اسکات کلی تنها فضانوردی از آژانس فضایی ناسا است که یک سال را بدون وقفه در خارج از اتمسفر زمین اقامت کرد. در همین رابطه قصد داریم تا تجربه زندگی در فضا را از زبان خود کلی بشنویم.
حدودا سه سال پیش بود که فضانورد ناسا اسکات کلی (Scott Kelly) زمین را به قصد اقامت در فضا ترک کرد؛ کلی که برادر دوقلویی به نام مارک دارد، موضوع آزمایشی برای بررسی تاثیر زندگی در فضا، بر روی بدن انسان بود و هدف اصلی در ماموریت، مقایسه تغییرات ایجادشده در شرایط جسمانی و روانی او با برادرش که تمام این مدت بر روی زمین به زندگی عادیاش میرسید، در نظر گرفته شده بود.
آزمایش انجامشده که مدت زمان 12 ماه طول کشید، چیزی در حدود دو سال پیش با برگشتن کلی به زمین خاتمه یافت و از آن زمان تاکنون تحقیقات و آزمایشهای گوناگونی برای بررسی تاثیرات بلندمدت و کوتاهمدت ماموریت این فضانورد بر روی بدن او به راه افتاده است.
در طول این یک سال کلی در ایستگاه فضایی بین المللی (ISS) زندگی میکرد و در کنار انجام تحقیقات علمی مختلف، تصاویر و ویدیوهایی شگفتانگیزی را از شرایطش به ثبت رساند و تجربههای بینهایت ارزشمندی را از گذراندن 12 ماه در فضا کسب کرد.
این فضانورد باتجربه در زمان انجام آزمایش و مستقیما از ISS، مصاحبهای را به صورت آنلاین برگزار کرد و به کاربران و علاقهمندان این اجازه را داد که سوالات خود را در مورد فضا و مأموریت او بپرسند. در این رابطه، قصد داریم تا در ادامه تعدادی از سوالات منتخب این مصاحبه را به همراه جوابهای اسکات کلی که عملا تجربه زندگی در فضا را در قالب کلمات به ما منتقل میکند، مرور کنیم؛ با ما همراه باشید.
تجربه زندگی در فضا از دید اسکات کلی
آیا تا به حال در فضا احساس ترس و یا تنهایی کردهاید؟ اگر جوابتان مثبت است، چگونه با این احساسات مبارزه میکنید؟
«احساس تنهایی و ترس نمیکنم و حتی پیش آمده که برای 6 هفته در قسمت آمریکایی ایستگاه فضایی بین المللی به عنوان تنها فضانورد ایالات متحده اقامت داشتم و باز هم مشکلی برایم پیش نیامد. البته در مواردی خاصی هم مشکلات فنی جزئی به وجود آمده که برای مدتی کوتاه باعث شده تا در مورد شرایط نگران شوم.»
بیشتر از همه دوست دارید کدام قسمت زمین را از فضا ببینید؟
«منظره زمینی موردعلاقه من کشور زیبای باهاما در اقیانوس اطلس است که در آن کنتراست رنگ چشمنواز آب شفاف اقیانوس در کنار ساحل و خانهها، بسیار شگفتانگیز است.»
زمانی که به زمین برگردید اول از همه چه چیزی میخورید؟
در ادامه مصاحبه مربوط به تجربه زندگی در فضا کلی پاسخی غیرمنتظرهای به سوال داد:
«اولین چیزی که به محض بازگشت به زمین میخورم، احتمالا میوه یا سبزی است که پرستار روسی مامور کنترل وضعیت سلامتیام، بعد از خارج شدن از کپسول فضایی به من میدهد.»
سفر فضایی طولانی مدت چه تاثیراتی را بر روی سیستم قلبی عروقی میگذارد؟
«از آنجایی که گردش خود تحت تاثیر جاذبه زمین نیست، به نظر میرسد که این ماموریت فشارخونم را کاهش داده باشد.»
وقتی که در ابتدای روز کاری از خواب فضایی بیدار میشوید، حرکات کششی انجام میدهید؟ آیا کش و قوس آمدن بعد از خواب تنها به جاذبه مربوط است یا همه انسانها در هر جای کیهان که باشند این کار را انجام میدهند؟
«عضلات و مفصلهای من داخل ایستگاه فضایی بین المللی وضعیت خیلی بهتری دارند و زندگی در فضا از خیلی جهات شبیه به استراحت در رخت خواب است! فشار و دردی وجود ندارد و البته قبل از ورزش سعی میکنم که حرکات کششی لازم را انجام دهم؛ در اینجا عضلات بیحرکت میشوند و به همین دلیل ورزش کردن فوقالعاده مهم است.»
بزرگترین باور غلط در مورد سفرهای فضایی و خود فضا چیست؟
«به نظر میرسد که چون ما در مورد سختی ماموریتها حرف نمیزنیم و یا به روی خودمان نمیآوریم که چه دشواریهای برای انجام پروژهها تحمل شده، افراد عادی تصور میکنند که این کار چندان هم سخت نیست؛ زندگی مداوم انسانها در ایستگاه فضایی بین المللی، آن هم به مدت 15 سال مسئله کوچکی نبوده و عملا یک ارتش از افراد سختکوش بیوقفه تلاش میکنند تا ما را در خارج از جو زمین زنده نگهدارند.»
میتوانید در مورد موضوع غیرمعمولی از تجربه زندگی در فضا صحبت کنید که بسیاری از مردم حتی به آن فکر هم نمیکنند؟
«قسمتهای ضخیم پوست کف پا بعد گذشت مدتی مشخص جدا میشوند و این پوست مانند پای نوزاد صاف و نرم میشود؛ اما در عوض چون برای حرکت در داخل ISS باید به کمک پنجه و انگشتان پا خودم را به میلههای تعبیهشده قلاب کنم، بخش بالایی پاهایم مثل پوست تمساح زبر شده است!»
آیا ایستگاه فضایی بین المللی بوی خاصی میدهد؟
«جواب این سال به بخشی از آزمایشگاه که درون آن قرار دارید مربوط میشود؛ مثلا قسمتی وجود دارد که بوی ضدعفونیکننده در آن کاملا قابلاستشمام است و بخشهایی هم هستند که در آنها بوی آشغال همه جا را پرد کرده است! با این وجود، به نظر من بوی فضا که با باز کردن دریچه مخصوص تعبیهشده قابل حس کردن است، به بخار فلز سوخته شباهت دارد!»
چرا همیشه دست به سینه هستید؟!
«این بخش به خصوص از تجربه زندگی در فضا به گرانش مربوط میشود؛ در اینجا دستهای شما وقتی ایستادید در کنار شما قرار نمیگیرند و در هوا معلق میشوند. من شخصا ترجیح میدهم که دست به سینه باشم و حتی در زمان خواب هم اجازه نمیدهم که دستهایم شناور شوند؛ آنها را داخل کیسهخواب فرومیکنم!»
تا این لحظه چه تجربهای در فضا از همه عجیب و غریبتر بوده؟
«همین چند وقت پیش مجبور شدم که یک ظرف چهار لیتری ادرار مخلوط شده با اسید را پاک کنم؛ ادرار به تنهایی به تجهیزات جابهجا کننده فاضلاب صدمه میزند و به همین دلیل باید این مایع را با اسید رقیق کنیم تا عمر توالتهای فضایی کم نشود.»
وقتی عطسه میزنید یا دماغتان را پاک میکنیم، چه اتفاقی میافتد؟! نبود جاذبه دردسر این شرایط را چقدر بیشتر میکند؟!
«اتفاقا قبل از شروع مصاحبه دو بار عطسه کردم! من معمولا چه روی زمین و چه در ایستگاه فضایی بین المللی، در زمان عطسه جلوی دهانم را میگیرم، اما احتمالا اگر این کار را نکنم مایعات خارجشده ممکن است از یک ماژول دیگر ISS سر دربیاورند!»
کار کردن با فضانوردانی از کشورهای دیگر چه تاثیری بر روی تجربه زندگی در فضا میگذارد؟ آیا مسائل سیاسی روی زمین روابط شما با دیگر دانشمندان ساکن ISS را تغییر میدهد؟
«به نظر من یکی از زیباترین بخشهای تجربه زندگی در فضا، آن هم در آزمایشگاهی مانند ایستگاه فضایی، بین المللی بودن پروژههاست؛ همه فضانوردان اینجا با هم خوب کنار میآیند و چاره دیگری هم جز این نیست، چراکه بدون کار تیمی زندگی افراد داخل ایستگاه به خطر میافتد.»
خوابیدن در ایستگاه فضایی بین المللی جه حسی دارد؟ به نظر میرسد که شرایط آنجا برای کمر بسیار مناسب باشد؛ با صدای روشن بودن تجهیزات مختلف ISS که باید دائما کار کنند مشکلی ندارید؟
«خوابیدن در اینجا به نسبت زمین سختتر است، چرا که وضعیت خواب با وضعیت فعالیتهای روزانه هیچ فرقی ندارد؛ در جاذبه صفر لذت بردن از استراحت آخر شب بعد از یک روز کاری سخت ممکن نیست. صدای وسایل اینجا هم چندان خوشآیند نبوده و به همین دلیل سعی میکنم که در مواقع استراحت از گوشگیر استفاده کنم.»
چرخه خواب شما در طول اقامت چگونه بوده؟ در هر 24 ساعت 8 ساعت کامل میخوابید؟ پیش آمده که در زمان خاصی به شدت احساس خستگی کنید یا همیشه به اندازه کافی انرژی دارید و خسته نیستید؟ خوابهایتان چطور است؟ در رویاها هم جاذبه صفر را حس میکنید یا خوابِ راه رفتن و زندگی بر روی زمین تنها فرصتی است که احساس قرارگیری در میدان گرانش را تجربه میکنید؟
«هیچ وقت اهل خواب نبودم و فک نکنم که در طول 20 سال گذشته یکبار هم در شبانهروز 8 ساعت خوابیده باشم! در زمان خواب چند بار بیدار میشود و خوابهایم هم گاهی اوقات زمینی و گاهی اوقات در حالت جاذبه صفرند؛ بعضی وقتها هم رویاهای عجیبی میبینیم!»
از دید شما بزرگترین چالش در تجربه زندگی در فضا چیست؟
«به نظر من بزرگترین چالش موجود در گذراندن یک سال در فضا، سپری کردن زمان باشد؛ 12 ما مدت زیادی است!»
اگر در فضا احساس بیحوصلگی یا تنهایی به شما دست بدهد، برای گذراندن وقت چه کار میکنید؟
«هیچ وقت این بالا احساس بیحوصلگی یا کسلی نمیکنم، چون همیشه کارهایی زیادی برای انجام دادن وجود دارد و اکثرا وقت کافی برای انجام همه کارها نداریم؛ در مورد تنها بودن هم راههای زیادی برای حفظ ارتباط با دوستان و عزیزان زمینی وجود دارد و کارهایی مثل این مصاحبه و یا وقت گذراندن در شبکههای اجتماعی، احساس تنهایی من را از بین میبرند.»
بعد از اینکه به زمین برگشتید، چه تغییر دائمی را در زندگی خود به وجود میآورید؟
«بعد از تمام شدن ماموریت و بازگشت به سیاره سعی میکنم که بیشتر قدر طبیعت را بدانم.»
در زمان انجام راهپیماییهای فضایی چه حسی دارد که بین خودتان و فضای بیکران چیزی جز یک لباس فضایی فوق پیشرفته قرار نگرفته است؟
کلی در جواب به آخرین سوال این لیست در مورد تجربه زندگی در فضا گفت:
«احساس سورئالی است که تصور کنید داخل سفینه فضایی کوچک خود قرار گرفتهاید و بین شما و مرگ در اثر شرایط کشنده خلا فضا، تنها فاصلهای چند سانتیمتری از لباس و تجهیزات وجود دارد.»