آیا آنوناکی در اولین سیستم ریاضیاتی بشر پرده از اسرار کیهان برداشته است؟

در این مقاله قصد داریم به اولین سیستم ریاضیاتی بشر بپردازیم که طبق افسانه‌ها، توسط خدایانی بنام آنوناکی به بشر داده شده است. آیا این خدایان، موجوداتی فرازمینی بودند که پرده از اسرار حیات برداشتند؟

دنیای باستان، دنیای عجیبی است. بسیاری اتفاقات در دوران باستان رقم خورده که بشر امروزی هیچ توضیح و یا توجیهی برای آن ندارد. هزاران سال پیش، انسان هایی روی زمین زندگی می‌کردند که غرق در خرافات و اشتباهات علمی بوده‌اند اما با این حال هرازچندگاهی شواهدی از آن دوران به چشم می‌آید که نشان می‌دهد شاید آن‌ها از برخی جهات، به طرز غیرقابل تصوری از ما انسان‌های قرن 20 و 21 جلوتر بوده‌اند. به عنوان مثال، برخی از مهمترین تمدن های باستانی که موفق به ساخت اولین سیستم ریاضیاتی بشر شده بودند، ادعا می‌کردند که این سیستم ریاضیاتی را از خدایانی بنام آنوناکی یاد گرفته‌اند! نکته بسیار عجیب این است که این سیستم ریاضیاتی و برخی اعداد کلیدی آن، به طرزی غیرقابل باور در بسیاری از پدیده های کیهانی در حال تکرار هستند!

آشنایی با آنوناکی

آنوناکی

اگر از شما بخواهیم چند تمدن باستانی را نام ببرید، به احتمال بسیار زیاد به تمدن های بین النهرینی اشاره خواهید کرد. تمدن‌هایی مانند اَکِدیان، سومری ها، آشوری ها، بابلی ها و غیره. تمام این تمدن های بسیار مشهور باستانی در افسانه های خودشان به خدایانی به نام آنوناکی (Anunnaki) اشاره کرده بودند. البته کار آن‌ها از صرفا اشاره به این خدایان گذشته بود و آن‌ها به معنی واقعی کلمه به وجود آنوناکی اعتقاد داشتند.

اگر بخواهیم کمی بحث را تخصصی‌تر کنیم، باید بگوییم که آنوناکی برای این تمدن های باستانی در واقع مقام اَلوهیت (Deity) داشته است. این موضوع، مقوله‌ای بسیار پیچیده و بحث برانگیز است اما اگر بخواهیم خیلی ساده مقام اَلوهیت را شرح دهیم، باید بگوییم هر قادر متعالی که توانایی‌های فراتر از انسان داشته باشد و به نحوی با انسان ارتباط برقرار کند، دارای مقام الوهیت است. درنتیجه “خدا” و یا “الهه” هم در اصل دارای مقام الوهیت هستند. برای درک بهتر این موضوع می‌توان گفت که مثلا ادیان ابراهیمی و هر دین دیگری که تنها به یک خدا اعتقاد دارد، معتقد است فقط و فقط یک مقام الوهیت وجود دارد و هر دین یا مکتبی که به چندین خدا اعتقاد داشته باشد (مثلا خدایان یونان یا خدایان مصر) معتقد است که چندین مقام الوهیت وجود دارد.

دلیل اینکه بحث الوهیت را در پاراگراف قبلی باز کردیم این است که درک بهتری راجع به آنوناکی پیدا کنید. آنوناکی در واقع گروهی از موجودات هستند که در افسانه های تمدن های باستانی مقام الوهیت را داشته‌اند. نکته بسیار مهم در رابطه با آنوناکی این است که بر خلاف باور بسیاری از کسانی که بحث آنوناکی را دنبال می‌کنند، در افسانه های باستانی، آنوناکی لزوما خالق انسان نبوده و صرفا گروهی از موجودات بوده که توانایی‌هایی فراتر از انسان داشته و با انسان‌ها ارتباط برقرار کرده بوده است.

به همین دلیل است که تئوری های بسیار زیادی وجود دارد که می‌گوید آنوناکی در اصل موجوداتی فرازمینی بوده‌اند که بنا به دلایلی، بخشی از علم و تکنولوژی خودشان را در اختیار تمدن های باستانی می‌گذاشته‌اند. این موضوع زمانی جالب‌تر می‌شود که متوجه بشید در افسانه‌های باستانی، آنوناکی از آسمان به زمین آمده بوده! البته واضح است که هیچ مدرک قطعی‌ای وجود ندارد که بتواند وجود آنوناکی یا هرگونه موجود فرازمینی که ادعا می‌شود در گذشته‌های دور وارد کره زمین شده را اثبات کند.

اولین سیستم ریاضیاتی بشر

اولین سیستم ریاضیاتی بشر

اولین سیستم ریاضیاتی بشر

اولین سیستم ریاضیاتی بشر چیزی حدود 5هزار سال پیش و توسط تمدن های بین النهرینی ساخته شد. همانگونه که در پاراگراف قبلی اشاره شد، تمدن های باستانی، یا بهتر بگوییم تمدن های بین النهرینی ادعا می‌کردند که تمام علم خود را از آنوناکی به دست آورده‌اند. به همین دلیل آن‌ها مدعی بودند که سیستم ریاضیاتی خلق شده توسط آن‌ها هم درواقع گوشه‌ای کوچک از علم وسیع آنوناکی بوده است.

نکته جالبی که در این رابطه وجود دارد این است که دانشمندان معتقدند اگر واقعا تمدن های فرازمینی وجود داشته باشند و روزی خود را به بشر نشان دهند، آنگاه بسیار بعید است ما بتوانیم زبان یکدیگر را متوجه بشویم. به عقیده آن‌ها تنها راهی که ممکن است ما بتوانیم روزی با تمدن های بیگانه ارتباط برقرار کنیم، از طریق علم ریاضی است! چرا که علم ریاضی بر خلاف زبان و کلام، دارای قواعدی مشخص است که هر تمدنی می‌تواند آن را با کمی دقت، درک کند.

اما سیستم ریاضیاتی خلق شده توسط تمدن های بین النهرینی، به نحوی تبدیل به پایه و اساس علم ریاضی کنونی و حتی زندگی روزمره ما شده است. در اولین سیستم ریاضیاتی بشر تمرکز بسیار زیادی روی چند عدد بخصوص شده بود. عدد 12 و مضرب‌های آن، مخصوصا عدد 60، جزو اعداد کلیدی این سیستم ریاضیاتی بودند.

اگر دقت کنید متوجه می‌شوید که ما در زندگی روزمره خودمان هم دائما با این اعداد مواجه می‌شویم. به عنوان مثال، هر دقیقه 60ثانیه و هر ساعت، 60دقیقه است. هر روز ما از 24ساعت تشکیل شده که این 24ساعت هم به طور کامل به دو بازه زمانی 12ساعته تقسیم شده است. یا مثلا هر سال، متشکل از 12ماه است.

اگر به سیستم‌های اندازه‌گیری که برای ما ایرانی‌ها ناشناخته‌تر هستند هم نگاهی بیاندازیم، می‌بینیم که هر فوت معادل است با 12 اینچ؛ یا هنگامی که از کلماتی مانند جین و یا دو جین استفاده می‌کنیم، به اعداد 6 و 12 اشاره داریم. نکته بسیار مهم این است که تمام این واحدهای اندازه‌گیری در سرتاسر دنیا به همین شکل وجود دارند و به عنوان مثال همین مفهوم جین و دو جین را در تمام فرهنگ‌های باستانی و مدرن دنیا، مشاهده می‌کنیم. ضمن اینکه در سرتاسر دنیا، بیشتر از آنکه واحد اندازه گیری “جین” اهمیت داشته باشد، واحد اندازه گیری “دو جین” (Dozen) اهمیت و کاربرد داشته و دارد که همان عدد 12 را نشان می‌دهد.

با وجود اینکه این اعداد، پایه و اساس زندگی ما را تشکیل داده‌اند، اما نکته بسیار عجیب این است که رد پای عدد 12 و مضرب‌های آن، و باز مخصوصا عدد 60 را در ساختار کیهان و سرتاسر عالم هستی هم مشاهده می‌کنیم! به عنوان مثال، یک دایره 360درجه است که هم مضرب عدد 12 محسوب می‌شود و هم مضرب عدد 60. با این اوصاف به نظر می‌رسد اگر عدد 12 را در عدد 60 ضرب کنیم هم باید به یک عدد خاص برسیم. نکته بسیار عجیب و جالب این است که این اتفاق واقعا هم رخ می‌دهد و عدد 432 که از ضرب دو عدد 12 و 60 در یکدیگر به دست می‌آید هم یکی از پرتکرارترین اعداد کیهان است! این عدد مخصوصا برای ما انسان‌ها، یا بهتر بگوییم، ما زمینیان اهمیت بسزایی دارد.

فیثاغورث چیزی حدود 500سال قبل از میلاد مسیح، با استفاده از سیستم های ریاضیاتی الهام گرفته شده از اولین سیستم ریاضیاتی بشر، موفق به ساخت اولین سیستم موسیقیایی انسان‌ها شد! برای اینکه سازها بتوانند در این سیستم موسیقیایی، یا بهتر بگوییم در این دستگاه موسیقی، بهترین صدای ممکن را بوجود بیاورند لازم بود که در یک فرکانس بخصوصی کوک می‌شدند. فیثاغورث آن موقع هیچ ایده‌ای در رابطه با میزان دقیق این فرکانس نداشت اما هزاران سال پس از فیثاغورث، دانشمندان با بررسی دقیق دستگاه موسیقی ساخته شده توسط او، پی بردند که این فرکانس ایده‌آل، 432 هرتز است!

جالب اینجا است که همانطور که اشاره شد، علم ریاضی تنها راهی است که به عقیده دانشمندان، ممکن است باعث ارتباط معنادار ما با موجودات فضایی بشود. اما اگر فرض را بر این بگذاریم که موجودات فرازمینی هم به گونه مخصوص به خودشان دارای گوش و ادراک هستند، آنگاه می‌توان گفت که موسیقی هم می‌تواند اثری نسبتا مشابه با علم ریاضی داشته باشد!

حیات فرازمینی

اما این تمام ماجرا نیست چرا که عدد 432 بارها و بارها در جاهای دیگر هم به چشم می‌آید. حتی تمدن‌های غیر بین النهرینی مانند تمدن مایا هم به نحوی به این عدد اشاره کرده‌اند. در پیشگویی های تمدن مایا آمده است که در سال 2160مایایی (به تاریخ میلادی، سال 2160مایایی مصادف است با همان سال 2012 معروف!) خورشید و جهان وارد فاز تازه‌ای می‌شوند. اگر عدد 2160 را تقسیم بر 5کنید به عدد 432 می‌رسید. جالب است که قطر ماه هم 2160مایل (3476کیلومتر) تخمین زده می‌شود. علاوه‌بر این عدد 432 در خود خورشید هم به چشم می‌آید. خورشید چیزی حدود 864هزار مایل (چیزی حدود یک میلیون و 390هزار کیلومتر) وسعت دارد. اگر عدد 432 را دو برابر کنید، به عدد 864 خواهید رسید! ضمن اینکه تعداد ثانیه های موجود در هر روز هم عدد 86400 است.

قطعا می‌دانید که سرعت نور، 300هزار کیلومتر بر ثانیه است. اگر این عدد را به مایل بر ثانیه تبدیل کنیم، به عدد 186,642 خواهیم رسید. حال اگر عدد 432 را به توان 2 برسانی هم باز دقیقا به عدد 186,642 می‌رسید! اجازه دهید دوباره به تمدن مایا برگردیم، در تمدن مایا عنوان شده که سال 25,920 در تقویم مایایی، ایده‌آل‌ترین سال تاریخ خواهد بود. اگر این عدد را تقسیم بر عدد 60، یعنی مهمترین مضرب عدد 12 در اولین سیستم ریاضیاتی بشر بکنید، دقیقا به عدد 432 خواهید رسید! در کتاب مقدس هندوها آمده که جهان در بازه های زمانی مشخصی وارد فازهای تازه‌ای می‌شود. این بازه زمانی، معادل است با 432هزار سال!

نمونه‌های مشابه بسیار زیاد دیگری هم وجود دارد که دیگر اجازه دهید به تک تک آن‌ها در این مقاله اشاره نکنیم!

کشف اسرار کیهان

اسرار کیهان

همانگونه که دیگر تا حالا قطعا متوجه شده‌اید، اعدادی که در اولین سیستم ریاضیاتی بشر از آن‌ها به عنوان اعداد مقدس و کلیدی یاد شده بود، در جهان هستی ما هم دائما در حال تکرار هستند. مخصوصا اینکه آن‌ها ربط مستقیمی با اجرام آسمانی‌ای دارند که به طور مستقیم با سیاره ما در ارتباط هستند. اما آیا واقعا پشت این اعداد، مفهوم خاصی نهفته است که با بررسی بیشتر آن‌ها می‌توان به اسرار کیهان پی برد یا اینکه آن‌ها به خودی خود هیچ مفهوم خاصی ندارند و این ما انسان‌ها هستیم که به آن‌ها مفهوم داده‌ایم؟

پاسخ دادن به این سوال می‌تواند کاری بسیار سخت باشد. اگر فکر می‌کنید دلیلی وجود دارد که این اعداد دائما در حال تکرار هستند، آنگاه یک سوال ساده از شما می‌پرسیم. بنظر شما نمی‌توان یک عدد فرضی را در نظر گرفت و سپس با ضرب و تقسیم‌های گوناگون، عنوان کرد که آن عدد بخصوص، دائما در حال تکرار در کیهان است؟ در این مقاله ما به مواردی پرداختیم که اعداد کلیدی اولین سیستم ریاضیاتی بشر در آن‌ها تکرار شده است. اما قطعا پدیده‌های بی‌شماری هم وجود دارند که حتی با ضرب و تقسیم‌های فراوان هم نمی‌توان این اعداد را در آن‌ها پیدا کرد.

اما از آن طرف، تکرار شدن دائمی این اعداد در زندگی روزمره ما، علم کنونی بشر و همینطور دیگر تمدن‌های باستانی که هزاران کیلومتر با تمدن های بین النهرینی فاصله داشته‌اند، چیزی نیست که بتوان به سادگی آن را نادیده گرفت. مخصوصا اینکه با بررسی بیشتر این اعداد به این نتیجه می‌رسیم که به نظر می‌رسد آن‌ها ربط مستقیمی هم با یکدیگر دارند. به عنوان مثال هم در تمدن مایا و هم در تمدن هند باستان، به تغییر رویه و فاز جهان اشاره شده و تاریخی که هر دوی این تمدن‌ها برای این اتفاق بسیار مهم در نظر گرفته بودند هم به نوعی شامل عدد 432 می‌شود. یا اینکه هم ماه و هم خورشید، به نحوی عدد 432 را در خودشان پنهان کرده‌اند هم می‌تواند در نوع خودش جالب باشد.

کشف اسرار کیهان

پس به طور کلی می‌توان گفت در عین حال که دلایلی برای تصادفی خواندن تکرار این اعداد وجود دارد، دلایلی هم برای معنا دادن به این تکرارها وجود دارد. برخی دوست دارند طرفدار این تئوری باشند که مفهومی پشت این اعداد نهفته است و اینکه آن‌ها می‌توانند ما را به کشف اسرار کیهان برسانند و برخی دیگر هم ترجیح می‌دهند یک عدد را، صرفا یک عدد ببینند و مفهوم خاصی به آن اطلاق نکنند. تنها یک چیز را می‌توان با اطمینان عنوان کرد و آن هم این است که اولین سیستم ریاضیاتی بشر راه را برای تمام پیشرفت‌های بعدی بشر باز کرد و ما مدیون مغزهایی که خشت اول را برای پیشرفت‌های علمی بشر کاشتند، هستیم و خواهیم بود؛ چه آن‌ها انسان بوده باشند و چه آنوناکی!