قدرت نظامی طالبان افغانستان

نگاهی به قدرت نظامی طالبان؛ آیا فقط سلاح های آمریکایی کافیست؟

با افزایش تنش بین ایران و افغانستان، این سوال پیش می‌آید که قدرت نظامی طالبان چقدر است؟ در ادامه به بررسی توان نظامی افغانستان می‌پردازیم.

مدتی قبل در پی تنش‌های بین ایران و افغانستان پیرامون موضوع حقابه هیرمند که بازتاب گسترده‌ای در فضای مجازی هم پیدا کرد، متاسفانه در مرز دو کشور درگیری مسلحانه صورت گرفت. البته بروز چنین تنش‌هایی با حکومت معلوم‌الحال طالبان در افغانستان آنچنان دور از انتظار نبود. حالا با ورود این تنش دیپلماتیک به سطحی دیگر، احتمالاً سوالی مهم برای عده بسیاری به‌وجود می‌آید: آیا قدرت نظامی طالبان در حد و اندازه‌ای است که بتواند تهدیدی برای ایران باشد؟ در ادامه نگاهی اجمالی به قدرت نظامی طالبان خواهیم داشت.

قدرت نظامی طالبان واقعاً در چه حد و اندازه‌ای است؟

قدرت نظامی طالبان افغانستان

اول از همه باید به منابعی پرداخت که طالبان از آن نیازهای تسلیحاتی خود را تامین می‌کند. طالبان حالا که حکومت را در دست گرفته است، تسلیحات و تجهیزات ارتش افغانستان را در اختیار دارد. ارتش افغانستان را ارتش ایالات متحده آمریکا به‌دنبال حمله به این کشور تاسیس کرد و سرمایه‌گذاری کلانی روی آن انجام داد. در واقع، آمریکا نه‌تنها تسلیحات و تجهیزات برای ارتش افغانستان فراهم کرد، بلکه به تعلیم و آموزش نیروهای هوایی و زمینی آن پرداخت. نهایتاً در نتیجه فروپاشی ارتش این کشور با هجوم طالبان، تسلیحات آن به طالبان رسید.

در همان حال، پاکستان و اعراب هم منابع دیگر تامین تسلیحات مورد نیاز طالبان هستند. منبع دیگری که باید به آن توجه کرد، باقی‌مانده‌های نیروی نظامی ایالات متحده آمریکا است. به‌دنبال آخرین هجوم طالبان به افغانستان، آمریکا پس از 20 سال جنگ فاجعه‌بار نیرو نظامی خود را به‌صورت کامل از این کشور خارج کرد. با وجود این، حجم زیادی از تسلیحات و تجهیزات نظامی از نیرو نظامی آمریکا به‌صورت سالم به‌جا ماند که اکنون طالبان می‌تواند آن‌ها را جهت افزایش قدرت نظامی خود به‌کار بگیرد. البته فقدان بمب‌های خوشه‌ای، توپخانه و موشک‌های بالستیک در بین تسلیحات آن‌ها به‌چشم می‌آید.

قدرت نظامی طالبان افغانستان

برخورداری از تسلیحات و تجهیزات پیشرفته فقط یکی از مولفه‌های قدرت نظامی است. استفاده از این تسلیحات، نیاز به نیرویی دارد که تخصص و تجربه جنگاوری مرسوم را داشته باشد. با این حال، طالبان جز نبردهای چریکیِ نامنظم در مناطق کوهستانی افغانستان، تجربه دیگری ندارد و همین قدرت نظامی آن را زیر سوال می‌برد. وقتی متخصصانی نباشند که هواپیماهای نظامی را هدایت کنند یا موشک‌ها را به‌درستی راهی مقصد کنند، همه این تسلیحات بلااستفاده می‌شوند. البته بنا به شنیده‌ها، طالبان در مقطع کنونی برای جذب نیروی متخصص تلاش می‌کند، اما این پروسه‌ای طولانی‌مدت و نیازمند برنامه‌ریزی اصولی است.

طالبان به‌خاطر ماهیت چریکی خود، به‌جز این‌که نیروی کافی برای استفاده از تسلیحات و تجهیزات نظامی را ندارد، حتی در لایه‌ای عمیق‌تر هم با چالش مواجه می‌شود. این لایه همان فرماندهی اصولی است که در نبردهای کلان نقشی تعیین‌کننده پیدا می‌کند. جنگ ترکیبی از متغیرهای مختلف شامل لجستیک، نیرو تعلیم‌دیده کاربلد و… است که فرماندهی درست آن‌ها را به‌نتیجه می‌رساند.

لجستیک مسئله دیگری است که قدرت نظامی طالبان را محدود می‌کند. یکی از وجوه جنگ، درگیری در آب‌ها در نظر گرفته می‌شود و از آنجایی که افغانستان دسترسی به آب‌های آزاد ندارد، طالبان از بندرها، ناوها و… بی‌بهره است. همچنین کمبود پایگاه‌های نظامی، منابع نفت و گاز، فرودگاه‌ها و خطوط راه آهن به‌زبان ساده دست و پای طالبان را می‌بندد. طالبان علاوه بر این کاستی‌ها در زمینه قدرت نظامی، با مسائلی نظیر اختلافات داخلی و خارجی، درگیری با داعش، تلاش‌های مقاومت ملی علیه طالبان و احتمال کودتای بازمانده‌های ارتش افغانستان مواجه است.