اگر در تجسم اشیاء مشکل دارید، احتمالا به بیماری افانتازیا مبتلا هستید

برخی از افراد با سایر انسان‌ها تفاوت دارند و نمی‌توانند به راحتی اشیاء را تجسم کنند. این افراد به بیماری افانتازیا – Aphantasia مبتلا هستند.

یک سیب قرمز را تصور کنید. حالا بگویید که جز کدام گروه هستید؟ گروه اول افرادی هستند که یک میوه سرخ رنگ را به طور واضح در ذهن خود تجسم می‌کنند. قدرت تجسم این افراد به حدی است که گویی همین الان سیب در ذهن و روبروی چشمان آنها حضور دارد. گروه دوم فقط یک ذهنیت کلی نسبت به سیب دارند و نمی توانید هیچ تصویری از آن را در ذهن خود ببینید.

اگر در دسته گروه اول قرار دارید، شاید تعجب کنید که چطور گروه دوم نمی‌توانند چنین تصویر ساده‌ای را تجسم کنند. اگر در دسته گروه دوم قرار دارید، ممکن است برای شما بسیار عجیب باشد که چطور چنین تصویر و تجسمی برای افراد گروه اول وجود دارد. باید به شما بگویم که احتمالا به افانتازیا مبتلا هستید.

خبر خوب برای آن دسته از افرادی که هنوز در حال کلنجار رفتن با خود هستند و نمی‌دانند در کدام گروه قرار دارند، این است که یک گروه تحقیقاتی در استرلیا در حال تلاش برای یافتن مقیاس‌های عینی است تا از این طریق بتواند تصورات را به طور واضح اندازه‌گیری کند. این گروه تحقیقاتی که اخیرا پیشرفت زیادی نیز داشته است، ماه گذشته یک مقاله در این رابطه در مجله‌ی لایف منتشر شد.

افانتازیا چیست؟

به بیان ساده، افانتازیا عدم توانایی فرد برای تجسم اجسامی است که در معرض دید او قرار ندارند. برای اینکه گروه اول (افرادی که مشکلی در تجسم اشیا ندارند) بتوانند درک درستی از گروه دوم (مبتلا به افانتازیا) داشته باشند، یک مثال میزنم.

چیزی را تصور کنید که تا به حال ندیده‌اید ولی درباره آن می‌دانید. شما با مفهوم کلی آن شی آشنا هستید و یا حتی می‌توانید حقایقی درباره آن بیان کنید، اما نمی توانید آن شی را ببینید.

افرادی که مبتلا به افانتازیا هستند، همیشه همینطور هستند و نمی‌توانند تصویر ذهنی از اجسام داشته باشند. نیسا سونار در یک مقاله روانشناسی این پدیده را اینگونه توصیف می‌کند:

وقتی چشمانم را می‌بندم، فقط سیاهی می‌بینم و بس. وقتی می‌گویند یک ساحل را تجسم کن، برداشت ما این است که یک مفهوم کلی را تصور کنیم و یا وقتی که می‌گویند گوسفندها را بشمار تا خوابت ببرد، نمی‌توانیم درک کنیم که چگونه بقیه مردم در تصورات خود گوسفندها را می‌بینند که این ور و آن ور می‌پرند.

چشمان خود را ببندید و یک اسب را تصور کنید. کدام عکس تصویر ذهنی شما را توصیف می‌کند؟

من به طور قطع درجه پنج و شش هستم، اما یکی از دوستانم شماره سه و چهار را تصور کرده است. افرادی که افانتازیا دارند، تصویرهای یک و دو را می‌بینند. به همین خاطر، آنها نمی‌توانند خاطرات را هم به درستی به یاد آورند. نمي‌توان مرز مشخصی برای تصویرهای ذهنی قائل شد و بیشتر شبیه یک طیف است تا یک مرزبندی دقیق؛ اما تخمین زده شده است که یک تا سه درصد افراد دنیا دچار این اختلال هستند.

البته این آمار به‌ جز افرادی است که متوجه این اختلال در خود نیستند. با این حال، این موضوع هنوز هم تقریبا ناشناخته است. برای مثال، هنوز مشخص نشده است که چه افرادی بیشتر در معرض این اختلال قرار دارند و آیا این بیماری یک اختلال ژنتیکی است یا خیر.

دلیل پیدا نکردن پاسخ این سوال‌ها احتمالا به این خاطر است که افانتازیا را یک اختلال یا عارضه تلقی نمی‌کنند و بیشتر به چشم یک ویژگی انسانی به آن نگاه می‌کنند. ماهیت وجودی انسان به گونه‌ای است که همه ما به طور متفاوت فکر می‌کنیم، به همین خاطر چرا این موضوع در درجه اول باید اهمیت داشته باشد؟ هرچند که اینها باعث نمی‌شود که دانشمندان دست از کنجکاوی و تلاش بردارند.

اندازه گیری چشم ذهن

اواخر دهه ۱۸۰۰، فرانسیس گالتون برای اولین بار افانتازیا را مطرح کرد و از آن زمان تا کنون، روانشناسان، فیلسوفان و نورولوژیست‌ها تلاش کرده‌اند که این پدیده را به طور شفاف توضیح دهند. برای مثال، در یک مقاله که در سال ۲۰۲۰ منتشر شد، محققان تلاش کرده بودند آثار شناختی این موضوع را پیدا کنند و یا در مقاله‌ای دیگر در سال ۲۰۲۱ سعی کردند که به سوالات پرتکرار درباره افانتازیا پاسخ دهند. سوالاتی مثل: آیا آن ها می توانند خواب ببیند یا رویاپردازی کنند؟

در اینجا تحقیقات یک ماه اخیر را آورده‌ایم و حالا به اهمیت این مطالعه و دستاوردهای مهم آن می پردازیم.

یک تیم تحقیقاتی از دانشگاه نیو ساوت ولز سیدنی موفق شدند تا از طریق اندازه گیری گشادی مردمک چشم، تشخیص دهند که آیا فرد مبتلا به افانتازیا هست یا خیر. این تیم عضوی از آزمایشگاه فیوچر مایندز هستند که یک استارت آپ آزمایشگاهی با هدف کشف، تحلیل و رمزگشایی پدیده های روانی است.

جول پیرسون، پروفسور و نویسنده ارشد این مقاله در بیانیه خود گفت:

این آزمایش، اولین تست بیولوژیکی و عینی از میزان وضوح تصورات ذهنی است.

در این مطالعه بازتاب مردمک چشم ۴۲ نفر مورد بررسی قرار گرفت. از بین این ۴۲ نفر، افرادی بودند که خود از قبل اظهار کرده بودند که دچار افانتازیا هستند. طی این مطالعه، محققان متوجه شدند که هم افرادی که مبتلا به این عارضه و هم افرادی که افانتازیا ندارند، وقتی به یک شی که در مقابل آن ها قرار دارد نگاه می‌کنند، مردمک چشمشان به طور واضح واکنش نشان می دهد.

اما زمانی که از آن‌ها خواسته می‌شود تا آن اجسام را تصور کنند، فقط مردمک چشم افرادی که دچار این عارضه نیستند، به همان شدت واکنش نشان می‌دهد.پیرسون در این رابطه گفت:

با اینکه از قبل می دانستیم که تصور کردن اجسام می‌تواند باعث برانگیخته شدن تغییرات درونی در اندازه مردمک چشم شود، از تغییرات چشمگیر اندازه مردمک چشم افرادی که تصورات واضح و روشنی داشتنند، بسیار شگفت زده شدیم.

اما پیرسون و همکارانش به این آزمایش بسنده نکردند. آنها همچنین می‌خواستند که برچسب تنبلی را از افراد مبتلا به افانتازیا بردارند. مردمی که در دسته گروه اول قرار دارند و به راحتی اجسام را تصور می‌کنند، همواره افراد مبتلا به افانتازیا را مورد قضاوت قرار می‌دهند و فکر می‌کنند که آنها به اندازه کافی برای تجسم کردن اشیاء تلاش نمی‌کنند.

محققان از هر دو گروه خواستند تا به جای تصور کردن یک شی، چهار شی را به طور همزمان تصور کنند. در اندازه مردمک چشم افراد عادی، همان واکنشی که انتظار می رفت، دیده شد؛ اما نکته جالب تر این است که این تغییرات در مردمک چشم گروه مبتلا به افانتازیا نیز دیده شد. این مورد نشان می‌دهد که این گروه نیز به اندازه گروه اول تلاش می کنند تا اشیا را تجسم کنند.

پیرسون در ادامه توضیحات خود گفت:

ما برای اولین بار، به مشاهدات بیولوژیکی معتبری دست یافتیم که نشان می‌دهد افراد دارای افانتازیا در واقع تلاش زیادی برای ساختن تصویرهای ذهنی می‌کنند. این آزمایش دلیلی برای رد همه ادعاهایی است که می‌گویند این افراد فقط تنبل هستند و تلاشی برای ساخت تصویرهای ذهنی نمی کنند.

شناخت فیلسوفانه

اندازه‌گیری ذهن انسان ما را مجبور می‌کند تا با سوال‌های فیلسوفانه جذابی که پیرامون شناخت ذهن وجود دارند، مواجه شویم. اگر می‌توانیم تصویرهای ذهنی را اندازه گیری کنیم، احتمالا بتوانیم دیگر معماهای رازآلود روانشناسی را نیز حل کنیم.

به طور مثال، یک موضوعی که همیشه میان فلاسفه زبان جنجال برانگیز بوده است، این است که آیا کلماتی که ما برای توصیف افکارمان استفاده می‌کنیم برای اینکه فرد دیگری آنچه را که در ذهن ما می گذرد تجربه کند، کافی است یا خیر.

یا معرفت‌شناسان مشتاقند بفهمند آیا افکار ما به طور مستقیم به تجربه‌های خودآگاه ما مرتبط است یا خیر. شاید تصور یک سیب برای فردی که می‌تواند رنگ‌ها را ببیند در مقایسه با فردی که نمی‌تواند رنگ‌ها را ببیند، تجربه‌ای متفاوت و غنی‌تر باشد.

تا به اینجای کار، درک پیچیدگی‌های افانتازیا یک گام بزرگ برای آغاز این تحقیقات است. ربکا کوگ، محقق دانشگاه مک کواری و یکی از نویسندگان این مطالعه، در بیانیه خود گفت:

این مطالعه به من نشان داد که چون می‌توانم چیزی را به خاطر آورم یا تجسم کنم، به این معنی نیست که دیگران نیز می توانند.

به نظر می‌رسد که این پدیده در سالهای اخیر مورد توجه عموم مردم نیز قرار گرفته است. برای اینکه بدانید کجای این طیف قرار دارید، می‌توانید در یکی از تست‌های آنلاین زیادی که در اینترنت در دسترس است، شرکت کنید.

پیرسون ادامه داد:

در یک برهه هیجان انگیز هستیم. ما خیلی زود می توانیم تست‌های عینی و معتبری برای اندازه‌گیری تصورات ذهنی، افانتازیا و هایپرفانتازیا (تصویرهای ذهنی بسیار شفاف) را به صورت آنلاین در اختیار میلیون ها انسان در سرتاسر جهان قرار دهیم.

در نهایت باید گفت که بررسی هرچه بیشتر افانتازیا می‌تواند به زندگی هرچه بهتر بخشی از انسان‌ها در کره زمین کمک کند و نگرش نزدیکان این افراد را نیز نسبت به آنها تغییر دهد.

پاسخ بدهید

وارد کردن نام و ایمیل اجباری است | در سایت ثبت نام کنید یا وارد شوید و بدون وارد کردن مشخصات نظر خود را ثبت کنید *

*