اگرچه هنوز کشف تمدن های بیگانه با موفقیت مواجه نشده است، اما دانشمندان توانستهاند نشانه جابهجایی موجودات فضایی را در کیهان شناسایی کنند. اینبار پای فضاپیماهای غولپیکر در میان نیست.
با توجه به دانش فعلی ما زمین تنها جایی است که توانسته میزبان حیات باشد. هرچند برای بسیاری این سوال وجود دارد که حیات چگونه برای اولینبار در زمین پدیدار شد. اینجاست که یک نظریه خاص بهنام پاناسپرمیا وارد میشود. بر اساس این نظریه ذرات شکلدهنده حیات در بخشهای مختلف جهان وجود دارند و توسط شهابسنگها جابجا میشوند.
نشانه های وجود موجودات فضایی در سیارههای گوناگون قابل مشاهده است
مظومه شمسی نقطهای نسبتا آرام محسوب میشود. جالبتر از همه اینکه زمین نیز در نقطهای امن از منظومه شمسی قرار گرفته است؛ زیرا سیاره مشتری بسیاری از اجرام آسمانی را جذب خود میکند. اما در سرتاسر کیهان شرایط اینگونه نیست. دانشمندان تخمین میزنند که چند صد ترلیون شهابسنگ در جهان وجود داشته باشد و بخش قابل توجهی از آنها نیز میزان المانهای اصلی حیات باشند. بنابراین اصلا بعید نیست که حیات در دیگر نقاط کیهان شکل گرفته باشد.
در طول چند دهه اخیر دانشمندان همیشه در تلاش برای یافتن نشانه های موجودات فضایی بودهاند؛ اما تاکنون موفقیت خاصی حاصل نشده است. ما حتی برای سفر به نقاط جذاب منظومه شمسی با محدودیت مواجه هستیم؛ اما نمیتوان از بررسی سیارههای فراخورشیدی بهراحتی گذشت. جایی که به احتمال زیاد میتوان نشانه های جابجایی موجودات فضایی را کشف کرد. پس چرا دانشمندان تاکنون در این امر موفق نشدهاند؟
مشکل اصلی اینجاست که دانشمندان دقیقا نمیدانند باید دنبال چهچیزی بگردند. ما تاکنون تنها یک سیاره را دیدهایم که میتواند میزبان حیات باشد و فقط با یک نوع حیات (نمونه کربنمحور موجود در زمین) آشنا هستیم. اما اخترشناسان بر این باورند که ممکن است حیات به شکلهای گوناگون در بخشهای مختلف جهان تکامل یافته باشد. در این شرایط پیدا کردن سیارهای دقیقا مشابه زمین فوقالعاده سخت خواهد بود. اما میتوان به دنبال نشانه های موجودات فضایی بود.
دو اخترشناس اخیرا راهکار متفاوتی را برای یافتن نشانه های موجودات فضایی ارائه کردهاند. این روش بیشتر از اینکه به دنبال یافتن حیات بیگانه باشد، بر نتیجه کارهای آنها متمرکز است. آنها پیشنهاد خود را مبتنی بر نظریه پاناسپرمیا توسعه دادهاند. بهاینصورت که موجودات فضایی برای جابجایی از شهابسنگ استفاده میکنند. اگرچه پاناسپرمیا چندان مورد توجه محافل علمی نیست؛ اما در دسته نظریههای شبهعلمی نیز قرار نمیگیرد.
ما پیشتر موفق شده بودیم شهابسنگهای مریخی را در زمین پیدا کنیم. بررسی آنها سبب شگفتی دانشمندان شد؛ زیرا موجودات میکروسکوپی توانسته بودند از این سفر سخت جان سالم بهدر برند. این موضوع احتمال دارد در مورد سیاره های دیگر نیز رخ داده باشد. بنابراین یکی از نشانه های موجودات فضایی میتواند توانایی ایجاد تغییر در محیط اطراف باشد. ما نیز سبب ایجاد تغییرات زیادی در کره زمین شدهایم.
به باور دانشمندان اگر حیات در کره زمین وجود نداشت، شاهد این میزان اکسیژن در جو کره خاکی نبودیم. همچنین در صورت عدم وجود اشکال گوناگون حیات، زمین از دور تا این حد سبز بهنظر نمیرسید. البته ما دقیقا نمیدانیم که موجودات فضایی چه تغییراتی را در یک سیاره ایجاد میکنند؛ اما اگر نظریه پاناسپرمیا درست باشد، آنها در همه سیاره های میزان حیات این تغییرات را ایجاد خواهند کرد.
طبیعتا در موارد بسیاری انتقال حیات با موفقیت انجام نخواهد شد؛ اما در مواردی نیز این اتفاق رخ میدهد. در این حالت سیاره جدید بهتدریج شبیه سیاره اصلی خواهد شد. در این روش اخترشناسان پیشنهاد میکنند که ما پارامترهای مختلف سیارههای گوناگون را اندازهگیری و بررسی کنیم. اگر جامعه آماری ما بهاندازه کافی بزرگ باشد، قطعا میتوانیم گروهی از سیاره های نزدیک بههم را مشاهده کنیم که خصوصیاتی مشابه دارند. این مورد در واقع همان نشانه مورد انتظار برای یافتن موجودات فضایی است.
البته شاید در نهایت موجودات فضایی پیشرفته را در این سیارهها کشف نکنیم، اما با قطعیت میتوان گفت که اتفاقی عجیب برای سیارههای مورد نظر رخ داده است. این اتفاق عجیب شاید همان انتقال حیات از سیارهای به سیاره دیگر باشد. هرچند این روش نیز محدودیتهای خاص خود را دارد. اول از همه اینکه بر اساس نظریه پاناسپرمیا استوار است.
این نظریه تاکنون بررسی و اثبات نشده است؛ بنابراین نمیتوان دولتها و مراکز علمی را متقاعد کرد که منابع مالی و وقت خود را صرف چنین رویکردی کنند. مورد دوم اینکه کارایی این رویکرد در گرو جمعآوری اطلاعات بسیار زیادی از بخشهای گوناگون جهان است. این کار نیز وقت و انرژی زیادی را میطلبد و البته چندان با محدودیتهای تکنولوژیک ما سازگار نیست.
با وجود اینها، پیشنهاد اخترشناسان برای یافتن نشانه های موجودات فضایی نکته مثبتی هم دارد. در این رویکرد ما نیازی به شناسایی اولیه انواع گوناگون حیات نداریم و میتوانیم با کمک نشانه هایی محدود به اکتشافی بسیار بزرگ دست یابیم.