روزه دوپامینی

آیا روزه دوپامینی و تنظیم مجدد مغز صحت دارد؟

اخیرا در دره سیلیکون، مهد فناوری های نوین در ایالات متحده، مقوله ای با عنوان روزه دوپامینی طرفداران بسیاری را به سوی خود جذب کرده است. اما چه چیز باعث شده تا روزه دوپامینی چنین طرفداران وفاداری داشته باشد؟

روزه دوپامینی مقوله ایست که اخیرا در آمریکا به صورت یک مد زودگذر خود را نشان داده است. علاقمندان به این روزه عقیده دارند که از این شیوه می توان بهره بسیار برد.

طرفداران روزه دوپامینی تاکید دارند که ترکیبات شیمیایی دوپامین در مغز عامل اصلی لذت بردن از پدیده های اطراف است. اگر این هورمون را در مغز کاهش دهیم، مغز فرصت تنظیم مجدد یا ریست Reset شدن را به دست خواهد آورد.

لذا به منظور تحقق روزه دوپامینی از مصرف مشروبات الکلی، غذاهای متنوع و حتی استفاده از شبکه های اجتماعی و غیره خود را محروم می کنند. علاقمندان به این سبک از روزه سعی دارند با پرهیز و امساک، مغز را در حالتی قرار دهند که بتواند از حداقل چیزها لذت ببرد.

برخی از این افراد به شکلی رادیکال از شبکه های اجتماعی اجتناب می کنند و حتی از نگاه به امورات لذت پخش ابا دارند. در آمریکا هر روز بر تعداد طرفداران این روزه افزوده می شود، اما این پدیده چیست و آیا تاثیر مثبتی بر مغز خواهد داشت؟

مغز و روزه دوپامینی

همه چیز به ریوارد سیستم مغز یا Reward system یا سیستم پاداش و سیستم پیام رسانی ویژه مغز باز می گردد که بدن را از برطرف شدن نیازهایش آگاه می‌کند. هر اتفاق بیرونی یا تجربه ای با اتفاق‌هایی در مغز ما همراه است. احساس لذت نیز یکی از اتفاق‌هایی است که ما هر روزه آن را تجربه خواهیم کرد. هنگامی که با دیدن دوستی احساس شادی می‌کنیم، در مسابقه ای پیروز می‌شویم یا حتی داروی لذت بخشی را مصرف می‌کنیم مغز ما واکنش خاصی از خود بروز می دهد. در واقع هنگامی که افراد در معرض محرکی لذت بخش قرار می‌گیرند، مغز شروع به افزایش آزادسازی پیامآور عصبی دوپامین می‌کند و فعالیت مناطق مغزی مرتبط با دوپامین افزایش می‌یابد.

لذا کمبود دوپامین خطرناک است و می تواند به اختلالی مانند پارکینسون منتهی شود. برای درمان پارکینسون در موارد بسیاری از دارویی بنام «ای دوپا» استفاده می شود که در نهایت در بدن به دوپامین تبدیل شده و نشانه های پارکینسون را کاهش می دهد. از سوی دیگر یکی از نشانه های اصلی افسردگی «آنهدنیا» است که به معنای بی میلی در «خواستن» و لذت بردن از امور طبیعی است. لذا افسردگی هم می تواند در ارتباط با کمبود دوپامین باشد تا جاییکه داروهای تجویز شده برای این اختلال نیز در موارد بسیاری حاوی دوپامین است.

اما چرا با وجود آنکه دوپامین تا این حد در سلامت انسان تاثیر دارد باز هم علاقمندان به روزه سعی دارند خود را از آن محروم نمایند؟ زیرا دوپامین می تواند منشا رفتارهای ناسالم معتاد گونه باشد.

در واقع انجام رفتارهای اعتیاد آور باعث افزایش سطح دوپامین در مغز می شود. زمانی که چنین رفتاری را ترک کنیم مغز فشار می آورد که با تکرار رفتار اعتیادآور دوباره دوپامین مورد نیاز جایگزین شود و اینگونه است که یک فرد معتاد می شود.

علاقمندان به روز عقیده دارند با روزه دوپامینی می توانند خود را در مقابل هوس های ناسالم و رفتارهای ناخواسته محافظت کنند. اما آیا این روش ایمن است؟ در پاسخ باید گفت به هیچ عنوان محروم کردن خود از دوپامین تجویز نمی شود، زیرا دوپامین را برای عملکرد طبیعی روزانه نیاز داریم. از سوی دیگر بسیاری از این رفتارها مربوط به روزه دوپامینی، سطح دوپامین را کاهش نمی دهند بلکه محرک ایجاد این هورمون را کاهش خواهند داد.

لذا برای کاهش سطح دوپامین بهترین روش فاصله گرفتن از عوامل ایجادکننده هورمون در مغز است. همه ما می دانیم که چه چیزهایی ما را تحریک و قدرت اراده را در ما از بین می برند. بهتر است خود را در معرض این رویدادها و یا اتفاقات لذت بخش قرار ندهید. با همه این اوصاف ریست کردن و یا تنظیم مجدد مغز با روزه دوپامینی توسط علم اثبات نشده است. لذا از منظر عصب شناسان این موضوع اعتبار علمی ندارد.

برای کنترل رفتارهای معتاد گونه بمانند چک کردن دائمی شبکه های اجتماعی و یا پرخوری، بهتر است خود را کمتر در مقابل این محرک ها قرار ندهید. اگر هر شب در جمع دوستان مشروبات الکلی مصرف می کنید، سعی نمایید هر شب مسیر دیگری را رفته و در میان جمع متفاوتی از دوستان حاضر شوید.

به هر حال برخی رفتارها هم معتاد گونه هستند. بطور مثال برخی رفتارها را با وجود اشراف بر آسیب های روانی و جسمی ناشی از آنها همچنان انجام می دهیم و به آن رفتارها اعتیاد داریم. اگر سعی در ترک آنها داشته باشید با نشانه های ترک اعتیاد مواجه شده و ممکن است افسرده شوید.

پاسخ بدهید

وارد کردن نام و ایمیل اجباری است | در سایت ثبت نام کنید یا وارد شوید و بدون وارد کردن مشخصات نظر خود را ثبت کنید *

*

8 دیدگاه

  1. ارمین جان هیچ جایی و هیچ زمانی و در هیچ جای قران حرفی از اسلام ایرانی نزده
    اسلام ناب محمدی( ص) داریم و لاغیر
    بنده منظورم از اسلام مسلمین تمام جهان هستی هست چه سنی چه شیعه همه یکی هستیم پس لطفا حرف از اسلام ایرانی نزن که این اسلامی در کشورم هست بدرد من نمیخوره
    اسلام یعنی مسلمانان واقعی در کشورهای عربی و غربی که با وجود تمام ازادی مومن و مسلمان شدن این اسلام واقعی هست

  2. چه جالب همون روزه داری خودمونه که با عدم مصرف غدا ذهت را از لذت طعام دور نگهمیداره که مانع ترشح دوپامین میشه‌‌ ..

  3. ن بابا اینم ی راهه از مردم پول بکشن بیرون

  4. من از این قضیه اطلاع دارم و چند بار استفاده کردم واقعا مغزم ب کار افتاده

  5. اسلام قریب به 1450سال پیش به این امر پی برده بود که روزه در یک ماه از سال قمری واجب بوده اینا تازه پی بردن روزه برای استراحت مغز واجبه
    در ضمن هیچ کار خدا بی حکمت نیست
    اینا تازه فهمیدن که از محتوای ناسالم باید دوری کرد
    ماجرا وقتی جالب میشه که اونا روز به روز با یافته های علمی درباره اسلام شناخت پیدا میکنن و مجذوب اسلام میشن ولی بیشتر مردم کشورمون مجذوب مسخره بازی های کشورهای غربی میشن
    بیایید قدردان خدا باشیم که با اسلام اشنا شدیم و قدردان پیامبر حضرت محمد ص باشیم با اینکه هستن افرادی بلانسبت بعضی ها که تا مغزشون به سنگ نخوره مفهوم و معنای اسلام نمیفهمن و چه بسا تا ابد مثل خر به دنیا میان و مثل خر کثافت کاری و حمالی میکنن و مثل خر از دنیا میرن

    • دانشمندان این موضوع رو رد کردند و بعد شما می گی ۱۴۵۰ سال پیش فلان طور شده؟؟؟

      به والاه شما دشمنان خدا هستید

      در ضمن خداوند حق داره ار ار کردن الاق را به سخره بگیرد، اما جنابعالی حق نداری به مخلوقات خداوند توهین کنی.

      کاش مثل خر بمیرم، چون خر به هیچ چیز توهین نمی کند و کارنامه اعمالش پاک هست

      با سپاس

    • در جواب دوست عزیز amer

      اسلام ایرانی بله درست می فرمایید. من خودم حدود 9 ماهه که روزه میگیرم و تغذیه ام برای قبل طلوع خورشید و بعد غروب خورشید معین کردم. که بنظرم این روش بسیار خوبه.
      اما خوبه که بدونید همه ما انسان ها تمام حیوانات را درون خودمون داریم. یعنی هر صفت میتونه در وجود ما ظاهر بشه، پس نمیشه گفت اسلام خوبه یا بده. اسلام یک راه و روشه که ما میتونیم با خرید آنچه که میفهمیم را پیش بگیریم. اگر قرار باشه که راهی را پیش بگیرم و از اون هیچ نفهمیم تفاوتی با گوسفند نداریم. اگر قرار باشه مردم را به سخره بگیریم تفاوتی با خر نداریم. اگر قرار باشه با زخم و زبون و کنایه دیگری را آزار بدیم تفاوتی با مار نداریم. و اگر قرار باشه بخاطر رسیدن به منافع خودمون هر حرمتی را زیر پا بذاریم تفاوتی با گرگ نداریم.
      و صفت خر حماقت است. ما فقط اجازه داریم صفت زنده در خودمون را بیابیم و برای رفع اون تلاش کنیم. توهین به دیگری میتونه ما را به یک افعیتبدیل کنه که لارمه آگاه باشیم.

      در جواب دوست عزیز محمد جواد

      اصلا مهم نیست دانشمندان چی گفتن. اگر میخواهید حرف یک دانشمند را بپذیرید لازمه که زندگی نامه او را بخونید تا بفهمید از چه نقطه نظری این مسئله را بیان کردن! و اینکه لازمه خودتون اون ذهنیت و تمام تجاری که او داشته را تکرار کنید تا بتونید او را تایید کنید. در غیر اینصورت دانشمندان گفتن! یک دیالوگ کاملا بی فایده و اشتباهست.
      درمورد اینکه فرمودید خداوند حق داره بنده اش را به سخره بگیره. کاملا درست می فرمایید. ما باید تسلیم در برابر حق خدا باشیم. چرا که او داناتر از کل هستی است. خوبه بدونید معنی واژه اسلام نیز همین است. تسلیم دربرابر خدا. بهتره با واژه ها و بطن قرآن شناخت لازم پیدا کنیم.

      درمورد اینکه گفتید کاش مثل خر بمیرم .. بهتره بدونید. که ما انسانیم و تمام صفات حیوانات در وجود ماست. ما اومدیم تا خودمون را کشف کنیم و به نقطه والای انسان کامل برسیم. اگر ما مثل خر بمیریم به خودمون توهین کردیم که این بزرگترین گناه است.

      یا حق

  6. این موضوع ن تنها باعثه ریست مغز نمیشه بلکه یه دگرگونی شخصیتی ایجاد میکنه و باعث میشه ک فرد یه سری رفتار ازش سر بزنه ک طبیعی ب نظر نرسه