بر اساس یافته های جدید، مغز انسانها برای بیدار ماندن در شب طراحی نشده و خواب ناکافی و بیدار ماندن در شب، ریتم طبیعی بدن را برهم میزند.
در نیمههای شب، جهان گاهی اوقات میتواند مانند یک مکان مطلقا تیره به نظر برسد. در پوشش تاریکی، در صورت بیدار ماندن و نخوابیدن، افکار منفی راهی ذهن شما شده و همانطور که بیدار دراز میکشید و به سقف خیره میشوید، ممکن است هوس لذتهایی مانند سیگار یا یک وعده غذایی پر از کربوهیدرات کنید. شواهد فراوان نشان میدهند که اگر مغز انسان در شب بیدار باشد، عملکرد متفاوتی خواهد داشت.
از نیمه شب گذشته، احساسات منفی بیشتر از احساسات مثبت توجه ما را به خود جلب میکنند، ایدههای خطرناک جذابیت بیشتری پیدا کرده و بازدارندگیها از بین میروند. برخی از محققان معتقدند که ریتم شبانه روزی انسان به شدت در این تغییرات حیاتی در عملکرد نقش دارد. محققان در مقالهای جدید، به طور خلاصه شواهد مربوط به نحوه عملکرد متفاوت سیستمهای مغز در صورت بیدار ماندن پس از تاریکی را مورد بررسی قرار دادهاند. فرضیه آنها که «ذهن پس از نیمه شب» نام دارد، نشان میدهد که بدن انسان و ذهن انسان از یک چرخه طبیعی 24 ساعته فعالیت پیروی میکنند که بر احساسات و رفتار ما تأثیر میگذارد.
بهطور کلی، عواملی مانند بیبرنامگی، مصرف الکل، قهوه و نوشیدنیهای انرژیزا، همچنین زنگ ساعت و نور خورشید، میتوانند ساعت خواب انسان را به هم بریزند. افرادی که از خواب محروم میمانند، گاهی دچار افسردگی میشوند.مغز انسان بدون استراحت عملکرد متفاوتی خواهد داشت، بنابراین افرادی که دچار بیخوابی هستند هوشیاری خود را از دست داده و دچار توهم میشوند. حالت چهره شخص بیخواب، کشیده و بی حرکت میشود، ابروها چین میخورد، شخص با زحمت زیاد چشمانش را باز نگاه میدارد و دچار هذیان میشود. محرومیت از خواب همچنین میتواند به پرخاشگری، بیمناکی، یا افسردگی منجر شود.
به طور خلاصه، در ساعاتی خاص، مغز بشر تمایل دارد که به روشهای غیرمعمول مباحث مختلف را احساس کرده و به خواستههایش عمل کند. به عنوان مثال، در طول روز، سطوح مولکولی و فعالیت مغز با بیداری تنظیم میشود. اما در شب رفتار معمول ما خوابیدن است. این موضوع از نقطه نظر تکاملی نیز کاملا منطقی است. انسانها از قدیم الایام ترجیح میدادند روز خود را با جمعآوری آذوقه و شکار در روشنایی سپری کنند و در شب به استراحت و خوابیدن بپردازند.
زمانی انسانها در معرض خطر بیشتری بودند و هر لحظه امکان داشت توسط حیوانات دریده و وحشی شکار شوند. به گفته محققان، انسانهای اولیه برای مقابله با این خطر تکامل یافتند و مغز آنها میتوانست در شب به محرکهای منفی و خطرساز عکسالعمل قابل توجهی نشان دهد.
این ویژگی زمانی به ما کمک میکرد از تهدیدهای نامرئی نیز آگاه شویم. ولی این تمرکز بیش از حد مغز بر روی رویدادهای منفی، همچنین میتواند سیستم بدن را تغییر داده و فرد را مستعد رفتارهای مخاطرهآمیز کند. حال فرض کنید یک انسان که مغزش در زمان تاریکی و شب این ویژگی را پیدا میکند، تمایل به بیدار ماندن داشته باشد و یا دچار مشکل و اختلالات خواب شده باشد! در این حالت هوشیاری فقط مشکل سازتر میشود.
الیزابت کلرمن، متخصص مغز و اعصاب از دانشگاه هاروارد میگوید: «میلیونها نفر در نیمه شب بیدار هستند و شواهد نشان میدهد مغز آنها به خوبی در طول روز کار نمیکند. درخواست من این است که تحقیقات بیشتری در مورد این موضوع صورت گیرد؛ زیرا سلامت و ایمنی آنها و همچنین افراد اطراف آنها میتواند تحت تأثیر قرار گیرد.»
خطرات ناشی از بیدار ماندن در شب
برخی افراد، به نیاز بدن به خواب و استراحت کاملا بیتوجه هستند و تا دیر وقت بیدار میمانند، برخی نیز به دلیل بیماری یا مشکلات عصبی و روحی نمیتوانند خواب راحتی داشته باشند.
عوارض ناشی از شب بیداری بسیار جدی و قابل تأمل هستند. بنابراین اگر به هر دلیلی دچار اختلالات خواب شبانه هستید یا لازم است شبها بیدار بمانید، ممکن است به برخی بیماریهای جدی از جمله دیابت، حملات قلبی و مغزی مبتلا بشوید. البته این مشکلات تنها یک جلوه از عوارض جانبی بیخوابی شبانه هستند.
محققان در انجام تحقیقات خود برای نشان دادن سایر عوارض بیدار ماندن های شبانه، از دو مثال زیر استفاده میکنند. اولین مثال مربوط به یک مصرف کننده هروئین است که با موفقیت خواستههای خود را در طول روز مدیریت میکند، اما در شب با بیدار ماندن و اختلالات خواب تسلیم آنها میشود. دومی مربوط به یک دانشجو است که با بیخوابی دست و پنجه نرم میکند و با شروع شب احساس ناامیدی، تنهایی و سایر احساسات منفی به مغز او هجوم میآوردند. هر دو سناریو در نهایت میتوانند کشنده باشند.
خودکشی و خودآزاری در شب نیز بسیار رایج است. در واقع، تحقیقات جدید نشان میدهند افراد سه برابر بیشتر از هر زمان دیگر از روز در معرض خطر خودکشی بین نیمه شب تا ساعت 6 صبح هستند. مطالعهای در سال 2020 به این نتیجه رسید که بیدار ماندن شبانه یکی از عوامل افزایش خطر خودکشی است. دلیل این موضوع را میتوان از طریق ناهماهنگی ریتمهای شبانهروزی در صورت بیدار ماندن در شب توضیح داد.
خودکشی که قبلاً حتی قابل تصور نبود، اکنون امری رایج شده است و افراد از آن بهعنوان راهی برای فرار از تنهایی و درد استفاده میکنند. طبق نظریه مغز پس از نیمه شب (Mind After Midnight)، فردی که قصد خودکشی دارد قبل از اینکه به اتفاقات پس از آن فکر کند، ابزاری را به دست آورده و آماده است در زمانی که هیچکس بیدار نیست به خودکشی اقدام کند.
مواد مخدر غیرقانونی و خطرناک نیز بیشتر در شب توسط افراد مصرف میشوند. در سال 2020، تحقیقات در یک مرکز نظارتشده مصرف مواد مخدر در برزیل نشان داد که خطر مصرف بیش از حد مواد افیونی در شب 4.7 برابر بیشتر است.
دههها تحقیقات دانشمندان روی مغز نشان میدهد که فعالیت مغز انسان در هنگام خواب بیشتر از حالت بیداری است. در حقیقت، مغز در زمان خوابیدن با شدت بیشتری در حال کار کردن است و تلاش میکند اطلاعاتی را که انسان بهتازگی به ذهن سپرده را به درستی در خود حفظ کند. بنابراین، خواب عمیق و باکیفیت شبانه برای حافظه انسان بسیار حیاتی است و بیدار ماندن در شب علاوهبر خطراتی که در بالا ذکر شد، میتواند به افت 40 درصدی میزان یادگیری شما نیز منجر شود.
محققانی مانند کلرمن و همکارانش بر این عقیدهاند که ما باید عوامل مختل کننده خواب شبانه را بیشتر بررسی کنیم تا مطمئن شویم میتوانیم از کسانی که بیشتر در معرض خطرات ناشی از بیدار ماندن و بیخوابی شبانه هستند محافظت کنیم.
محققان میگویند مشکل اصلی اینجاست که تا به امروز هیچ مطالعه علمی و دقیقی در مورد نحوه صحیح جلوگیری از محرومیت خواب و بیدار ماندن شبانه انجام نشده است. به این ترتیب، ما واقعاً نمیدانیم که چگونه میتوان با این مشکل کنار آمد. افرادی مانند خلبانها یا پزشکان، با ساعت خواب غیر معمول خود و بیدار ماندن های شبانه کنار میآیند. اما راه حلهایی که تاکنون به سایر افراد برای کنار آمدن با اختلالات خواب شبانه پیشنهاد شده است، هیچیک موثر نبودهاند.
در حال حاضر، ما اطلاعات بسیار محدودی در مورد نحوه عملکرد مغز و ذهن انسان در زمان خواب و بیداری داریم. بنابراین با تمام نکاتی که گفته شد، باز هم کسی دقیق نمیداند عدم خوابیدن و بیدار ماندن در شب میتواند چه تاثیرات خطرناک و مرگباری بر روی مغز انسان پس از نیمه شب بگذارد.