همیشه در جوامع علمی از طرفداران تئوری های توطئه بهعنوان عدهای با مشکلات روانی یاد میشود که تشنه توجه هستند. هرچند امروز میخواهیم به 8 مورد از تئوری های توطئه بپردازیم که مشخص شد درست بودهاند.
در طول چند سال اخیر تئوری های توطئه و شبهعلم رشد عجیبی داشتهاند. حضور اینترنت نیز باعث شده که اینگونه دیدگاهها بیشتر از گذشته دیده و شنیده شوند. برخی تصور میکنند که مطرحکنندگان تئوری های توطئه افرادی غیرعادی هستند و به همهچیز بیدلیل شک دارند. گرچه اگر نگاهی به تاریخ داشته باشیم، متوجه میشویم که در مواردی نیز نظر طرفداران تئوری های توطئه درست بوده است.
بررسی چند تئوری توطئه درست که شما را به همهچیز بدبین میکنند
یکی از معروفترین تئوری های توطئه به فرود آمریکا روی ماه مربوط میشود. ناسا بارها با دلایل مختلف اعلام کرده است که آنها چگونه به ماه رفتهاند و چرا دیگر رفتن به ماه منطقی نبوده است. هرچند طرفداران تئوری های توطئه هنوز روی حرف خود اصرار میکنند. یا اینکه گروهی میگویند واکسنها باعث مشکلات گوناگون میشوند. این افراد به تمامی داروها و دستاوردهای حوزه پزشکی و سلامت ایمان دارند؛ اما فکر میکنند که واکسن میتواند DNA آنها را تغییر دهد، یک میکروچیپ را وارد بدنشان کند یا سبب انواع بیماریهای عجیب شود.
برخی نیز بر این باور هستند که تغییرات اقلیمی دروغی بیش نیست و زمین هیچ مشکلی ندارد. اگر بخواهیم به لیست تئوری های توطئه معروف در طول دهههای اخیر بپردازیم، مطلب فوقالعاده طولانی میشود. بهطورکلی میتوان گفت که تئوری های توطئه اغلب پایه و اساس محکمی ندارند و بر پایه کوچکترین شواهد و ضعیفترین حدسها بنا میشوند. هرچند گاهی کوچکترین حدسها نیز میتوانند درست باشند. در ادامه به 8 مورد از معروفترین تئوری های توطئه میپردازیم که مشخص شد درست بودهاند.
آزمایشهای مخفی CIA در رابطه با کنترل ذهن
سازمان سیا بهخاطر ماهیت کاری خود پنهانکاری میکند و همیشه حضور پررنگی در تئوری های توطئه دارد. جالب اینجاست که این سازمان بهخاطر بودجه بالای خود توانسته روشهای بسیار زیادی را برای بهدست آوردن اطلاعات امتحان کند. در گذشته بارها گفته شده بود که CIA آزمایشهای زیادی را در زمینه کنترل ذهن، استفاده از افراد پیشگو، شکنجه روانی و استفاده از پرتو و شوکدرمانی انجام داده است. گرچه راهی برای طرفداران تئوری های توطئه وجود نداشت تا درست بودن حدسهای خود را اثبات کنند.
بعدها مشخص شد که سازمان سیا بین سالهای ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۴ بیش از ۱۵۰ آزمایش انسانی را تحت پروژه MK-ULTRA انجام داده است. در بسیاری از این آزمایشها سازمان سیا بدون اطلاع و کسب رضایت داروهای خاصی را روی شهروندان آمریکایی امتحان کرده بود. ظاهرا سازمان سیا قصد داشت به کمک این آزمایشها به تکنیکها و مواد خاصی دست یابد که علیه عوامل شوروی و متحدان آنها قابل استفاده باشند.
طرفداران نظریه های توطئه بارها میگفتند که این آزمایشها بسیار مخرب و وحشتناک هستند، ولی کسی فکر نمیکرد حرفهای آنها درست باشد. مسئله از آنجایی بدتر میشود که بدانید در سال ۱۹۷۳ رئیس کل سازمان سیا ریچارد هلمز دستور داد تمامی شواهد و مدارک مربوط به آزمایشهای پروژه MK-ULTRA نابود شوند. به همینخاطر امروزه اسناد کمی در رابطه با این آزمایشهای ترسناک وجود دارد. هرچند میدانیم که حداقل یک نفر در نتیجه این آزمایشها جان خود را از دست داد و دو نفر نیز در بیمارستان بستری شدند. با توجه به ماهیت برنامه و سابقه سیا قطعا آمار آسیبدیدگان فراتر از این اعداد بوده است.
تئوری توطئه درست: گمراه کردن عمدی افراد در مورد خطر سیگار
یکی از معروفترین تئوری های توطئه که پس از سالها تلاش درست بودن آن اثبات شد به سیگار مربوط میشود. امروزه بهلطف مقالات زیاد منتشر شده در اخبار علمی میدانیم که سیگار کشیدن میتواند برای بدن بسیار مضر باشد و به مشکلات مختلف از جمله سکته، ناباروری و انواع سرطانهای منجر شود. هرچند که در گذشته اینگونه نبود.
شرکتهای بزرگ دخانیات تمام تلاش خود را میکردند تا ثابت کنند نهتنها سیگار کشیدن هیچ آسیبی به بدن نمیزند، بلکه برای سلامتی مفید هم هست. در این زمینه نیز پولهای زیادی را صرف میکردند تا تایید پزشکان و انجمنهای علمی را بهدست آورند. همچنین شرکتهای دخانیات کمکهای زیادی را به کمپینهای سیاسی میکردند تا بتوانند از حمایت متقابل آنها بهرهمند شوند.
در این حالت طرفداران تئوری های توطئه مسیر بسیار سختی برای اثبات درست بودن ادعاهای خود داشتند. هرگاه که مقالهای در رابطه با مشکلات سیگار منتشر میشد، شرکتهای دخانیات با حمله شدید رسانهای آن را ضعیف و بیپایه معرفی میکردند. هرچند در دهه نود میلادی کار بهجایی رسید که دیگر انکار شواهد مختلف علمی در رابطه با مضرات سیگار ممکن نبود. اینجا بود که شرکتهای دخانیات بالاخره واقعیت را پذیرفتند.
در سال ۲۰۰۶ نیز پس از طی یک روند حقوقی ۷ ساله بالاخره اعلام شد که شرکتهای دخانیات مجرم هستند. آنها در طول چند دهه پژوهشهای علمی را سرکوب کرده بودند، اسناد مربوط به مضرات سیگار را نابود میکردند و حتی طوری نیکوتین را تغییر میدادند که بیشتر از حالت عادی اعتیادآور باشد.
تبانی شرکتها برای پنهان کردن خطرات قند
تئوری های توطئه فقط در رابطه با شرکتهای دخانیات درست نبودند، بلکه صنایع بزرگ دیگر نیز رویکردی مشابه داشتند. ظاهرا صنایع مرتبط با مواد قندی سالها دادههای علمی را پنهان کرده بود و به دانشمندان رشوه داده بود تا پژوهشهای نشاندهنده عواقب این مواد را منتشر نکنند.
در سال ۲۰۱۶ مقالهای منتشر شد که درست بودن نظر طرفداران تئوری های توطئه را اثبات میکرد. شرکتهای بزرگ در طول دهه ۱۹۶۰ هزینههای هنگفتی کرده بودند تا اثبات کنند که مشکلات مختلف پزشکی هیچ ارتباطی با مصرف قند ندارد و تقصیرها همه گردن چربی است. آنها در طول ۵ دهه گذشته نیز تمام تلاش خود را کردهاند تا با رویکردی علمی در رسانهها از فواید مصرف قند گفته و مصرف چربی را کاهش دهند.
بهعنوان مثال در سال ۲۰۱۱ یک مطالعه فوقالعاده عجیب و غیرعلمی منتشر شد که ادعا میکرد کودکانی که آبنبات میخورند کمتر چاق میشوند. بررسی طرفداران تئوری های توطئه در این زمینه نشان داد که حدس آنها درست بوده و سازمان ملی قنادان آمریکا پشت این پژوهش بوده است. در سال ۲۰۱۵ نیز مشخص شد که شرکت کوکاکولا بودجه موردنیاز برای پژوهشهای مختلفی را تامین کرده است که در آنها روی تاثیر ورزش برای کاهش وزن بسیار تاکید میشود. در این حالت عموما افراد تصور میکنند که رژیم غذایی نقش چندان مهمی ندارد و میتوانند مثلا با خیال راحت نوشابه بخورند.
تئوری توطئه درست: ماجرای دولت آمریکا و یوفوها
مسئله یوفو و موجودات فضایی هنوز بسیار داغ است. هنوز بسیاری از طرفداران تئوری های توطئه تاکید دارند که گزارشهای آنها درست است و دولت آمریکا مسائل زیادی را پنهان میکند. بهباور این افراد دولت آمریکا توانسته با موجودات فضایی ارتباط برقرار کند یا حداقل اینکه به بخشی از فناوریهای آنها دست پیدا کرده است. در طول دهههای اخیر نیز شاهد انتشار گزارشهای زیادی توسط افراد بودهایم که یک شیء ناشناس را در آسمان مشاهده کردهاند.
گرچه مشکل اینجاست که دولت آمریکا برای چندین دهه وجود یوفو را انکار کرده و همیشه نوعی نگاه عاقل اندر سفیه نسبت به گزارش افراد داشته است. معمولا هم پس از بررسی گزارش اعلام میشد که یا شواهد کافی وجود موجود نیست یا اینکه مسئله به یک پدیده طبیعی مربوط بوده است.
با همه اینها بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ برنامه شناسایی تهدیدات پیشرفته هوافضا با بودجه ۲۲ میلیون دلاری اجرا شد. درست است که ۲۲ میلیون دلار در مقایسه با بودجه ۶۰۰ میلیارد دلاری وزارت دفاع آمریکا عدد خاصی نیست؛ اما حداقل نشان میدهد که مقامات آمریکایی نیز یوفو را جدی گرفتهاند.
در نهایت بهصورت رسمی اعلام شد که یوفو به موجودات فضایی ارتباطی ندارد و گزارشهای منتشر شده نادرست هستند. هرچند طرفداران تئوری های توطئه به گزارشهای جالبی برای اثبات درست بودن ادعاهای خود دست یافتند. دو نفر از افسران حاضر در این برنامه بعدها گفتند که دولت آمریکا توانسته به سفینههای فضایی سقوط کرده در کره زمین دست یابد و حتی تلاش کرده که موجودات فضایی را برای آمدن به زمین ترغیب کند. این افراد تاکید میکنند که ماجرای یوفو خیالی نیست و به برنامههای جاسوسی کشورهای دیگر ارتباطی ندارد.
تغییر جنسیت قورباغهها بهلطف آبهای آلوده
وقتی به موضوع نگاه کنید حتما به سلامت عقلی طرفداران چنین باوری شک خواهید کرد؛ اما باید بگوییم که این تئوری توطئه کاملا درست است. برای اولینبار فردی بهنام الکس جونز ادعا کرد که مواد شیمیایی موجود آب باعث شدهاند که قورباغههای نر به همجنسان خود تمایل جنسی پیدا کنند. در ابتدا تنها افراد کمی بهحرفهای او توجه کردند، ولی بررسیهای مختلف نشان داد که مواد شیمیایی موجود در آب میتواند روی جنسیت قورباغه تاثیر بگذارد.
در سال ۲۰۱۰ پژوهشگران دانشگاه کالیفرنیا متوجه شدند که ۱۰ درصد از قورباغههایی که در معرض آترازین (یک نوع علفکش که در اتحادیه اروپا ممنوع است) قرار میگیرند، دچار عدم تعادل هورمونی میشوند. در نتیجه بدن این قورباغهها استروژن تولید کرده و جنسیت آنها عملا تغییر میکند. در گامهای بعدی قورباغه جفتگیری میکند و حتی تخم میگذارد.
بررسیهای اخیر هم درست بودن تئوری های توطئه در این رابطه را اثبات کرده است. ظاهرا برخی از مواد شیمیایی موجود در دریاچههای کوچک شهری نیز همین تاثیر را روی جنسیت قورباغهها دارند. تردیدی وجود ندارد که مواد شیمیایی تولیدشده توسط انسان میتوانند مشکلات بسیار زیادی را ایجاد کنند؛ اما باید بدانید که تغییر جنسیت در جانوران اتفاقی فوقالعاده عجیب نیست.
میگو، دلقکماهی، مرجان و قورباغه این توانایی را دارند که جنسیت خود را تغییر دهند. مهمتر از همه اینکه هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد مواد شیمیایی موجود در آب روی جنسیت انسان تاثیر میگذارند. به همینخاطر میتوان گفت که گزارشهای منتشر شده در رابطه با تلاش دولت آمریکا برای تبدیل کودکان به افراد همجنسگرا (آن هم از طریق آبمیوه) بیاساس هستند.
تئوری توطئه درست: آلوده کردن عمدی الکل توسط دولت آمریکا
در سال ۱۹۲۰ سیاستمداران آمریکایی با تصویب قانونی فروش و مصرف مشروبات الکلی را ممنوع اعلام کردند. هدف از اینکار نیز تغییر سبک زندگی مردم آمریکا عنوان شده بود. هرچند که همیشه تصویب قانون برای تغییر رفتار مردم کافی نیست. چراکه گروههای زیادی مشروبات الکلی را بهصورت غیرقانونی وارد میکردند.
در نتیجه دولت آمریکا تصمیم گرفت یک نقشه غیرانسانی و شرمآور را اجرا کند. آنها تصمیم گرفتند منابع غیرقانونی الکل را شناسایی کرده و پیش از عرضه به بازار آلوده کنند. به همین منظور در طول دهه ۱۹۲۰ موادی همچون بنزن، جیوه و متانول را به الکل اضافه میکردند. در نتیجه این اقدام وحشتناک بسیاری دچار بینایی خود را از دست دادند، فلج شدند و حتی در نهایت جان باختند.
در آن دوره بسیاری از طرفداران تئوری های توطئه تاکید میکردند که دولت پشت این اقدام قرار دارد، ولی مدارک کافی برای اثبات درست بودن ادعا در دست نبود. در عوض دولت میگفت که تولیدکنندگان و واردکنندگان غیرقانونی مشروبات الکلی پشت قضیه هستند. هرچند بعدها مشخص شد که دولت آمریکا در تلاش برای هدایت کردن مردم ۱۰ هزار نفر را به کام مرگ کشانده است. با همه اینها پس از گذشت چندین سال دولت آمریکا متوجه شد که حتی مسموم کردن افراد نیز برای جلوگیری از مصرف الکل کافی نیست. به همینخاطر در سال ۱۹۳۳ ممنوعیت فروش و مصرف الکل برداشته شد.
عجیب اینجاست که این اتفاق درس عبرتی برای مقامات آمریکا نشد. چراکه در دهه ۱۹۷۰ مجددا گزارشهایی پیرامون تلاش آمریکا برای استفاده از تاکتیکی مشابه در برابر مصرف ماریجوانا منتشر شد. متاسفانه این تئوری توطئه نیز درست از آب در آمد.
استفاده از دانشمندان آلمان نازی پس از جنگ جهانی دوم
درست بودن این تئوری توطئه خیلی زودتر از سایر موارد این لیست اثبات شد. در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم آلمان در آشوب محض بهسر میبرد. نبرد برلین نزدیک بود و همه میدانستند که روزهای پایانی هیتلر و آلمان نازی سر رسیده است. در این میان کشورهای مختلف به جهان پس از جنگ فکر میکردند.
شوروی که از پیشرفتهای علمی آلمان آگاهی داشت، هزاران نفر از دانشمندان آلمانی و خانوادههای آنها را در به خاک خود منتقل کرده بود. آمریکا نیز تصمیم گرفت در نتیجه عملیات گیره کاغذ ۱۶۰۰ نفر از دانشمندان آلمانی را بهعنوان شهروندان رسمی خود بپذیرد. بسیاری از این افراد نقشهای مهمی در دولت آلمان نازی داشتند و از اسرای جنگی برای پیشبرد اهداف خود استفاده کرده بودند.
به همینخاطر دولت آمریکا تاکید میکرد که گزارش طرفداران تئوری های توطئه در رابطه با بخشیدن و استفاده از دانشمندان آلمان نازی درست نیست. هرچند که در سال ۱۹۴۶ نیویورک تایمز با انتشار گزارشی همهچیز را آشکار کرد. در میان دانشمندان آلمانی ورنر فون براون قرار داشت. کسی که مسئول توسعه موشکهای شگفتانگیز V-2 آلمان نازی بود. در آن زمان هیچ سلاحی نمیتوانست این موشکها را متوقف کند و فقط بمباران گسترده کارخانههای ساخت موشک آلمان بود که به داد لندن رسید.
براون در توسعه برنامه موشکهای بالستیک آمریکا نقش پررنگی داشت. همچنین از او بهعنوان پدر ناسا یاد میشود؛ زیرا نقش بسیار مهمی در ساخت اولین موشک ماهوارهبر آمریکا و موفق شدن پروژه سفر به فضا داشت.
کشتن افراد سیاهپوست به اسم آزمایش علمی
سیفیلیس یک بیماری آمیزشی است که ممکن است در صورت عدم درمان عواقبی همچون کوری، فلج شدن و حتی مرگ را بهدنبال داشته باشد. این بیماری تا زمان کشف پنیسیلین هیچ درمانی نداشت و تمامی تلاشهای پزشکان بینتیجه مانده بود. طبیعتا دانشمندان مجبور هستند برای کشف راههای درمان بیماری آزمایشهای مختلفی را انجام دهند؛ اما چنین چیزی نمیتواند برخورد غیرانسانی با افراد ضعیف را توجیه کند.
در سال ۱۹۳۲ یک برنامه پزشکی آغاز شد که هدف آن مطالعه نحوه پیشرفت سیفیلیس در مردان سیاهپوست بود. در آن زمان ۶۰۰ نفر از یک منطقه محروم در آلاباما بهعضویت برنامه در آمدند. از این میان ۳۹۹ نفر از بیماری رنج میبردند. به این افراد گفته شده بود که آنها قرار است یک درمان جدید را برای مشکل خون خود دریافت کنند. صحبتی که گمراهکننده بود؛ زیرا قرار نبود آنها درمان شوند.
در همان زمان نیز برخی گزارشها در رابطه با این آزمایش به بیرون درز کرده بود؛ اما مقامات رسمی با استفاده از عنوان تئوری توطئه درست بودن آنها را زیر سوال میبردند. بدتر از همه اینکه حتی پس از شناسایی پنیسیلین بهعنوان راه درمان سیفیلیس در سال ۱۹۴۵ نیز پروژه ادامه پیدا کرد. در ابتدا قرار بود این آزمایش پزشکی تنها ۶ ماه طول بکشد؛ اما به دلایل نامشخص ۴۰ سال ادامه یافت.
ظاهرا پزشکان تصور میکردند بهتر است برای پیشرفت علم پزشکی مرگ تدریجی و دردناک یک انسان را تماشا کنند. در نهایت سال ۱۹۷۲ گزارشی توسط نیویورک تایمز منتشر شد که درست بودن تئوری های توطئه را تایید میکرد. بر اساس گزارش منتشر شده ۲۸ نفر در طول این آزمایشها جان باخته و بیش از ۱۰۰ نفر نیز به دلایل مرتبط فوت کرده بودند. همچنین ۴۰ نفر از همسران افراد شرکتکننده در این برنامه به سیفیلیس مبتلا شدند.
در دهه ۱۹۴۰ نیز آزمایشهای مشابهی در گواتمالا انجام شد. جایی که صدها مرد و زن عمدا به سیفیلیس آلوده شدند.
بهنظر شما کدامیک از تئوری های توطئه کنونی ممکن است در نهایت درست باشند؟