مارول چندین سال عملکرد درخشانی داشت و در کنار تسخیر قلب طرفدارانش، در باکس آفیس هم پادشاهی میکرد. با وجود گذشته درخشان مارول، فاز چهارم MCU اصلا اوضاع خوبی ندارد و بسیاری از آینده مارول ناامید شدهاند.
شاید در سالهای پیش که دی سی در حال دست و پا زدن در منجلاب بیبرنامگی، عدم هماهنگی میان کارگردانان و مدیران، تلاش مذبوحانه برای کپی کردن از مارول و … بود، بسیاری از دی سی فنهای افراطی آرزوی افول مارول را داشتند اما حالا حتی افراطیترین دی سی فن جهان هم احتمالا از حال خراب رقیب دیرینهاش مارول راضی نباشد!
فاز سوم MCU | فاز ۱۳.۵ میلیارد دلاری!
فاز سوم MCU هر چند بینقص نبود اما حداقل تمام فیلمهایش ارزش یک بار دیدن را داشتند. این فاز با فیلم جنگ داخلی آغاز شد که استیو راجرز میهنپرست را در برابر تونی استارک قرار داد. در فاز سوم مارول، همه چیز طوفانی آغاز شد و با انتشار فیلم دکتر استرنج، بعدی جدید از جهان مارول رونمایی شد.
Guardians of the Galaxy Vol. 2 هم فیلم قابل احترامی بود و همچنان دیدن تیم استارلرد در میان کهکشانها، حسی ناب به بیننده میداد. پس از این فیلم هم با اکران اسپایدرمن: هوم کامینگ، پس از سالها توانستیم یک فیلم باکیفیت از مارول ببینیم.
در کنار دکتر استرنج، بلک پنتر هم برای اول بار به MCU آمد و دو فیلم فوقالعاده از سری فیلمهای اونجرز، روی پرده رفت. فیلم دوم اسپایدرمن، انت من و وسپ، ثور: رگناروک و کاپیتان مارول هم در فاز سوم ام سی یو به نمایش در آمدند که با وجود نقاط ضعفشان، آبروی مارول را حفظ کردند.
به طور کلی یازده فیلم در فاز سوم روی پرده رفتند و به طور کلی، فروش فوقالعاده ۱۳.۵ میلیارد دلاری داشتند. در این سالها، حتی فیلم نسبتا ضعیفی مانند Ant-Man and the Wasp هم توانست بیش از ششصد میلیون دلار فروش داشته باشد و دیزنی توانست یکی از موفقترین دورهها در تاریخش را بسازد.
فیلمهای مارول در فاز سوم هر چند شاهکارهایی سینمایی نبودند اما میتوانستند در کنار سرگرم کردن کمیکفنها، مردم عادی را هم عاشق خودشان کنند. اما فاز چهارم مارول برعکس فاز سه، نتوانست قابل قبول ظاهر شود.
فاز چهارم مارول | بیشخصیت، بیمزه و فاقد اهمیت!
فاز چهارم مارول در اصل یک شروع دوباره برای قهرمانان این شرکت بود. با خداحافظی استیو راجرز و تونی استارک، جهان مارول کلیدیترین قهرمانانش را از دست داد و حالا باید با معرفی چهرههایی جدید، جانی تازه به MCU میداد.
بلک ویدو در فاز چهار مارول
اسکارلت جوهانسون، جزو معدود ستارههای هالیوود است که میتواند حتی موفقیت افتضاحترین فیلمها را هم در باکس آفیس ضمانت کند اما مارول در شروع فاز چهارم با فیلم بلک ویدو، یک افتضاح بزرگ به خورد طرفدارانش داد و با فروش ۳۷۹ میلیون دلاری فیلمش در باکس آفیس، جوابش را گرفت.
ایراد بزرگ بلک ویدو، زمان اشتباه اکرانش بود. این فیلم درست زمانی اکران شد که هایپ شخصیت اصلیاش، به صورت کامل از بین رفته بود و دیگر ناتاشا رومانوف به خاطر حضور فوقالعادهاش در فیلم Winter Solider ستایش نمیشد. در کنار پایان هایپ این شخصیت، مرگ این شخصیت در فیلم اندگیم نیز دلیلی دیگر برای کم شدن اهمیت Black Widow برای طرفداران بود.
یکی دیگر از مشکلات بزرگ این فیلم که در دیگر فیلمها و سریالهای فاز چهارم مارول نیز وجود داشت، خراب کردن تصور ما از شخصیتها بود. ماموریت ناتاشا در بوداپست و کشتن دختر رییس سازمان جاسوسی، میتوانست نقطه اوج فیلم از نظر احساسی باشد اما مارول حتی همین بخش از داستان را نیز به صورت کامل از بین برد تا بار احساسی فیلم کمتر شود.
شانگ چی و افسانه ده حلقه
با وجود عملکرد بهتر این فیلم در باکس آفیس در مقایسه با بیوه سیاه، شانگ چچی و افسانه ده حلقه هم مشکلات زیادی داشت. این فیلم رزمی، درباره شخصیتهای جدیدی بود که هیچکس به آنها اهمیت نمیداد! نکته مهم دیگر درباره این فیلم، تلاش مارول برای جذب مخاطب در کشور چین بود که به خاطر شخصیت فو مانچو که جزو شخصیتهای شروری است که بر اساس افراد واقعی خلق شدهاند، با مشکل رو به رو شد.
این فیلم با وجود مشکلاتش، یکی از فیلمهای قابل قبول فاز چهارم MCU مارول است. صحنههای اکشن فیلم که باید در فیلمهای ووشیا با دقتی خاص طراحی شوند، دیدنی هستند و رشد شخصیتهایی مانند ون وو و شانگ چی در فیلم، با جزئیات خوبی به نمایش در آمده است. عناصر مهمی مانند خانواده، وفاداری و اصول که در فرهنگ شرق آسیا اهمیت بالایی دارد هم در فیلم شانگ چی به خوبی به مخاطب منتقل میشود.
با این که شانگ چی در فاز چهارم مارول، یکی معدود فیلمهای باکیفیت مارول است اما همین فیلم هم در جذب مخاطب آسیایی، فروش قابل توجه و ساختن صحنههای رزمی به یاد ماندنی، خیلی موفق نبود. شوخیهای این فیلم هم گاهی به روند داستان و حس تعلیق در فیلم آسیب میزدند (در مقالات بعدی گجت نیوز، بیشتر به مشکل شوخیها و طنز در فیلمهای مارول میپردازیم).
جاودانگان فاز چهارم مارول
جاودانگان یکی از معمولیترین فیلمهای تاریخ مارول است که بر خلاف اسمش، به هیچ وجه جاودانه نشد. این فیلم پر از ستارگان کمفروغ هالیوود بود که دیگر توان کشیدن افراد به سمت صندلیهای سینما را ندارند. در کنار ستارگان این فیلم، جاودانگان حتی در دنیای کمیکبوکها هم نتوانستند به موفقیت عظیمی برسند.
مارول دیگر به این که چه فیلمهایی را «باید» بسازد توجه نمیکند و هر فیلمی که «بتواند» را میسازد. هر چند ایده قهرمانانی که از استانداردهای ابرقهرمانی فاصله دارند میتواند جذاب باشد اما این فیلم با این قهرماناش، به جای سرگرم کردن بیننده تصمیم میگیرد به او درسهایی مهم درباره زندگی بدهد!
کارگردان این فیلم، کلوئی ژائو که با نومدلند توانست اولین زن غیرسفیدپوست برنده اسکار شود، در این فیلم هیچ تغییر رادیکالی در جهان مارول و فاز چهارم MCU ایجاد نکرده و با وجود فضای متفاوت فیلم و کاراکترها، جاودانگان همچنان یک «فیلم مارولی» است که میتواند با شوخیهای گاه و بیگاهش، سیجیآیهای بیشمار و پندهای اخلاقی عجیبش اعصاب بیننده را به هم بریزد.
البته در کنار کلوئی ژائو، نباید کارگردان قیمت پیکل ریک در سریال ریک و مورتی را فراموش کنیم. او با این که به خاطر این قسمت جایزه امی را دریافت کرد اما در سریال شیهالک، یکی از ننگآورترین آثار مارولی را ساخت تا به صف کارگردانان قابل احترامی که فاز چهارم مارول به نفرین آنها تبدیل شد بپیوندد.
مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست
فیلم جدید اسپایدرمن، متاسفانه بهترین فیلم فاز چهارم مارول MCU بود! این فیلم با این که در در تکتک لحظاتش بیننده را روی لبه صندلیاش نگه میدارد اما تفسیر واقعی جمله «مارول سینما نیست» از اسکورسیزی است.
مارول در این فیلم فقط و فقط به عنصر نوستالژی تکیه میکند و بیخیال تمام عناصری میشود که یک «فیلم» را میسازند (البته فیلم ماهیتهای متفاوتی دارد و از سرقت بزرگ قطار (۱۹۰۳) که اولین فیلم داستانی تاریخ است بگیرید تا پروژه پروژه جادوگر بلر (۱۹۹۹) و آثار استاد ایرج ملکی! همگی میتوانند در دستهبندی فیلم جای بگیرند).
یک فیلم داستانی خوب باید پر از کشمکش و تعارض باشد و شخصیتها با همدیگر، اجتماع یا عناصر درونی و خارجی طرف شوند. در فیلم اسپایدرمن (فاز چهارم MCU)، تمام تعارضات بر پایه عنصر نوستالژی است و تمام اتفاقات فیلم، بر پایه شخصیتهای قدیمی سری ساخته شدند.
اگر شخصیتهای قدیمی و نوستالژی را از این فیلم حذف کنیم، با همان سناریو قدیمی فیلمها و سریالهای ابرقهرمانی (همه چیز خوب پیش میرود؛ مشکلی توسط یک شرور پیش میآید؛ قهرمان در ابتدا نمیتواند او را شکست دهد؛ قهرمان در نهایت با تلاش بیشتر او را شکست میدهد) رو به رو میشویم که دیگر هیچ جذابیتی برای بینندگان سینما ندارد.
فیلم اسپایدرمن: راهی به خانه نیست، یک فیلم واقعا سرگرم کننده است که میتواند برای تمام عاشقان مارول و دنیای کمیک، یک هدیه بزرگ باشد ولی همین فیلم هم با تمام شکوه و جبروتش، در بخشهایی مانند روایت داستان، نوآوری، مسیر شخصیتها در طول فیلم و دیالوگها، در مقایسه با شاهکارهای مارول مانند سرباز زمستان، اندگیم و آیرون من (۲۰۰۸)، چیزی برای گفتن ندارد.
دکتر استرنج: در چندجهانی دیوانگی و ثور: عشق و صاعقه
بهتر است ابتدا از فیلم دکتر استرنج آغاز کنیم. فضای فیلمهای دکتر استرنج معمولا جدیتر از دیگر آثار مارول است. حضور بندیکت کامبربچ هم که در این روزها یکی از بزرگترین ستارههای حاضر در فاز چهارم MCU مارول است هم باعث شده این فیلم، جذابیت بیشتری داشته باشد.
به نظر میرسد فیلم جدید دکتر استرنج، یکی از بهترین فیلمهای فاز جدید MCU باشد. سم ریمی، تمام تلاشش را کرده تا این فیلم فضایی متفاوت داشته باشد و ترکیب جلوههای ویژه با داستان نسبتا متفاوت این فیلم، اثری قابل قبول در فاز چهارم مارول ساخته است.
جلوههای تصویری این فیلم واقعا فوقالعاده هستند و حضور اسکارلت ویچ در فیلم، هر چند باعث کم شدن توجه به آرک داستانی دکتر استرنج میشود اما میتواند برای مارولفنها جذاب باشد. سم ریمی که در سهگانه اسپایدرمن خودش را ثابت کرده بود، بار دیگر به کمک مارول آمد تا این غول دنیای کمیک، بتواند دوباره در باکس آفیس موفق ظاهر شود. این فیلم بیش از ۹۶۰ میلیون دلار فروخت.
ثور: عشق و صاعقه (با کمال احترام به طرفداران این فیلم)، یک افتضاح پرزرق و برق بود. این فیلم به هیچ وجه خودش را جدی نمیگیرد و شوخیهای فیلم هم به جز چند مورد خاص، نمیتوانند حتی لبخند را به لب بیننده بیاورند. هر چند روابط بین کاراکترها جذابتر شده و داستان پیشرفت قابل قبولی دارد اما شوخیهای بیپایان این فیلم، با تمام قدرت به جذابیت فیلم میتازند و باعث افت آن میشوند.
کریستین بیل، با این که بهترین بازی سالهای اخیرش را در این فیلم ندارد اما باز هم میتواند یک پوینت مثبت برای این فیلم سردرگم باشد.
البته اگر بخواهیم خیلی بدبین نباشیم و به ثور فاز چهارم MCU مارول به چشم یک فیلم کمدی آدام سندلری نگاه کنیم، میتوانیم بگوییم عشق و صاعقه اثر موفقی بود. فروش این فیلم در باکس آفیس ۷۵۹ میلیون دلار است.
فیلم بلک پنتر ۲ از فاز چهارم MCU
اولین فیلم بلک پنتر با وجود کلیشهای که در روایت اکثر فیلمهای ابرقهرمانی وجود دارد (همه چیز خوب پیش میرود؛ مشکلی توسط یک شرور پیش میآید و …)، فیلم قابل قبولی بود. هر چند بلک پنتر فیلم خوشساختی بود اما اگر به جای بازیگران سیاهپوست، افرادی از نژادهای دیگر انتخاب میشدند احتمالا هیچ وقت شاهد درخشش پلنگ مارولیها نمیبودیم.
بلک پنتر ۱ بالغترین و سیاسیترین فیلم MCU بود اما بلک پنتر ۲ به خاطر از دست دادن بازیگر نقش اصلیاش، مجبور به تغییر رویه شد. بلک پنتر ۲ که میخواست شوری را به عنوان پلنگ سیاه جدید به خورد ما بدهد، شکست سختی خورد.
لتیتا رایت بازی قابل تحسینی داشت اما شوخیهای بیمزه (یکی از بزرگترین مشکلات فاز چهارم MCU)، صحنههای اکشنی که قدرتمند نبودند و سکانس پایانی که لایق یک بلاکباستر مارولی نبود، باعث شدند این فیلم هم با وجود قابل قبول بودنش در فاز چهارم دنیای سینمایی مارول، در مقایسه با فازهای قبل یک فیلم ضعیف باشد.
ظاهرا این فیلم حتی باور ندارد مخاطبانش هوشمند هستند. در یکی از سکانسها پس از توضیح همه چیز توسط نامور (که لذت کنکاش در داستان را بیننده میگرفت)، شوری حرف دل همه ما را زد؛ «چرا همه این چیزها را به من میگویی؟». این فیلم حتی در نشان دادن صحنههای مربوط به زندگی روزمره سیاهپوستان هم خوب عمل نکرد و به باور رابرت دنیلز، منتقد فیلم آفریقایی-آمریکایی، این سکانسها «مصنوعی» بودند.
آینده دنیای سینمایی مارول و فاز پنجم MCU
فاز چهارم MCU برای مارول در بهترین حالت، یک سقوط بزرگ بود. تنها خبر خوب برای مارولفنها، شاید عملکرد ضعیف دی سی در این دوران باشد که باعث شده کمتر کسی روی نقاط ضعف مارولیها فوکوس کند.
فاز پنجم ام سی یو با فیلم جدید Antman، یک شروع کاملا افتضاح داشت. در ادامه این فاز باید منتظر آخرین حضور جیمز گان به عنوان کارگردان محافظان کهکشان باشیم که با توجه به عملکرد این کارگردان، احتمالا فیلم مخاطبپسندی از آب در بیاید.
مارولز، Captain America: New World Order، Thunderbolts و ریبوت سری بلید، دیگر فیلمهای فاز بعدی مارول هستند که با توجه به عملکرد فعلی دیزنی و Marvel، نمیتوان با امیدی زیاد منتظرشان ماند.
تمام لحظات حضور استن لی در فیلمهای مارول به مناسب تولد او + ویدئو
۱۵ اتفاق مهم در فیلمهای مارول که پس از تیتراژ رقم خوردند
رتبه بندی قوی ترین شخصیت های مارول ؛ کاراکترهای گم نام اما ترسناک!
آیا شما از عملکرد مارول در فاز چهارم MCU راضی بودید؟ در بخش نظرات با گجت نیوز و کاربرانش همراه شوید.