سریال جدید ارباب حلقه ها پر از نامها و اصطلاحات جدید است که میتواند طرفداران را گیج کند. در این مطلب به معرفی این نامها و اصطلاحات میپردازیم.
افرادی که اطلاعات زیادی در مورد آثار «جی آر آر تالکین» دارند، اغلب به عنوان محقق -و نه فقط طرفدار معمولی- شناخته میشوند و دلیل خوبی پشت این ماجرا وجود دارد. تماشای ارباب حلقه ها و هابیت مانند دیدن نوک یک کوه یخ عظیم است. به همین دلیل بسیاری از افرادی که از فیلمها لذت میبرند، در مورد آنچه در تریلرهای سریال The Rings of Power میبینند، کمی سردرگم شدهاند.
اما نگران نباشید! برای درک سریال جدید ارباب حلقه ها که از تاریخ 11 شهریور (2 سپتامبر) روی آمازون پرایم در دسترس علاقهمندان قرار میگیرد، نیازی به خواندن کتابهای قطور یا تماشای مستندهای 20 ساعتی از آثار تالکین نیست. با رجوع به هر آنچه از تماشای سه گانه ارباب حلقهها به یاد دارید و این مقالهی راهنما، شما هم آماده خواهید شد تا از این سریال لذت ببرید؛ بدون اینکه از شنیدن کلمات و اصطلاحاتی که قبلا در فیلمها استفاده نشده بود، احساس سردرگمی کنید.
عصر دوم
داستان سریال جدید، سالها قبل از وقایع سهگانه ارباب حلقهها و هابیت اتفاق میافتد، اما برخلاف پیش درآمدهای دیگر، صحبت از 10 سال پیش نیست. حلقههای قدرت هزاران سال قبل از وقایع هابیت اتفاق میافتد. در دورهای که به آن عصر دوم میگویند. در دنیای تالکین، بازههای مختلف زمانی توسط رویدادهای بزرگ از هم جدا میشوند. برای مثال، صحنه پایانی فیلم سوم (بازگشت پادشاه) که در آن همه سوار بر قایق از ساحل دور میشوند، پایان دوره سوم را نشان میدهد.
یکی از چیزهای جالب در مورد حلقههای قدرت که داستانی را در دوران دوم روایت میکند، این است که شخصیتهایی را که قبلا فقط از طریق افسانه و فلشبک میشناختیم یا برخی کاراکترهای قدیمی را در دوران جوانی ملاقات خواهیم کرد. الفها زندگی بسیار طولانی دارند مگر اینکه به قتل برسند. بنابراین در این سریال با شخصیتهای نام آشنایی مانند گالادریل و الروند و ایسیلدور روبهرو میشویم. البته نسخههای بسیار جوانتری از آنها که قبلا ندیدهایم را مشاهده خواهیم کرد.
هار فوتها (پا پشمیها)
شاید در طول تریلرهای سریال ارباب حلقه ها متوجه شده باشید که هیچ هابیتی به چشم نمیخورد؛ حداقل نه آنطور که در فیلمها به یاد داریم. دلیل بسیار خوبی برای این موضوع وجود دارد: هابیتها هنوز در این دوره وجود ندارند! در جایی که الفها، دورفها و حتی مردان عصر دوم، عمر طولانی دارند و کارهای بزرگی انجام میدهند، اجداد هابیتها عمر بسیار کمتری، مانند یک انسان معمولی در دنیای واقعی دارند. این بدان معناست که تکامل آنها بسیار سریعتر از سایر نژادهای سرزمین میانه اتفاق میافتد و آنچه در حلقههای قدرت خواهیم دید، یکی از اجداد هابیتهای عصر سوم است که در این زمان به نام «هار فوت» شناخته میشوند.
استورها و فالوهیدها که نژادهای خویشاوند هستند، در نهایت با هارفوت ها ترکیب میشوند تا به هابیت تبدیل شوند. هارفوتهایی که در حلقههای قدرت خواهیم دید، خانه به دوشهای عشایری هستند. آنها خارج از زمین زندگی میکنند و ظاهری خاکیتر و رفتار و پوشش طبیعیتری دارند. تعدادی از این هارفوت ها با پاهای مودار و قدِ کوتاه در تریلرها دیده شدهاند. برخلاف هابیتهای عصر سوم، تالکین بسیاری از هارفوتها را با پوستی تیرهتر توصیف میکند که به طور متوسط از هابیتهایی مثل فرودو کوچکتر هستند.
انتظار میرود که هارفوتها در این مجموعه، نقشی محوری داشته باشد. حتی اگر به اندازه هابیتهای سهگانه اصلی به آنها پرداخته نشود.
الفهای سیلوِن
یکی از جالبترین زرههای مشاهده شده در تریلرهای سریال ارباب حلقه ها متعلق به شخصیت آروندیر است که در هیچ یک از آثار جی آر آر تالکین نامی از او برده نشده است. آروندیر به عنوان یک شخصیت جدید و از روی نیاز داستانی خلق شده است. در آثار تالکین چندین بار به نژاد آروندیر اشاره شده، اما برخلاف بسیاری از نژادهای دیگر سرزمین میانه، مورد توجه قرار نگرفته است.
آروندیر یک الف سیلوان است و به گفته تالکین این الفها از بقیه جدا شده و در جهانهای متعدد پراکنده شدهاند. گروهی که به سرزمین میانه راه یافتهاند، ارتباط عمیقی با طبیعت دارند. به همین دلیل است که آروندیر دارای زرهی چوبی است که روح درخت یا مرد سبز روی آن حک شده است. آنچه از الفهای سیلوان در عصر دوم باقی مانده، شامل بخشی از لورین میشود؛ منطقهای از سرزمین میانه که در عصر سوم توسط گالادریل مدیریت میشد.
جدا از ظاهر بسیار جذاب، آروندیر و سایر الفهای سیلوان به شدت منحصربهفرد هستند و از الفهای این زمان متمایز خواهند بود.
سرزمین والینور
الفهایی که در تمام آثار تالکین دیدهایم در سرزمین میانه زندگی میکنند، اما در اصل اهل سرزمین میانه نیستند! الفها همانطور که شاید بدانید از مکانی به نام والینور به سرزمین میانه مهاجرت کردند. سرزمینی عظیم با شهرهای متعدد و ساختاری متفاوت از بُعد زمان و مکان. نحوه زندگی الفها و دیگر موجودات والینور با روش زندگی در سرزمین میانه بسیار متفاوت است.
الفها والینور را ترک کردند و به سرزمین میانه آمدند، زیرا چاره ای جز این نداشتند: دو درختی که اجازهی زندگی در والینور را میدادند، توسط عنکبوتی غول پیکر به نام اونگولیانت و موجودی دیگر به نام مِلکور نابود شدند. اونگولیانت بعدها عنکبوت غول پیکر شِلوب را به دنیا آورد که نزدیک بود بیلبو و فرودو بگینز را بخورد. ملکور قدرت تاریکی خود را به شاگردش، آناتار میسپارد. آناتار با آمدن به سرزمین میانه، نام خود را به سائورون تغییر داد.
سرزمین هِلکاراکسه
در اولین تریلر سریال ارباب حلقه ها شخصیت گالادریل را میبینیم که در حال افتادن از یک دیوار یخی عظیم است، اما در نهایت به کمک خنجر زیبا و کوچکش نجات پیدا میکند. این دیوار عظیم یخی، یکی از موانع در سفر دشوار الفها از والینور به سرزمین میانه است. الفها مجبور شدند برای رسیدن به مقصد از هلکاراکسه عبور کنند. این سرزمین بایر با لایههای یخی متزلزل، الفهای زیادی را که در تلاش برای فرار از خانهی ویرانش شدهشان بودند، از پا در آورد. تلفات عبور از این سرزمین مرگبار، احتمالا موضوعی برجسته در طول سریال خواهد بود.
پادشاهی نومِنور
ما شهر سفید «گاندور» و سرزمینهای دوردست اربابان اسبها به نام «روهان» را در طول سهگانه دیدهایم، اما پادشاهی دیگری به نام «نومنور» وجود داشت که اجداد آراگورن از آنجا آمده بودند. این جزیرهی عظیم ستارهای شکل، خانهی مردانی بود که عمر بسیار طولانیتری نسبت به همعصران خود داشتند و میتوانستند روابط پایداری با الفها و کوتولهها ایجاد کنند. مانند آراگورن، بسیاری از مردم این جزیره، جنگجویان با استعداد و رهبرانی بزرگ بودند.
از آنجایی که نومنور، بزرگترین پادشاهی در عصر دوم است، به احتمال زیاد بخش قابل توجهی از سریال ارباب حلقه ها در این سرزمین جریان خواهد داشت.
کهازاد – دوم
بیشتر طرفداران، پادشاهی دورفها را تنها به عنوان مقبرهای متروک و سکونتگاه بالروگی عصبانی میشناسند که در نبرد با گندالف شکست خورد. در سهگانه ارباب حلقه ها، این شهر زیرزمینی عظیم را با نام موریا میشناختیم، اما در عصر دوم به آن شهر «کهزاد دوم» هم میگفتند.
برخلاف جمعیت پراکنده و تقریبا منقرضشده دورفها در فیلمهای هابیت و ارباب حلقهها، کوتولهها در جریان سریال ارباب حلقه ها در دوران اوج خود قرار دارند. این داستان مربوط به قبل از کشف سنگ آرکناستون، حمله اسماگ و بیدار شدن بالروگ در موریا است (همه اینها در عصر سوم اتفاق می افتد.). در عوض میتوانیم شاهد حضور پادشاه دورین و فرزندانش در راس قدرت باشیم و بالاخره قدرت افسانهای دورفها در ساخت و ساز را به چشم ببینیم.
و احتمالا بالاخره به چشم خواهیم دید که چه چیزی این نژاد مغرور را به عقب نشینی کامل در کوهها سوق داده است. همان داستانی که گندالف از روی نوشتههای پایانیِ یکی از دورفها مطالعه کرد.
جواهرات سیلماریل
یک اشتباه رایج در مورد سریال ارباب حلقه ها وجود دارد و عدهای فکر میکنند که این سریال، بر اساس داستانهایی از رمان «سیلماریلیون» ساخته شده است. از آنجایی که آمازون نتوانست حق استفاده از سیلماریلیون را بدست بیاورد، منبع اصلی سریال را ضمیمهها و پانوشتهای رمان ارباب حلقه ها قرار داد. لازم به ذکر است که این صفحات، حاوی تعداد زیادی جدول زمانی هستند که در سیلماریلیون به طور مفصل شرح داده شدهاند. از جمله سه جواهر به نام سیلماریل. این جواهرات، سنگهای جادویی قدرتمندی هستند که از قدرت درونی دو درختی ایجاد شدهاند که والینور را زنده نگه میداشت. به جای استفاده از این سنگها برای ترمیم درختان نابود شده، مِلکور آنها را دزدید و در تاج خود جاسازی کرد تا او را قدرتمندتر کنند.
هنگامی که ملکور در دوران اول شکست خورد، سیلماریلها به حال خود رها شدند و الفها به سرزمین میانه سفر کردند؛ زیرا آنها بیش از حد قدرتمند بودند و میتوانستند افراد درستکار را غرق قدرت و پلیدی کنند. میتوان روی خنجر زینتی گالادریل، نمادی از سه جواهر سیلماریل را مشاهده کرد. گنجینهای که میتواند قبل از تبدیل آناتار به سائورون و ساخت حلقههای قدرت از اهمیت ویژهای برخوردار باشد.
بدیهی است که ساخت حلقههای قدرت، تمرکز اصلی این سریال خواهد بود. اما احتمالا این سه سنگ قدرتمند هم که قبل از حلقهها وجود داشتهاند، به نقش آفرینی پررنگی خواهند پرداخت.
به نظر شما سریال ارباب حلقه ها میتواند موفقیت سهگانه اصلی را تکرار کند؟