بهترین فیلم‌ های پلیسی که باید تماشا کنید؛ از هفت تا ارتباط فرانسوی

اگر از طرفداران فیلم‌های جنایی و تریلر هستید، در ادامه می‌توانید با تعدادی از بهترین فیلم‌ های پلیسی چند دهه اخیر آشنا شوید.

در این مقاله به معرفی بهترین فیلم‌ های پلیسی پرداخته‌ایم که هر سینمادوستی باید آن‌ها را تماشا کند. این آثار جنایی و معمایی، بدون شک طرفداران ژانر مذکور را نیز راضی می‌کنند.

گاهی تماشای هیچ چیز به اندازه‌ی یک فیلم پلیسی هیجان انگیز نیست. هالیوود همواره گرایش زیادی به ساخت چنین آثاری داشته و در دهه‌های اخیر، فیلم‌های خوبی در ژانر جنایی تولید شده است. فیلم‌هایی که معمولا شامل سکانس‌های تعقیب و گریز، اکشن و جستجو برای سرنخ هستند، شخصیت‌های منفی‌ قدرتمندی دارند و مخاطب را تا انتها با خود همراه می‌کنند. جذابیت دیگر این آثار، پرداختن به پلیس‌هایی است که معمولا با مشکلات شخصی هم دست و پنجه نرم می‌کنند و باید تمام انرژی خود را برای حل یک پرونده‌ی پیچیده به کار بگیرند.

بهترین فیلم‌ های پلیسی

فیلم‌های پلیسی به راحتی می‌توانند در ژانرهای مختلف قرار بگیرند، گاهی یک درام سیاهِ تمام عیار باشند و گاهی یک کمدی بامزه که ما بعضی از آن‌ها را نیز در این فهرست قرار داده‌ایم.

– فیلم Beverly Hills Cop

• سال اکران: 1985
• کارگردان: مارتین برست

«پلیس بورلی هیلز» ادی مورفی را به یکی از ستارگان سینما تبدیل کرد و آغازگر فصل تازه‌ای برای فیلم‌های جنایی کمدی بود. مورفی در نقش پلیسی بازی می‌کند که از دیترویت به کالیفرنیا می‌رود تا پرونده مرگ بهترین دوست‌اش را حل کند. تیم بازیگری فیلم بهتر از این نمی‌شود و شخصیت «اکسل فولی»، یکی از دوست داشتنی‌ترین شخصیت‌های پلیس تاریخ سینماست.

بسیاری از فیلم‌های پلیسی، دست به گریبان بازیگران مطرح می‌شوند تا بتوانند به فروش تجاری خوبی برسند اما این فیلم تنها به مورفی تکیه کرده و خوشبختانه، او شما را ناامید نمی‌کند. این فیلم اگرچه المان‌های کمدی زیادی دارد اما در بخش اکشن هم جالب توجه است و در نهایت به منبع الهام آثاری همچون ساعت شلوغی تبدیل شد.

پلیس بورلی هیلز همچنین به ما یادآوری می‌کند که همه فیلم‌های پلیسی لزوما نباید سیاه، غم انگیز و جدی باشند. این فیلم به فروش بالای 315 میلیون دلار رسید و نامزد اسکار بهترین فیلم‌نامه شد. این فیلم دو دنباله‌ی دیگر هم دارد که متاسفانه به خوبی نسخه اول نیستند، همچنین قرار است که قسمت چهارم نیز به زودی ساخته شود که در آن، شاهد بازگشت مورفی در نقش اصلی خواهیم بود.

– فیلم The French Connection

• سال اکران: 1971
• کارگردان: ویلیام فریدکین

سینما در دهه 70 میلادی دستخوش تغییرات فراوانی شد و هالیوود ساخت آثار «واقع گرایانه» را در دستور کار قرار داد؛ «ارتباط فرانسوی» یکی از همین فیلم‌ها است که سعی می‌کند تصویر رئال‌تری از یک اتفاق جنایی ارائه دهد. فیلم کمی آرام آغاز می‌شود اما در ادامه با سکانس‌های اکشن فوق العاده، مخاطب هدف‌اش را راضی می‌کند. در سوی دیگر، سازندگان موفق شده‌اند تا شهر نیویورک را به بهترین شکل ممکن عرضه کنند و همین امر باعث شده تا اثر به واقعیت نزدیک‌تر شود؛ انجام این کار در سال 1971 قطعا آسان نبوده است.

داستان در رابطه با دو پلیس آمریکایی است که در جستجوی یک دلال مواد مخدر فرانسوی هستند. این فیلم موفق شد جوایز متعددی هم بدست بیاورد، از جمله اسکار بهترین فیلم (اولین فیلم تاریخ با درجه سنی R که موفق به انجام این کار شد)، اسکار بهترین بازیگر (جین هکمن) و بهترین کارگردان (ویلیام فریدکین). از ارتباط فرانسوی معمولا به عنوان یکی از بهترین فیلم‌ های پلیسی تاریخ نام برده می‌شود و پس از تماشای آن احتمالا شما نیز به دیدگاه مشابه‌ای خواهید رسید. این اثر که با بودجه کمتر از 2 میلیون دلار ساخته شده بود، در گیشه هم موفقیت‌های خوبی کسب کرد و به فروش جهانی 75 میلیون دلاری رسید.

– فیلم Hot Fuzz

• سال اکران: 2007
• کارگردان: ادگار رایت

«هات فاز» داستان دو مامور پلیس بریتانیایی را روایت می‌کند که می‌خواهند پرونده‌ی تعدادی قتل مرموز را در یک دهکده انگلیسی حل کنند. یکی از آن‌ها اهل همان دهکده است اما دیگری از شهر بزرگ‌تری آمده و به فضای شهری عادت دارد. این فیلم کمدی، از ابتدا تا انتها بامزه باقی می‌ماند و ترکیب سایمون پگ و نیک فراست، مطابق معمول جواب داده است.

این ساخته‌ی ادگار رایت اگر چه یک کمدی خالص است اما از لحظات تعلیق آمیزی بهره می‌برد، گاهی واردِ وادی اکشن می‌شود و حتی گاهی سکانس‌های خشونت آمیز ارائه می‌دهد. ادگار رایت موفق شده تا تعادل مناسبی میان طنز و اکشن ایجاد کند و معمای فیلم هر مخاطبی را کنجکاو می‌کند. این فیلم با بودجه 12 میلیون دلاری، به فروش 80 میلیون دلاری رسید و در فهرست 100 فیلم برتر قرن 21 از سوی مجله ایمپایر قرار گرفت.

– فیلم End of Watch

• سال اکران: 2012
• کارگردان: دیوید آیر

یکی از فیلم‌های پلیسی خوب یک دهه گذشته که چندان هم دیده نشد و شاید دوربین روی دست آن گاهی آزار دهنده شود اما این ساخته‌ی دیوید آیر را باید حتما تماشا کرد. نه تنها بازیگران اصلی بهترین بازی ممکن را ارائه داده‌اند (خصوصا جیک جیلنهال)، بلکه می‌توان «پایان کشیک» را یکی از واقع‌گرایانه‌ترین آثار جنایی تاریخ نیز در نظر گرفت. داستان در رابطه با دو مامور پلیس لس آنجلس است که در کنار مشکلات شخصی، باید با انواع خلافکاران و قاچاقچی‌های مواد مخدر دست و پنجه نرم کنند.

پایان کشیک در مقایسه با عناوین مشابه، نگاه دقیق‌تری نسبت به مقوله‌ی خشونتِ ناشی از مصرف مواد و همچنین عضویت در گروه‌های خلافکاری دارد. این فیلم مورد تحسین قرار گرفت و با بودجه 7 دلاری، به فروش 57 میلیون دلاری رسید. دیوید آیر قصد داشت تا فیلمی پیرامون دوستی دو پلیس و زندگی روزمره‌ی آن‌ها بسازد و با این فیلم، این کار را به بهترین نحو ممکن انجام داد.

– فیلم Serpico

• سال اکران: 1973
• کارگردان: سیدنی لومت

«سرپیکو» فیلم مهمی در ژانر جنایی است و تصویر کاملا متفاوتی از «پلیس» و ماموران قانون ارائه می‌دهد. این فیلم که از روی یک داستان واقعی اقتباس شده، در رابطه با یک پلیس خوب است که گرفتار یک سیستم فاسد شده و برای اثبات جرم همکاران‌اش، تبدیل به یک مامور مخفی می‌شود.

آل پاچینو در نقش اصلی، مطابق معمول درخشان ظاهر شده و این ساخته‌ی سیدنی لومت، یک بار دیگر داستان انسانی را روایت می‌کند که حاضر است جان‌اش را به خطر بیندازد تا کار درست را انجام دهد. سرپیکو توانست چند نامزدی اسکار هم بدست بیاورد از جمله بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین فیلم‌نامه اقتباسی که البته در هیچ کدام پیروز نشد اما از نظر تجاری موفق بود و با بودجه 3 میلیون دلاری، به فروش 30 میلیون دلاری رسید.

– فیلم Training Day

• سال اکران: 2001
• کارگردان: آنتوان فوکوآ

«روز آموزش» یک فیلم جنایی سیاه است که به مضامینی همچون فساد و عدالت می‌پردازد. آنتوان فوکوآ موفق شده تا شخصیت‌ها را بهترین شکل ممکن عرضه کند و مخاطبان به راحتی با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کنند و از انگیزه‌هایشان مطلع می‌شوند. کمتر پیش آمده که یک فیلم پلیسی، تا این اندازه به کاراکترهایش اهمیت دهد و به شکلی درست، وارد جزئیات شخصی و زندگی آن‌ها شود.

اگر چه یک سوم پایانی فیلم کمی از واقع‌گرایی دور می‌شود اما بازی خوب دنزل واشنگتن و ایتن هاک را نمی‌توان نادیده گرفت و شخصیت‌های آن‌ها به تنهایی کافی است تا اثر را تا انتها با هیجان دنبال کنید. هر دو بازیگر، نامزد اسکار هم شدند که واشنگتن این جایزه را بدست آورد. روز آموزش مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و به فروش 105 میلیون دلاری رسید.

– فیلم Fargo

• سال اکران: 1996
• کارگردان: جوئل و اتان کوئن

«فارگو» از آن دسته فیلم‌هایی است که بر روی مرز میان یک دنیای واقعی و یک دنیای داستانیِ خیالی قدم می‌زند. این کمدی سیاهِ ساخته‌ی برادران کوئن، هر آنچه که بخواهید را دارد؛ از طنز تلخ و سکانس‌های عجیب و غریب تا تعلیق و خشونت. نقطه‌ی‌ قوت اثر، فیلم‌نامه‌ی آن است که موفق شد جایزه اسکار بهترین فیلم‌نامه اورجینال را نیز بدست بیاورد. با گذشت بیش از 25 سال، فارگو هنوز هم دیدنی است و مخاطب را سرگرم می‌کند.

هر نوع سلیقه‌ای که داشته‌ باشید، این فیلم چیزهایی دارد که بتواند شما را راضی کند و احتمالا یکی از بهترین ساخته‌های کارنامه‌ی هنری برادران کوئن است. فارگو چندین نامزدی اسکار دیگر هم بدست آورد (از جمله بهترین فیلم و بهترین بازیگر نقش اول زن) و از نظر تجاری هم موفق بود. پس از تماشای این اثر، می‌توانید سریال تلویزیونی آن را هم دنبال کنید که از شبکه FX پخش می‌شود.

 – فیلم Se7en

• سال اکران: 1995
• کارگردان: دیوید فینچر

«هفت» در رابطه با دو کارآگاه پلیس است که با یکدیگر همکاری می‌کنند تا یک قاتل زنجیره‌ای را به دام بیندازند. قاتل داستان، از هفت گناه کبیره استفاده می‌کند و هر چه که جلوتر می‌رویم، با ابعاد تازه‌ای از ذهن پیچیده‌ی او آشنا می‌شویم. اکثر فیلم‌های پلیسی بر پایه‌ی سوسپانس استوار هستند تا برای دستگیری شخصیت منفی، برنامه چینی کنند اما هفت به مسائل عمیق‌تری می‌پردازد و از مخاطب این سوال را می‌پرسد که آیا خوب یا بد بودن یک انسان، ذاتی است یا خیر؟

هفت دیدگاه‌های کاملا متفاوتی نسبت به جامعه دارد و با گذشت چند دهه، هنوز هم می‌توان در رابطه با محتواها و مضامین آن گفتگو کرد. از خود فیلم هم عبور کنیم، پایان دیوانه‌وار و شوکه کننده‌ی آن را نمی‌توان فراموش کرد. هفت، سیاه و خشن است و یک تجربه سینمایی کاملا متفاوت را برای مخاطب رقم می‌زند.

– فیلم Heat

• سال اکران: 1995
• کارگردان: مایکل مان

با حضور بازیگرانی همچون آل پاچینو، رابرت دنیرو و ول کیلمر در جلوی دوربین و مایکل مان در پشت آن، می‌شد حدس زد که این فیلم تبدیل به یک شاهکار می‌شود. «مخصمه» یک اثر پلیسی کامل است و مخاطب را تحت تاثیر قرار می‌دهد. فیلم از نظر فنی هم عالی از کار درآمده، بازیگران بهتر از این نمی‌توانستند بازی کنند و کیفیت کارگردانی مایکل مان در بالاترین سطح است. مخمصه، چند رویارویی خلافکار با پلیس هم دارد که مورد الهام آثار بسیاری قرار گرفت.

این فیلم دارای تعدادی از بهترین سکانس‌های اکشن تاریخ هم هست و حتی دورانی وجود داشت که بعضی از بخش‌های آن را برای آموزش، به پلیس‌های تازه وارد نشان می‌دادند. مخمصه با اینکه نزدیک به 3 ساعت است اما ریتم آن هرگز اُفت نمی‌کند و برخلاف بعضی از آثار جنایی مشابه، جذابیت خود را تا انتها حفظ می‌کند. این فیلم بیش از 180 میلیون دلار فروش داشت و مورد تحسین طرفداران و منتقدان قرار گرفت.

– فیلم The Departed

• سال اکران: 2006
• کارگردان: مارتین اسکورسیزی

و در نهایت به فیلم «رفتگان» اثر مارتین اسکورسیزی می‌رسیم که می‌توان آن را یکی از بهترین فیلم‌ های پلیسی تاریخ توصیف کرد. داستان فیلم در شهر بوستون اتفاق می‌افتد، جایی که یک افسر پلیس مجبور شده تا به صورت مخفیانه، به عضویت یک گروه خلافکاری درآید. در مقابل، آن گروه خلافکاری هم یکی از اعضای خود را به آکادمی پلیس فرستاده تا در آنجا یک جاسوس داشته باشد. تیم بازیگری فیلم باورکردنی نیست و چهره‌های سرشناسی همچون لئوناردو دی‌کاپریو، مت دیمون، مارک والبرگ، الک بالدوین، مارتین شین و جک نیکلسون در آن به ایفای نقش می‌پردازند.

رفتگان شاید گاهی دیالوگ‌های نسبتا مضحکی داشته باشد یا از نظر فنی در اوج نباشد اما این مشکلات را با یک روایت داستان درست، پرداخت شخصیت‌ها و یک موسیقی کم‌نظیر، پوشش می‌دهد. این فیلم نه تنها بیش از 300 میلیون دلار فروخت، بلکه توانست چهار اسکار مهم از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلم‌نامه اقتباسی و بهترین تدوین را بدست بیاورد. اسکورسیزی که تا پیش از این، 6 بار نامزد اسکار شده بود، سرانجام این جایزه را به خانه برد تا به حق خود برسد. وقتی به ژانر جنایی می‌رسیم، رفتگان فیلمی است که هر طرفدار سینما باید حداقل یک بار تماشا کند.

کدام یک از عناوین فهرست بهترین فیلم‌ های پلیسی را تماشا کرده‌اید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.