تئوری ترسناک اینترنت مرده نشان میدهد که شاید در آینده هوش مصنوعی کنترل افکار عمومی را در دست بگیرد. اما این تئوری توطئه از کجا آغاز شد؟
ابتدا یک عقیده نه چندان افراطی را معرفی میکنیم که بسیاری از مردم با آن موافق هستند. اینترنت یک مکان بی جان و پر از تقلب و رفتار نابخردانه است که قدرتهای پول پرستانه و معاملاتی آن را اداره میکنند. این قدرتها به طور وسواسی به تولید محتوای پوچ و پر از تبلیغات تمایل دارند و هدف ایشان تقویت نفاق احساسی میان مردم است تا در نتیجه آن انسانیت از آخرین ذرات شان و منزلت خالی شود. نظر شما درباره این تئوری توطئه چیست؟
آیا اینترنت مرده؟
منظور از اینترنت مرده فقط فاقد روح نیست؛ بلکه منظور ما این است که واقعا هیچ انسانی درونش وجود ندارد. هر مقالهای که میخوانید، هر انسانی که در فضای اینترنت ملاقات میکنید و تعاملی که با هر متنی در آن در آن دارید، صد در صد محصول هوش مصنوعی است!
این خلاصه تئوری ترسناک اینترنت مرده به طور خلاصه است. وبسایتهایی مانند The Atlantic آن را «تئوری» یا نظریه میخوانند که از نظر ما چندان صحیح به نظر نمیرسد؛ زیرا آن را در معیار علم قرار میدهد. شاید بهتر باشد بیشتر نوعی عقیده بخوانیمش که اغلب مردم هم قبولش دارند. مخصوصا هر کاربری که زمان زیادی را در فضای اینترنت گذرانده باشد، احتمالا متوجه بی روح و خالی از جان بودنش شده است.
تئوری ترسناک اینترنت مرده مانند بدترین ترس مردم یا عامل اضطراب آنها درباره اینترنت است که به حد اعلا رسیده و پا را به قلمرو علوم غریبه گذاشته. علاوه بر این، هوش مصنوعی این روزها حسابی پرکار شده و در بخشهای زیادی هم جای انسان را گرفته. نقش هوش مصنوعی در فضای اینترنت قرار است دائمی باشد و همین حالا میتوانیم حضور پررنگش را در نقش نوشتاری مانند چت جی پی تی به خوبی ببینیم.
اما تئوری ترسناک اینترنت مرده از کجا آغاز شد؟ این عقیده چطور شیوع پیدا کرد؟ جزئیات قضیه چیست؟ در ادامه با گجت نیوز همراه باشید تا عمیقتر به آن بپردازیم. نگران نباشید هوش مصنوعی این مطلب را ننوشته!
آثار الگوریتم
حتما متوجه شدهاید که کاربران در فضای اینترنت از برخی کلمات و عبارتها بیشتر استفاده میکنند. طبق گزارش Statista حدود یک و نیم میلیارد نفر در دنیا به زبان انگلیسی صحبت میکنند و کلمات First و Bump پرتکرارترین کلمات در فضای انگلیسی زبان شناخته میشوند. بسیاری از عبارتها در میان کاربران مختلف کاملا یکسان هستند و گاهی شما هم متوجه شدهاید که گویی یک عبارت یا جمله نسبتا طولانی بارها کپی شده است. مواجه شدن با جملات کاملا مشابه در فضای اینترنت این شبهه را برای کاربران به وجود میآورد که نویسنده مطلب احتمالا یک ربات است.
در همین راستا وبسایت The Atlantic به یک کاربر توییتری با نام کاربری Capr1corn اشاره کرده که بیش از 25 هزار دنبال کننده دارد. این اکانت معمولا توییتهایی با مضمون «همه چیز را برای تو فدا میکنم» و«سوشی خوشحالم میکند» منتشر میکند و در کنار آنها تصاویری قرار میدهد که مالکیت معنوی مشخصی ندارند. تصویر پروفایل این حساب بسیار مبهم است و این پرسش را به وجود میآورد که آیا اصلا صاحب حقیقی دارد یا خیر؟
این تنها یکی از مشاهداتی است که باعث شده تئوری ترسناک اینترنت مرده شکل بگیرد. از نظر کاربران 4chan، Wizardchan، Reddit و برخی جوامع دیگر، ابتذال آنلاین گواهی بر یک راز گسترده دیگر مبنی بر جعلی بودن همه چیز است. اینترنت پر از آدمهای معمولی نیست؛ اصلا اینترنت پر از آدم نیست. آنها اینترنت را سرزمین رباتها میدانند.
تئوری ترسناک اینترنت مرده از همین جوامع آنلاین منشا گرفت و به تدریج در سرتاسر وب پخش شد و ذهن ساکنین دهکده جهانی را درگیر خود ساخت. وضعیت فعلی هم این است که رشته مطالب مرتبط با تئوری ترسناک اینترنت مرده در Agora Road همین حالا بیش از 250 هزار بازدید گرفته است.
چرخه بی پایان محتوا
حتی اگر نظریه اینترنت مرده را هم در نظر نگیریم، میدانیم که هوش مصنوعی آمده تا ذره ذره فضای وب را از آن خود کند. چندی پیش یک حساب توییتری ویدیوی عجیبی را از یک مزرعه کلیکی منتشر کرد که ساز و کار عملیات انبوه هوش مصنوعی را در کلیک، اسکرول، انتشار پست و حضور اکانتهای جعلی به نمایش میگذاشت. توجه به بخش نظرات همین ویدیو البته نشان میداد که برخی کاربران اعتقاد داشتند خود ویدیو هم جعلی بوده است.
موارد مهم دیگر برای اشاره، ابزارهای دیپ فیک مانند Deepfakeweb، نوشتار هوش مصنوعی مانند Chat GPT و بسیاری نمونههای دیگر هستند. وجود همین ابزارها کافی است تا مردم دیگر به چشمان خودشان هم اعتماد نکنند و هر چیز که میبینند را از ابتدا فیک و جعلی بخوانند.
سال 2018 بود که intelligencer در یک مقاله جنجالی ادعا کرد تنها 60 درصد از فعالیتهای اینترنت از سوی انسانها انجام میشود. هوش مصنوعی مسئول 40 درصد باقی است و محتوای به خصوصی را تولید میکند که خودش بعدا از آن استفاده خواهد کرد. گاهی یک بدافزار کامپیوتر را آلوده میکند و به آرامی در میان وبسایتها حرکت میکند. در واقع این وبسایتها حاوی هیچ اطلاعات مفیدی نیستند و تبلیغ کنندگان از آنها به عنوان پل انتقال اطلاعات بهره میگیرند.
در همین حال The New York Times به یک پژوهش از سال 2022 اشاره کرده که Europol Innovation Lab انجام داده. طبق این مطالعه، در سالهای آینده ممکن است 90 درصد محتوای آنلاین کاملا جعلی باشد.
این واقعیت دیگر بخشی از تئوری ترسناک اینترنت مرده نیست و در آینده محقق خواهد شد. همین مطلب باعث شده کاربران نگران در Reddit تاپیک «اینترنت قدیمی» را راه اندازی کنند. فروم World Economic هم قصد دارد به منظور باز پس گرفتن اینترنت از تکنولوژیهای تبلیغات محور تحقیقات گسترده اجرا کند. با همه اینها هنوز تئوری ترسناک اینترنت مرده از نظر شما نامحتمل است؟
اخبار جعلی، مردم جعلی، دنیای جعلی
همانطور که میدانید، در زمانه شایعه و اخبار دروغ زندگی میکنیم؛ پس تئوری توطئه درباره اینترنت مرده اصلا عجیب نیست. از میان مشهورترین اخبار دروغ میتوانیم به تصاویر جعلی فرود بر ماه، وجود میکروچیپ در واکسن کووید 19 و مسطح بودن زمین اشاره کنیم که همگی با آنها آشنا هستید. به گزارش Live Science برای هر کدام از این باورها حالا جوامعی متشکل از افراد معتقد وجود دارد که در تلاش برای اثبات نظر خودشان هستند.
اگر هنوز تصور میکنید که این عقاید پارانویایی جدید هستند، شاید بهتر باشد به لیست 50 گانه New York Magazine مراجعه کنید و با برخی تئوریهای قدیمیتر هم آشنا شوید. در این لیست میتوانیم به مواردی مانند «ایدز به عنوان یک سلاح بیولوژیکی» یا «قتل استفان کینگ به دست جان لنون» اشاره کنیم که احتمالا برجستهترین موارد هستند. اینترنت مطالب و اطلاعات را با مقاصد تبلیغاتی به کاربران ارائه میدهد و همین روند به مشکلات توهم توطئه دامن زده است.
ذهن درون ماشین و تئوری ترسناک اینترنت مرده
حتما حالا میپرسید که اگر اینترنت مرده، پس دقیقا چه کسی پشت آن قرار دارد؟ به نقل از Futurism و برخی کاربران فعال در زمینه اثبات تئوری ترسناک اینترنت مرده، احتمالا دست دولتها آلوده است. یکی از آنها ادعا کرده که دولت آمریکا در پروژهای حساب شده قصد دارد ذهن مردم را با استفاده از تکنولوژی هوش مصنوعی عمیق شستشو دهد. به گفته او اینترنت از سالهای 2016 تا 2017 کاملا مرد و برای اثبات ادعای خود چند گواه هم آورده است.
کاربر ناشناس به کنسل شدن پروژه Lifelog و ایجاد فیسبوک از سال 2004 از سوی DARPA اشاره کرده و عقد قراردادهای بزرگ و مشکوک میان دولتها و غولهای تکنولوژی را ادامه همین روند خوانده است. ظاهرا DARPA و NSA در خلال سالهای 2012 تا 2016 با شرکتهای ابر قدرتمند مانند گوگل و فیسبوک قراردادهای همکاری بستهاند.
البته که اینترنت تنها به آمریکا محدود نمیشود و همه مردم در سرتاسر جهان از آن بهره میگیرند. از طرفی هم این کاربران مدعی آمریکایی هستند و در خلال سالهای اخیر تحولات فضای اینترنت را در جامعه آنلاین آمریکایی به خوبی رصد کردهاند. اما سایر دولتها و کشورها چطور؟ مانند اغلب تئوریهای توطئه، کاربران شبکه اعتقادی خود را گستردهتر در نظر میگیرند و آن را تنها به یک کشور محدود نمیکنند.
آنها میگویند فقط پای DARPA و گوگل در میان نیست؛ بلکه همه دولتها و صنایع در این مسئله دخیل هستند. شاید همین جاست که وقتی فیسبوک و متا میخواهند همه کاربران را به زندگی در دنیای مجازی با یک آواتار غیرواقعی تشویق کنند، تئوری توطئه در ذهن ما قدرت بیشتری پیدا میکند.
شناسایی جعلیها
در آخر به عنوان کاربران عادی چه کاری از دست ما برمیآید؟ فقط همین که بگوییم دستان دولتها و صنایع مبتنی بر فناوری در توسعه اینترنت مرده درگیر شده، کافی است؟ بهتر نیست به جای تسلیم شدن در مقبل تئوری ترسناک اینترنت مرده فعالیت مفیدی از خود نشان دهیم؟
سادهترین راه این است که افراد زنده و واقعی مانند خودمان را پیدا کنیم. از پلتفرمها برای یافتن این اشخاص حقیقی کمک بگیریم و سعی کنیم جامعه واقعی را گسترش دهیم. دوستان و نزدیکان دنیای واقعی را در دنیای آنلاین هم نزدیک نگه دارید و تمرکز خود را روی همین حلقه از انسانها حفظ کنید.
کشورهایی مانند فنلاند هم در این زمینه دست به عمل زده و کلاسهای توجیهی برای افراد برگزار میکنند. آنها آموزش اساسی را برای دانش آموزان از کلاس هشتم آغاز کردهاند و در این کلاسها به افراد آموزش میدهند چگونه اطلاعات جعلی را از اخبار واقعی تشخیص دهند. فنلاند را باید در صدر 41 کشور اروپایی بدانیم که به طور جدی در مقابل انتشار اخبار جعلی در میان مردم مقاومت میکند.
مثال فنلاند در واقع نتیجه پژوهشی است که Open Society Institute به اجرا درآورده. آیا این همان نتیجهای نیست که همه عمیقا خواستارش هستیم؟ که اخبار جعلی و حسابهای غیر واقعی گمراهمان نکنند؟