در این مطلب به معرفی بدترین ماموریت های جی تی ای تریلوژی – GTA Trilogy پرداختهایم که انجام آنها بیشتر از اینکه لذتبخش باشد، آزاردهنده است.
اگر از طرفداران در رابطه با بدترین ماموریت های جی تی ای تریلوژی بپرسید، هرکسی نظر متفاوتی دارد اما ماموریتهایی هم وجود دارند که تقریبا همه در رابطه با افتضاح بودن آنها توافق نظر دارند.
با عرضهی نسخهی بازسازی جی تی ای تریلوژی، بسیاری از بازیدوستان قدیمی و جدید به تجربهی دوبارهی این سه نسخه پرداختهاند و خصوصا اگر از قدیمیها هستید، خاطرات زیادی برای شما زنده خواهد شد که البته بعضی از آنها شاید چندان خوشایند نباشند.
بدترین ماموریت های جی تی ای تریلوژی
این ریمستر جدید اگرچه همچنان مشکلات فراوانی دارد اما بازگشت به آن دنیاهای دوستداشتنی سابق، اتفاق جذابی به حساب میآید. اما شاید فراموش کرده باشید که بعضی از ماموریتها تا چه اندازه آزاردهنده یا سخت بودند. بعضیهایشان فرعی هستند اما بعضی دیگر را حتما باید انجام دهید و راهی برای فرار از آنها وجود ندارد.
10– ماموریت S.A.M – جی تی ای 3
در بازیهای جی تی ای، هر ماموریتی که باید در زمان مشخصی به اتمام برسد، اذیتکننده است و سطح تازهای از استرس را به تجربهی اثر اضافه میکند، آن هم نه از نوع خوب. «اس.ای.ام» یکی از ماموریتهای پایانی جی تی ای 3 به حساب میآید که نه تنها باید در زمان خاصی انجام شود، بلکه دشمنان هم جلیقهی ضدگلوله برتن دارند و باید یک هواپیما را هم با راکت منفجر کنید.
اگر تیرتان خطا برود، همه چیز از ابتدا آغاز خواهد شد. این ماموریت ممکن است شما را تا مرز دیوانگی پیش ببرد، تنها برای اینکه اگر به موقع به هواپیما نرسید، همهی تلاشهایتان هدر رفته است.
9- ماموریت A Drop in the Ocean – جی تی ای 3
قایقسواری در جی تی ای 3 چندان هیجانانگیز نیست و مکانیکهای کنترل کارآمدی ندارد؛ بنابراین انجام ماموریتی پیرامون آن میتواند بازیکنان را به دردسر بیندازد. راک استار اما در یک حرکت شیطانی، شرایط را برای شما سختتر هم میکند: اولا، ماموریت را باید در یک مدت زمان خاص به پایان برسانید.
دوما، پس از جمعآوری بستهها (که هدف اصلی از این ماموریت است)، پنج ستاره دریافت میکنید و تقریبا از سوی همهی نیروهای پلیس شهر تحت تعقیب هستید. قطعا میتوانید حدس بزنید که فرار کردن از دست آنها آسان نیست.
حالا این را هم اضافه کنید که باید به ساحل برسید، سریعا یک ماشین پیدا کرده و از ارتش ماموران پلیس جان سالم بدر ببرید. مرگ در تمامی دقایق این ماموریت، انتظار شما را میکشد.
8- ماموریت Bomb Da Base – جی تی ای 3
برای انجام این ماموریت، دو راه مختلف پیشروی شما است. راه اول: همان راه درست. راه دوم: کمی تقلب!
در این ماموریت، باید از راه دور و با تفنگ تکتیرانداز، دشمنان را از بین ببرید و راه را برای «ایت-بال» (8-Ball) ایمن کنید تا اطراف یک کشتی بزرگ، بمب بکارد.
همانند اکثر شخصیتهای تحت کنترل هوش مصنوعی، ایت-بال علاقهی زیادی به تیر خوردن و کشته شدن دارد و بدیهی است که با مرگ او، شکست بخورید. برای آسانتر شدن شرایط، باید به سراغ راه دومی که گفتیم بروید، یعنی قبل از اینکه ماموریت را آغاز کنید، چیت کُد تانک را بزنید و آن را جلوی ورودی کشتی پارک کنید. سپس به سراغ ماموریت بروید.
از آنجایی که تانک جلوی ایت-بال را گرفته است و به او اجازهی ورود نمیدهد، میتوانید بدون نگرانی، دشمنان را نابود کنید. سپس تانک را حرکت دهید تا این شخصیت بدون خطر مرگ، بمبها را بکارد. اگر هم میخواهید از راه درست ماموریت را تمام کنید، تنها میتوانیم برای شما آرزوی موفقیت داشته باشیم.
7- ماموریت Demolition Man – جی تی ای: وایس سیتی
در این ماموریت کابوسوار، باید یک هواپیمای کوچک آر سی (RC) را کنترل کنید و با آن، در چهار نقطهی یک ساختمانِ در حال ساخت، بمب بکارید. همانند اکثر ماموریتهای بد جی تی ای، اینجا هم برای شما زمان مشخص شده و نباید وقت را تلف کنید.
از همان لحظهی اول میتوانید حدس بزنید که قرار نیست به شما خوش بگذرد، زیرا کنترل این هلیکوپتر بدون سرنشین، به شدت سخت است و هر چه قدر هم حرفهای باشید، باز هم به در و دیوار برخورد میکنید و نمیتوانید مسیر را به راحتی طی کنید.
6- ماموریت Death Row – جی تی ای: وایس سیتی
زمانی که «لنس ونس» را میدزدند، «تامی» قبل از اینکه او کشته شود، باید با عبور از ارتش بزرگی از دشمنان، به او برسد و نجاتش دهد. این ایده شاید روی کاغذ چندان چالشبرانگیز نباشد اما در عمل، مرگبار و جهنمی است.
با اینکه زمان خاصی برای نجات او مشخص نشده است اما بار سلامتی لنس ونس افتضاح است و با سرعت بالایی کم میشود. در نتیجه، مجبور هستید تا سرعت خود را بالاتر ببرید اما عجله کردن مساوی است با مرگ، آن هم در کمتر از چند ثانیه.
جی تی ایهای قدیمی، گیمپلی درخشانی نداشتند و تیراندازی در آنها به خوبی این روزها نبود؛ این ماموریت هم به طور کامل شامل تیراندازی میشود و متاسفانه برخلاف بعضی از ماموریتها، حتما باید آن را به اتمام برسانید.
5- ماموریت The Driver – جی تی ای: وایس سیتی
گاهی در حین انجام ماموریتهای جی تی ای، با اتفاقات چرند تصادفی روبرو میشوید که اصلا به وجود میآیند تا شما را به جنون برسانند، همانند ترافیکهای ناگهانی که باعث میشوند راه بسته شود و نتوانید یک ماموریت را تمام کنید.
در ماموریت «درایور»، تامی باید در یک مسابقهی اتومبیلرانی پیروز شود، آن هم در مقابل رانندهای که به شکل عجیبی سریع است و از هر اشتباهی که انجام میدهید، به نفع خود استفاده میکند.
ترافیک هم به دردسرهای شما اضافه میشود و البته پلیسهایی که در تعقیب شما هستند و ناگهان با یک ضربه به ماشینتان، آن را از مسیر اصلی خارج میکنند. باید خوششانس باشید که بتوانید این ماموریت را در همان بار اول یا دوم به اتمام برسانید.
4- ماموریت Robbing Uncle Sam – جی تی ای: سن آندریاس
معمولا از جی تی ای چه میخواهیم؟ هرجومرج، هیجان و انفجار. معمولا از جی تی ای چه نمیخواهیم؟ اینکه به یک شبیهساز لیفتراک تبدیل شود! متاسفانه، این همان چیزی است که در بخشی از ماموریت سرقت از عمو سم، گریبانگیر شما میشود.
«سیجی» باید به «رایدر» کمک کند تا تعدادی از جعبههای انبارگاه گارد ملی را به سرقت ببرد. هدایت لیفتراک دغدغهی بزرگی برای شما خواهد بود و همزمان باید با دشمنان هم مبارزه کنید.
سرقت از عمو سم، به اعتقاد بسیاری، سختترین ماموریت بازی سن آندریاس است و چندان هم مخاطبان را سرگرم نمیکند.
3- ماموریت Learning to Fly – جی تی ای: سن آندریاس
قبل از اینکه سیجی بتواند برای «مایک تورنو» کار کند، باید هدایت هواپیماها و هلیکوپترها را یاد بگیرد. همانند زندگی واقعی، این بدین معناست که باید یک سری چالش و مرحلهی آموزشی را پشت سر بگذارید.
بعضی از این چالشها آسان هستند، همانند بلند شدن یا نشاندن هواپیما اما بعضی از آنها را احتمالا هرگز فراموش نخواهید کرد، همانند بعضی از مانورهایی که باید بدهید یا از بین بردن تعدادی هدف با شلیک اسلحههای روی هواپیما.
مکانیکهای هدایت هوایپما در بازی سن آندریاس چندان دقیق نیستند تا این ماموریتها حتی برای بازیکنان حرفهای هم طاقتفرسا باشد. بازیکنان زیادی بودند که بازی را تنها به خاطر این ماموریت رها کردند یا حتی دستهی بازی خود را شکستند.
2- ماموریت Supply Lines – جی تی ای: سن آندریاس
یک ماموریت ناخوشایند دیگر از سن آندریاس و شاید از کل مجموعهی جی تی ای. این ماموریت از ابتدا تا انتها شما را رنج میدهد. بنزین کمی دارید، اتفاقات تصادفی مزخرف رخ میدهد، هدایت هواپیمای بدون سرنشین بازی بدتر از همیشه است و فیزیک هم تطابقی با واقعیت ندارد.
شما باید یک هواپیما را در اطراف شهر هدایت کرده و تعداد ون را از بین ببرید. این ایده آنقدرها هم بد به نظر نمیرسد اما اگر این مرحله را تجربه کردهاید، احتمالا به خوبی میدانید در عمل، چه قدر ظالمانه است.
این ماموریت آنقدر بد بود که راک استار در نسخههای پورت بعدی بازی، آن را بهبود بخشید و کمی تغییر داد. انجام این ماموریت در نسخهی اصلی بازی بر روی پلی استیشن 2، گاهی غیرممکن به نظر میرسید زیرا بنزین تمام میکردید، حتی زمانی که هواپیما را حرکت نمیدادید.
نسخههای بعدی کمی مهربانتر بودند اما نه به آن اندازهای که طرفداران انتظار داشتند. خوشبختانه بدون انجام این ماموریت هم میتوانید بازی را به پایان ببرید.
1- ماموریت Wrong Side of the Tracks – جی تی ای: سن آندریاس
و این ماموریت لعنتی! حتی اگر سن آندریاس را بازی نکردهاید، احتمالا از این ماموریت شنیدهاید؛ ماموریتی که در سالهای اخیر به یک میم خندهدار تبدیل شده است اما اجازه ندهید اینترنت حواستان را پرت کند. یک فاجعهی کامل در انتظار شما است و هیچ چیز نمیتواند این حقیقت را تغییر دهد.
در این مرحله، باید یک قطار را با موتور دنبال کنید، «بیگ اسموک» هم پشت شما نشسته و وظیفهاش این است که به دشمنان روی قطار شلیک کند. او باید قبل از اینکه فرار کنند، آنها را به قتل برساند و شما نقش رانندهی او را برعهده دارید. اولین مشکل این است که بیگ اسموک در زمینهی تیراندازی هیچ استعدادی ندارد و تقریبا اکثر تیرهایش را به هدف نمیزند؛ اگر هم کسی را کشت، باید آن را به پای خوششانسی خود بگذارید.
در این مسیر، ممکن است اتفاقات عجیبی هم رخ دهند و اگر هوشیار نباشید، به راحتی تصادف میکنید، قطار را از دست میدهید و باید همه چیز را از نقطهی صفر آغاز کنید.
اما میدانید چه چیزی باعث میشود تا تصمیم بگیرید کنسول، تلویزیون یا مانیتور خود را از پنجره به بیرون پرتاب کنید؟ احتمالا جملهی مشهور بیگ اسموک که میگوید: «سیجی، تنها کاری که باید انجام میدادیم این بود که قطار لعنتی را دنبال کنیم!».
او طوری رفتار میکند که گویی در حال انجام آسانترین کار دنیا بودیم و حالا در آن شکست خوردهایم. بسیاری از ما، ساعات زیادی از دوران نوجوانی یا کودکی خود را صرف این ماموریت کردهایم و عبور از آن را یک موفقیت بزرگ میدانستیم.
بدترین ماموریت های جی تی ای تریلوژی از نظر شما کدامها هستند؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.