از ساختههای تکرارنشدنی استودیوی پیکسار تا جیبلی، در ادامه میتوانید با محبوب ترین انیمیشن های تاریخ بر اساس امتیازات مخاطبان آشنایی پیدا کنید.
در این مقاله به معرفی محبوب ترین انیمیشن های تاریخ براساس امتیازات مخاطبان پرداختهایم؛ آثاری که فارغ از موفقیتهای تجاری، توانستهاند بینندگان را هم راضی کنند.
ژانر انیمیشن گاهی چندان جدی گرفته نمیشود و بسیاری از فیلمدوستان ترجیح میدهند که به سراغ ژانرهای دیگر بروند اما حقیقت این است که تعدادی از بهترین داستانهای تاریخ را تنها در دنیای انیمیشنها میتوانید پیدا کنید؛ آثاری که یک تجربهی سینمایی کاملا منحصربهفرد را برای مخاطبان رقم میزنند. باید به این ژانر احترام گذاشت و آن را نادیده نگرفت.
محبوب ترین انیمیشن های تاریخ
سیستمهای امتیازدهی هرگز کامل نیستند و نباید تنها معیار شما برای تماشای یک اثر باشند؛ با این حال، با توجه به امتیازات یک فیلم در سایت آیامدیبی (IMDb)، میتوان یک دیدگاه کلی نسبت به آن بدست آورد، اینکه مخاطب چه حسی نسبت به آن دارد و تا چه اندازه باکیفیت است. آثار زیادی بودهاند که از سوی منتقدان، ضعیف توصیف شدهاند اما بینندگان با آنها ارتباط برقرار کردهاند و از تماشایشان لذت بردهاند. در این مطلب، پانزده انیمیشن را انتخاب کردهایم که بالاترین امتیازات را از سوی مردم دریافت کردهاند و از زوایای مختلف، قابل دفاع هستند.
– انیمیشن Toy Story 4
- سال اکران: 2019
- امتیاز آیامدیبی: 7.7
این انیمیشن با یک وقفهی 9 ساله اکران شد و با توجه به نوع تمام شدن نسخه سوم، مخاطبان نگران بودند که «داستان اسباب بازی 4» نتواند راضی کننده باشد اما خوشبختانه همان چیزی بود که طرفداران میخواستند. فشار زیادی بر روی سازندگان وجود داشت و آنها باید اثری در حد و اندازه سهگانهی اصلی میساختند. به همین دلیل، فیلمنامهی انیمیشن بارها دستخوش تغییر شد تا سازندگان بتوانند آن را به همان استاندارد همیشگیِ استودیوی پیکسار برسانند.
در این نسخه، اسباب بازیهای محبوب، یک صاحب تازه پیدا کردهاند و در تلاش هستند تا خودشان را با این کودک جدید که بانی (Bonnie) نام دارد، وفق دهند. در این میان، وودی (Woody) شرایط سختتری را سپری میکند زیرا دیگر اسباب بازی محبوب صاحب جدیدش نیست. او در ادامه یک سفر پرماجرا را آغاز میکند تا عروسک محبوب بانی را نجات دهد. در داستان اسباب بازی 4، بازیگران شناخته شدهای همچون تام هنکس، تیم آلن، آنی پاتس، کیانو ریوز و تونی هیل به صداپیشگی میپردازند و کارگردانی آن برعهده جاش کولی بوده که فیلمنامهی انیمیشن پشت و رو (Inside Out) را در کارنامه دارد.
– انیمیشن Wolfwalkers
- سال اکران: 2020
- امتیاز آیامدیبی: 8.1
این انیمیشن فانتزیِ ماجراجویانه، به مفهوم «تعصب» میپردازد، اینکه تا چه اندازه زیانآور است، حتی اگر ناخواسته و ندانسته به آن دچار باشیم. داستان پیرامون یک دختر شکارچی به نام رابین و پدرش است که به ایرلند سفر میکنند تا آخرین انسانهای گرگنما را نابود کنند (این انسانها، در شب به گرگ تبدیل میشوند).
رابین اما در ادامه با دختر جوانی آشنا میشود که خود قابلیت تبدیل شدن به گرگ را دارد و دیدگاهش نسبت به این موجودات را تغییر میدهد. سبک بصری «ولف واکرز» به آثار کلاسیک نزدیک است و شاید در مقایسه با عناوین سهبعدی چندان جذاب به نظر نرسد اما کیفیت داستانگویی و شخصیتهای آن، مخاطبان را تا انتها میکشاند.
– انیمیشن Klaus
- سال اکران: 2019
- امتیاز آیامدیبی: 8.2
«کلاوس» اولین ساختهی سرخیو پابلوس (Sergio Pablos) است که تا پیش از این، به عنوان انیماتور و طراح، بر روی پروژههای کلاسیکی همچون هرکول، تارزان و سیاره گنج کار کرده. داستان در رابطه با یک پستچی تازهکار است که با بابانوئل آشنا میشود و اتفاقات تازهای در زندگی او رخ میدهد.
کلاوس شاید مدرنترین برداشت از سبک انیمیشنسازی دوبعدی را ارائه دهد و به ما میگوید که اگر این صنعت، به تسخیر سیجیآی درنمیآمد، تا چه اندازه میتوانست در زمینه انیمیشنهای دوبعدی پیشرفت کند. تلفیق سبک دوبعدی که بسیار خاطرهانگیز است با تکنولوژیهای جدید، باعث به وجود آمدن اثری شده که کاملا نوآورانه جلوه میکند.
– انیمیشن Up
- سال اکران: 2009
- امتیاز آیامدیبی: 8.2
این انیمیشن بامزه در رابطه با سفر پرماجرای یک پیرمرد، پس از مرگ همسرش است و به سرعت توانست قلب بینندگان را تسخیر کند. کارل (Carl) که افسرده شده، تصمیم میگیرد هزاران بادکنک به خانهاش وصل کرده و آن را به پرواز دربیاورد. هدف او رسیدن به طبیعتِ آمریکای جنوبی است، همان جایی که همسرش آرزوی رفتن به آنجا را داشت.
اما کارل در این مسیر تنها نیست و ناخواسته، یک کودک دوست داشتنی به نام راسل را نیز با خود میبرد. «بالا» انیمیشن تاثیرگذاری است و حتی این فرصت را داشت تا برای اولین بار در تاریخ، جایزه اسکار بهترین فیلم سال را به خانه ببرد.
– انیمه Howl’s Moving Castle
- سال اکران: 2004
- امتیاز آیامدیبی: 8.2
«قلعه متحرک هاول» برای رویکردهای نوآورانهای که نسبت به داستانگویی داشت و سبک انیمیشی چشم نوازش، مورد تحسین قرار گرفت و خیلی زود به یکی از محبوب ترین انیمیشن های تاریخ تبدیل شد. ماجراها پیرامون یک دختر جوان به نام سوفی اتفاق میافتد که از سوی یک جادوگر بیرحم نفرین شده و به یک پیرزن تبدیل میشود. سوفی برای رهایی از این طلسم، به سراغ جادوگر دیگری به نام هاول میرود که شاید تنها کسی باشد که میتواند به او کمک کند.
قلعه متحرک هاول به مضامین مهمی میپردازد و حتی نسبت به جنگ انتقاد میکند اما در قلب اثر، با یک داستان عاشقانهی متفاوت رو به رو هستیم که هر کسی را میتواند احساسی کند.
– انیمیشن It’s Such A Beautiful Day
- سال اکران: 2012
- امتیاز آیامدیبی: 8.3
«یک روز زیبا» یک انیمیشن تجربی از نوع کمدیِ سیاه است که دان هرتزفلت (Don Hertzfeldt) آن را نوشته و کارگردانی کرده است. این اثر از گرافیک مینیمالی بهره میبرد اما حتی همین جلوههای بصری به ظاهر مبتدیانه هم کافی است تا نوآوریهای آن در بخش روایت داستان، مخاطب را تحت تاثیر دهد. یک روز زیبا را میتوان یک تجربهی احساسی ویژه توصیف کرد، اثری که تلفیقی از طنز تلخ، تعلیق و لحظات غم انگیز ارائه میدهد.
این ساختهی هرتزفلت برای محتواهای فلسفی و پیامهایش از سوی منتقدان مورد تحسین قرار گرفت و مشکلاتی که بیماران روانی با آنها دست و پنجه نرم میکنند را به بهترین شکل ممکن به تصویر میکشد.
– انیمیشن Toy Story 3
- سال اکران: 2010
- امتیاز آیامدیبی: 8.3
«داستان اسباب بازی 3» به همه طرفداران یادآوری کرد که چرا عاشق این مجموعه هستند و چرا قسمتهای قبلی را بارها و بارها تماشا کردهاند. با این حال، باز هم باورکردنی نبود که همان جادوی دو قسمت پیشین، در این نسخه هم قابل لمس باشد. اما داستان اسباب بازی 3 نه تنها جادویی بود، بلکه پیشرفت تکنولوژی به سازندگان اجازه داد تا از نظری بصری هم دنیای آن را ارتقا ببخشند.
این انیمیشن، پایان احساسی و قدرتمندی هم داشت که مسلما از قسمت چهارم بهتر است. داستان اسباب بازی 3، جایزه اسکار بهترین انیمیشن را بدست آورد و همانند بالا، نامزد اسکار بهترین فیلم سال هم شد.
– انیمه Princess Mononoke
- سال اکران: 1997
- امتیاز آیامدیبی: 8.4
«شاهزاده مونونوکه» در سال 1997 در ژاپن اکران شد و در آنجا سر و صدای زیادی برپا کرد. این انیمه برای چندین سال، رکوردهای فروش آن کشور را در اختیار داشت و البته در جهان هم مورد توجه قرار گرفت. هیائو میازاکی در این اثر، همان سبک و سیاق همیشگیاش را به کار گرفته اما به آن المانهای بزرگسالانه اضافه کرده است.
داستان در رابطه با شاهزادهای به نام آشیتاکا (Ashitaka) است که در جنگی میان انسانها و خدایان جنگل گرفتار میشود. شاهزاده مونونوکه از نظر بصری، ساختارشکن است و میازاکی توانسته مبارزه انسان با طبیعت را به شکل قانع کنندهای ترسیم کند.
– انیمیشن WALL-E
- سال اکران: 2008
- امتیاز آیامدیبی: 8.4
پیکسار هرگز شما را ناامید نمیکند و هر بار که فکر میکنید ساختهی بعدی آنها ممکن است ضعیف باشد، آنها باز هم مخاطبان را غافلگیر میکنند. «وال-ای» اما اثر ویژهای است، شاید به این دلیل که دیالوگهای زیادی ندارد و اصولا کم پیش میآید که یک اثر کودکانه، با این ساختار عرضه شود. سازندگان، قصهگوییِ بصری را در مرکز توجه قرار دادهاند تا یک داستان دراماتیک را روایت کنند.
داستان انیمیشن در کرهی زمینی اتفاق میافتد که دیگر انسانها بر روی آن زندگی نمیکنند. «وال-ای» یک ربات کوچک است که بر روی زمین قرار داده شده تا زبالهها را جمعآوری کند اما سرنوشت بزرگتری در انتظار اوست. شاید نقطهی قوت وال-ای این باشد که در کنار پیامهایش، عشق را هم فراموش نمیکند و همین عناصر احساسی است که باعث شده تا بینندگان مجذوب آن شوند.
– انیمیشن Coco
- سال اکران: 2017
- امتیاز آیامدیبی: 8.4
ادامهی قدرتنماییهای پیکسار؛ این انیمیشنِ سال 2017، به یکی دیگر از آثار موفق این استودیو تبدیل شد و یک بار دیگر، به شخصیتهای انسانی میپردازد. «کوکو» در رابطه با پسربچهای است که به سرزمین مردگان قدم میگذارد. او در ادامه دست به گریبان یکی از نوادگانِ موزیسین خود میشود تا بتواند با کمکاش، به دنیای زندگان بازگردد.
کوکو جایزه اسکار بهترین انیمیشن و بهترین ترانهی اورجینال را کسب کرد و کمتر کسی میتواند موسیقی پایانی آن را گوش دهد و اندوهگین نشود.
– انیمه Your Name
- سال اکران: 2016
- امتیاز آیامدیبی: 8.4
«نام تو» آن قدر درخشان بود که برای دیده شدن، نیازی به تبلیغات نداشت و در آن سالها، هرگاه که صحبت از انیمهها میشد، نام این اثر نیز به میان میآمد. این انیمه، به زندگی پسر و دختری میپردازد که در یک شهر کوچک زندگی میکنند و ناگهان، بدنشان با یکدیگر عوض میشود.
ایدهی تعویض بدن را بارها در آثار سینمایی مختلف دیدهایم و چندان خلاقانه به نظر نمیرسد اما نام تو، آن را به شکلی ایده آل پیاده سازی کرده و در واقع از کلیشهها به عنوان یک سکوی پرتاب استفاده نموده است. این انیمه حتی کسانی که به این سبک از انیمیشنها علاقهای ندارند را هم احساسی میکند و جلوههای بصری آن حیرت انگیز است.
– انیمیشن Spider-Man: Into The Spider-Verse
- سال اکران: 2018
- امتیاز آیامدیبی: 8.4
فیلمهای مرد عنکبوتی همواره قابل قبول بودهاند اما فقط یک انیمیشن میتوانست آن را به بهترین شکل ممکن به تصویر بکشد و این اتفاق با «مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی» رخ داد. این انیمیشن، چندین ورژن مختلف از مرد عنکبوتی را هم معرفی کرد که اتفاق هیجان انگیزی است.
به درون دنیای عنکبوتی از نظر داستانی و شخصیتپردازی، حرفهای زیادی برای گفتن دارد اما برگ برندهاش، سبک گرافیکی خاص آن است که گویی از قلب رمانهای مصور آمده است. عرضهی درست این سبک گرافیکی نیز آسان نبود و صدها انیماتور به مدت 4 سال بر روی آن کار کردند، نتیجهی نهایی اما ارزش این همه تلاش و هزینه را داشت.
– انیمه Grave Of The Fireflies
- سال اکران: 1988
- امتیاز آیامدیبی: 8.5
«مدفن کرمهای شبتاب» یک انیمهی کلاسیک است که به تلفات جنگ میپردازد و با قاطعیت میتوان ادعا کرد که از اکثر فیلمهای جنگی تاریخ (یا در واقع آثار ضدجنگ)، تاثیر بیشتری بر روی مخاطب میگذارد. داستان پیرامون پسر نوجوانی است که در ماههای پایانی جنگ جهانی دوم، باید از خواهر کوچکاش مراقبت کند.
مدفن کرمهای شبتاب از سوی منتقد بزرگ و فقید سینما، راجر ایبرت، به عنوان یکی از بهترین فیلمهای تاریخ انتخاب شد و معمولا در فهرستهای بهترین آثار پیرامون جنگ جهانی دوم نیز قرار میگیرد.
– انیمیشن The Lion King
- سال اکران: 1994
- امتیاز آیامدیبی: 8.5
یک اتفاق عادی است که «شیرشاه» را در فهرست بهترین انیمیشنها ببینیم؛ اثری که زیبا است، یک داستان فوقالعاده را به شکلی فوقالعاده روایت میکند و تمام نقاط احساسی مغز شما را فشار میدهد. شیرشاه خیلی زود به یک پدیدهی فرهنگی تبدیل شد و حتی چند رکورد هم برای خود ثبت کرد.
نسخهی بازسازی این انیمیشن که مدتی قبل روی پرده رفت، با تمام پیشرفتهای تکنولوژی، بازهم نتوانست از نظر احساسی به نسخهی سال 1994 نزدیک شود.
همچنین مطالعه کنید:
– انیمه Spirited Away
- سال اکران: 2001
- امتیاز آیامدیبی: 8.6
اگر به سراغ لیستهای بهترین فیلمهای تاریخ رفته باشید، احتمالا نام «شهر اشباح» را فراوان دیدهاید و شنیدهاید. یک اثر استثنائی از هیائو میازاکی که حجت را بر انیمهبازها تمام کرد و به یکی از محبوب ترین انیمیشن های تاریخ تبدیل شد، حتی برای کسانی که علاقهای به انیمهها ندارند. شهر اشباح جایزه اسکار بهترین انیمیشن را بدست آورد و به فروش 383 میلیون دلاری رسید تا برای 19 سال، پرفروشترین انیمهی تاریخ ژاپن باشد.
داستان در مورد دختربچهای است که خانوادهاش به یک محلهی جدید نقل مکان کرده است. او در آنجا، وارد یک دنیای متفاوت از ارواح میشود و یک جادوگر، پدر و مادرش را به خوک تبدیل میکند. حالا چیهیرو (Chihiro) برای نجات دادن والدیناش و بازگشت به دنیای انسانها، باید راهی پیدا کند. شهر اشباح از جمله آثاری است که هر سینمادوستی باید حداقل یک بار آن را تماشا کند، حتی اگر از انیمهها متنفر هستید.
طرفدار کدام یک از آثار فهرست محبوب ترین انیمیشن های تاریخ هستید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.