در این مطلب به 12 خودرو آینده گرایانه میپردازیم. این خودروها که حالا به تولید رسیدهاند، از همین الان آینده صنعت اتومبیل را ترسیم میکنند.
با پیشرفت پرشتاب فناوری و صنعت، همیشه پیشبینی درباره آینده امری هیجانانگیز است؛ خصوصاً درباره صنعت خودرو که طی سالهای اخیر جریانهای نویی را به خود دیده است. در ادامه به 12 خودرو میپردازیم که این روزها شکل و شمایل آینده را به تصویر میکشند؛ از هایپرکارهایی با خروجی بالای 1000 اسب بخار که مرزهای عملکرد خودرو را جابهجا کردهاند تا خودروهایی الکتریکی که احتمالاً گزینههای فراگیر بعدی برای رفت و آمدهای روزانه میشوند.
خودروهای آینده نگرانه بازار
فهرست خودروها
ریماک نورا
ریماک نورا به معنای واقعی کلمه چشمانداز صنعت خودرو و بهطور دقیقتر، عرصه خودروهای الکتریکی است. سرعت استثنائی این سوپرکار الکتریکی در بین عموم سر و صدای زیادی به پا کرده و به نوعی نام نورا با اوج سرعت هممعنی شده است.
نورا در اواخر سال 2022 با دستیابی به سرعت 415 کیلومتر بر ساعت توانست عنوان سریعترین خودرو الکتریکی دنیا را تصاحب کند؛ رقمی که حتی مخالفان خودروهای الکتریکی هم نمیتوانند از آن چشمپوشی کنند. این ساخته ریماک همچنین در سال 2021 موفق به پیمودن مسافت 402 متر طی تنها 8.582 ثانیه شد. البته این رکورد را پینینفارینا باتیستا با اختلاف 0.03 ثانیهای شکست که از قضا همخانواده این سوپرکار از لحاظ مکانیکی است؛ با این اوصاف، عملاً بهتر است بگوییم هنوز این رکورد شکسته نشده است!
ریماک نورا محصولی ارزشمندتر میشود وقتی شرکت سازنده آن را در نظر بگیریم. اولین خودرویی که توانست مرز 400 کیلومتر بر ساعت را پشت سر بگذارد، بوگاتی ویرون بود که نامی فراموشنشدنی در عرصه خودرو شد. بوگاتی که موفق به توسعه این ابرخودرو شده بود، تحت مالکیت گروه فولکس واگن، یکی از بزرگترین شرکتهای خودروسازی دنیا قرار داشت. با این حال، نورا ساخته ریماکی است که مسیر خود را از گاراژ مت ریماک در کرواسی در سال 2009 شروع کرد.
البته امروزه اوضاع برای ریماک متفاوت است. ریماک در اواخر 2021 شرکتی مشترک با بوگاتی تاسیس کرد و در مقطع کنونی تحت حمایت مالی پورشه است که خود یکی از زیرمجموعههای گروه فولکس واگن بر شمرده میشود. ریماک اکنون با پشتوانه محکمی که دارد، میتواند آزادانهتر از قبل مرزهای صنعت خودرو را جابهجا کند و میتوان انتظار داشت که نورا تازه شروع مسیر آن باشد.
لوتوس اویا
لوتوس اویا نامی آشنا در دنیای هایپرکارها است که با طراحی و خروجی استثنائی شناخته میشود. خیلی از خودروسازان میتوانند ایدههای بلندپروازانه خود را در قالب یک خودرو کانسپت پیادهسازی کنند؛ کانسپتی که پس از یک دوره نمایش در نمایشگاهها نهایتاً راهی موزه شرکت خودروساز میشود. با وجود این، کمتر طراحی و مهندسی آیندهگرایانهای را میتوان پیدا کرد که در همان مقطع به اجرا و تولید برسد. لوتوس اویا، قدرتمندترین خودرو دنیا دقیقاً همان ساختهای است که شاید در نگاه اول خیلیها گمان کنند یک خودرو کانسپت تکنسخه است، در صورتی که در سال 2023 به خریداران تحویل داده میشود.
لوتوس اویا با 4 موتور الکتریکی میتواند مجموعاً 2011 اسب بخار قدرت تولید کند. البته ارقامی که در رابطه با خروجی این هایپرکار در طول زمان منتشر شده است، شاید گمراهکننده باشند. برای شفافسازی باید ذکر کرد که اویا ابتدا در سال 2019 با قدرت حدود 1973 به بازار معرفی شد. با وجود این، هایپرکار اول (Owl) از شرکت ژاپنی آسپارک با قدرت 1984 اسب بخار بهعنوان رقیب آن بهنمایش گذاشته شد. لوتوس پس از این از نسخه Emerson Fittipaldi پرده برداشت که خروجی آن به 2011 اسب بخار میرسد.
همانطور که اشاره شد، لوتوس اویا نه فقط در عملکرد فنی، بلکه در طراحی به نوبه خود پیشرو است. درحالی که در نمای جلو این ابرخودرو تفاوت قابل ملاحظهای را نسبت به بقیه ابرخودروهای همرده با آن پیدا نمیکنید، در ناحیه عقب نمیتوانید هیچ شباهتی را با بقیه خودروهای موجود پیدا کنید! در این ناحیه دو کانال اصلی برای عبور جریان هوا قرار گرفته است و چراغهای عقب دور این کانالها کشیده شدهاند. این المانها در یک چهارچوب با زوایای برجسته گنجاند شدهاند که قوس چرخها به شکلی ظریف با آن ادغام میشوند. بهطور خلاصه، اویا جلوهای از طراحی و عملکرد آینده خودروها را نشان میدهد.
مک لارن اسپیدتیل
اسپیدتیل اولین خودرو مک لارن با سرعت 400 کیلومتر بر ساعت بود و از این حیث، ساختهای مهم در تاریخ این خودروساز بریتانیایی به حساب میآید. مک لارن برای دستیابی به این سرعت، به قدرت زیاد و در همان حال، درگ حداقلی نیاز داشت. در این راستا هم یک پیشرانه هیبرید 1055 اسب بخاری را در این سوپرکار پیادهسازی کرد و بدنهای فوق بلند با طول 5.2 متر را برای آن در نظر گرفت که آن را به یکی از بلندترین خودروهای جادهای تاریخ تبدیل میکرد. ضمناً بهجای آینههای بغل مرسوم، در دو طرف این خودرو دوربین تعبیه شده بود که با فشردن دکمه استارت، بهصورت خودکار بیرون میآمدند.
با همه اینها، در نگاه سطحی ابتدایی نوآوری برجسته مک لارن اسپیدتیل به چشم نمیآید. در ناحیه عقب این ابرخودرو، قسمت فیبر کربنی انعطافپذیری قرار گرفته است که نقش نوعی بالچه فعال با قابلیت تنظیم هیدرولیکی برای تغییر شکل خودرو را ایفا میکند. این باعث میشود که بدون نیاز به یک بال عقب بزرگ مرسوم یا بقیه اجزای آیرودینامیکی همیشگی، جریان هوا به بهترین شکل در حداکثر سرعت شکل بگیرد.
البته چنین المان آیرودینامیکی پیشرفتهای در اسپیدتیلی پیدا میشود که با قیمت 2.3 میلیون دلاری، بین گرانترین خودروهای تاریخ جا دارد. حتی با این اوصاف هم میتوان انتظار داشت که در آینده المانهایی مثل همین بدنه انعطافپذیر به خوردوهایی در رده قیمتی پایینتر راه پیدا کنند؛ بهخصوص وقتی تولیدکنندگان خودروهای برقی همواره در تلاش برای کاهش درگ و افزایش جریان هوا در راستای دستیابی به بیشترین شعاع حرکتی ممکن هستند.
مک مورتری اسپیرلینگ
خودرو الکتریکی پیستمحور مک مورتری اسپیرلینگ با ظاهر منحصر به فرد، در همان نگاه اول هر نگاهی را محو خود میکند. شرکت مورتری از لحاظ آیرودینامیکی رویکرد متفاوتی را در ساخت این خودرو در پیش گرفته است. در نتیجه، اسپیرلینگ ابعادی فوقالعاده کوچک دارد، بهطوری که فضا برای یک سرنشین هم فشرده است. این ابعاد برای کاهش درگ تا بیشترین حد ممکن در نظر گرفته شده است و در کنار این، طراحان سعی داشتهاند تا جایی که امکان دارد، از اجزای آیرودینامیکی معمول برای تولید نیرو رو به پایین یا داونفورس استفاده نکنند.
مک مورتری اسپیرلینگ بهلطف این طراحی و مهندسی، به سرعتی فوقالعاده بالا دست پیدا کرده است. این خودرو اسپرت در سال 2022 رکورد تاریخ تپهنوردی در گودوود را با ثبت زمان 39.08 ثانیه شکست. ترکیب وزن فوق پایین، خروجی بالای پیشرانه و دو فن، این سرعت استثنائی را به وجود آوردهاند. این دو فن هوای زیر شاسی را از ناحیه عقب خودرو بیرون میدهند. در واقع همین باعث تولید داونفورس در لحظه، حتی در حالت سکون خودرو و انتقال کل قدرت، حتی در سرعت پایین میشود.
همانطور که گفته شد، در توسعه اسپیرلینگ تمرکز روی عملکرد در پیست بوده ولی همچنین نسخه تولیدی آن با قیمت حدود 1 میلیون دلار به عرضه رسیده است. اگرچه 1 میلیون دلار قیمت بالایی است که افراد معدودی میتوانند برای اسپیرلینگ بپردازند، ولی این خودرو حتی از برخی هایپرکارها با قیمت چند میلیون دلاری هم سرعت بیشتری دارد. در یک کلام، این ساخته مک مورتری که از قوای محرکه الکتریکی بهره میبرد، شاید نمایانگر آینده مسابقات اتومبیلسواری و حتی خودروهای جادهای بالارده باشد.
مرسدس بنز EQS
مرسدس بنز EQS ابتدا در قالب کانسپتی با عنوان ویژن EQS در نمایشگاه خودرو بینالمللی آلمان 2019 بهنمایش گذاشته شد. نهایتاً نسخه تولیدی این سدان تمام الکتریکی در سال 2021 به بازار معرفی و از عرضه آن تحت مدل 2022 خبر داده شد. از EQS همواره بهعنوان نسخه الکتریکی سدان کلاس S یاد شده، اما در حقیقت این خودرو مسیر متفاوتی از کلاس S همیشگی را در پیش گرفته است. جلوههای این رویکرد متفاوت چه در نمای بیرونی و چه در فضای داخلی قابل مشاهدهاند.
مرسدس بنز EQS در نمای بیرونی با المانهایی نظیر خطوط موجدار و طراحی چشمگیر چراغها بیشتر از سدانهای لوکس مرسوم، به خودروهای الکتریکی عملکردمحور شباهت دارد. در فضای داخلی این خودرو تمام الکتریکی جدید مرسدس بنز هم آن چیزی را نمیبینید که معمولاً از یک سدان لوکس آلمانی انتظار دارید. در کابین EQS بیشتر از همه نمایشگر هایپراسکرین خودنمایی میکند که از گوشه تا گوشه دیگر داشبورد امتداد دارد و عملاً متشکل از سه نمایشگر است که به ظریفترین شکل ممکن با همدیگر ادغام شدهاند. نگاه به این نمایشگر عریض منحنی اختصاصی مرسدس بنز، فرد را به یاد فیلمهای علمی-تخیلی میاندازد.
در هر صورت، در مقطع کنونی مرسدس بنز EQS محصولی مجزا از کلاس S بنزینسوز به شمار میرود، ولی در آینده که قوای محرکه الکتریکی بهصورت کامل جایگزین قوای درونسوز بشود، EQS باید عملاً همان کلاس S جدید شود. EQS خودرویی از آینده است که امروزه در جادهها دیده میشود؛ چون تصویری از سدانهای لوکس آینده را که پُر از فناوریهای فوقالعاده پیشرفتهاند، ترسیم میکند.
بی ام و i7
امروزه دیگر خودروها به قوای محرکه و کیفیت سواری محدود نمیشوند و آنچه خریداران از خودرو خود میخواهند، تجربهای هرچه راحتتر و کاملتر از نشستن پشت فرمان است. از این رو، سیستم اطلاعات و سرگرمی چندین سال است که نقشی پررنگ در خودروها پیدا کرده و خودروسازان مختلف، نظیر بی ام و، مرسدس بنز و تسلا همواره در تلاش برای توسعه پیشرفتهترین سیستمهای اطلاعات و سرگرمی بودهاند. نمونه بارز این تجربه پیشرفتهی داخل کابین را در سدان الکتریکی بی ام و i7 مدل 2023 میتوان مشاهده کرد.
یکی از ویژگیهای برجسته بی ام و i7 که توجه هر کسی را جلب میکند، نمایشگر 31 اینچی بزرگ در ناحیه عقب آن است. این نمایشگر که بهصورت الکترونیکی از سمت سقف باز میشود، یک سینمای جمع و جور متحرک را برای سرنشینان عقب فراهم میکند. نمایشگر مذکور از رزولوشن 8K پشتیبانی میکند و فیلمها را با نسبت تصویر 16:9، 21:9 و 32:9 نمایش میدهد. حتی از سیستم صوتی باکیفیت Bowers & Wilkins بهره میبرد و سرویسهای استریم نظیر آمازون فایر تیوی و توییچ در آن گنجانده شده است. به همه اینها باید قابلیت تنظیم زاویه را اضافه کرد که این بسته رفاهی بی ام و را کاملتر میکند.
این سینمای متحرک، تنها یکی از امکانات سطح بالای بی ام و آی 7 است و از جمله پیشرفتهترین امکانات این سدان بی ام و میتوان به دستیار شخصی هوشمند، واحدهای کنترل دیجیتال دربهای عقب، نمای افزوده، سیستم صوتی فراگیر با 36 اسپیکر و نوار تعاملی اشاره کرد. نگاهی به فضای داخلی i7 نشان میدهد که در آینده، داخل خودروها چه چیزی در انتظارمان خواهد بود: تجربهای پیشرفته با تمرکز روی راحتی و سرگرمی.
تسلا مدل S
معمولاً محصولاتی را پیشرو یا آیندهگرایانه در نظر میگیریم که نوآوریهای فراوانی در خود دارند، اما کمتر به آنها توجه شده است. این موضوع برای تسلا مدل S صدق نمیکند، از آنجا که علیرغم ویژگیهای پیشگامانه جدید، با استقبال گسترده عمومی مواجه شده؛ به حدی که یکی از پرفروشترین خودروهای الکتریکی تاریخ نام گرفته است.
تسلا مدل S، خصوصاً نسخه پلید آن که در سال 2021 به بازار معرفی شد، خودروهای الکتریکی را در زمینه عملکرد یک قدم جلوتر میبرد. مدل S پلید با بهرهگیری از 3 موتور الکتریکی توان تولید قدرت بیش از 1000 اسب بخار را دارد. سقف سرعت آن 322 کیلومتر بر ساعت است و برای شتابگیری از 0 تا 100 کیلومتر بر ساعت به کمتر از 2 ثانیه زمان نیاز دارد. اینها ارقامیاند که جای هیچ شک و شبههای را برای الکتریکیها در حوزه توان پیشرانه و عملکرد باقی نمیگذارند.
اما وجه مهم دیگر مدل S برخورداری از فناوریهای پیشگامانه متعددی است که عملاً در محصولات بقیه خودروسازان پیدا نمیشود. در واقع علت این موضوع به رویکرد یا شاید حتی ماهیت کلی خود تسلا بر میگردد؛ تسلا بیشتر از اینکه یک خودروساز مرسوم باشد، به یک شرکت حوزه فناوری یا نرمافزار شباهت دارد. این در استفاده گسترده از فناوریهای نوین توسط این شرکت و حتی مدل کسبوکار غیرمعمول آن که به سمت شرکتهای حوزه فناوری گرایش دارد، نمود پیدا کرده است.
فورد F-150 لایتنینگ
پیکاپها طی سالهای گذشته به شکلی متحول شدهاند که سالها قبل اصلاً تصور آن امکانپذیر نبود. حالا نه تنها پیکاپها از ماشینهای غولپیکر مخصوص کار به خودروهایی پر زرق و برق با امکانات رفاهی فراوان تبدیل شدهاند، بلکه قوای محرکه الکتریکی جای پیشرانههای بنزینسوز یا دیزل پیشین آنها را گرفته است. فورد F-150 که یکی از پرفروشترین پیکاپهای دنیا در نظر گرفته میشود، اکنون در یک نسخه الکتریکی با نام لایتنینگ هم عرضه میشود. این موج پیکاپهای الکتریکی را بهنوعی شرکت نوپای ریویان با ریویان R1T آغاز کرد و هامر EV محصول دیگری است که تحت تاثیر این موج راهی بازار شده.
از همین الان میتوان دید که فورد F-150 لایتنینگ و امثال آن چه آینده روشنی را پیش رو خود خواهند داشت. بهخاطر تقاضای بهشدت بالا و البته توقف موقت تولید بهخاطر مشکلاتی فنی در این بین، لیست انتظار این پیکاپ الکتریکی فورد روز به روز پُرتر میشود. بهطور دقیقتر، قبل از اینکه لایتنینگ حتی به تولید برسد، بیش از 200 هزار نفر آن را برای خود رزرو کرده بودند. در مجموع، درحالی که شاید چند سال قبل عرضه نسخه تمام الکتریکی پیکاپ فورد F-150 ایده پرطرفداری نبود، حالا لایتنینگ با اقبال عمومی مواجه شده است.
حتی دور از انتظار بهنظر نمیرسد که فورد روزی نسخه بنزینسوز F-150 را از خط تولید خود کنار بگذارد. حتی اگر فورد تصمیم به توقف تولید آن نگیرد، در صورتی که ایالات متحده آمریکا در پیروی از اروپا و چین تولید خودروهای درونسوز را ممنوع اعلام کند، فورد هم مجبور به خداحافظی با نسخه بنزینسوز F-150 میشود. با توجه به آنچه امروز در صنعت خودرو مشاهده میکنیم، تحولات به نفع خودروهای تمام الکتریکی رقم میخورند و پیکاپهای الکتریکی در آینده عنوانی هرچه پرتکرارتر خواهند شد.
فولکس واگن ID.Buzz
مزیت شرکتی مثل فولکس واگن با عمر طولانی خود این است که میتواند پس از سالها محصولی مبتنی بر نوستالژی را روانه بازار کند. فورد برانکو، فیات 500 و فولکس واگن بیتل برخی از نمونههاییاند که بعد از گذشت مدتها دوباره احیا شدهاند. فولکس واگن که سابقه احیای بیتل یا همان فولکس قورباغهای دوستداشتنی را دارد، مینی ون تمام الکتریکی ID.Buzz را با همین رویکرد روانه بازار کرده است.
طراحی رترو ID.Buzz با الهاماتی مشهود از ون نوستالژیک تیپ 2 فولکس واگن نهایتاً دیدنی از آب در آمده است. تقاضای فراوان برای این ون هم نشان میدهد که این سبک طراحی ترکیبی، باب میلی خیلی از مشتریان است. در واقع در برخی از بازارها مدت زمان انتظار برای این محصول در لیست فولکس واگن به 18 ماه میرسد. با استقبال از چنین محصولاتی، انتظار میرود که در آینده علاوه بر خودروهای تمام الکتریکی آیندهگرایانه فضاییگونه، خودورهای بیشتری با حال و هوای رترو در بازار عرضه شوند.
تویوتا میرای
خودروهای برقی امروزه بهعنوان جایگزینی برای خودروهای درونسوز مرسوم و راهکاری جهت سازگاری هرچه بیشتر با محیط زیست، سهم چشمگیری از بازار خودرو را به دست آوردهاند. همچنین رشد محصولات برقی با تلاشهای شرکتهای بزرگ مختلف قرار نیست به همین زودی آهسته شود. با این حال، خودروهای هیدروژنی هم بخشی از چشمانداز آینده صنعت خودرو هستند که البته بهخاطر چالشهای موجود از جمله نبود زیرساختهای کافی در مناطق مختلف دنیا، صرفاً توانستهاند سهم کوچکی از بازار را به دست بیاورند. خودروساز بزرگ ژاپنی تویوتا اما با خودرو هیدروژنی میرای پایبندیاش به این چشمانداز را نشان میدهد.
تویوتا میرای که در سال 2014 به بازار معرفی شد، حالا در نسل دوم خود به سر میبرد. تویوتا با عرضه نسل جدید این خودرو، نشان داد که با میرای به آینده میاندیشد. خودروهای هیدروژنی که میرای معیار مناسبی برای آنها است، بهدلیل دو مزیت نسبت به خودروهای تمام برقی میتوانند بخشی از آینده صنعت خودرو باشند.
اولین مزیت آنها این است که مثل خودروهای بنزینسوز مرسوم، سوختگیری آنها فقط چند دقیقه زمان میبرد. علیرغم همه پیشرفتها در زمینه مدت زمان شارژ، این موضوع میتواند کماکان نقطه ضعف خودروهای برقی باشد. مزیت دیگر هیدروژنیها را باید شعاع حرکتی آنها در نظر گرفت که با بنزینسوزها برابری میکند. با در نظر گرفتن فقط همین دو ویژگی، توسعه زیرساختهای خودروهای هیدروژنی ممکن است صعود ناگهانی آنها در بازار خودرو را بهدنبال داشته باشد. شاید تویوتا هم میرای را آینده اجتنابناپذیر این صنعت میداند که همچنان آن را در خط تولید نگه داشته است.
پورشه تایکان کراس توریسمو
پورشه در راستای الکتریکیسازی لاینآپ خود، تایکان را در سال 2020 روانه بازار کرد. تایکان موفق شد در عین برخورداری از قوای محرکه الکتریکی، همچنان همان حس و حال همیشگی پشت فرمان پورشهها را حفظ کند. این خودرو حتی از لحاظ عملکرد تجاری با ثبت فروش بیشتر از پورشه 911 افسانهای در مقیاس جهانی، درخشان ظاهر شد. پورشه این خودرو را در دو نسخه سدان و شوتینگ بریک یا همان استیشن واگن عرضه میکند که نسخه استیشن واگن با نام کراس توریسمو محصولی خاص با چشماندازی جذاب است.
تایکان کراس توریسمو از آنجایی میتواند در آینده پورشه و بهصورت کلی صنعت خودرو جا داشته باشد که ترکیبی تقریباً بیمثل و مانند را پیش رو راننده میگذارد. این خودرو مثل 911 و 718 سواری هیجانانگیز معمول محصولات پورشه را ارائه میکند، ولی در همان حال مثل شاسی بلندهای کاین و ماکان از پورشه، گزینه مناسبی برای رفت و آمدهای روزانه است. حتی افزون بر این، تایکان با پیشرانه تمام الکتریکی، خودرویی سازگارتر با محیط زیست نسبت به بقیه ساختههای پورشه از جمله پانامرا است که از جهات متعددی بهجز پیشرانه، به آن شباهت دارد.
حالا با گسترش هرچه بیشتر بازار خودروهای برقی، انتظار میرود که بقیه خودروسازان هم به تولید خودروهای الکتریکی شبیه تایکان کراس ترویسمو روی بیاورند. البته باید در نظر داشت که خودرویی مثل تایکان کراس توریسمو، ترکیبی از دو محصول با دو جامعه هدف مختلف است و شاید خیلی از خودروسازان تولید چنین محصولی را از لحاظ اقتصادی برای خود توجیهپذیر ندانند. در هر حال، انگار تایکان کراس توریسمو خودرویی از آینده است که امروزه در جادهها تردد میکند.
فولکس واگن ID.4
پس از مشاهده سوپرکارها/هایپرکارهایی آیندهگرایانه که مرزهای صنعت خودرو را جابهجا کردهاند، احتمالاً این سوال پیش میآید: آیا در حال حاضر خودرویی در جادهها هست که آینده حمل و نقل روزانه با خودرو را به نمایش بگذارد؟ جواب این سوال میتواند فولکس واگن ID.4 باشد که در همین چند سال اولیه عرضه پتانسیل خود را ثابت کرده است.
در وضعیتی که همه خودروسازان کوچک و بزرگ به سمت توسعه خودورهای برقی حرکت میکنند، تویوتا بهعنوان بزرگترین خودروساز دنیا در مقطع کنونی، هنوز در این مسیر شتاب نگرفته است. با وجود این، فولکس واگن که دومین خودروساز بزرگ دنیا از نظر حجم محسوب میشود، در توسعه محصولات الکتریکی پیشروی کرده و نتیجه این رویکرد را دیده است. افزایش فروش محصولات الکتریکی این شرکت بزرگ آلمانی در سال 2022 به 24 درصد میرسد و فولکس واگن ID.4 با فروش 170 هزار دستگاه در صدر محصولات الکتریکی آن قرار دارد.
فولکس واگن هنوز از نظر عملکرد تجاری تا تسلا بهعنوان بازیگر اصلی بازار خودروهای الکتریکی فاصله دارد، اما به چندین دلیل میتواند با خودروهایی مثل ID.4 در آینده سهم بیشتری را از بازار نسبت به این شرکت آمریکایی در دست بگیرد. فولکس واگن با شبکه نمایندگی عظیمی که در اقصی نقاط جهان دارد، عملاً با چالش بزرگی تحت عنوان شبکهسازی در بازارهای جدید مواجه نخواهد بود. از طرفی دیگر، با سابقه طولانی خود، جامعه مشتریان گستردهای دارد که اگرچه الان بیشترشان خودرو درونسوز دارند، دیر یا زود به سراغ خودروهای الکتریکی میروند. حتی منبع مالی عظیم و وجود زیرمجموعههای متعدد برای تقسیم هزینه هم راه را برای فولکس واگن هموارتر میکنند.