با بدترین تانک های نظامی تاریخ آشنا شوید؛ 10 خودروی رزمی زرهپوش که در میدان نبرد از رقبای خود شکست خورده و به سرعت از رده خارج شدند.
تانکها بهعنوان مهمترین سلاحهای میدان نبرد بیشاز یک قرن است که در فهرست اجزای اصلی جنگها جای گرفتهاند. از زمان ظهور این خودروهای رزمی زرهپوش تاکنون، انواع مختلفی از تانکها توسط بسیاری از کشورهای جهان به میدان نبرد گام گذاشتند و چهره جنگ را دستخوش تغییر کردند.
معرفی تانک توسط بریتانیا در طول جنگ جهانی اول، جنگ مکانیزه مدرن را برای همیشه تغییر داد. در طول نبردهای اولیه جنگ، نیروهای نظامی به راه حلی نیاز داشتند که بتواند از سنگرها عبور و در عین حال از سرنشینان آن محافظت کند و برای پشتیبانی زمینی قدرتمند باشد.
هنگامی دستگاهی با این مشخصات اختراع شد، آن را تانک نامیدند و حضور این خودروی عظیم را در میداد نبرد همیشگی کردند. پیشرو فعلی در فناوری و توانایی، تانک آمریکایی M1A1 Abrams است. این تانک نمادی از قدرت نظامی آمریکاست که میتواند تمام رقبای خود را شکست داده و در برابر دشمنان مقاومت کند. البته این تانک چندین همتای توانمند مانند چلنجر بریتانیایی و لئوپارد آلمانی دارد.
با این حال، همه تانکها نمیتوانند مانند موارد ذکر شده اثری ماندگار از خود در میدان نبرد بهجا بگذارند و بهراحتی از جنگها کنار گذاشته میشوند. با توجه به اینکه بخش عمدهای از مسیر توسعه تانکها قبل از عصر رایانهها طی شده است، بسیاری از مدلها آنطور که در نظر گرفته شده بود طراحی نشدند.
در مسیر توسعهی تعدادی از تانکها، بسیاری از ایرادات طراحی آنها زمانی آشکار شد که سربازان در داخل آنها بودند و در نبرد بهدلیل ضعف خودرو در مقاومت جان خود را از دست میدادند. نبرد این خودروهای زرهی برای قرار گرفتن در صدر لیست بهترین تانک های نظامی تاریخ بسیار رقابتی است و خودروهایی که عملکرد خوبی از خود نشان نمیدهند بهسرعت از رده خارج شده و شکست میخورند.
در این مقاله نگاهی 10 مورد از بدترین تانک های نظامی تاریخ خواهیم انداخت که نتوانستند آنگونه که باید انتظارات را برآورده کنند و آثار مخربی از خود بهجا گذاشتند. در این لیست تانکهایی که به مرحله تولید نرسیدند و فقط درحد یک طرح اولیه بودند آورده نشده است.
1. آرجون Mk I (هند)
آرجون (Arjun) بهعنوان اولین تانک بومی هند که توسط توسعهدهندگان و طراحان داخلی این کشور تولیده شده شناخته میشود. نام آن از یک شاهزاده کماندار حماسه هندی گرفته شده است. هند پیش از تولید چنین تانکی از لحاظ تاریخی به تجهیزات نظامی شوروی متکی بود، اما با این کار، شروع به ایجاد برنامهای با طراحی داخلی کرد تا برای اولین بار تانک تولید کند. ابتکار طراحی یک تانک بومی در سال 1974 آغاز و در یک دهه بعد اولین نمونه اولیه ساخته شد.
این در حالی اتفاق افتاد که پایگاه صنعتی هند هنوز بالغ نشده بود، بنابراین زمان توسعه آن طولانی شد و این تنها آغاز مشکلات پیشروی این تانک بود. تاخیرها باعث آماده شدن این تانک در سال 2009 شد، زمانی که ارتش هند این وسیله نقلیه را نمیخواست. با این حال ارتش مجبور شد 124 دستگاه سفارش دهد تا صنعت نوپای تانک هند را سرپا نگه دارد.
از آنجایی که تاسیسات دفاعی هند آماده ساخت یک تانک جنگی اصلی مدرن نبود، ارجون چندین بار در طول فرآیند طراحی دستخوش تغییر شد و اسلحه اصلی آن از یک سلاح ۱۰۵ میلیمتری به ۱۲۰ میلیمتری ارتقا یافت و زره آن برای مقابله با سلاحهای ضد تانک تقویت شد.
پس از اعمال بهروزرسانیها، ارتش تانکهای خود را دریافت کرد؛ اما تا سال 2013، تعداد زیادی از آنها نیاز به تعمیر و نگهداری جدی داشتند؛ زیرا 60 درصد قطعات استفاده شده در آنها خارجی بودند و از پشتیبانی تعمیر و نگهداری مناسب در داخل برخوردار نبودند. علاوهبراین، تانکها بهطور کلی غیر قابل اعتماد با نقصهای کیفی جدی بودند.
حتی اگر مشکلات کیفیت و پشتیبانی قطعات با آرجون حل میشد، باز هم این تانک جایی در دنیای تانکهای میدان نبرد نداشت. ارجون شاید یک تانک نسبتاً توانا باشد، اما نه در جایی که قرار است از آن استفاده شود. با وزن 62.5 تن، این مورد از بدترین تانک های نظامی تاریخ برای اکثر پلهای شرق هند بسیار سنگین است و برای عبور از زمینهای ناهموار منطقه به مشکل بر میخورد.
2. تانک A38 Valiant (انگلستان)
اگرچه چلنجر مدرن بریتانیایی یک سلاح تهاجمی قدرتمند در نبرد است، اما برخلاف آن A38 Valiant در دوران جنگ جهانی دوم عملکردی ضعیف از خود نشان داد. این تانک بسیار کند بود و افراد زیادی آن را به عنوان بدترین تانک نظامی در تمام دوران معرفی میکنند.
با وجود اینکه A38 در سال 1944 قبل از قطعی شدن نتیجه جنگ جهانی دوم ساخته شد، اما طراحان میدانستند که این تانک عملکرد درخشانی از خود بهجای نخواهد گذاشت؛ ولی به هر حال به تولید آن ادامه دادند. ویژگی منحصربهفرد Valiant یک سیستم تعلیق دو جناغی شبیه به سیستم تعلیق مورد استفاده در خودروهای سواری بود. این قابلیت از دلایل ادامه پروژه بهشمار میرود و مهندسان کنجکاو بودند تا پتانسیل آن را ببینند.
با اینکه زره Valiant حفاظت خوبی را ارائه میکرد و با ضخامت ۱۱۴ میلیمتری خود بیشتر از تانکهای معمولی در آن زمان مقاومت داشت، اما وزن کلی آن زیر ۳۰ تن باقی ماند. این تانک موتور دیزلی 12 سیلندر جنرال موتورز داشت، اما تنها با 210 اسب بخار قدرت، یعنی با سرعت حلزون حرکت میکرد.
علیرغم برخی از قابلیتهای امیدوارکننده، آزمایشها نقصهای فراوان آن را نشان دادند که چشمگیرترین در میان آنها تلاش خستهکننده برای بهکار انداختن این خودروی زرهی بود. کنترلهای A38 Valiant بسیار سنگین و ضعیف بودند؛ به این معنی که راننده باید در موقعیتهای نامناسب قرار میگرفت و از قدرت زیادی استفاده میکرد تا بتواند تانک را هدایت کند.
مشکلات این تانک به حدی زیاد بود که پس از 13 کیلومتر، آزمایش به دلیل خستگی راننده متوقف شد. با اینکه توسعهی این مورد از بدترین تانک های نظامی تاریخ یک شکست بود، اما مهندسان از این نقصها درس گرفتند و از تجربهی آن بهمنظور ایجاد طرحهای بهتر برای مدلهای آینده استفاده کردند.
3. تی-80 (شوروی)
تی-۸۰ آخرین تانک اصلی میدان نبرد است که در شوروی طراحی و تولید و از سال ۱۹۷۶ وارد ارتش سرخ شد. این تانک بر اساس پیشرفت طرح کلی تانک تی-۶۴ طراحی شده و نخستین تانک روسی بود که نیروی محرکه خود را از موتور توربین گاز تأمین میکرد. طرح ساخت این خودروی زرهی شامل نوآوریهای T-64، از جمله زره کامپوزیت و فناوری شلیک توپ خودکار میشد.
درابتدا به نظر میرسید تی-80 بهعنوان یک سیستم تسلیحاتی مجهز و قوی در سال 1976 معرفی شود، اما وضعیت به سرعت برای T-80 دگرگون شد و فرایند ساخت آنگونه که باید پیش نرفت. اولین محدودیت عملکرد این تانک با استفاده از سوخت بسیار پرهزینه موتور توربین آن و سطح بالای نگهداری مورد نیاز آشکار شد.
علاوهبراین، بهبود قدرت شلیک آن نسبت به مدل موجود T-64A ضعیف بود و هزینههای تولید T-80 بیش از سه برابر تی-64 برای ارتش تمام میشد. این مورد از بدترین تانک های نظامی تاریخ در طول سالها ارتقاء یافت، اما مصرف سوخت آن همچنان بسیار بالا بود که منجر به تعویض توربین با دیزل در مدل بعدی T-80UD شد.
با زره واکنشی انفجاری که بر روی تی-۸۰ نصب میشد، بخش جلویی تانک در مقابل تقریباً همه موشکهای ضدتانک ناتو در آن زمان بهطور کامل ایمن میشد. ولی این زره محافظت تانک در مقابل گلولههای زرهشکاف فلزی متکی بر انرژی جنبشی را افزایش نمیداد.
اولین درگیری فعال یک T-80 در میدان سرخ در جریان کودتای نافرجام کمونیستی در سال 1993 بود که از آن برای شلیک به ساختمان پارلمان روسیه استفاده شد. به دنبال آن، روسیه مدلهای ارتقا یافتهی T-80 را به چچن فرستاد، جایی که تی-80 عملکرد بسیار ضعیفی از خود نشان داد. شکست سنگین این تانکهای روسی در جنگ چچن یکی از عواملی بود که باعث شد تی-۸۰ از نظر مقامات روسیه بیفتند.
این تانک تا زمان فروپاشی شوروی پیشرفتهترین تانک این کشور محسوب میشد. تولید تی-۸۰ در سال ۱۹۹۲ پایان یافت و مقامات روسیه تصمیم گرفتند تنها تولید مدل ارتقایافته تی-۷۲ با عنوان تی-۹۰ را ادامه دهند. اوکراین اما به تولید گونه دیگری از تی-۸۰ با نام تی-۸۰یودی اقدام کرد که مهمترین تفاوت آن استفاده از موتور سنتیتر و سادهتر دیزلی به جای موتور توربین گاز است.
درحال حاضر، تعدادی از تی-۸۰های ساخت شوروی در ارتشهای روسیه، ارمنستان، بلاروس، قبرس، مصر، قزاقستان، کره جنوبی و یمن فعال هستند و تی-۸۰یودیهای اوکراینی هم علاوه بر استفاده ارتش اوکراین به پاکستان نیز صادر شدهاند.
4. تانک آلمانی Panzerkampfwagen VIII Maus
این تانک آلمانی یک خودروی زرهپوش فوق سنگین مربوط به جنگ جهانی دوم است که در اواخر سال 1944 تکمیل شد و از آن بهعنوان سنگینترین وسیله نقلیه جنگی یاد میشود. علیرغم اینکه نازیها نمادی از دوران رعب و وحشت هستند، اما آنها در زمان خود دانشمندان و مهندسان بسیار ماهری در اختیار داشتند که وسایل چشمگیر و ارزشمندی را به دنیا معرفی کردند.
در نتیجه فعالیت آنها، تعداد زیادی وسایل نقلیه خوشساخت و باکیفیت در طول جنگ جهانی دوم اختراع شدند. خوشبختانه، با بسته شدن پرونده متفقین، اجرای برنامههای این رژیم بهدلیل قطع منابع از همه طرف بهطور فزایندهای دشوار شد. اما قبل از نابودی، تانک Panzerkampfwagen VIII Maus توسط فردیناند پورشه و با درخواست مستقیم خود آدولف هیتلر ساخته شد.
تانک آلمانی Maus یک خودروی زرهپوش غولپیکر بود که وزن آن به 188 تن میرسید و 11.9 فوت ارتفاع، 12 فوت عرض و 33 فوت طول داشت. این سلاح جنگی مجهز به یک تفنگ 128 میلیمتری بود که میتوانست تا 2.2 مایل شلیک کند و اساساً هرگونه تجهیزات زرهی را که در آن زمان در اختیار متفقین بود، نابود کند.
با وجود این ویژگیها، چرا این خودروی جنگی در لیست بدترین تانک های نظامی تاریخ آورده شده است؟ اولین نمونه یک موتور 20 سیلندر دیزلی مرسدس بنز دریایی داشت، اما نتوانست آن را سریعتر از حدود 8 مایل در ساعت حرکت دهد. دومین مدل با موتور قدرتمندتر 1200 اسب بخاری V20 ساخته شد، اما همچنین نتوانست به سرعتی بیش از 12 مایل در ساعت دست یابد.
این تانک با اندازهای عظیم ساخته شده بود تا بتواند خطوط دشمن را بشکند و از آتش آنها جان سالم بهدر ببرد. اما اندازه Maus در واقع حمل آن را با قطار غیرممکن میکرد و هر پل کوچکی را که مجبور میشد از آن عبور کند خرد میکرد.
علاوهبراین، چالشهای مهندسی مکانیک آن را به کابوس سیستمهای پیچیده درون یک ماشین سنگین تبدیل کرد. بهطور کلی، 150 واحد از این تانک سفارش داده شد، اما در سال 1944 منابع بسیار کمیاب بود و برنامه لغو شد. هر دو نمونه اولیه توسط نیروهای شوروی آسیب دیدند و یک نمونهی باقی مانده امروز در موزهای در روسیه قابل مشاهده است.
5. تانک Panzer 68 (سوئیس)
در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، سوئیس خود را نیازمند ارتقای ارتش دید؛ زیرا قدرتهای نظامی که از آنها تجهیزات خریداری میکرد در درگیری جنگ کره گرفتار شدند. این باعث شد تا سوئیسیها اولین تانک خود را توسعه دهند، اما این تانک زمانی که در سال 1961 وارد خدمت شد، دیگر برای میدان نبرد کارآمد نبود.
در اوایل دهه شصت، تانک متوسط پانزر 61 توسط نیروهای زمینی سوئیس به کار گرفته شد. Panzer 68 به عنوان جایگزین این تانک در سال 1971 به تولید رسید که بهعنوان یک تانک اصلی میدان نبرد با وزن 44 تنی اندازهای نسبتاً کوچک و سبک داشت. با این حال، پس از ورود در مقایسه با تانکهای آن دوران سطح پایینتری داشت. این تانک از یک تفنگ کوچک و زره فولادی بهره میبرد که در برابر بیشتر سلاحهای ضد تانک دیگر آن زمان آسیبپذیر بود.
مشکلات و نقصهای دیگر این تانک به طراحی آن مربوط میشد. سیستم رادیویی با سیستم چرخش برجک الکترونیکی تداخل داشت و باعث عملکرد نامنظم شد و کاربران را مجبور کرد که رادیوها را هنگام هدفگیری و شلیک خاموش کنند. طراحی جعبه دنده به راننده اجازه نمیداد قبل از توقف کامل دنده عقب را تغییر دهد و این مشکل هنگام فرار از موقعیت خطرناک مشکلساز بود.
با این وجود، Panzer 68 علیرغم برخی از این نقصها همچنان در خدمت باقی مانده است. یک نسخه به روز شده Panzer 68/88 وجود دارد که تمام کاستیهای آن را برطرف کرد، اما همچنان بهعنوان یک محصول ضعیف تلقی میشود. مشکلات استفاده از این تانک به حدی بود که باعث استعفای وزیر دفاع وقت شد.
البته نسخههای ارتقا یافته این تانک نکات مثبتی نیز داشتند و این اولین تانک سوئیسی بود که تثبیت کننده اسلحه دو هواپیما، سیستم کنترل آتش، مناظر توپچی جدید و همچنین ابزاری برای هدفگیری سلاح در شب دریافت کرد. این تانک همچنین برای اولین بار یک واحد فیلتر و یک سیستم حفاظت جمعی در برابر سلاحهای کشتار جمعی دریافت کرد.
6. ام551 شرایدن (ایالات متحده)
ارتش ایالات متحده به دلیل تجهیزات نظامی و تسلیحات برتر خود شناخته شده است. اما حتی با داشتن سابقه عالی، اشتباهاتی میتواند هر سابقهی بینقصی را خدشهدار کند. این نقص را میتوان در توسعهی تانک M551 Sheridan مشاهده کرد.
ام551 شرایدن یک تانک سبک بود که به احترام فیلیپ شرایدن، یک ژنرال ارتش اتحادیه، نامگذاری شد. این تانک قرار بود به گونهای طراحی شود که قابلیت فرود به کمک چتر نجات و عبور از رودخانه را داشته باشد و با چهار خدمهی خود بهطور خاص برای عبور از رودخانه مجهز شده بود. برجک آن از جنس فولاد زرهی نازک بود و بدنهای آلومینیومی داشت.
تسلیحات این تانک شامل یک سیستم موشک/تفنگ 152 میلی متری در برجک بود که با کالیبر 50/0 و تفنگهای 7.62 میلی متری در بدنه به آن متصل میشد. ماهیت سبکشاسی M551 را مستعد بلند شدن از زمین در اثر شلیک اسلحه اصلی کرد که باعث آسیب دیدن افراد داخل آن میشد و همچنین سرعت شلیک را کاهش میداد؛ زیرا اسلحه باید پس از هر شلیک مجدد کالیبره شود.
همراه با یک سیستم بارگیری خودکار آهسته، این خودروی جنگی فقط میتوانست حدود دو گلوله در دقیقه شلیک کند، در حالی که M48 جدیدتر قابلیت شلیک 12 گلوله را داشت. زره ام551 شرایدن نیز ضعیف بود و خطراتی را به همراه داشت، زیرا گلولههای شلیک شده توسط اسلحه بدون جعبه و در معرض انفجار بودند. تشدیدکننده این خطر بدنه آلومینیومی آن بود که نقطه اشتعال نسبتاً کمی داشت.
ام551 خسارات زیادی در ویتنام وارد کرد که با طراحی بهتر میشد از آن جلوگیری کرد. صرف نظر از این، ارتش تا زمان بازنشستگی در دهه 1990 به استفاده از آن ادامه داد. این کار عمدتاً به دلیل عدم وجود جایگزین شایسته برای ام551 شرایدن بود.
امروزه با وجود اینکه تانک مذکور از خدمت عملیاتی کنار گذاشته شده است، اما جنگهای متعددی را همچون جنگ ویتنام و حمله آمریکا به پاناما در کارنامه نظامی خود به همراه دارد. تعدادی از این تانکها برای خدمت در مرکز آموزش ملی فورت ایروین و همچنین فورت ناکس حفظ شدند و شماری از موارد باقی مانده نهایتا در سال 2003 از مرکز آموزش ملی فورت ایروین نیز کنار گذاشته شدند.
7. تی-35 (اتحاد جماهیر شوروی)
اولین تانک عملیاتی شوروی که تی-18 نام داشت، از رنو FT فرانسه الهام گرفته شد که یک تانک سبک کوچک بود. با تکیه بر تجربه، شوروی قصد داشت در طرحهای متوالی خارقالعاده بودن این مدل تانکها را به رخ بکشد، اما همه چیز پس از طراحی T-35 اشتباه پیش رفت.
تی-35 یک تانک سنگین با وزن 54 تن با چند برجک بود که توسط ارتش سرخ در جنگ جهانی دوم به کار گرفته شد و توسط یک موتور 580 اسب بخاری کار میکرد. در بالای این ماشین غول پیکر پنج برجک با یک تفنگ بزرگ 76 میلیمتری در برجک اصلی قرار داشت که توسط چهار برجک با یک تفنگ 45 میلیمتری در هر کدام پشتیبانی میشد.
باتوجه به این ویژگیها، تی-35 برای عملیات به خدمهای متشکل از دهها نیرو، یک توپچی و یک هدایتکننده برای هر برجک به اضافه راننده و فرمانده نیاز داشت. شاید بهتر باشد که آن را یک ماشین کشنده بنامیم؛ زیرا با این تعداد خدمهی مورد نیاز این تانک دقیقا همین بود.
این خودرو برای مقابله با دشمنان از همه طرف طراحی شده بود و ترسناک به نظر میرسید، اما در خارج از جاده با سرعت حلزون حرکت میکرد، به سختی هدایت میشد و آنقدر بلند بود که بهراحتی از دور رویت میشد. از طرف دیگر، با وجود سنگین بودن، زرههای 20 و 30 میلیمتری آن بهراحتی قابل نفوذ بود.
اندازه بزرگ و سیستم ناکافی چرخش، تحرکپذیری تانک را دشوار ساخته بود و در صورت حرکت، هماهنگی بین برجکها و شلیک دقیق سخت میشد. اثربخشی کلی تسلیحات با کالیبر نسبتاً پایین توپ اصلی، محدودتر شده بود. علاوهبر تمام این ایرادات، تولید هر تی-۳۵ معادل ۹ تانک بیتی هزینه داشت و همین موضوع تیر خلاص خروج کامل آن از میدان نبرد شد.
پیشرفتهای تسلیحاتی تی-۳۵ را برای خط مقدم نامناسب کرده بود و به همین دلیل سال ۱۹۴۰ توصیه شد از آن صرفاً در مقاصد آموزشی استفاده گردد. از 61 تانک ساخته شده از این مدل، همه آنها به جز تعداد کمی در طول تهاجم آلمان در جنگ جهانی دوم، عمدتاً به دلیل مشکلات مکانیکی از بین رفتند. به نظر میرسد T-35 شوروی با استراتژی «بزرگتر، بهتر» ساخته شده است. شورویها با این تجربهی بد و به لطف شکستهای T-35 آموختند در طرحهای آینده خود باید بر روی توسعهی یک اسلحه با اندازه متناسب و با زره ضخیمتر تمرکز کنند.
8. تانک دیستون (ایالات متحده)
تانک دیستون که بهعنوان تانک تراکتور 6 تنی دیستون نیز شناخته میشود، توسط ویلیام دی. دیستون رئیس یک تولید کننده موفق اَره، ساخته شد. این تانک به عنوان یک سرمایهگذاری مشترک توسط شرکت کاترپیلار و دیستون ساو ورکز ایجاد شد. کاترپیلار شاسی را تهیه کرد که از یک تراکتور غیرنظامی کاترپیلار مدل 35 استاندارد بود و دیستون بدنه تانک را تهیه کرد که به شاسی کاترپیلار متصل شده بود.
صرف نظر از اینکه توسعهی این تانک ایده چه کسی بود، هدف از آن ایجاد یک خودروی زرهی براساس شاسی یک تراکتور کاترپیلار بود که محقق شد. درواقع میتوان گفت تانک دیستون چیزی بیشتر از یک جعبه فلزی ضخیم روی یک تراکتور نبود.
این خودرو برای خدمه سه نفره ساخته شد و از یک تفنگ 37 میلیمتری در برجک و یک مسلسل کالیبر 30 در بدنه بهره میبرد. موتور 4 سیلندر دیزلی این مورد از بدترین تانک های نظامی تاریخ قدرت 47 اسب بخار داشت که این تانک کوچک را به سرعت 6.5 مایل در ساعت میرساند.
هزینههای مورد نیاز برای ساخت این تانک ارزان بود، اما تعداد اندکی از آن به فروش رسید و همین موضوع سبب شکست آن شد. دیستون با هزینه 21 هزار دلار (معادل 331 هزار دلار در سال 2021)، ارزانتر از تانکهای مسلح مشابه محسوب میشد، اما بسیار کند بود، توان گذر از زمینهای دشوار را نداشت و زره نازک، روبنای جعبهای بالا و موتور آن در معرض دید قرار داشت.
این خودروی زرهی به چندین کشور از جمله کویت و رومانی فروخته شد، اما تنها زمانی که به افغانستان عرضه شد، فروش آن به پایان رسید. در مورد نحوه استفاده ارتش افغانستان از نمونههای فروخته شدهی این تانک اطلاعات زیادی در دست نیست، اما اعتقاد بر این است که پنج مورد از آنها تا امروز باقی ماندهاند. سربازان آمریکایی در این کشور پس از سال 2003 از آنها در انبار در کابل عکس گرفتند.
9. تانک Tančík vzor 33 P-1 (چکوسلواکی)
این تانک که در سال 1933 بر اساس طرحی بریتانیایی ساخته شد، یک خودروی زرهی و ردیابی بسیار کوچک بود که از نظر فنی به عنوان tankette طبقه بندی میشود. تانکت یک وسیله نقلیه جنگی زرهی شبیه یک تانک کوچک و تقریباً به اندازه یک ماشین است که عمدتاً برای پشتیبانی و پیشاهنگی پیاده نظام سبک کاربرد دارد. در زبان عامیانه به آن مینی تانک نیز گفته میشود.
طرح بریتانیایی Carden-Loyd که از آن ساخته شده بود، به روشهای مختلفی دستکاری و بهبود یافت و محصول نهایی در سال 1934 آزمایش را آغاز کرد. این تانک در گذر از مسیرهای دشوار خوب عمل کرد، اما مشخص شد که گلولههای معمولی به زره آن نفوذ میکنند. با این وجود سوراخهای ناشی از گلوله با پرچ پر شده و نمونههای این تانک آماده خدمت اعلام شدند.
با یک موتور 1.95 لیتری که تا 31 اسب بخار قدرت تولید میکرد، تانک Tančík vzor 33 P-1 در خارج از جاده به 9 مایل در ساعت و در جاده به 20 مایل در ساعت میرسید. شاید بدترین بخش این بود که چگونه خدمه دو نفره در داخل آن آسیب میدیدند. موتور و جایگاه خدمه در یک مکان بودند و فضایی پر سر و صدا، بدبو و سمی در فضای بسیار تنگ ایجاد میشد؛ بهعلاوه خدمه باید در چنین فضای تنگی حضور مهمات را نیز پذیرا میشدند.
حدود 70 نمونه از این تانکتها در تمرینات سال 1934 شرکت کردند و ضعف ذاتی آنها بلافاصله آشکار شد. دید فوقالعاده محدود بود و هماهنگی با سایرین در واحد تقریبا غیرممکن بود و توپچی نمیتوانست سلاح خود را با سرعت بیش از هفت مایل در ساعت شلیک کند. مشکلات مکانیکی نیز پیشرانه را آزار میداد و تمام این نقصها توسعهی تانک را مستعد توقف کرد.
این مورد از بدترین تانک های نظامی تاریخ در نهایت در هیچ گونه درگیری نظامی به جز در جریان قیام مسلحانه قبل از تهاجم نازیها به سرزمین سودت، کاربرد چندانی نداشتند. آنها در طول این رویداد خوب عمل کردند؛ تنها به این دلیل که دشمنان آنها شورشیان بودند نه سربازان حرفهای.
10. تانک T-34/85 (کره شمالی)
یکی از نمادینترین تانکهای جنگ جهانی دوم، تانک متوسط T-34 شوروی بود. T-34 که در روسیه به صورت مخفیانه طراحی شده بود، دارای یک تفنگ اصلی قدرتمند 76.2 میلیمتری، حفاظت زرهی خوب و قابلیت گذر از زمینهای دشوار بود.
در سال 1945، این تانک مجهز به یک تفنگ 85 میلیمتری سنگینتر و زرههای پیشرفتهتر که اکنون T-34/85 نامیده میشود، پیشروی ارتش روسیه در برلین را بر عهده داشت. تقریباً پس از گذشت 80 سال، نیروهای ارتش کره شمالی هنوز تانکهای T-34/85 را به کار میگیرند.
آنها بهصورت اساسی تعمیر شده و به تجهیزات جدید و زرهی مجهز شدند که برای پیش انفجار کلاهکهای موشکهای ضدتانک طراحی شدهاند. علیرغم این پیشرفتها، طول عمر یک T-34/85 به عنوان یکی از بدترین تانک های نظامی در مسابقه با تانکهای K-2 کره جنوبی و تانکهای M1A2 آمریکایی تنها چند ثانیه خواهد بود؛ زیرا تا تانک کرهای بهخود بجنبد، به آتش بسته خواهد شد.