همانطور که انتظار میرود، فیلم رستاخیزهای ماتریکس پُر از نکات مختلف است. در ادامه با 5 نکته جالب در فیلم ماتریکس 4 همراه گجت نیوز باشید.
پس از مدتها انتظار طرفداران برای قسمت جدید فرانچایز ماتریکس، بالاخره فیلم رستاخیزهای ماتریکس (The Matrix Resurrections) اکران شده و میتوان ساعتها پای بحث درباره آن نشست. همانطور که از این فرانچایز و همچنین لانا واچوفسکی انتظار میرود، ماتریکس جدید دارای لایههای متعددی است و همچنین نکاتی را در خود دارد که احتمالاً با تماشای آن برای اولین بار متوجهاش نشده باشید.
برخی از این نکات را هرچند به وضوح مشاهده کردهاید، ولی به مفهوم پنهان در آنها پی نبردهاید. برخی دیگر، اشاراتی به قسمتهای قبلی سری هستند اما ظریفتر از آن چیزی هستند که متوجهشان شده باشید. بعضی از آنها هم به احتمال بسیار زیاد حتی ندیدهاید؛ چون در یک چشم به هم زدن خلاصه میشوند. در ادامه به 5 نکته ظریف و جالب توجه در رستاخیزهای ماتریکس میپردازیم.
نکات جالب فیلم رستاخیزهای ماتریکس
نودلهای خوشمزه
طی بخش مونتاژ زندگی روزمره توماس اندرسون یا همان نئو، بارها نشان داده میشود که وی در حال خوردن نودل در یک رستوران است. با نگاهی سطحی، میتوان احتمال داد که این نمادی از زندگی دایرهوار او است اما ماجرا به همینجا ختم نمیشود. در واقع این با قسمتی از اولین فیلم ماتریکس ارتباط دارد و سرنخ دیگری از بازگشت نئو به ماتریکس است.
در اولین فیلم ماتریکس، نئو پس از اینکه برای اولین بار به ماتریکس برگردانده میشود، به همراه مورفیوس و ترینیتی از یک خیابان آشنا میگذرد و در قسمتی، وی از پنجره خودرو به بیرون اشاره میکند و میگوید «قبلاً اینجا غذا میخوردم. نودلهایشان خیلی خوب است». سپس فکرش مشغول این میشود که چطور خاطرههایش واقعیت ندارند. حال پس از گذشت 22 سال، نئو دوباره به شبیهسازی برگشته است و با خوردن نودل ما را به یاد این موضوع میاندازد.
نئوی موسفیدی که احتمالاً اوایل فیلم متوجهاش نشدهاید
باگز و مورفیوس پس از ملاقات با نئو، به او میگویند آنطور که او خود را میبیند، با طوری که مردم او را میبینند تفاوت دارد. آنها نئو را جلوی یک آینه قرار میدهند و به او نشان میدهند که بهخاطر یک سری حقههای تکنولوژی، اکثر افراد او را به شکل یک پیر مرد با مو و ریش سفید میبینند. همچنین باگز پیشتر در قسمتی از فیلم رستاخیزهای ماتریکس، مردی را به یاد میآورد که از لحاظ ظاهری هیچ شباهتی به نئو نداشته ولی قطعاً خود نئو بوده است.
با این حال، اگر کمی ریزبین بوده باشید، باید زودتر از اینها نئوی موسفید را دیده باشید. اگر به صحنههایی که توماس اندرسون در دستشویی است، خصوصاً وقتی به آینه نگاه نمیکند دقت کنید، تصویر همان پیرمرد موسفید را میبینید. به احتمال زیاد این نکته از دستتان در رفته است مگر اینکه خیلی تیزبین بوده باشید یا برای چندمین بار فیلم را مشاهده کرده باشید.
بخشی از داستان که پیشتر در بازی ماتریکس لو رفته بود
یکی از بزرگترین موضوعاتی که فیلم رستاخیزهای ماتریکس برای مخاطب آشکار میکند، این است که ماشینها هرگز جسد نئو را پس از فداکاریاش برنگرداندند، اما افرادی که پیشتر بازی The Matrix Online محصول سال 2005 را تجربه کرده باشند، احتمالاً از این قسمت داستان متعجب نخواهند شد.
زمانی که واچوفسکیها قصد ساخت قسمت چهارم ماتریکس را نداشتند، این بازی MMO بهعنوان نوعی دنباله بر سهگانه اصلی ماتریکس عرضه شد. به گفته واچوفسکیها طی مصاحبهای با IGN در سال 2005، علت انتخاب ژانر MMO برای بازی ماتریکس این بود که میخواستند درست مثل فیلمهای این فرانچایز، مخاطب نقش فعالی داشته باشد و فقط یک بیننده منفعل نباشد.
مردم درباره این فیلم فکر کردند و برای آن وقت گذاشتند و دست آخر ما این سهگانه را برای آنها ساختهایم. حالا به نظر ما کاملاً منطقی است که ادامه داستان به آنها برسد.
البته شاید با خود فکر کنید که بازی The Matrix Online رسماً بخشی از فیلمهای ماتریکس محسوب میشود ولی «بن چمبرلین» (Ben Chamberlain)، آخرین توسعهدهندهای که بهصورت تماموقت مشغول کار روی بازی The Matrix Online بوده، سال 2021 در گفتوگو با یوروگیمر اظهار داشته است که به دنبال این نبودند که این بازی را بهعنوان دنبالهای بر داستان ماتریکس ارائه بدهند.
با این وجود، فیلم رستاخیزهای ماتریکس بخشی از داستان بازی The Matrix Online را قرض گرفته است که نشان میدهد ماشینها جسد نئو را تحویل ندادند و برخی که از جسدش سود میبرند، خواهان آن هستند.
گربه سیاه و پرندهها؛ یعنی یک جای کار میلنگد
در اولین فیلم ماتریکس توضیح داده میشود که دژاوو در دنیای ماتریکس چه معنایی دارد. در این فیلم، پس از اینکه صحنه عبور یک گربه سیاه برای نئو تکرار میشود و او در این باره میپرسد، به او گفته میشود که دژاوو نشانه وجود یک گلیچ در دنیای ماتریکس است و از وجود یک خطا خبر میدهد. مخاطب هم همواره در فیلم رستاخیزهای ماتریکس دچار دژاوو میشود که جزوی از ذات این فیلم است. این فیلم چه در متن و چه در فرامتن به دنبال ساخت یک ماتریکس دیگر است.
یک اشاره آشکار به گربه سیاه در فیلم رستاخیزهای ماتریکس گنجانده شده است؛ گربه سیاه شخصیت تحلیلگر (The Analyst) با نام دژاوو که توماس اندرسون از آن خوشش نمیآید. با این حال، نکته دیگری در رابطه با دژاوو در رستاخیزهای ماتریکس نهفته است که احتمالاً متوجه آن نشدهاید. طی بخش مونتاژ زندگی روزمره توماس اندرسون، وی نوشیدنی به دست از پنجره به آسمان نگاه میکند و پرندههایی را میبیند که با حرکتی موجمانند پرواز میکنند.
نکته اینجا است که اگر کمی دقت بیشتری به خرج بدهید، کمی جلوتر این صحنه دوباره در همان مکان و پشت همان پنجره دقیقاً تکرار میشود و این نشانهای از وجود گلیچ است. ضمن اینکه به هیچ وجه نمیتوان پیدا شدن سر و کله این پرندهها همزمان با باگز و مورفیوس را تصادفی دانست.
عینک آبی
شاید واضحترین نکته فیلم رستاخیزهای ماتریکس این باشد که شخصیت تحلیلگر با تجویز قرصهای آبی، نئو را در قالب تام اندرسون نگه میدارد و او را کنترل میکند. گربه سیاه او هم سرنخی است از اینکه یک جای کار میلنگد. همچنین یک نکته دیگر درمورد او وجود دارد که به شدت آشکار است ولی شاید خیلیها از آن به راحتی بگذرند و آن هم عینک آبی او است.
پس از گذشت بخش عمدهای از فیلم رستاخیزهای ماتریکس تازه پی میبریم به اینکه شخصیت تحلیلگر، ذهن پشت ماتریکس جدید است. بعد از آن، وی عینک خود را تا عمده زمان باقیمانده از فیلم بر میدارد. در واقع عینک آبی حکم قرص آبی او را دارد و وی از طریق این عینک، دنیای ساختگی خود را مشاهده میکند. زمانی که نیاز است روی خشن و واقعی خودش را نشان بدهد، عینکش را بر میدارد. در انتهای فیلم، یک بار دیگر او را با عینک آبیاش میبینیم، بعد از اینکه نئو و ترینیتی درحالی که او با کمال آرامش در اتاق خود نشسته، به اتاقش هجوم میبرند و به او میگویند که ماتریکس را در دست گرفتهاند.