افراد زیادی گمان میکنند که برای رسیدن به خوشبختی باید ازدواج کرده یا حداقل با فردی دیگر در ارتباط باشند. اما آیا از نظر علمی افراد مجرد میتوانند در بلندمدت یک زندگی شاد را تجربه کنند؟
در جوامع مختلف اغلب این باور وجود دارد که افراد نمیتوانند برای مدت زیادی مجرد باقی بمانند. بنابراین وقتی کسی را میبینیم که اینگونه است، اغلب تصور میکنیم که یا اعتمادبهنفس ندارد و یا اینکه از مشکلات شخصیتی و روانی رنج میبرد. همین نیز سبب میشود که نتواند با افراد دیگر در رابطه باشد. اما آیا این باور درست است؛ آیا امکان ندارد که فردی مجرد هم اعتمادبهنفس داشته باشد و هم بتواند از زندگی شاد خود لذت ببرد؟
اخیرا مقالهای در مجله Personality منتشر شده است که نشان میدهد مجرد بودن با زندگی شاد در تضاد نیست. هرچند همانطور که انتظار میرفت افراد زیادی در این زمینه موفق نمیشوند. در واقع عامل بسیار مهمی وجود ندارد که میتواند میزان رضایت فرد از زندگی را تعیین کند.
ارتباط مجرد بودن فرد با داشتن یک زندگی شاد
افزایش تمایل به زندگی مجردی
شاید عجیب بهنظر برسد؛ اما در سرتاسر جهان افراد کمتری تمایل به زندگی مشترک دارند. بهعنوان مثال در سال ۱۹۸۱ حدود ۳۲ درصد از افراد بین ۲۵ تا ۲۹ سال کانادایی خود را مجرد خطاب میکردند. ولی این میزان در سال ۲۰۲۱ به رقم فوقالعاده بالای ۶۱ درصد رسیده است. بههمینخاطر تعداد افرادی که بهصورت مجردی زندگی میکنند نیز از ۱.۷ میلیون نفر در سال ۱۹۸۱ به ۴.۴ میلیون نفر در سال ۲۰۲۱ رسید.
افراد معمولا دلایل خاص خود را برای یک زندگی مجرد و شاد دارند. برخی صرفا تمایل ندارند با شخص دیگری در رابطه باشند و برخی نیز قصد دارند روی اهداف شخصی و جاهطلبیهای خود تمرکز کنند. همچنین برخی از افراد گفتهاند که شروع رابطه با شخصی جدید سختتر شده است. عدهای هم بهخاطر تجربیات تلخ پیشین تصمیم گرفتهاند برای همیشه مجرد بمانند.
علاوه بر اینها، افراد ممکن است بهخاطر سبک دلبستگی خود بهاین باور برسند که زندگی بهعنوان یک فرد مجرد شاد و بهتر است. دلبستگی نام یک نظریه معروف و مستحکم است که در رابطه با نحوه برقراری رابطه یک فرد با دیگر افراد توضیح میدهد. اگر در وبسایت آمازون نام نظریه دلبستگی (Attachment theory) را جستجو کنید با هزاران عنوان مواجه خواهید شد.
همچنین هشتگ نظریه دلبستگی در تیک تاک بیش از ۱۴۰ میلیون بازدید داشته است. همین نیز بهخوبی نشان میدهد که این نظریه تا چهحدود توسط عموم مورد پذیرش قرار گرفته است.
توضیحات نظریه دلبستگی در مورد روابط افراد
بر اساس نظریه دلبستگی رابطه ما با دیگران بر اساس میزان نگرانی و خودداری ما شکل خواهد گرفت. نگرانی دلبستگی یک نوع اختلال است که سبب میشود افراد پیش از برقراری ارتباط با دیگران دچار استرس شوند و ناخودآگاه از پایان رابطه احساس وحشت کنند. خودداری دلبستگی نیز سبب میشود که افراد هنگام صمیمیت و نزدیکشدن به دیگران احساس بدی داشته باشند.
افرادی که دارای سطوح پایانی از نگرانی دلبستگی و خودداری دلبستگی هستند عادی قلمداد میشوند. این افراد هر رابطه را شروعی متفاوت بهحساب میآورند و مشکلی با صمیمیت ندارند.
جامعه معمولا باور ندارد که افراد مجرد بتوانند یک زندگی شاد را داشته باشند. بههمینخاطر معمولا آنها را یا خیلی وابسته و یا خیلی بیتفاوت تلقی میکند. البته مطالعات علمی نیز کمی با این باور همراستا است. بررسیها نشان میدهد که افراد مجرد نسبت به افرادی که در رابطه هستند دارای سطح بالاتری از عدم اعتمادبهنفس و مشکلات شخصیتی هستند. هرچند نمیتوان نادیده گرفت که افراد زیادی هم به خواست خود مجرد باقی ماندهاند و مشکلی نیز با این موضوع ندارند.
گروهبندی افراد مجرد و میزان شاد بودن آنها در زندگی
اخیرا گروهی از روانشناسان بالینی و اجتماعی سبک دلبستگی افراد مجرد را مورد بررسی قرار دادند. آنها میخواستند ببینند که سبک دلبستگی فرد مجرد چه تاثیری روی سلامتی و شاد بودن او در زندگی دارد. بههمینخاطر دو پژوهش جداگانه انجام شد. در پژوهش اول ۴۸۲ فرد جوان مجرد مورد بررسی قرار گرفتند و در پژوهش دوم نیز ۴۰۰ فرد که مدت زیادی مجرد بودند، شرکت داشتند.
بررسیها نشان داد که بهطورکلی ۷۸ درصد از افراد مجرد از عدم اعتمادبهنفس یا نوعی اختلال شخصیتی رنج میبرند. بهبیانی دیگر تنها ۲۲ درصد این افراد را میتوان عادی بهحساب آورد. البته اگر بخواهیم کمی دقیقتر به نتایج این پژوهشها نگاه کنیم، میتوان افراد مجرد را در چهار گروه زیر قرار داد:
- گروه اول: افراد مجردی که مشکلی با صمیمیت یا نزدیکی به فردی دیگر در رابطه ندارد. این افراد ۲۲ درصد جامعه آماری را شامل میشوند.
- گروه دوم: افراد مجردی که نگران هستند و همیشه از خود میپرسند که آیا طرف مقابل آنها را دوست دارد یا خیر. آنها همچنین میترسند که توسط فردی دیگر رد شوند. در این دسته ۳۷ درصد از شرکتکنندگان قرار میگیرند.
- گروه سوم: افراد مجردی که از نزدیکشدن با دیگران خودداری میکنند تا احساس بدی نداشته باشند. این افراد عموما برای مستقل بودن خود اهمیت بیشتری قائل هستند. ۲۳ درصد از افراد مجرد جوان و ۱۱ درصد از مجردان قدیمی در این دسته قرار دارند.
- گروه چهارم: افرادی که سطح بالایی از ترس و نگرانی را در مورد پایان رابطه تجربه میکنند. آنها همچنین با نزدیکی و صمیمیت راحت نیستند. ۱۶ درصد از جوانان مجرد ظاهرا شاد و ۲۸ درصد از افرادی که در طول زندگی مجرد ماندهاند، در این دسته قرار میگیرند.
شاد بودن و رضایت افراد مجرد از زندگی
نتایج پژوهشها نشان میدهد که افراد حاضر در این چهار گروه تجربیات و احساسات خاصی را در زندگی خود دارند. افراد مجرد گروه اول زندگی شاد و رضایتبخشی را دارند. این افراد میتوانند تعداد زیادی رابطه غیر احساسی داشته باشند و در ارتباط با خانواده و دوستان خود نیز موفق هستند. آنها نیازهای جنسی خود را خارج از روابط احساسی برطرف میکنند و فکر نمیکنند که نیازی بهتغییر داشته باشند. جالب اینجاست که این افراد عنوان کردهاند شاید در آینده وارد رابطه شوند و چنین چیزی غیرممکن نیست.
افراد گروه دوم بهخاطر مجرد بودن احساس نگرانی میکنند. این افراد اعتمادبهنفس پایینی دارند و تصور میکنند که اطرافیان چندان تمایلی برای حمایت از آنها ندارند. نتایج نشان داد که این گروه کمترین میزان رضایت از زندگی را در میان تمامی مجردها دارند.
افراد گروه سوم کمترین میزان تمایل را برای بودن در یک رابطه رومانتیک احساس میکنند. جالب اینجاست که این افراد مجرد تا حد زیادی احساس شاد بودن را در زندگی خود تجربه خواهند کرد. هرچند آنها دوستان کمتری دارند و بین آنها نیز رابطه نزدیک چندان شکل نمیگیرد. اگر بخواهیم میزان رضایت از زندگی را در نظر بگیریم، این افراد پس از گروه اول در جایگاه دوم قرار میگیرند. همچنین از نظر آنها زندگی چندان معنایی ندارد و نسبتا بیتفاوت هستند.
افراد مجردی که در دسته چهارم قرار دارند، عموما نمیتوانند بهراحتی روابط نزدیک را مدیریت کنند. آنها در کنترل کردن احساسات خود ناتوان هستند و از کیفیت روابط نزدیک خود نیز رضایت ندارند. این افراد همچنین اعتمادبهنفس فوقالعاده پایینی در مقایسه با سایر افراد مجرد دارند.
جمعبندی
نتایج این دو پژوهش را نمیتوان اینگونه تفسیر کرد که افراد مجرد خود را از یک زندگی شاد محروم میکنند و کیفیت زندگی پایینی دارند. اول از همه توجه داشته باشید که ۲۲ درصد از افراد مجرد نهتنها مشکلی با وضعیت خود ندارند، بلکه در حال پیشرفت هم هستند. مورد دوم اینکه بودن در یک رابطه احساسی نمیتواند لزوما کلید موفقیت و شادی باشد.
بسیار پیش میآید که افراد متاهل از زندگی خود راضی نباشند. در واقع حضور در یک رابطه اشتباه میتواند کیفیت زندگی شما را پایین بیاورد. همچنین توجه داشته باشید که وضعیت دلبستگی افراد لزوما ثابت نیست و میتواند در مواجهه با اتفاقات مختلف زندگی تغییر کند. بههمینخاطر اگر افراد نزدیک و خانواده فرد نسبت به برخوردهای خود حساس باشند و حمایت احساسی را دریغ نکنند، ممکن است بسیاری از برخی از مشکلات شخصیتی در طول زمان بهتر شوند.
در نهایت میتوان گفت که مجرد بودن تضادی با داشتن یک زندگی شاد ندارد. همچنین این امکان وجود دارد که افراد مجرد فاقد اعتمادبهنفس نیز کیفیت زندگی خود را بهتدریج بهبود ببخشند.