۱۰ تا از محبوب‌ترین فیلم های ویرانشهری (دیستوپیایی) که باید ببینید

فیلم‌هایی با تم ویرانشهری که آینده مبهم بشر را نشان می‌دهند، ما را به فکر فرو می‌برد. در اینجا بهترین فیلم های دیستوپیایی تاریخ را به شما معرفی می‌کنیم که ارزش دیدن بالایی دارند.

سینمای دیستوپیایی یا ویرانشهری مدت‌هاست که بازتاب ترس انسان از آینده‌ای وحشتناک را به‌نمایش می‌گذارد. این سینما جهانی نگران‌کننده را به‌تصویر می‌کشد که در آن جامعه از هم گسیخته شده و طمع، فناوری‌های خطرناک و قدرت کنترل نشده حکمرانی می‌کند. چندین دهه است که این فیلم‌ها توانسته‌اند جزو محبوب‌ترین و پرگیشه‌ترین فیلم‌های سینما باشند و این نشان می‌دهد که ما دوست داریم ببینیم آینده زمین در بدترین حالت ممکن چگونه خواهد بود.

بهترین فیلم های دیستوپیایی

از شاهکارهای قدیمی مثل Blade Runner گرفته تا آثار معاصری مثل Children of Men، در اینجا فهرستی از بهترین فیلم های دیستوپیایی را برای شما گردآوری کرده‌ایم که محصورکننده و در عین حال ترسناک هستند. فیلم‌های این ژانر، آینده‌ای را برای بشر متصور می‌شوند که بدترین اتفاقات در آن رخ داده است. حتی وقتی به عناوین کلاسیک و قدیمی نگاه می‌کنیم، می‌بینیم بسیاری از پیش‌بینی‌های آن فیلم‌ها در جهان فعلی خودمان هم رخ داده است!

بیش از این شما را منتظر نمی‌گذاریم و به معرفی این فیلم‌های سینمایی جذاب می‌پردازیم.

۱. فیلم The Hunger Games – سال ۲۰۱۲

عملکرد در IMDB: امتیاز ۷.۲ از ۱۰

فیلم Hunger Games با بازی جنیفر لارنس در یکی از بهترین نقش‌هایی که تاکنون ایفا کرده، نسخه دیستوپیایی ایالات متحده آمریکا را به‌نمایش می‌گذارد که نام آن به پانم تغییر کرده است. این فیلم که به‌کارگردانی گری راس و در سال ۲۰۱۲ اکران شد، برگرفته از رمانی به همین نام اثر سوزان کالینز است که در سال ۲۰۰۸ چاپ شده بود.

فیلم بازی‌های گرسنگی آینده‌ای نامعلوم کشوری به‌نام پانم با پایتختی قدرتمند و غنی و ۱۲ ایالات به‌شدت فقیر را به‌تصویر می‌کشد. روزی این ۱۲ ایالات تصمیم می‌گیرند علیه پایتخت (که کاپیتول نام دارد) شورش کنند، اما همه آن‌ها شکست می‌خورند و به‌ناچار تن به معاهده صلح با قوانینی پیچیده می‌دهند. در این معاهده آمده است که هر ۱۲ ایالت،  هر ساله باید دخنران و پسران با سنی بین ۱۲ تا ۱۸ سال را برای مسابقه‌ای به‌نام «مسابقه‌های گرسنگی» به کاپیتول بفرستند.

در مجموع ۲۴ شرکت‌کننده در این مسابقه حضور خواهند داشت که باید به قتل عام همدیگر بپردازند و فقط یکی از آن‌ها به‌عنوان برنده، زنده از مسابقه خارج خواهد شد. جایزه مسابقه هم، درآمدن موقتی ایالت فرد برنده از قحطی است. امسال نیز قرار است این مسابقه طبق روال سابق برگزار شود، اما وقتی کانتیس اوردین (با بازی جنیفر لارنس) از ایالت دوازدهم در این مسابقه شرکت می‌کند، همه‌چیز تغییر می‌کند.

۲. فیلم V for Vendetta – سال ۲۰۰۵

عملکرد در IMDB: امتیاز ۸.۲ از ۱۰

وی مثل وندتا، یکی از بهترین فیلم های دیستوپیایی تاریخ است که سال ۲۰۰۵ و به کارگردانی جیمز مک تیگو اکران شد. این فیلم بر اساس یک کمیک با همین نام ساخته شده و هوگو ویوینگ نقش شخصیت اصلی آن که V نام دارد را ایفا می‌کند.

این فیلم دلهره‌آور سال ۲۰۲۰ را به‌تصویر می‌کشد. جایی که دومین جنگ داخلی در‌ آمریکا شکل گرفته، جنگ‌های پراکنده‌ای در سطح جهان وجود دارد و یک بیماری کشنده به‌نام ویروس سنت ماری هم کل اروپا را در بر گرفته است. در این بین انگلستان به‌تصرف یک دولت نئوفاشیستی درآمده که حزب نورسفایر با سرپرستی آدام ساتلر آن را رهبری می‌کند. این دولت تمام یهودیان، مسلمانان، کافران، مهاجران و مخالفانش را در اردوگاه‌های کار اجباری زندانی کرده و حتی اعدام می‌کند. این حذب باعث افزایش وحشتناک نابرابری اجتماعی در بین مردم جامعه شده است.

از بین مردم شخصی به نام «وی» که نقاب گای فاکس را به چهره زده برمی‌خیزد و می‌خواهد مردم را از دست حکومت ظالم نجات دهد. در حالی که پلیس انگلستان حکومت نظامی شبانه اعلام کرده بود، یکی از کارمندان شبکه تلویزیونی بریتانیا به‌نام «ایوی هموند» هنگام عبور از خیابان دستگیر می‌شود، ولی وی او را از دست پلیس فراری می‌دهد. از همینجا رابطه‌ای بین وی و ایوی شکل می‌گیرد که سرنوشت فیلم را می‌سازد. ناتالی پورتمن نقش ایوی را در این فیلم ایفا می‌کند.

۳. فیلم Gattaca – سال ۱۹۹۷

عملکرد در IMDB: امتیاز ۷.۷ از ۱۰

گاتاکا فیلمی در ژانر علمی-تخیلی است که توسط اندرو نیکول و در سال ۱۹۹۷ ساخته شده است و بازیگران مطرح مثل ایثن هاک، اوما تورمن، جود لا و لورن دین در آن به ایفای نقش پرداخته‌اند. این فیلم که بی‌شک یکی از بهترین فیلم های دیستوپیایی هم هست، جامعه‌ای را روایت می‌کند که داشتن توانمندی‌های ژنتیکی باعث محبوبیت و پیشرفت در جامعه می‌شود. برخی افراد جامعه اصلاح ژنتیکی شده‌اند که به آن‌ها معتبر (Valid) گفته می‌شود و عمده کارهای بزرگ و مهم جامعه بر عهده آن‌هاست. برخی دیگر هم که فاقد اصلاح ژنتیکی هستند نامعتبر (In-Valid) شناخته می‌شوند و معمولا به کارهای سطحی مشغولند.

وینسنت فری‌من (با بازی ایتان هاوک) یک فرد نامعتبر است که می‌خواهد فضانورد شود، ولی به‌خاطر نامعتبر بودن نمی‌تواند این شغل را داشته باشد. البته عمر او به‌خاطر مشکل قلبی ۳۰.۲ سال پیش‌بینی شده و فرصت کافی هم برای این کار نداشت. اما او خیلی محکم پای هدفش می‌ایستد و با حیله‌گری توسط روشی که در فیلم به آن «نردبان» گفته می‌شود، با استفاده از چندین نمونه خون و ادرار یک ورزشکار معتبر قطع نخاع شده به‌نام جروم یوجین مورو (با بازی جود لا) خودش را جای او جا می‌زند تا به فرد معتبری تبدیل شود.

او در مسیر جروم بودن سختی‌های زیادی می‌کشد و خود یوجین هم کمکش می‌کند. درست زمانی که به پایان دوره آموزشی او می‌رسیم، قتل مرموزی در آن مرکز رخ می‌دهد و یک تار مژه وینسنت در صحنه جرم کشف می‌شود.

۴. فیلم Minority Report – سال ۲۰۰۲

عملکرد در IMDB: امتیاز ۷.۶ از ۱۰

گزارش موارد نادر، یک فیلم سایبرپانک و ویرانشهری است که توسط استیون اسپیلبرگ کارگردانی شده و در سال ۲۰۰۲ اکران شد. این فیلم در واقع برگرفته از داستان کوتاهی با همین نام است که فیلیپ کی. دیک آن را نوشته است. ستارگانی مثل تام کروز، کالین فارل، سامانتا مورتن و استیو هریس در این عنوان به ایفای نقش پرداخته‌اند.

این فیلم جهان در سال ۲۰۵۴ را به‌نمایش می‌گذارد و سیستمی به‌نام “Precrime” را به‌نمایش می‌گذارد که توانمندی او اندازه ۳ انسان است و جرایم را پیش از وقوع پیش‌بینی می‌کند. به‌همین خاطر هم نیروی پلیس قبل از ارتکاب جنایتی، جلوی آن را می‌گیرد و به‌همین خاطر هم مدت طولانیست که هیچ جرم و جنایتی رخ نداده است. این مجرمان احتمالی نیز در یک کمای الکترونیکی قرار می‌گیرند و در زندانی با ساختار پانوپتیکون نگهداری می‌شوند.

گرچه سیستم Precrime در طول عمر شش ساله خدوش تقریبا تمام قتل‌های از پیش برنامه‌ریزی شده را پیش‌بینی کرده است، با این حال جنایت‌هایی به نام «قتل‌های توپ قرمز» در شهر رخ می‌دهد که پلیس فرصت بسیار کمی برای مقابله با آن‌ها دارد. جان اندرتون، مدیر این سیستم پس از ربوده شدن پسر شش ساله‌اش به نیروی پلیس اضافه شده است و انگیزه‌های فراوانی برای مقابله با مجرمین دارد. او بعد از اتفاقاتی که برای پسرش رخ داد، به‌شدت افسرده و معتاد به مواد مخدر شده است و حتی همسرش لارا هم او را ترک کرد.

داستان فیلم از جایی شروع می‌شود که روزی سیستم Precrime، قتل شخصی به‌نام لیو کرو توسط خود جان اندرتون را پیش‌بینی می‌کند. اما اندرتون چنین شخصی را هرگز ندیده است. اندرتون به‌ناچار فرار می‌کند تا وارد کمای دیجیتالی نشود و نیروی پلیس هم به‌دنبال او می‌گردد.

۵. فیلم WALL-E – سال ۲۰۰۸

عملکرد در IMDB: امتیاز ۸.۴ از ۱۰

وال-ئی، یک انیمیشن زیبا و جذاب ویرانشهری است که توسط استودیو پیکسار و به کارگردانی اندرو استنتون در سال ۲۰۰۸ ساخته شده است. کریستوفر نولان از این فیلم به‌عنوان یکی از فیلم‌های الهام بخش او برای ساخت فیلم Interstellar یاد کرد و جایزه بهترین انیمیشن سال در هشتاد و یکمین مراسم اسکار را هم کسب کرد.

داستان فیلم سال ۲۸۰۰ را روایت می‌کند، جایی که انسان‌ها نزدیک به ۱۰۰۰ سال است که زمین را ترک کرده‌اند و در زمین چیزی به جز کوه‌های عظیمی از زباله‌ها و ضایعات آهن باقی نمانده است. یک ربات آشغال جمع‌کن به نام WALL-E وظیفه دارد این زباله‌ها را جمع‌آوری کرده و آن‌ها را فشرده‌سازی کند.

در یکی از این روزها که وال-ئی مشغول کار خودش است، ناگهان سفینه‌ای روی زمین فرود می‌آید و موجود کوچکی به‌نام ایو را پیاده می‌کند. ایو در واقع یک ربات فوق پیشرفته است که وظیفه شناسایی نشانه‌های حیان روی کره زمین را بر عهده دارد تا اگر حیات ممکن بود، بشر مجددا از فضا به‌ زمین بازگردد. وال-ئی یک دل نه صد دل شیفته و عاشق ایو می‌شود. وقتی ایو که یک گیاه سبز رشد کرده در زمین را می‌بیند، می‌خواهد به فضا بازگردد ولی وال-ئی هم با او به فضا می‌رود.

انسان‌هایی که اکنون قرن‌هاست زمین را ترک کرده‌اند و در فضا سیر می‌کنند، به‌خاطر بی‌تحرکی حالا به افراد چاق و بی‌مصرفی تبدیل شده‌اند که ربات‌ها همه کارهای آن‌ها را انجام می‌دهند. حتی خلبان این فضاپیما کاپیتان B. McCrea هم نشسته روی صندلی لم داده و هوش مصنوعی رباتیکی به‌نام AUTO این فضاپیما را کنترل می‌کند. وقتی آن‌ها متوجه رشد گیاه سبز رنگی روی زمین می‌شوند، این به بازگشت دوباره امیدوارشان می‌کند. اما وقتی مجددا آن گیاه را بررسی می‌کنند، متوجه ناپدید شدن آن می‌شوند و ایو، وال-ئی را مقصر آن می‌داند.

۶. فیلم Mad Max: Fury Road – سال ۲۰۱۵

عملکرد در IMDB: امتیاز ۸.۱ از ۱۰

بهترین فیلم های دیستوپیایی تاریخ

یکی از بهترین فیلم های دیستوپیایی که بحران آب در آینده را روایت می‌کند، مکس دیوانه: جاده خشم اثری از جرج میلر است که در سال ۲۰۱۵ اکران شد. در این فیلم بازیگران مطرح هالیوودی از جمله تام هاردی، شارلیز ترون، نیکولاس هولت و رایلی کیئو ایفای نقش کرده‌اند.

زمین به بیابانی تبدیل شده که هیچ آب و علفی در آن وجود ندارد و جنگ بر سر منابع باعث کشته شدن انبوهی از مردم جهان شده است. در این بین یک بازمانده به‌نام مکس راکاتانسکی که به مکس دیوانه مشهور است توسط ارتش پسران جنگی دستگیر و به زندانی در ارگ ایمورتان جو (جو جاودان) برده می‌شود. یکی از اعضای ارتش پسران جنگی به‌نام ناکس به‌شدت بیمار است و آن‌ها حالا خون مکس را به آن تزریق می‌کنند تا بهبود پیدا کند.

یکی از افراد بالارده ارتش جو به‌نام امپراتور فیوریوسا (با بازی شارلیز ترون) که با وار ریگ (ماشین زرهی خود) به‌دنبال بنزین و مهمات به بیرون از مقر پادشاهی رفته، وقتی بازمی‌گردد متوجه فرار کردن پنج همسر به همراه فیوریوسا می‌شود. او حالا تصمیم می‌گیرد مکس دیوانه را به جلوی ماشین خودش ببندد و با ارتش تحت امر خودش به تعقیب او برود. اما در این مسیر اتفاقات زیادی برای امپراتور فیوریوسا، مکس و ارتش پشت سر آن رخ می‌دهد که ارزش دیدن را دارد.

۷. فیلم Metropolis – سال ۱۹۲۷

عملکرد در IMDB: امتیاز ۸.۳ از ۱۰

متروپلیس یا کلان شهر، یکی از نخستین فیلم‌های ویرانشهری سینمای جهان است که به‌صورت صامت و در سال ۱۹۲۷ ساخته شده است. فریتز لانگ این فیلم را کارگردانی کرده و تئا فن هاربو هم مسئول نوشتن داستان آن بوده است. بازیگرانی همچون آلفرد ابل، بریگیته هلم، گوستاو فرولیش و گریته برگر در فیلم متروپلیس به ایفای نقش پرداخته‌اند.

این فیلم داستان ویرانشهری در سال ۲۰۲۶ را روایت می‌کند که ساکنانش به دو دسته اندیشنده و کارگر تقسیم شده‌اند. اولین دسته در برج‌هایی در بالای زمین زندگی می‌کنند و دسته دوم افراد فقیری هستند که ساکن اتاق‌های محقری در زیر زمین هستند. در این بین زنی فرهیخته از قشر کارگران به‌نام «ماریا» تلاش می‌کند تا حقوق نادیده گرفته کارگران را به آن‌ها گوش‌زد کند. البته او قصدی برای به پا کردن شورش ندارد، بلکه می‌گوید که به‌زودی قرار است یک منجی ظهور کند و آن‌ها را نجات دهد.

در حالی که شهردار متروپلیس هیچ توجهی به حقوق افراد ساکن زیرزمین ندارد، اما پسرش برخلاف او همیشه به دنیای کارگران توجه دارد. در یکی از بازدیدهایش، صحبت‌های ماریا برای کارگران او را شیفته خودش می‌کند. شهردار که از نفوذ بالای ماریا در قشر کارگر مطلع می‌شود، به روت وانگ، مخترع بزرگ متروپلیس دستور می‌دهد تا ماریا را برباید و یک ربات شبیه ماریا بسازد. روت وانگ سپس این ربات را می‌سازد و آن را به دنیای زیرزمین می‌فرستد تا کارگران را ترغیب به شورش علیه شهردار کند. فارغ از اینکه کارگران با این شورش به دام نقشه‌های شوم شهردار خواهند افتاد.

۸. فیلم Blade Runner – سال ۱۹۸۲

عملکرد در IMDB: امتیاز ۸.۱ از ۱۰

بهترین فیلم های دیستوپیایی

بلید رانر فیلمی با ژانر ویرانشهری است که به کارگردانی ریدلی اسکات و درخشش هریسون فورد و روتخر هاور در سال ۱۹۸۲ اکران شد.  کارگردان برای خلق این فیلم از رمان آیا آدم مصنوعی‌ها خواب گوسفند برقی می‌بینند؟ به نوشته فلقپ ک. دیک الهام گرفته است.

داستان فیلم سال ۲۰۱۹ را روایت می‌کند، جایی که آمد مصنوعی‌هایی که به‌نام «ریپلیکانت» شناخته می‌شوند، حق حضور روی کره زمین را ندارند. در این بین یک نیروی پلیس به‌نام دکارد (با بازی هریسون فورد) وظیفه دارد تا ریپلیکانت‌ها را شناسایی کرده و جامعه را از حضورشان بزداید. در همین حین، چند تا ریپلیکانت که متفاوری هستند، به‌صورت مخفیانه وارد شهر لس آنجلس شده و تلاش می‌کنند تا به شرکت تایرل کورپوریشن راه پیدا کنند. این همان شرکتی است که ریپلیکانت‌ها را خلق کرده است.

دکارد تا حدودی متوجه نفوذ آدم مصنوعی‌ها به داخل شرکت تایرل می‌شود. به‌همین خاطر هم به آنجا می‌رود و از مدیرعامل این شرکت می‌خواهد آزمایش‌هایی که برای تشخیص ریپلیکانت‌ها طراحی شده را روی مدیران و افراد نزدیک به خود انجام دهد. یکی از آن‌ها راشل، دستیار الدن تایرل، مدیرعامل این شرکت است. بعد از آزمایشی که خیلی بیشتر از حد معمول هم به‌طول انجامید، مشخص شد که راشل یک شبیه‌ساز است و این را به‌صورت خصوصی به تایرل می‌گوید. تایرل می‌گوید که راشل یک نسخه آزمایشی است که خاطرات نادرستی به او داده شده تا حس عاطفی آن را بسنجند و در واقع خود او از آدم مصنوعی بودنش بی‌اطلاع است.

۹. فیلم Children of Men – سال ۲۰۰۶

عملکرد در IMDB: امتیاز ۷.۹ از ۱۰

فرزندان انسان، نام فیلمی مشترک از سینمای آمریکا و انگلستان است که آلفونسو کوارون آن را کارگردانی کرده است. این فیلم بر اساس رمانی با همین نام به نوشته پی.دی. جیمز، در سال ۲۰۰۶ اکران شد. ستارگانی همچون کلایو اوون، جولیان مور، مایکل کین، کلر هوپ آشیتی، چیویتل اجیوفور و چارلی هونام در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند.

داستان فیلم در سال ۲۰۲۷ روایت می‌شود؛ جایی که دیگر زن‌ها نمی‌توانند بچه‌دار شوند و فرزندی را به دنیا بیاورند. جوان‌ترین انسان روی کره زمین که یک جوان ۱۸ ساله بوده و همه به بچه‌دار شدن آن امیدوار بودند هم به‌تازگی از دنیا رفته تا تمام امیدها، ناامید شود. در روزگاری که آشفتگی کل جهان را گرفته و همه در شرف مرگ هستن یا ناامید از آینده با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، زنی به‌نام کی (با بازی کلر هوپ آشیتی) حامله شده است.

در حالی که بی‌قانونی در کوچه و خیابان‌ها بی‌داد می‌کند و هیچ انگیزه‌ای برای مدیریت جهان توسط رهبران نمانده است، مردی به نام تئو (با بازی کلایو اوون) وظیفه پیدا می‌کند تا از این زن محافظت کند و او را به بندری برساند تا در دنیای تیره و ناامید، فرزندش را به دنیا بیاورد و آخرین امید بشر روی زمین از بین نرود. داستان این فیلم کاملا باورپذیر است و همین باعث شده به یکی از بهترین فیلم های دیستوپیایی تاریخ تبدیل شود.

۱۰. فیلم A Clockwork Orange – سال ۱۹۷۱

عملکرد در IMDB: امتیاز ۸.۳ از ۱۰

بهترین فیلم های دیستوپیایی و ویرانشهری

پرتقال کوکی، اثری جاودانه از شرکت برادران وارنر است که توسط استنلی کوبریک کارگردانی شده و در سال ۱۹۷۱ به‌اکران درآمد. کارگردان در این فیلم نسخه ویرانشهر انگلستان را به‌تصویر می‌کشد که در آن فراخشونت حکمرانی می‌کند. بازیگرانی همچون مالکوم مک داول، پاتریک مگی، میریام کارلین و آدرین کوری در فیلم A Clockwork Orange به ایفای نقش پرداخته‌اند.

الکس دلارج (با بازی مک داول) رئیس گروهی از بزهکاران است که در لندن زندگی می‌کند. الکس و دوستانش شبی بعد از نوشیدن یک نوشیدنی روان‌گردان به نام میلک پلاس، تصمیم می‌گیرند نقشه‌های شیطانی شبانه خودشان را پیاده کنند. به‌همین خاطر هم به‌خیابان می‌روند و یک پیرمرد ولگرد (پائول فارل) را کتک می‌زنند. سپس با گروه رقیب خود که بیلی بوی (ریچارد کانات) آن را رهبری می‌کند، درگیر می‌شوند. در ادامه خشونت‌های افراطی خود به سراغ نویسنده‌ای به‌نام اف. الکساندر (پاتریک مگی) می‌روند و به‌قدری آن را کتک می‌زنند تا برای همیشه زمین‌گیر می‌شود. در همین حین الکس، رهبر گروه به همسر این نویسنده تجاوز می‌کند.

اختلاف‌هایی بین گروه‌های دیگر متجاوزان با این گروه رخ می‌دهد، اما الکس با حمله به آن‌ها ثابت می‌کند که رهبر قدرتمندتری است. او روزی تصمیم می‌گیرد به خانه زنی ثروتمند حمله کند که مجرد است و فقط گربه‌هایش همدم آن‌ هستند. او که به تنهایی به داخل ساختمان این زن آمده، با او درگیر می‌شود و وقتی آژیر پلیس به صدا درمی‌آید و می‌خواهد از خانه فرار کند، پلیس او را دستگیر می‌کند. پلیس به او اطلاع می‌دهد که زن مرده و حالا او یک قاتل محسوب می‌شود. بنابراین دیگر راهی برای فرار از قانون نیست.

پس از مدتی که او در زندان است، وزیر کشور (آنتونی شارپ) برای آزمایشی به‌نام لودویکو چند زندانی را انتخاب می‌کند تا یک آزمایش جدید انزجاردرمانی را روی آن‌ها تست کند. یکی از داوطلبین این آزمایش هم الکس است.