شاید باورش سخت باشد اما بزرگترین انگل قرن 21، همین گوشی هوشمندی است که لحظهای از آن جدا نمیشویم. اما این اتفاق چطور افتاده است؟
شپش، کک و قارچ زامبی از همراهان همیشگی انسان در طول مسیر تکاملیاش بودهاند. با این حال، انگل اصلی دوران مدرن دیگر موجودی خونخوار و بیمهره نیست. این انگل، دارای صفحهای شیشهای و از اساس برای اعتیادآوری طراحی شده است. میزبان آن؟ هر انسانی که به یک سیگنال وایفای دسترسی دارد.
گوشی هوشمند بزرگترین انگل قرن 21
گوشیهای هوشمند، برخلاف آنچه به نظر میرسد، ابزارهایی خنثی و بیخطر نیستند. این وسایل، زمان، توجه و اطلاعات خصوصی ما را به نفع شرکتهای فناورانه و تبلیغدهندگانشان جذب میکنند. در مطالعه جدیدی که در Australasian Journal of Philosophy منتشرشده، این دیدگاه مطرح شده که گوشیهای هوشمند تهدیدی منحصر به فرد برای جامعه به شمار میآیند، تهدیدی که اگر با نگاه زیستشناسی انگلمحور به آن نگریسته شود، بهتر درک خواهد شد.
اما «انگل» دقیقاً چیست؟ زیستشناسان تکاملی انگل را گونهای تعریف میکنند که از رابطهای نزدیک با گونهای دیگر، یعنی میزبان، بهرهمند میشود، در حالی که هزینه این رابطه را میزبان میپردازد. برای نمونه، شپش به طور کامل برای زندهماندن به گونه انسان وابسته است. این حشرات فقط از خون انسان تغذیه میکنند و در صورتی که از بدن میزبان جدا شوند، تنها مدت کوتاهی زنده میمانند، مگر آنکه بخت با آنها یار باشد و روی پوست سر فرد دیگری بیفتند. در برابر خونی که میمکند، چیزی جز خارش ناخوشایند به انسان نمیدهند؛ این همان هزینه است.
- ظهور یک انگل ترسناک که فقط از گوشت انسان تغذیه میکند
- فسیل یک هیولای دریایی با ابعادی ترسناک در انگلیس کشف شد + عکس
- کشف ویروس های غول پیکر عجیب با ظاهری ستارهای شکل در جنگل نیوانگلند
- این انگل میتواند طول عمر مورچه ها را تا سه برابر افزایش دهد
گوشیهای هوشمند دگرگونی بنیادینی در زندگی ما ایجاد کردهاند. از مسیریابی در شهرها گرفته تا مدیریت بیماریهای مزمنی چون دیابت، این دستگاههای جیبی کاربردهای بسیاری دارند. تا جایی که اکثر افراد تقریباً همیشه آنها را همراه خود دارند. با وجود این مزایا، بسیاری از ما در اسارت گوشیهای خود قرار گرفتهایم و برده پیمایش بیپایان صفحات شدهایم، بهطوری که دیگر قادر به قطع کامل ارتباط نیستیم. کاربران هزینه این وابستگی را با کاهش خواب، تضعیف روابط واقعی و بروز اختلالات خلقی میپردازند.
البته همه روابط نزدیک میان گونهها، انگلگونه نیستند. بسیاری از موجوداتی که در بدن یا روی سطح بدن ما زندگی میکنند، سودمند هستند. برای مثال، باکتریهایی که در دستگاه گوارش حیوانات یافت میشوند، تنها در روده میزبان قادر به بقا و تولیدمثل هستند و از مواد مغذی عبوری تغذیه میکنند. اما در عوض، به تقویت ایمنی و بهبود فرآیند گوارش کمک میکنند. این نوع روابط سودمند دوطرفه را همزیستی متقابل مینامند.
تغییر رابطه انسان با گوشی هوشمند
ارتباط انسان با گوشیهای موبایل در ابتدا نوعی رابطه همزیستی بود. این فناوری به انسان کمک میکرد تا در ارتباط باقی بماند، مسیرها را بیابد و اطلاعات لازم را جستوجو کند. برخی فیلسوفان، این رابطه را نه صرفاً همزیستی، بلکه امتدادی از ذهن انسان میدانستند، همانند دفترچه یادداشت، نقشه یا سایر ابزارها.
اما این ارتباط به تدریج به شکلی انگلگونه تبدیل شده است. این تغییر در طبیعت پدیدهای رایج بوده و موجودی همزیست میتواند به یک انگل تبدیل شود و برعکس. با فراگیر شدن گوشیهای هوشمند، برخی از محبوبترین اپلیکیشنهای آنها بیشتر به نفع سازندگانشان و شرکتهای تبلیغاتی عمل میکنند تا کاربران انسانی.
این اپها بهگونهای طراحی شدهاند که رفتار ما را دستکاری کرده و ما را به پیمایش بیپایان، کلیک روی تبلیغات و غوطهور شدن در خشم و اضطراب دائمی سوق دهند. دادههایی که از نحوه پیمایش ما جمعآوری میشوند، ابزار بهرهبرداری بیشتر هستند. گوشی شما تنها تا جایی به اهداف سلامتی یا تمایلتان برای وقتگذرانی بیشتر با فرزندان اهمیت میدهد که بتواند از این اطلاعات برای جذب بهتر توجهتان استفاده کند.
از این رو، میتوان کاربران و گوشیهای آنها را، دستکم در برخی مواقع، همچون میزبان و انگل تصور کرد. اهمیت بررسی گوشیها از منظر انگلشناسی در آنجاست که میتوان آینده این رابطه را پیشبینی کرد و راههایی برای مقابله با این انگلهای فناورانه یافت. آیا ما میتوانیم بهگونهای مؤثر بر بهرهکشی گوشیها نظارت کنیم و رابطهای سودمند برقرار سازیم؟
تجربه نشان میدهد که دو عامل در این موضوع کلیدیاند: توانایی تشخیص بهرهکشی انگل در هنگام وقوع و قابلیت واکنش مناسب که معمولاً با قطع خدمت به انگل همراه است. اما در مورد گوشیهای هوشمند، تشخیص بهرهکشی کار سادهای نیست. شرکتهای فناوری ویژگیها و الگوریتمهایی را طراحی میکنند تا کاربران را به استفاده مداوم ترغیب کنند، ولی این اهداف را آشکار نمیسازند.
حتی اگر فردی از ماهیت بهرهکشانه برخی اپلیکیشنها آگاه باشد، واکنش مؤثر به آنها بهمراتب دشوارتر از صرفاً کنار گذاشتن گوشی است. بسیاری از ما برای انجام وظایف روزمره به گوشیها وابسته شدهایم. به جای بهخاطر سپردن اطلاعات، آن را به دستگاههای دیجیتال واگذار کردهایم. برای برخی افراد، این امر حتی شیوه عملکرد شناختی و حافظهشان را تغییر داده است.
ما برای ثبت لحظات زندگی یا حتی به خاطر سپردن محل پارک خودرو به دوربین گوشی وابستهایم. این وابستگی در عین حال که حافظه ما را تقویت میکند، آن را محدود نیز میسازد. دولتها و شرکتها نیز این وابستگی را تثبیت کردهاند، چرا که بسیاری از خدمات خود را از طریق اپلیکیشنهای تلفن همراه ارائه میکنند. زمانی که برای دسترسی به حساب بانکی یا خدمات دولتی گوشی را در دست میگیریم، نبرد را باختهایم.
راه مقابله با بزرگترین انگل قرن 21 چیست؟
در چنین شرایطی، چگونه میتوان رابطه نامتعادل با گوشی را به وضعیتی متقابل و سودمند بازگرداند؟ به نظر میرسد، انتخاب فردی برای رسیدن به این هدف کافی نیست. در این نبرد میان میزبان و انگل، ما بهتنهایی توان رقابت با برتری اطلاعاتی عظیم شرکتهای فناوری را نداریم.
طرح ممنوعیت استفاده افراد زیر سن قانونی از شبکههای اجتماعی در برخب کشورها، نمونهای از اقدام جمعی مورد نیاز برای محدود کردن فعالیتهای قانونی این انگلهاست. برای پیروزی بر بزرگترین انگل قرن 21، باید محدودیتهایی بر ویژگیهای اعتیادآور اپلیکیشنها و همچنین بر جمعآوری و فروش دادههای شخصی کاربران اعمال شود.