطع راداری کمی دارد (حتی اگر رادارگریز هم نباشد) درگیر شود. همچنین نمیتواند به صورت موثر با هدفی که زیر سه هزار کیلومتر پرواز میکند درگیر شود مگر آنکه اطلاعات هدف به صورت پیوسته از سوی رادارهای هوابرد (آواکس) به موشک مخابره شود که البته نباید فراموش کرد موشکهای رادارگریز و کوچک هستند که سبب میشود کشفشان بسیار سخت باشد و در برد کم کشف شوند.
در حال حاضر اس-400 بیشتر برای هواپیماهای بزرگ همچون هواپیماهای پیش اخطار و کنترل هوابرد (آواکس) و هواپیماهای ترابری که در ارتفاع متوسط تا بالا و فاصله 200 تا 250 کیلومتری پرواز میکنند خطرناک است. اما برد موثر آن علیه هدفی همچون یک جنگنده چابک و موشک کروزی که در اتفاع پست پرواز میکند محدود به 20 الی 30 کیلومتر است. در حالی که یک جنگنده برای درگیری دستش بسیار باز است و میتواند از فاصله هزار کیلومتری به طرف اس-400 موشک کروز AGM-158B JASSM-ER، از فاصله 400 کیلومتری موشکهای کروز هواپرتاب AGM-84H/K SLAM-ER و AGM-158A JASSM، از فاصله 150 کیلومتری موشکهای ضد تشعع (ضد رادارد)، از فاصله 110 کیلومتری بمبهای کم قطر و حتی از فاصله 30 کیلومتری بمبهای هدایت ماهوارهای را به طرف اجزای سامانه اس-400 شلیک کند.
مشکل دیگری که اس-400 دارد این است که این سامانه متکی به یک رادار درگیری است و تعداد محدودی سکوی پرتابگر موشک دارد و نه تنها در صورت هدف قرار گرفتن رادار سامانه کور میشود، بلکه به دلیل محدودیت عددی در درگیری با اهداف، در مقابل حمله انبوه در شمار بالا نیز آسیب پذیر است. جالب اینجاست که آمریکا دارای اهداف فریب پرندهای به نام ADM-160 MALD است که در اصل یک پهپاد قابل رهاسازی از هر نوع هواپیمایی است. این پهپادها سطح مقطع راداری و سرعتی مشابه جنگنده دارند و پس از رها شدن از هواپیمای مادر، با تقلید امواجی که یک جنگنده از خود نشر میدهد و پرواز در آرایشی مشابه جنگندهها، رادار و سامانه پدافندی را فریب داده و خود را به عنوان یک هواپیما جا میزنند. حتی نمونهای از این پهپادهای فریب به نام ADM-160C MALD-J قابلیت جنگ الکترونیک و اخلالگری نیز داشته و نه تنها دشمن را فریب میدهد، بلکه روی تجهیزات الکترونیکی آنها همچون رادار اخلالگری نیز میکند.
و اما MALD چه نقشی در حمله انبوه دارد؟ یک هواپیمای ترابری و یا بمب افکن و حتی جنگنده میتواند شمار زیادی از این پهپادها را حمل کرده و از فاصله دور رها کند. پهپادها به سمت رادار حمله کرده و با حضور پرتعداد، توان درگیری سامانه پدافندی را اشباع میکنند. زیرا یک سامانه پدافندی تنها میتواند با شمار محدودی هدف درگیر شود و حمله انبوه با MALD سبب میشود پهپادها سامانه پدافندی را به خود مشغول کنند تا موشکها و یا جنگندهها بتوانند اجزای سامانه را هدف قرار داده و از سد آن عبور کنند. MALD نه تنها پدافند را به خود مشغول میکند، بلکه سبب میشود اجزای سامانه پدافندی به ویژه پرتابگرها با شلیک موشک محل اختفای خود را لو دهند.
بیان این نکته نیز خالی از لطف نیست که نباید نیروی هوایی روسیه را از یاد برد. منتها باید به این نکته نیز توجه داشت که روسیه کشوری بسیار پهناور است و حراست از حریم هوایی آن با جنگنده بسیار پرهزینه است و نیروی هوایی روسیه با داشتن 800 جنگنده، تنها 14 هواپیمای آواکس 19 هواپیمای سوخت رسان دارد. از این رو سامانههای پدافند هوایی همچون اس-300 و اس-400 نقش اصلی در حفاظت از حریم هوایی این کشور بسیار پهناور را دارند و جنگندههایش در مرحله دوم اهمیت هستند.
اما نباید از یاد برد هر آنچه که تا اینجا گفتیم تنها روی کاغذ است و یک تقابل بین دو حریف میتواند نتیجه واقعی را مشخص کند که امیدواریم این اتفاق هرگز رخ ندهد. نمیتوان خیلی ساده گفت در نبرد بی-52 در برابر اس-400 کدام یک حتما پیروز خواهد بود. چندین و چند فاکتور دیگر همچون شرایط آب و هوایی، خدمه، جنگ الکترونیک و… نیز وجود دارند که میتوانند تاثیر قابل توجهی بر نتیجه نبرد بگذارند و وزنه بازی را به نفع یا ضرر هر یک از دو طرف نبرد سنگین کنند.