سامانه پدافند هوایی موشکی پاتریوت یکی از جدیدترین و مهمترین جنگ افزارهایی که است کاخ سفید تصمیم دارد برای اوکراینیها ارسال کند.
پس از آن که نیروهای اوکراینی موفق شدند پیشروی روسها را متوقف کرده و ضمن عقب راندن آنها دست به پیشروی بزنند، ارتش متجاوز به استفاده از موشکهای کروز روی آورد و اقدام به حملات گسترده علیه اهداف غیرنظامی در اوکراین شامل مناطق مسکونی و زیرساختهای اساسی این کشور نظیر نیروگاههای برق کرد. این حملات به صورت دور ایستا با موشکهای کروز هواپرتاب، زمین پرتاب و دریاپرتاب انجام شد. پیرو این مسئله غرب تصمیم به ارسال سامانههای پدافند هوایی برای اوکراین گرفتند. البته از همان نخستین روزهای جنگ، انواع دوش پرتاب و یک نمونه خودکشش برای اوکراین ارسال شده بود، اما این سامانهها همگی کوتاه برد هستند.
نخستین سامانه پدافندی که اوکراین از غرب دریافت کرد، IRIS-T SLM بود که در ماه اکتبر از طرف آلمان تحویل آنها شد. برلین وعده 4 آتشبار از این سامانه را داد که تاکنون 1 مورد را ارسال و در چند نوبت نیز موشکهای مورد نیاز این سامانه را به اوکراین تحویل داد. آمریکا نیز وعده 10 آتشبار سامانه پدافندی NASAMS را داد که دو مورد در ماه اکتبر ارسال و از ماه نوامبر عملیاتی شدند. واشنگتن اعلام کرد 2 آتشبار دیگر در آینده بسیار نزدیک و 6 مورد دیگر را در سال 2023 به اوکراین تحویل میدهد. اسپانیا نیز در ماه نوامبر 4 آتشبار سامانه پدافندی هاوک (HAWK) و 1 آتشبار SAPDA 2000 به اوکراین تحویل داد و قرار است دو آتشبار هاوک دیگر نیز ارسال کند.
سامانههای نامبرده میان برد هستند. البته همزمان با ارسال آنها، فرانسه نیز دو سامانه کوتاه برد کروتال NG به اوکراین تحویل داد و قرار است 10 مورد دیگر نیز برایشان ارسال کند. کشور سوئد نیز قصد ارسال سامانه کوتاه برد RBS 70 NG را دارد.البته آلمان نیز پیشتر 30 عراده سامانه پدافندی کوتاه برد خودکشش گپارد (Gepard) به اوکراین تحویل داد و میخواهد 7 دستگاه دیگر نیز ارسال کند. آمریکا نیز سامانههای کوتاه برد AN/TWQ-1 اونجر (Avenger) به همراه ومپایر (VAMPIRE) را در لیست موارد ارسالی برای اوکراین قرار داده و بریتانیا نیز در همان ماههای نخست چند سامانه پدافندی کوتاه برد آلویس استورمر (Alvis Stormer) به اوکراین تحویل داد.
اما سامانه پدافندی پاتریوت که آمریکا به تازگی تصمیم گرفت برای اوکراین ارسال کند، دور برد است و به اوکراین دست بازتری به منظور درگیری با اهداف در فواصل طولانیتر میدهد. این سامانه میتواند اهداف را در برد بیشتری نسبت به نمونههای فعلی موجود در اوکراین رهگیری کرده و علاوه بر این، توان پاد بالستیک نیز دارد. دیگر سامانه دوربرد با قابلیت پاد بالستیک که برای اوکراین در نظر گرفته شد، SAMP/T است که فرانسه و ایتالیا قصد ارسال آن را دارند. علت ارسال این دو سامانه نیز احتمال استفاده روسیه از موشکهای بالستیکی است که مدتی پیش از ایران دریافت کرد. ناگفته نماند اسلواکی نیز تنها آتشبار سامانه دوربرد S-300 PMU خود را به اوکراین اهدا کرد.
در سال 1961، ارتش آمریکا مطالعه روی سامانه جدیدی برای جایگزینی برای دو سامانه پدافندی میان برد MIM-23 HAWK و دوربرد MIM-14 نایکی هرکیولیس (Nike Hercules) را آغاز و 3 سال بعد پروژهای به نام SAM-D برای خرید سامانه مورد نظر خود را کلید زد که چند کمپانی طرحهای خود را ارائه دادند. پس از ارزیابی آنها، نهایتا در سال 1967 کمپانی هوافضا، امنیتی و دفاعی آمریکایی ریتیان (Raytheon) به عنوان برنده انتخاب شد تا سامانه پدافندی جدید موسوم به پاتریوت را بسازد. در این پروژه ریتیان با دیگر همتای هموطن خود مارتین ماریتا (Martin Marietta) همکاری نمود و وظیفه تولید موشک مورد استفاده در این سامانه را بر عهده آن گذاشت.
پس از گذراندن موفقیت آمیز آزمایشهای متنوع، این سیستم از سال 1980 تولید انبوه شده و در سال 1982 نیز رسما وارد خدمت در ارتش آمریکا گردید. از همان سال روند خروج از خدمت هاوک و نایکی هرکیولیس آغاز شد؛ آمریکا آخرین آتشبار نایکی هرکیولیس خود که در اروپا مستقر بود را در سال 1983 از خدمت خارج کرد و با افزاش تعداد آتشبارهای پاتریوت، هاوک نیز به طور کامل تا سال 1994 از خدمت کنار گذاشته شد. در سال بعد نیز مارتین ماریتا با یک کمپانی مشابه آمریکایی دیگر به نام لاکهید (Lockheed) ادغام و بدین ترتیب لاکهید مارتین (Lockheed Martin) متولد شد. امروزه نیز امتیاز سامانه پاتریوت در اختیار لاکهید مارتین و ریتیان است.
نسل نخست سامانه پاتریوت MIM-104A نام داشته و مخصوص مقابله با اهداف هوایی جهت محافظت از مراکز نظامی مثل پایگاهها، مراکز سیاسی، صنعتی و مناطق غیرنظامی به ویژه نیروگاههای برق و… است. پاتریوت میتواند در همه شرایط آب و هوایی، هر ساعت از روز و در انواع شرایط اقلیمی اهداف مختلف را در همه ارتفاعها از فاصله نزدیک تا دور شکار کند. تمام اجزای این سامانه روی شاسی چرخدار سوار هستند که توسط کامیون کشیده میشوند. در آمریکا کامیون کشنده رادار و پرتابگر به ترتیب M983 و M985 از خانواده HEMTT ساخت کمپانی آمریکایی اوشکوش (Oshkosh) هستند که 8 چرخ متحرک (8×8) بوده و توان تحرک بالایی دارند.
پاتریوت نخستین سامانه پدافندی با رادار آرایه فازی است. رادار این سامانه AN/MPQ-53 است که در فرکانس 4 تا 8 گیگاهرتز (باند C) کار کرده با 170 کیلومتر برد، آسمان را برای یافتن اهداف از فاصله نزدیک تا دور و از ارتفاع پست تا بالا جستجو میکند. رادار 5161 ماژول فرستنده/گیرنده دارد که هر یک مثل رادار کوچکی کار کرده و میتوان آنها را برای 32 حالت محتلف برنامه ریزی کرد. ماژولها در هر ثانیه به دفعات بالایی پرتوی باریک و بسیار چابک میتابند. رادار تا 125 هدف همزمان را کشف، شناسایی، دسته بندی و تعقیب میکند. همچنین قابلیت تشخیص دوست از دشمن، فیلتر ناهنجاری الکترومغناطیسی و مقاومت برابر جنگ الکترونیک دارد.
اطلاعات رادار از طریق پیوند داده با کابل به واحد کنترل، فرماندهی و هدایت آتش AN/MSQ-104 ECS منتقل میشوند که روی یک کامیون 6 چرخ متحرک نظیر M927 یا LMTV سوار و تنها بخش از سامانه پاتریوت است که کاربر انسانی دارد؛ 3 خدمه داخل کابین آن مینشینند. در این سامانه تقریبا تمام کارها از مرحله کشف تا طرح نقشه درگیری به صورت خودکار توسط کامپیوتر انجام شده و به لطف سطح بالایی از اتوماسیون، نیاز به خدمه انسانی بسیار کم است. فرایند درگیری با هدف و شلیک نیز میتواند به صورت دستی، نیمه خودکار و کاملا خودکار توسط کامپیوتر انجام شود که در حالت سوم سرعت عمل بسیار بالا بوده و مناسب دفاع پاد بالستیک است.
از اجزای واحد ECS میتوان به کامپیوتر کنترل دیجیتال، ترمینال پیوند داده VHF، پایانههای مخابراتی، کامپیوتر وضعیت آتشبار، کامپیوتر کنترل تسلیحات (WCC) که کامپیوتر اصلی است، آرایههای مخابراتی چند کاناله باند UHF برای انتقال صدا و اطلاعات، سیستم مدیریت و کنترل موسوم به C2 و… اشاره کرد که کاربران انسانی از طریق یک رابط کاربری کامپیوتری با آن تعامل میکنند. آنتنهای ارتباطی نیز بیرون کابین قرار دارند. خدمه داخل این واحد شامل افسر کنترل تاکتیکی، دستیار وی و مسئول ارتباطات هستند. با وجود تعداد کم خدمه، البته نهایتا برای استقرار اجزا نظیر پرتابگر و رادار، هر کدام به 2 نفر نیاز دارند، اما فعالیت آنها بدون نیاز به خدمه است.
کابین این واحد دارای سیستم تهویه مطبوع و تصیفه هوا در کنار حفاظت NBC است تا خدمه بتوانند در محیطهای آلوده به مواد شیمیایی، بیولوژیکی، رادیواکتیو و پرتوزا نیز به انجام عملیات بپردازند. همچنین دارای محافظ EMP برای سیستمهای الکترونیکی خود است تا در مقابل پالسهای الکترومغناطیسی و دیگر تداخلهای الکترومغناطیسی مقاوم باشد. انفجار هستهای یک پالس الکترومغناطیسی قدرتمند ایجاد میکند که تا فواصل بسیار دور از انفجار نیز میتواند سبب از کار انداختن تجیهزات الکترونیکی شود. سپر EMP بدین منظور است که در چنین شرایط یا حملات صورت گرفته با بمبهای الکترومغناطیسی نیز سامانه پاتریوت بتواند عملیاتی بماند.
پس از دریافت اطلاعات رادار که شامل موقعیت، جهت، سرعت، ارتفاع و… است، واحد ECS اهداف را اولویت بندی میکند. پس از آن در کسری از ثانیه نقشه درگیری را طرح و آماده رهگیری هدف میشود. البته این واحد به کمک پیوند داده بیسیم میتواند به دیگر سامانههای پدافندی نظیر NASAMS نیز متصل شده و اطلاعات را از هر رادار دیگری و حتی رادارهای پیش اخطار هوابرد موسوم به هواپیمای آواکس نیز دریافت کرده و دست به رهگیری اهداف بزند. پس از مشخص شدن اهداف مورد نظر برای رهگیری (که بر اساس اولویت بندی انجام میشود)، ECS اطلاعات هدف را به پرتابگر موشک فرستاده و با رادار AN/MPQ-53 نیز هدف را مشخص میکند.
برای مشخص کردن هدف، رادار با تعدادی از ماژولها امواج را به صورت مستقیم روی هدف تابانده یا به عبارتی روی آن متمرکز میشود. این پرتوها پر انرژی هستند تا پس از برخورد به هدف، توان بازگشت داشته باشند. رادار AN/MPQ-53 میتواند به طور همزمان ضمن تعقیب 125 هدف، 9 مورد از آنها که برای رهگیری انتخاب میشوند را نشانهگذاری کند. نیروی الکتریکی مورد نیاز رادار و واحد ECS نیز توسط یک واحد تولید برق مدل AN/MSQ-26 EPP-III مجهز به 2 ژنراتور 150 هزار وات تامین شده که آن نیز توسط یک کامیون HEMTT یا LMTV کشیده میشود. البته یک آتشبار پاتریوت بخش دیگری به نام مجموعه دکلهای آنتن نیز دارد.
مجموعه دکلهای آنتن OE-349 AMG که روی شاسی M927 سوار است، 4 آنتن 4 هزار وات در قالب 2 جفت دارد که هر جفت روی دکلی با طول تقریبا 31 متر سوار هستند. وظیفه واحد OE-349 AMG برقراری ارتباط امن و رمزگذاری شده بیسیم در باند UHF بین یک آتشبار پاتریوت با آتشبار دیگر و همچنین مرکز همانگی اطلاعات موسوم به ICC در قالب شبکه امنی به نام PADIL است. واحد ICC روی فعالیت یک گردان پاتریوت که شامل 4 تا 6 آتشبار است نظارت کرده و بین آنها هماهنگی ایجاد میکند تا چتر پدافندی یکپارچهای فراهم شود. برق مورد نیاز ICC نیز توسط همان ژنراتوری فراهم میشود که نیروی الکتریکی رادار و واحد ECS را تامین میکند.
واحد ICC از طریق پیوند داده بیسیم لینک 16 ناتو به شبکههای سیستم توزیع اطلاعات تاکتیکی مشترک JTIDS و سیستم توزیع اطلاعات چندجانبه MIDS متصل شده و میتواند هماهنگ با دیگر نیروهای خودی به مقابله با تهدیدهای هوایی و موشکی بپردازد. به کمک لینک 16 هر هدفی که توسط یکی از اعضا دیده شود، به سرعتش اطلاعاتش با دیگر نیروهای خودی به اشتراک گذاشته شده و بدین ترتیب مناسبترین گزینه برای نابودی آن انتخاب میشود. مثلا یک آواکس اهداف متخاصم را دیده و سریعا اطلاعات را با آتشبارهای پاتریوت به اشتراک میگذارد تا نزدیکترین پرتابگر به هدف، برای سرنگونی آنها وارد عمل شده و موشک خود را شلیک کند.
پرتابگر پاتریوت مدل M901 است که برای دریافت اطلاعات هدف و فرمان شلیک با پیوند داده بیسیم امن و رمزنگاری شده در باند VHF یا فیبر نوری به ECS متصل شده و میتوان آن را تا 1 کیلومتر دورتر قرار داد. همچنین یک ژنراتور برق 15 هزار وات دارد تا کاملا مستقل و بینیاز از هرگونه سیمکشی به اجزای دیگر، عمل کند. پرتابگر 4 لوله پرتاب موشک دارد که هر کدام یک تیر موشک آماده شلیک نگه میدارند. موشکهای پاتریوت درون لوله مهر و موم از کارخانه خارج، نگهداری و روی پرتابگر نصب میشود. این موشکها تنها زمان شلیک از لوله خارج و هیچ نیازی به نگهداری، بررسی و تعمیر ندارند. پرتابگر را نیز میتوان را روی سطح صاف یا ناهموار مستقر کرد.
پرتابگر پس از استقرار در زاویه و جهت مناسب قرار گرفته و برای هر شلیک لازم به چرخیدن آن به طرف هدف نیست؛ این ویژگی سبب کاهش زمان واکنش سامانه پاتریوت میشود. موشکهای پاتریوت نیز به صورت گرم شلیک میشوند؛ یعنی موشک با روشن کردن موتور اصلی خود از لوله بیرون آمده و خبری از خرج پرتاب نیست. مجددا این قابلیت در کاهش زمان واکنش موثر است. موشک پاتریوت در نسل نخست آن میتواند اهداف را از برد 3 تا 80 کیلومتر و از ارتفاع 60 متر تا 25 کیلومتری از سطح مورد اصابت قرار دهد. این موشک 912 کیلوگرم وزن، 5.31 متر طول و 41 سانتیمتر قطر دارد. فاصله بین 2 سر بالکهایش از یکدیگر نیز 87 سانتیمتر است.
موتور راکتی سوخت جامد موشک برای 13 ثانیه میسوزد و آن را به سرعت 3 ماخ میرساند. همچنین با حرکت بالکها توسط عملگرهای هیدرولیکی، با فشار گرانشی 30G مانور میدهد که بسیار بیشتر از توان مانور هواگرد سرنشیندار است. سرجنگی شدیدا انفجاری و ترکشزای موشک نیز 91 کیلوگرم از وزن آن را تشکیل داده و فیوز مجاورتی راداری با رسیدن به نزدیکی هدف، آن را منفجر میکند تا شدت انفجار و همچنین ترکشها به هواگرد آسیب برسانند. موشک از لحظه شلیک با پیوند داده بیسیم 2 طرفه به رادار وصل شده و رادار ضمن تعقیب هدف مورد نظر و در نظر گرفتن موقعیت لحظهای موشک، همه اطلاعات را به کامپیوتر کنترل آتش ECS میدهد.
کامپیوتر کنترل آتش با در نظر گرفتن همه اطلاعات، فرامین هدایتی را توسط رادار برای موشک میفرستد. با نزدیک شدن به هدف، جستجوگر راداری دماغه موشک، بازتاب امواج از هدف را دیده و موقعیتش را پیوسته برای رادار میفرستد. از آن جا که در مقایسه با رادار زمینی، موشک به هدف نزدیکتر است، این روش هدایتی دقت بسیار بالایی داشته و سبب مقاومت در برابر پادکار راداری (اهداف کاذب) موسوم به چف میشود که هواگرد برای گمراه کردن موشک رها میکند. رادار اطلاعات را به ECS میدهد تا بر اساس آن، فرامین کنترلی جهت هدایت موشک مجددا توسط رادار ارسال شود. رادار میتواند همزمان 9 موشک را در فاز پایانی با روش TVM کنترل کند.
امواج راداری پس از برخورد به هدف، هنگام بازگشت بخشی از انرژی خود را از دست داده و با توجه به اینکه موشک به هدف نزدیکتر است، گیرنده راداری آن امواج را بهتر دریافت میکند. این روش هدایتی موشک پاتریوت که TVM نام دارد، برای زمانی که هدف در فاصله دور و یا ارتفاع پست پرواز میکند نیز بسیار موثر است. در نسل نخست پاتریوت برای هر هدف تا 3 موشک نیز شلیک میشود. البته احتمال اصابت یک موشک MIM-104A (که به آن نسخه استاندارد گفته میشود) به تنهایی 80 درصد است و بدین ترتیب با شلیک تعداد بیشتر، شانس فرار را از هدف سلب میکنند. رادار سامانه همچنین اقدامات مقابله با پادکار الکترونیک را نیز انجام میدهد.
دیگر بخشهای سامانه پاتریوت شامل خودروهای تعمیر، نگهداری و پشتیبانی به همراه خودرویهای حامل موشک مجهز به بالابر جهت بارگذاری مجدد پرتابگر پس از شلیک است. با وجود اینکه پاتریوت برای عملیات تنها به خدمه در واحد ECS نیاز دارد، اما نگهداری و حفظ توان عملیاتی یک آتشبار کامل از پاتریوت با 8 پرتابگر به 90 نفر نیاز دارد. این افراد شامل راننده خودروهای کشنده برای اجزای مختلف، نیروهای مربوط به نصب، استقرار و جمع آوری سامانه، تعمیرکارها، پرسنل فنی، مسئولان بارگذاری مجدد سامانه، گارد محافظ و… هستند. استقرار یک آتشبار در محل نیز 30 دقیقه زمان نیاز دارد. اجزای آتشبار در طول روز میتوانند چندین بار جابجا شوند.
نخستین تغییر اصلی که پاتریوت دریافت کرد، در قالب برنامه PAC اعمال شد؛ این واژه کوتاه شده عبارت “Patriot Advanced Capability” به معنی «قابلیت پیشرفته پاتریوت» است. این برنامه پیشتر “Patriot Anti-TBM Capability” به به معنای «توانایی ضد موشک بالستیک تاکتیکی پاتریوت» است. موشک حاصل نیز MIM-104B پک 1 (PAC 1) نام گرفت. موشک پک 1 همانطور که اشاره شد، جهت رهگیری موشکهای بالستیک تاکتیکی یا اصطلاحا TBM که تا 300 کیلومتر برد دارند توسعه یافت. پک 1 نخستین آزمایش پاد بالستیک خود را در سال 1986 علیه موشک بالستیک MGM-52 لنس (Lance) با موفقیت انجام داده و از سال 1988 وارد خدمت شد.
تکامل موشک پایه به پک 1 تنها با ارتقای نرم افزاری روی الگوریتم جستجو و تعقیب موشک و رادار زمینی انجام شد. نرخ تابش امواج از ماژولهای رادار و دامنه دید عمودی آن افزایش یافت؛ دامنه دید به جای رصد ارتفاع پست تا افق که 25 درجه بود، به 90 درجه رسید و میتوانست موشک بالستیک که از ارتفاع بالا شیرجه میزند را نیز ببیند. این رادار میتواند اهداف با سرعت هایپرسونیک بیش از 10 ماخ را نیز کشف و تعقیب کند که برای نقش پاد بالستیک بسیار مفید است. کاربران واحد ECS بسته به تهدیدات محیط یکی از برنامههای جستجوی اهداف بالستیک یا هواگردها را برای رادار انتخاب میکنند و البته امکان تغییر سریع و آنی برنامه نیز مهیا است.
ارتقا بعدی اواخر دهه 1980 روی موشک پایه اعمال و SOJC نام گرفت. این موشک علاوه بر سیستم ناوبری جدید، جستجوگر نیز قابلیت قفل روی سامانه اخلالگر و جنگ الکترونیک را داشت و ضمن حفظ تمام قابلیتهای موشک پایه، قادر بود با هواپیماهای جنگ الکترونیک یا جنگندههای مجهز به غلاف اخلالگر و همچنین سامانه جنگ الکترونیک و اخلالگر زمینی نیز درگیر شود؛ این نخستین بار بود که موشک پاتریوت توانایی حمله سطح به سطح را بدست آورد. SOJC قابلیت حرکت سهمی داشت و جستجوگر آن با قفل روی منبع امواج، امکان عملکرد مستقل را به موشک میداد. بدین ترتیب بردش بدون داشتن ارتباط با رادار زمینی 3 برابر نسخه پایه بود.
در همان زمان ارتقای مشابهی روی موشکهای سامانه هاوک انجام شد و مدل جدید که MIM-23D نام داشت، روی سامانه جنگ الکترونیک قفل میکرد. این تغییرات با توجه به استفاده جنگندههای عراقی از سیستم جنگ الکترونیک به منظور فرار از دست سامانههای هاوک ایرانی اعمال شد. مجددا از سال 1994 نیز 2 موشک MIM-23J و MIM-23K برای سامانه هاوک وارد خدمت شدند که آنها نیز قابلیت پاد بالستیک داشتند اما بر خلاف پاتریوت که این توانمندی تنها با یک ارتقای نرم افزاری انجام شد، در سامانه قدیمیتر هاوک با تغییرات سخت افزاری همراه بود. این ارتقای هاوک تنها برای سپاه تفنگدارای دریایی آمریکا که پاتریوت نداشتند اعمال شد.
در دهه 1980 موشک MIM-104A ارتقاهای نرم افزاری دیگری نیز دریافت کرد. مثلا یکی از تغییرات به آن امکان درگیری با راکتها را نیز میداد و جهت مقابله با سامانههای راکت انداز چندگانه یا اصطلاحا توپخانه راکتی نیز بود. بدین ترتیب پاتریوت علاوه بر قابلیت رهگیری هواپیماها، هلیکوپترها، پهپادها و موشکهای بالستیک تاکتیکی، میتوانست راکتها را نیز رهگیری کرده و نقش ضد مهمات دریافت کرد. توان سطح به سطح علیه اخلالگرهای راداری نیز پیش از این برشمرده بودیم. این سامانه میتوانست موشکهای خود را بسته به هدف در مسیرهای پروازی (ترجکتوری) متنوع به سمت اهداف کروز و بالستیک مهاجم شلیک و آنها را سرنگون کند.
اواخر دهه 1980، کار ارتقا بعد جهت افزایش توانمندی شکار موشک بالستیک کلید خورد که حاصلش موشک MIM-104C پک 2 بود. این موشک نخستین آزمایش خود را در سال 1987 انجام داده و سرجنگی جدیدی داشت که البته همچون MIM-104A/B شدیدا انفجاری و ترکشزا بود. با این تفاوت که ترکشها از نمونه 2 گرمی در نمونههای قبلی به نمونه 45 گرمی تغییر یافت که در ترکیب با ماده انفجاری قویتر، انرژی جنبشی بیشتری داشته و علیه موشک بالستیک موثرترند. فیوز سرجنگی نیز همچنان رادار پالس داپلر بود، اما با نمونه 2 حالته جدیدی جایگزین شد که پرتوی باریک و پهن تابانده و به ترتیب برای مقابله با موشک بالستیک و هواگردها هستند.
موشک پاتریوت پک 2 میتوانست علاوه بر موشکهای بالستیک تاکتیکی، با انواع کوتاهبرد خصوصا OTR-23 اوکا نیز درگیر شود. موشکهای کوتاه برد سرعت بیشتری نسبت به انواع تاکتیکی دارند؛ برای مثال موشک اوکا در فاز پایانی حمله که روی هدف شیرجه میزند، دارای سرعت 9 ماخ است. پاتریوت نیز در این مرحله که اصطلاحا فاز ترمینال نامیده میشود، هدف را رهگیری میکند. پک 2 اواخر سال 1990 وارد خدمت شد و همراه پک 1 در جنگ خلیج فارس شامل 2 عملیات سپر صحرا (از 2 آگوست 1990 تا 17 ژانویه 191) و سپس توفان صحرا (از 17 ژانویه 1991 تا 28 فوریه 1991) جهت مقابله با هواگردها و موشکهای بالستیک عراقی حضور داشت.
موشک پک 2 علاوه بر بهسازیهای گفته شده نظیر فیوز 2 حالته که برای مقابله با اهداف پرسرعت بالستیک نیز بهینه بود، به لطف موتور جدید سرعتش به 4.6 ماخ رسید. برد موشک علیه هواگرد تا 160 کیلومتر افزایش یافت و ارتفاع پرواز نیز بیش از 25 کیلومتر است. همچنین بر خلاف نمونههای قبلی که موشکهای در نظر گرفته شده برای رهگیری یک هدف به طور همزمان شلیک میشدند، موشکهای پک 2 با وقفه 3 تا 4 ثانیهای شلیک میشدند تا در صورت اصابت موشک اول به موشک بالستیک و متلاشی شدن آن، موشک بعدی پاتریوت (موشک دوم) بتواند سرجنگی موشک مهاجم را نیز در آسمان از بین برده تا سرجنگی سالم روی زمین سقوط نکند.
در سال 1993 پرتابگر سامانه پاتریوت نیز دستخوش ارتقا قرار گرفت و بدین ترتیب میشد آنها را تا 10 کیلومتر دورتر از واحد ECS مستقر کرد. در این حالت منطقه تحت پوشش یک آتشبار که 4 تا 8 پرتابگر دارد، از 10 تا 20 کیلومتر مربع به 50 تا 100 کیلومتر مربع افزایش یافت؛ حالتهای 10 و 50 کیلومتر مربع با 4 پرتابگر و 20 تا 100 کیلومتر مربع نیز مربوط به زمانی است که هر آتشبار 8 پرتابگر دارد. در سال 1994 نیز نمونه از پک 2 به نام MIM-104D PAC-2 GEM تولید شد. واژه GEM نیز کوتاه شده عبارت “Guidance Enhanced Missile” به معنای «موشک با هدایت تقویت شده» است و همانطور که از نامش پیداست، جستجوگر آن ارتقا یافت.
جستجوگر کم نویز موشک GEM میتواند اهداف با سطح مقطع راداری کمتر را بهتر کشف کند. عملکرد فیوز نیز مقابل موشک بالستیک بهبود یافته و سرجنگی را سریعتر منفجر میکند. GEM در جریان حمله سال 2003 به عراق شرکت داشت و عملکرد بسیار درخشانی برجای گذاشت. حاصل ارتقای موشک پک 2 و GEM نیز به ترتیب GEM-T و GEM-C بود که به طور کلی با نام +MIM-104E GEM شناخته و از نوامبر 2002 وارد خدمت شدند. دماغه جدید این موشکها آنها برای پرواز در ارتفاع پست جهت رهگیری موشکهای کروز تواناتر کرد و سرعتشان بیش از 5 ماخ شد. بروزرسانی GEM-T همان GEM-C بود که روی موشکهای قدیمیتر پک 2 اعمال شد.
رادار، واحد ECS و دیگر اجزا نیز در طول زمان ارتقا یاقتند که بیشتر نرم افزاری بود. ارتقای MIM-104F PAC-3 نیز متفاوتترین بروزرسانی اعمال شده روی پاتریوت محسوب میشود. نخستین پیکربندی پک 3 که از 1995 وارد خدمت شد، شامل ارتقای اساسی واحد ECS و تجهیز آن به پردازندههای جدید بود که سرعت و دقت سامانه را افزایش و عملکرد آن را بهبود میدهد. پیکربندی دوم پک 3 نیز سال بعد عملیاتی و شامل افزودن پیوند داده لینک 16 ناتو و شبکه JTIDS به خود واحد ECS است؛ این قابلیت به هر آتشبار پاتریوت امکان تعامل کامل با هر سامانه خودی مجهز به لینک 16 را از طریق شبکه بیسیم امن میدهد و لزوما نیازی به ICC نیست.
در پیکربندی دوم رادار بهسازی شد تا توان کشف آن علیه اهداف با سطح مقطع راداری کم افزایش یابد و از طرفی کشف آن برای موشکهای ضد تشعشع (ضد رادار) نیز سختتر باشد. پیکربندی سوم که متمایزترین ارتقا است، از 2000 عملیاتی شد. در پیکربندی سوم پک 3، رادار با نمونه AN/MPQ-65 تعویض شد که برد و دامنه دید بیشتری دارد. توان کشف، شناسایی، تعقیب و نشانه گذاری همزمان آن نیز نسبت به قبل افزایش یافته است. این رادار نیز آرایه فازی بوده و در باند C کار میکند. رادار جدید خروجی قویتری داشته و ضمن جستجوی حجم بیشتر، اهداف بالستیک و همچنین پنهانکار و رادارگریز نظیر موشکهای کروز را نیز بهتر کشف میکند.
رادار AN/MPQ-65 ضمن داشتن همه قابلیتهای AN/MPQ-53 و سازگاری با انواع قبلی مثل پک 2، میتواند در حالت غیرفعال نیز کار کند. در حالت غیرفعال رادار امواجی نشر نداده و تنها امواج منتشر شده از هواگردها مثل امواج رادار آنها را کشف میکند. در حالت غیرفعال هواگرد دشمن متوجه حضور رادار و قفل آن روی خود نمیشود. رادار جدید توان کشف بهتری داشته و در محیطهای دارای آشفتگی بالا، اهداف را با دقت بسیار بالاتری پیدا میکند. همچنین دقت تمایز بیشتری در تشخیص اهداف کنار هم از یکدیگر و همچنین فضای پس زمینه دارد که در تشخیص بهتر هدف کاذب از اصلی موثر است. مقاومت آن در برابر جنگ الکترونیک نیز افزایش یافته است.
در رادار آرایه فازی نیازی به تحرک مکانیکی دیش نیست و توان کشف علیه اهداف پرسرعت و همچنین پنهانکار (رادارگریز) بیشتر است. تغییر پیوسته فرکانس کاری نیز سبب مقاومت مقابل جنگ الکترونیک میشود. علاوه بر این پیکربندی سوم پاتریوت پک 3 موشک کاملا جدیدی به نام ERINT دریافت کرد که البته با نام پک 3 شناخته میشود؛ ERINT کوتاه شده عبارت “Extended Range Interceptor” به معنی «رهگیر افزایش برد یافته» است. البته استفاده از نام پک 3 برای اشاره به موشک ERINT درست نیست، زیرا 2 پیکربندی قبلی پک 3 از این موشک استفاده نکرده و انواع قدیمیتر را شلیک میکنند. اما پیکربندی سوم پک 3 توان شلیک همه موشکها را دارد.
موشک ERINT نسبت به انواع قبل سبکتر و قدری کوچکتر است. وزن آن 320 کیلوگرم، طول آن 5.2 متر، قطر بدنه 25 سانتیمتر و فاصله بین 2 سر بالکهایش از یکدیگر نیز به 51 سانتیمتر کاهش یافت. بدین ترتیب پرتابگر M902 پاتریوت میتواند جای هر لوله موشک پک 2، 4 لوله ERINT نگه دارد. پرتابگر میتواند ترکیبی از 2 موشک را داشته باشد؛ مثلا با 2 موشک پک 2 در یک طرف و 8 موشک ERINT در طرف دیگر مسلح شود و یا فقط 16 موشک ERINT نگه دارد. موشک سوخت کمتری حمل کرده اما با داشتن موتوری قویتر، سرعتش هایپرسونیک و بالای 5 ماخ است. همچنین 2 ردیف بالک دارد که سبب افزایش توان مانوردهی هنگام پرواز میشود.
علاوه بر سطوح کنترلی بیشتر، موشک 180 عملگر راکتی کوچک به نام ACM دور بدنه دارد که با ایجاد رانش، امکان تغییر جهت سریع را میدهند تا ERINT بتواند با چابکترین اهداف خصوصا موشک بالستیک مانوردهنده درگیر شود. بر خلاف نمونههای قبلی که در دماغه خود تنها گیرنده راداری داشتند، این موشک در دماغه خود یک رادار موج میلیمتری باند Ka ساخت کمپانی هوافضا، امنیتی و دفاعی آمریکایی بوئینگ (Boeing) نیز دارد که در فاز پایانی حمله مستقلا روی هدف قفل کرده تا دقت افزایش یابد. استفاده از رادار موشک برای قفل و هدایت موشک را روش هدایت راداری فعال میگویند. این رادار توان کشف بالایی علیه اهداف پنهانکار و رادارگریز دارد.
البته در طول مسیر فرامین هدایتی را از رادار دریافت و به روش TVM هدایت میشود؛ رادار دماغه برای افزایش دقت است و البته میتواند موشک را بینیاز از رادار زمینی هدایت کند. همچنین سیستم هدایت داخلی نیز دارد که پیش از شلیک، اطلاعات هدف به آن منتقل شده تا در طول مسیر، هدایت با بالاترین دقت صورت گیرد. ERINT که از سال 2001 عملیاتی شد، دارای سقف پروازی 20 کیلومتر از سطح بوده و بردش تا 45 کیلومتر است. برد ERINT علیه موشک بالستیک از پک 2 بیشتر است و در مقایسه با آن میتواند از منطقهای با وسعت 7 بیشتر محافظت پاد بالستیک به عمل آورد. ERINT همچنین با هر نوع هدف موشکی و هوایی نیز درگیر میشود.
یکی از تفاوتهای اصلی این موشک با انواع قبلی، روش نابودی هدف است. این موشک به لطف روش هدایتی خود دقت بسیار بالا دارد. عملگردهای راکتی نیز چالاکی بسیار زیادی به موشک داده و موتور بسیار قدرتمندش نیز انرژی جنبشی فراوانی برایش فراهم میکند. از این رو موشک ERINT دارای سرجنگی «بزن بکش» است و با کوبیدن خود به هدف، انرژی بیشتری نسبت به ترکشهای سرجنگی انفجاری وارد کرده و هدف را از بین میبرد. البته توسعه طرح موشک بزن بکش نخستین بار در 1983 انجام شد. اولین موشک با پیروی از این طراحی نیز FLAGE بود که بین سالهای 1984 تا 1987 آزمایش و بستری برای توسعه ERINT توسط لاکهید مارتین شد.
برای اطمینان از نابودی، ERINT سرجنگی شدیدا انفجاری و ترکشزای 70 کیلوگرمی نیز دارد تا پس از برخورد منفجر و نابودی هدف تضمین شود. قابلیت بزن بکش برای شکار موشک بالستیک بسیار موثر است و سرجنگی با فیوز راداری علیه هواگردها مرگبارتر است. ERINT نخستین پروازش را 1992 انجام داده و در 1994 برای پک 3 انتخاب شد. ERINT یا اصطلاحا پک 3 در همه آزمایشهای خود موفق بوده است. لاکهید مارتین در سال 2007 توسعه موشک جدیدی را آغاز و موشک حاصل که نخستین آزمایش خود را سال 2009 انجام داد، PAC-3 MSE نام دارد. این موشک جدید در آزمایشهایش ثابت کرد میتواند موشکهای بالستیک میان برد را نیز شکار کند.
این موشک موتور راکتی سوخت جامد بزرگتر و قویتری دارد که از نوع 2 ضربهای بوده و ضمن افزایش انرژی جنبشی و سرعت به 6 ماخ، تا ارتفاع 40 کیلومتر اوج گرفته و برد را به 90 کیلومتر افزایش داده که سبب میشود بتواند منطقه وسیعتری را پوشش دهد. توان مانور نیز 50 درصد بیشتر است؛ ERINT میتواند با فشار گرانشی 40G مانور اجرا کند که این کمیت برای MSE افزایش یافته است. این موشک 15 آزمایش را پشت سر گذاشته و تنها در آزمایش اول ناکام ماند. تولید انبوه MSE نیز از 2018 آغاز و تا نوامبر 2021 هزار موشک تولید شد. ارتش آمریکا امروزه بیش از 1600 تیر MSE که پیشرفتهترین موشک در حال تولید پاتریوت است را در اختیار دارد.
بدنه این موشک تغییر یافته و 4 بالک پایدار کننده از انتهای بدنه به وسط منتقل شدند. سطوح کنترلی متحرک انتهایی نیز ظاهرشان از شکل مستطیل به ذوزنقه تغییر یافت و بزرگتر شدند که سبب افزایش سطح تماس و نتیجتا کنترل پذیری بهتر موشک میشود. در موشک MSE علاوه بر ارتقای نرم افزاری، سخت افزارها نیر کامپیوتر هدایت و ناوبری نیز ارتقا یافته و 4 کامپیوتر کنترل آتش جای خود را به یک کامپیوتر پیشرفتهتر مرکزی دادند. موشک جدید بسیار چابکتر است و توان شکار مانوردهندهترین موشکهای بالستیک و همچنین هواگردها را دارد. این موشک نیز همچنان 180 عملگر راکتی ACM دور بدنه و رادار موج میلیمتری ساخت بوئینگ را دارد.
البته وزن آن نسبت به ERINT افزایش یافته و پرتابگر پاتریوت که به مدل M903 ارتقا یافته، به جای هر 2 لوله پرتاب پک 2 (یا 8 لوله پرتاب ERINT)، 6 لوله پرتاب MSE نگه میدارد. بدین ترتیب یک طرف از پرتابگر کاملا به این موشک اختصاص مییابد. با این اوصاف پرتابگر پاتریوت میتواند در یک طرف خود 6 موشک MSE و در طرف دیگر 4 موشک ERINT و 1 موشک پک 2 نگه دارد. پرتابگر همچنین میتواند تنها به موشکهای پک 3 اختصاص یافته و در یک طرف 6 لوله پرتاب MSE و در طرف دیگر 8 لوله پرتاب ERINT داشته باشد و یا فقط با 12 موشک MSE مسلح شود. به طور کلی هر ترکیب دیگر از حمل موشکها برای پاتریوت نیز ممکن است.
با استفاده از موشک MSE یک سامانه پدافندی دیگر به نام MEADS با مشارکت لاکهید مارتین به همراه شعبه آلمانی و ایتالیایی از کمپانی هوافضا و دفاعی اروپایی MBDA موسوم به MBDA Deutschland و MBDA Italia نیز ساخته شد که قرار بود جایگزین پاتریوت باشد اما آمریکا از خرید آن صرف نظر کرد و تصمیم به توسعه بیشتر پاتریوت گرفت. آلمان در سال 2015 آن را به عنوان جایگزینی برای پاتریوت انتخاب کرد و نیروی هوایی ایتالیا نیز قصد به خدمت گیری آن را دارد؛ در حالی که نیروی زمینی ایتالیا SAMP/T را خریدار کرد. MEADS اجزای کمتری داشته و رادار آن پوشش 360 درجه دارد. همچنین موشک IRIS-T SL را نیز در کنار MSE شلیک میکند.
ریتیان در 2013 استفاده از موشک استونر برای نسل بعد موشک پاتریوت موسوم به پک 4 اسکای سپتور (PAAC-4 SkyCeptor) را به ارتش آمریکا پیشنهاد داد که البته همچنان در حال ارزیابی توسط این قوا است. استونر توسط ریتیان برای سامانه پدافندی اسرائیلی قلاب سنگ داوود توسعه یافت و میتواند با هر هدف هوایی و موشکی اعم از کروز و بالستیک تاکتیکی تا میان برد درگیر شود. سرعت موشک 7.5 ماخ (هایپرسونیک)، سقف پرواز و بردش نیز به ترتیب 15 و 350 کیلومتر است. استونر رادار آرایه فازی فعال موج میلیمتری 3 بعدی در کنار سنسور اپتیکال و تصویرساز فروسرخ در دماغه به همراه پیوند داده 3 مسیره دارد و دقتش فوق العاده بالاست.
استونر موتور دو مرحلهای دارد که مرحله اول یک پرتابگر کمک یا اصطلاحا بوستر برای شلیک و رساندن موشک به سرعت و ارتفاع لازم است تا موتور اصلی روشن شود. موتور اصلی نیز 3 ضربهای بوده که وظیفه 2 ضربه اول هدایت موشک تا فاز میانی حمله است؛ تا این مرحله هدایت با پیوند داده است. پس از قفل روی هدف با رادار و سنسورها، ضربه سوم موتور زده میشود تا با شتابگیری ناگهانی، سرعت افزایش یابد و هدف نتواند فرار کند. هدایت چندگانه سبب میشود استونر مقابل جنگ الکترونیک و پادکار مقاوم باشد. روش نابودی آن نیز با اصابت مستقیم است. موشک 3 ردیف بالک دارد که 2 ردیف اول متحرک هستند تا با کمک آنها تغییر مسیر دهد.
همانطور که پیشتر اشاره شد یکی از مزایای سامانه پاتریوت این است که پرتابگر آن میتواند همزمان پذیرای چند مدل موشک باشد. بدین ترتیب یک آتشبار با ترکیبهای متنوع، انواع موشکهای پک 2 و 3 را داشته و بسته به هدف مورد نظر، موشک مناسب برای رهگیری آن را شلیک میکند. جا دارد اشاره کنیم که با ورود به خدمت موشکهای MSE، مدل ERINT که با نام پک 3 معرفی میشود، به مدل PAC-3 CRI تغییر یافت و نخستین بار در سال 2011 آزمایش شد. CRI نسبت به ERINT اولیه برد بیشتری دارد و در سال 2019 توانست در شکار هدف هوایی با موتور جت در فاصله دور رکورد شکنی کند که البته رقم آن محرمانه است و اعلام نشد.
در سال ۲۰۱۷ نیز سامانه پاتریوت پک ۳ موفق شد یک کوادکاپتر کوچک را سرنگون کند که شاهکاری در دنیای پدافند محسوب میشود. چرا که کوادکاپتر بسیار کوچک است، در ارتفاع فوق العاده کم و با سرعت بسیار پایینی پرواز میکند. کشف و تعقیب چنین هدفی که سطح مقطع رادرای به شدت کمی دارد و تمایز قائل شدن بین آن با فضای زمینه و دیگر پدیدهها همچون باد، پرندگان و درخت و در نهایت برخورد موشک به آن بزرگی با هدفی به آن کوچکی همگی گواه بر توانمندی و دقت بسیار بالای این سامانه پدافندی هستند. کوادکاپتر از جمله تهدیدهای امروزی در میدان نبرد مدرن هستند و گرچه موشک پاتریوت برای آن گران است، اما باید سرنگون شوند.
البته نمونههای دیگر موشک پاتریوت نیز در این مدت ارتقا یافتند. برای مثال در سال 2018 موشکهای +GEM طی یک بروزرسانی به تراشههای ساخته شده با فناوری گالیوم نیترید مجهز شدند که عملکرد بسیار بهتری داشته و نتیجتا سبب افزایش دقت و مرگباری موشک میشود. رادارها، واحد فرماندهی و کنترل ECS، مجموعه دکلهای آنتن OE-349 AMG و دیگر اجزا و بخشهای پاتریوت نیز بروزرسانی دریافت کردند که البته بیشتر نرم افزاری بود. بهینه شدن الگوریتمهای کشف، شناسایی، دسته بندی، تعقیب، درگیری و… سبب میشود سامانه در مقابل تهدیدهای نوین کارآمدی بالای خود را حفظ کرده و اهداف کلاسیک را نیز با موفقیت بیشتری بهتری از بین ببرد.
از 2013 تا 2018 ریتیان واحد AN/MSQ-104 ECS را بروزرسانی و پردازندههای رادار را با نمونه جدید جایگزین کرد که موجب افزایش 40 درصدی اعتمادپذیری و 30 درصدی برد رادار و همچنین بهبود توان کشف و شناسایی آن میشود. واحد ECS نیز به نمایشگرهای LCD رنگی و بزرگ از نوع لمسی با ابعاد 30 اینچ مجهز شد. این سیستم که MMS نام دارد، رابط کاربری بهینهتری دارد و ضمن افزایش آگاهی محیطی، امکان تعامل روانتر و بهتری بین خدمه و کامپیوتر فراهم میآورد. اطلاعات مختلف بیشتری با متن، نماد و شکلها در رنگهای متنوع نشان داده میشود. استفاده از نمایشگر لمسی، ماوس و کلیدهای نرمتر نیز سبب کاهش زمان واکنش میشود.
اجزا حالت ارگونومیکتری دارند که تا خدمه راحتتر باشند. پردازندههای این واحد نیز بروز شدند و به طور کلی نیاز سامانه به تعمیر و نگهداری کاهش یافت. در بروزرسانی 2013 که روی رادار اعمال شد نیز 19 زیرسیستم با یک واحد جایگزین شده و تعداد اجزای ماژولهای آنها از 432 به 12 عدد کاهش یافت. این ارتقا کاهش مصرف انرژی و گرمای تولیدی را نیز همراه دارد. همه این موارد سبب بهبود عملکرد سامانه میشوند. سیستم MMS با بروزرسانی WMI که از سال 2023 عملیاتی میشود، رابط کاربری پاتریوت را با حالت 3 بعدی و قابل شخصیسازی، شبیه به بازیهای کامپیوتری میکند که از دلایل اصلی آن، آشنا بودن برای نسل جدید سربازان است.
دیگر ارتقای مهم دریافت رادار آرایه فازی فعال AN/MPQ-65A است. رادار جدید به لطف فناوری گالیم نیترید، ضمن افزایش 30 درصدی برد، سرعت پردازش و توان تمایز بالاتری دارد. همچنین به لطف اینکه هر ماژول منبع تغذیه مجزا از دیگری دارد، مقاومت بسیار بالاتری در مقابل جنگ الکترونیک داشته و میتوان هر ماژول را جداگانه برنامهریزی کرد. ارتش آمریکا از سال 2017 این رادار را دریافت و تا اوایل نیمه دوم سال 2019 شمار 9 گردان از 15 گردان پاتریوت این رادار را جایگزین نمونههای قدیمی کردند. گرچه رادار جدید از 2017 دریافت شد، اما ارتش آمریکا در قالب پروژه LTAMDS خواستار رادار جدیدی شد که پوشش 360 درجه و سراسری داشته باشد.
رادارهای پیشین گرچه آرایه فازی هستند، اما دامنه دید آنها نهایتا محدود است و نمیتوانند پشت سر آنتن را ببینند. در حالی که امروزه با ظهور تهدیدهای جدید نظیر پهپادهای انتحاری و همچنین گسترش استفاده از موشکهای کروز که برخلاف موشک بالستیک در مسیری غیرقابل پیشبینی پرواز و ممکن است از هر طرف نزدیک شوند، داشتن دید 360 درجه ضروری است. ریتیان 6 دستگاه از رادار جدید که گوست آی (GhostEye) نام دارد را در سال میلادی جاری به ارتش آمریکا تحویل داد. این رادار 3 وجهی جدید برای رهگیری موشکهای هایپرسونیک که از تهدیدهای نوین و در حال توسعه امروزی به شمار میروند نیز بسیار مناسب و توانا است.
رادار گوست آی 3 وجهی است و پشت آنتن اصلی، دو آنتن دیگر نیز دارد تا پوشش کامل 360 درجه فراهم آورد؛ این آنتنها ثابت هستند و چرخشی ندارند اما دامنه دید آنها وسیع است که سبب دستیابی به پوشش کامل و سراسری میشود. رادار جدید نیز همچون AN/MPQ-65A از نوع آرایه فازی فعال است و با فناوری گالیم نیترید ساخته شده که ضمن کاهش مصرف برق و تولید گرمای کمتر، دارای خروجی 2 برابر قویتر است. علاوه بر رادار جدید، بوئینگ در حال توسعه و آزمایش رادار جدیدی برای دماغه موشکهای خانواده پک 3 است. تولید رادار فعلی موشک پک 3 در سال میلادی جاری پایان یافته و تولید رادار نسل بعدی در سال 2023 آغاز میشود.
همانطور که پیشتر نیز اشاره شد پاتریوت امکان یکپارچه سازی با دیگر سامانههای پدافندی جهت برپایی چتر پدافندی چند لایه را دارد. در طول زمان این قابلیت گسترش نیز یافت. در سال 2020 موشک MSE با دریافت اطلاعات از رادار AN/TPY-2 که مربوط به سامانه پادبالستیک تاد (THAAD) است، یک موشک بالستیک را در بردی بالاتر از حالت استفاده از رادار پاتریوت رهگیری و سرنگون کرد. بدین ترتیب آتشبار تاد میتواند با داشتن موشکها پاتریوت، به دفاع پاد بالستیک چند لایه بپردازد و با توجه به اینکه تمامی مراحل کشف تا شلیک توسط واحد فرماندهی و کنترل تاد انجام میشود، سرعت عمل بالاتر میرود که در بحث دفاع پاد موشکی مهم است.
در سال 2021 نیز آزمایش دیگری انجام شد که طی آن یک فروند جنگنده پنهانکار و رادارگریز نسل 5 آمریکایی F-35A لایتنینگ 2 (Lightning II) متعلق به نیروی هوایی آمریکا هدف مورد نظر که موشک کروز بود را کشف و سپس اطلاعات آن را به سیستم فرماندهی رزمی مشترک دفاع هوایی و موشکی موسوم به IBCS متعلق نیروی زمینی ارتش آمریکا انتقال داد. این سیستم نیز یک آتشبار پاتریوت را انتخاب و موشک پک 2 را به سمت موشک کروز شلیک کرد که با موفقیت به آن اصابت نمود. آزمایشهای مشابهی نیز با پک 3 انجام شد که گواه هماهنگی بین نیروی هوایی و زمینی در شناسایی فوری تهدیدات و از بین بردن سریع آنها با روشهای مختلف است.
سامانه IBCS تمامی سامانههای پدافندی ارتش آمریکا را تحت کنترل خود گرفته و کشف یک هدف توسط یکی از اعضا نظیر پاتریوت یا تاد، به معنی دیدن آن توسط همه آتشبارها است و از این رو دست ارتش در درگیری با اهداف بازتر است. چرا که گزینههای متنوعی برای رهگیری هدف مورد نظر دارد و بسته به نوع آن، سامانه و موشک نظیر برای درگیری انتخاب میشوند. سامانه IBCS میتواند در قالب برنامه C2BMC با سامانه رزمی نیروی دریایی آمریکا موسوم به ایجیس (Aegis) که موشکهای بالستیک را خارج از جو تا فاز ترمینال هدف قرار میدهد نیز یکپارچه شده و بدین ترتیب با پدافند چند لایه، به مقابله موثرتر با موشکهای بالستیک بپردازند.
سامانه پاتریوت تا امروز بیش از 3 هزار آزمایش زمینی و 1400 آزمایش پروازی و شلیک را تجربه نمود. همچنین از زمان ورود به خدمت خود بیش از 250 مورد درگیری رزمی در کارنامه خود ثبت کرده که این آمار تنها برای 5 کشور از 17 دارنده این سیستم است. همچنین بین سالهای 2015 تا سپتامبر 2020، پاتریوتهای مستقر در عربستان و امارات 177 موشک بالستیک یمنی را با موفقیت رهگیری کردند. خریداران پاتریوت در حال افزایش نیز هستند. لهستان در سال 2018 این سامانه را سفارش داده و به زودی آنها را دریافت میکند. سوئیس نیز دیگر خریدار پاتریوت است. با پیوستن اوکراین به لیست نیز کاربران سامانه پاتریوت به 20 کشور افزایش مییابند.
امروزه آمریکا تنها از نمونههای جدیدتر موشک پک 2 و خانواده پک 3 استفاده میکند که از انواع پک 2 آمار دقیقی نیست. از کشورهای خارجی دارنده پاتریوت نیز تایوان، یونان، اردن، هلند، مصر، عربستان، اسپانیا، مراکش و کویت دارنده و سفارش دهنده PAC-3 CRI هستند. رومانی، لهستان، سوئد و بحرین نیز PAC-3 MSE را سفارش دادهاند. قطر، ژاپن، امارات، کره جنوبی و آلمان نیز خریدار هر 2 نمونه موشک پک 3 هستند. شماری از این کشورها انواع پک 2 را نیز در خدمت دارند. اسرائیل تنها کاربری است که موشکهای خانواده پک 3 را سفارش نداده و فقط پک 2 نسخه +GEM را عملیاتی دارد؛ زیرا خود از برترین سازندگان پدافند و کاربر سامانه بومی است.
دارندگان پاتریوت، آتشبارهای خود را برخی مواقع در کشورهای دیگر مستقر میکنند. مثلا هم اکنون هلند شماری از سامانههای پاتریوت خود را در اسلواکی مستقر کرد که این اقدام در ازای انتقال S-300 به اوکراین بود. آمریکا نیز قصد دارد اقدام مشابهی انجام دهد. آلمان نیز برای انتقال یک آتشبار پاتریوت خود به لهستان و استقرار آن در مرز اوکراین با ورشو به توافق رسید. یونان نیز مجددا اعلام کرد در صورتی که آمریکا با ارسال شمار بیشتری پاتریوت از حریم هوایی آن محافظت کند، سامانههای S-300 خود را به اوکراین میدهد. واشنگتن نیز علاوه بر انتقال شماری از پاتریوتهای خود به عربستان، چندی پیش تعداد زیادی موشکهای خود را به عربستان داد.
آمریکا شماری از پاتریوتهای خود را دائما در کره جنوبی و ژاپن مستقر کرده تا از آنها مقابل کره شمالی و چین محافظت کند. البته این کشورها خود دارنده پاتریوت هستند و چندین نمونه سامانه بومی بسیار توانمند نیز ساختهاند. با این حال استقرار شمار بیشتری آتشبار سبب تقویت چتر دفاعی خصوصا مقابل موشکهای بالستیک میشود. جدیدترین مقصد پاتریوت همانطور که اشاره شد اوکراین است. این خبر از چندی پیش اعلام شده و در جریان سفر اخیر زلنسکی به آمریکا، رسما توسط آمریکا اعلام و تایید شد. مشخص نیست سامانه اهدایی به اوکراین کدام از مدلهای پک 2 یا پک 3 است اما گفته شده از ذخایر موجود در انبار برای اوکراین ارسال میشود.
تا به امروز 1106 پرتابگر برای آمریکا ساخته شد که البته شماری از آنها از خدمت خارج یا در حالت ذخیره هستند. امروزه ارتش آمریکا 60 آتشبار پاتریوت پک 3 دارد که ارزش هر کدام 1.1 میلیارد دلار است. هر آتشبار 8 پرتابگر از مدل M902 و M903 داشته و در حال حاضر تعداد پرتابگرهای عملیاتی پک 3 این کشور 480 عدد است. هر 4 آتشبار یک گردان را تشکیل میدهند و آمریکا مجموعا 15 گردان عملیاتی دارد. برخی منابع اعلام کردند آمریکا 16 گردان پاتریوت دارد که با توجه به این که همیشه یک گردان در حال بروزرسانی یا بازبینیهای ضروری است، میتوان گفت این آمار نیز صحیح است. ارتش همچنین قرار است یک گردان دیگر نیز تشکیل دهد.
انتقال پاتریوت به اوکراین پیچیدگیهای خود را نیز دارد. آموزش تعمیرکاران، خدمه واحد ECS و واحد پرتاب به ترتیب به 53، 20 و 13 هفته زمان نیاز دارد. مقامات آمریکایی در گفتگو با رویترز اعلام کردند که پاتریوت ابتدا به آلمان منتقل و خدمه اوکراینی در آنجا کار با این سامانه را یاد میگیرند. بر اساس گزارشها انتقال پاتریوت به آلمان در ماه فوریه 2023 انجام میشود. برای کاهش زمان آموزش میتوان پرسنل دیگر سامانههای پدافندی مثل S-300 برای یادگیری کار با پاتریوت اعزام شوند. علی رغم اینکه معماری و روش کار پاتریوت با سامانههای شرقی متفاوت است اما خدمه با تجربه زمان کمتری برای آموزش نیاز دارند. خصوصا اگر آموزش فشرده باشد.
این سامانه برای مقابله با موشکهای بالستیک که روسیه از ایران گرفت به کار میروند. هر موشک CRI چهار میلیون دلار ارزش دارد و البته شلیک آن برای رهگیری پهپادهای انتحاری و موشکهای کروز ابدا به صرفه نیست. پاتریوت میتواند با NASAMS و IRIS-T SLM تحویل شده به اوکراین یکپارچه شده و چتر پدافندی چند لایه فراهم آورند که میتواند همه اهداف هوایی و بالستیک را رهگیری کند. هاوکهای اهدایی اسپانیا نیز از نوع PIP فاز 3 هستند که میتوانند با پاتریوت ادغام و اطلاعات هدف را از این سامانه دریافت کنند. البته نهایتا بستگی دارد تک آتشبار این سامانه در کدام شهر مستقر شود. هرچند به احتمال بسیار بالا کییف پذیرای آن میشود.
سامانه IRIS-T SLM اهدایی آلمان (تحویل شده)
سامانه NASAMS اهدایی آمریکا (تحویل شده)
سامانه SAMP/T اهدایی فرانسه و ایتالیا (در انتظار تحویل)
سامانه هاوک اهدایی اسپانیا با کمک آمریکا (تحویل شده)
سامانه کروتال NG اهدایی فرانسه (تحویل شده)
سامانه RBS 70 NG اهدایی سوئد (در انتظار تحویل)
سامانه SPADA 2000 اهدایی اسپانیا (تحویل شده)
سامانه اونجر اهدایی آمریکا (در انتظار تحویل)
سامانه استورمر اهدایی بریتانیا (تحویل شده)
سامانه میسترال اهدایی نروژ (تحویل شده)
سامانه استینگر اهدایی آمریکا، لیتوانی، لتونی، آلمان و هلند (تحویل شده)
سامانه استرلا 2 اهدایی آلمان (تحویل شده)
سامانه پیوران اهدایی لهستان (تحویل شده)
سامانه ومپایر اهدایی آمریکا (در انتظار تحویل)
سامانه گپارد اهدایی آلمان (تحویل شده)
سامانه S-300 اهدایی اسلواکی (تحویل شده)