پدافند هوایی موشکی از مهمترین اصول دفاعی برای دفاع از مراکز حساس و مهم است. در ادامه نیز نگاهی به تاریخچه آن پس از جنگ جهانی دوم داریم.
امروزه کشورها برای حراست از مراکز مهم خود در برابر هواگردهای سرنشین دار و بدون سرنشین دشمن و همچنین موشکها و حتی مهمات کوچک همچون خمپاره و راکت، از سامانههای گوناگون پدافند هوایی استفاه میکنند. در قسمت اول به نخستین تلاشهای صورت گرفته برای ساخت موشکهای پدافند هوایی در زمان جنگ جهانی دوم اشاره کردیم و بیان شد که چگونه نیاز سبب شد تا دو طرف دست به ساخت چنین تسلیحاتی بزنند.
در بخش پیش ضمن معرفی تمامی تلاشهای صورت گرفته تا پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945، به معرفی موشک آلمانی واسرفال نیز پرداختیم که جد مستقیم موشکهای پدافند هوایی امروزی است. آخرین موشکی که معرفی کردیم، فونریو 4 ساخت امپراتوری ژاپن بود که شاید میتوانست ورق را برگرداند که در نهایت چنین امری محقق نشد. و اما در ادامه از نخستین طرحها و موشکهای ساخته شده پس از پایان جنگ جهانی دوم سخن میگوییم.
با وجود تمامی طرحهای ساخته شده تا پایان جنگ جهانی دوم و حتی توسعه بیشتر آنها پس از جنگ، تا سال 1954 هیچ سامانه پدافند هوایی موشکی در خدمت نبود. تا این که MIM-3 نایکی ایجکس (Nike Ajax) به عنوان نخستین پدافند موشکی است در سال 1954 وارد خدمت شد. این موشک توسط دو کمپانی هوافضا، امنیتی و دفاعی آمریکایی بل (Bell) و داگلاس (Douglas) ساخته و پروژه آن موسوم به پروژه نایکی نیز در سال 1944 کلید خورد. این پروژه در سال 1945 رسما آغاز شد. توسعه آن تا سال 1951 ادامه داشت و نخستین آزمایش موفق موشک نیز در همان سال انجام شد.
این موشک دو راکت پرتابگر کمکی سوخت جامد و یک موتور راکتی سوخت مایع داشت. برد آن 50 کیلومتر بود و تا ارتفاع 21 کیلومتری بالا میرفت. سرعتش نیز بیش از 2.25 ماخ بود. این موشک برای سرنگونی بمب افکنهای شوروی طراحی و ساخته شد. جالب است بدانید تهدید بمب افکنهای شوروی با بمب افکن توپلوف Tu-4 آغاز شد. این بمب افکن تماما از روی بمب افکن آمریکایی بوئینگ B-29 سوپرفورترس (Superfortress) کپی شده بود؛ گرچه ابدا نتوانست به اندازه B-29 توانمند باشد.
در زمان جنگ جهانی دوم، بین سالهای 1944 تا 1945، چهار بمب افکن آمریکایی B-29 پس از آسیب دیدن طی عملیاتهای بمباران ژاپن، در شوروی که از متفقین بود فرود اضطراری انجام دادند. شوروی نیز از تحویل آنها به آمریکاییها خودداری و با مهندسی معکوس، Tu-4 را ساخت که پس از جنگ جهانی دوم تهدیدی برای غرب محسوب و سرآغاز ساخت بمب افکنهای دوربرد توسط شوروی شد. شوروی با مهندسی معکوس B-29 تجربه و دانش بسیاری بدست آورد که در ساخت هواپیماهای بعدی به آن کمک فراوانی کرد.
و اما به نایکی ایجکس بازگردیم. هدایت این موشک نیز بدین شکل بود که یک رادار موقعیت هدف را پیوسته دنبال میکرد. یک رادار نیز موقعیت موشک را زیر نظر میگرفت. یک کامپیوتر نیز اطلاعات دو رادار را دریافت و با توجه به مسیر پرواز هر یک، نقطهای را برای اصابت موشک به هدف انتخاب و با استفاده از امواج رادیویی (به صورت کنترل از راه دور خودکار) موشک را به نقطه تلاقی مورد نظر هدایت میکرد.
نیروی دریایی آمریکا نیز در سال 1956 نخستین پدافند هوایی موشکی خود موسوم به RIM-2 تریر (Terrier) را وارد خدمت کرد که دومین سامانه پدافندی موشکی عملیاتی در دنیا و نخستین پدافند موشکی دریاپایه است که روی کشتی نصب شد. این موشک حاصل پروژه بامبل بی (Bumblebee: به معنی زنبور عسل) بود که در سال 1943 آغاز شد. نسل اولیه این موشک 20 کیلومتر برد و 2 ماخ سرعت داشت. هدایت آن نیز پرتو سواری راداری بود و از یک موتور راکتی سوخت جامد بهره میبرد. برد این موشک در آخرین نمونه خود موسوم به RIM-2F به 74 کیلومتر رسیده بود. در روش هدایتی پرتور سواری رادار، امواج راداری نه چندان قدرتمندی روی هدف تابیده و موشک با گیرندهای که در انتهای خود دارد، رد امواج تا رسیدن به هدف را تعقیب میکند. دلیل قدرتمند نبودن امواج نیز این است که نیازی به بازتاب آنها از هدف نیست.
چند روز بعد از تریر نیز شوروی سومین سامانه پدافندی موشکی عملیاتی دنیا که نخستین موشک پدافند هوایی خود محسوب میشد را نیز وارد خدمت کرد. این موشک S-25 برکوت (С-25 Беркут: به معنی عقاب طلایی) نام داشت و در ناتو با نام SA-1 گیلد (Guild) شناخته میشد. پروژه این موشک از سال 1950 آغاز شد. برکوت 45 کیلومتر برد داشت و تا ارتفاع 14 کیلومتری بالا میرفت. سرعت آن نیز 2.5 ماخ بود. ناگفته نماند برکوت بر اساس موشک پدافند هوایی واسرفال آلمانیها ساخته شده بود.
در سال 1957 شوروی یک سامانه پدافندی دیگر نیز وارد خدمت کرد که همان S-75 دوینا معروف است و در ناتو با نام SA-2 گاید لاین (Guideline) شناخته میشد. پروژه این موشک از سال 1953 با رهبری پیتر گروشین (از دانشمندان راکتی شوروی) آغاز شد و حاصل موشکی بود که در زمان خود بسیار مشهور شد. S-75 حاصل تکامل S-25 برکوت بود و ریشه آن نیز مجددا به واسرفال ساخت آلمان نازی باز میگردد.
دوینا نخستین سامانه پدافند هوایی موشکی است که موفق به شکار یک هواپیما شد. در تاریخ 7 اکتبر 1959، یک آتشبار دوینا که در اختیار ارتش چین بود، یک هواپیمای شناسایی راهبردی آمریکایی RB-57D کانبرا (Canberra) متعلق به نیروی هوایی تایوان را شکار کرد تا بدین ترتیب نخستین شکار هوایی دنیا توسط موشک زمین به هوا رقم بخورد.
و اما این موشک معروفیت خود را مدیون سرنگونی یک فروند هواپیمای شناسایی راهبردی آمریکایی U-2 متعلق به سیا (CIA) در سال 1960 بر فراز کوبا در جریان بحران موشکی کوبا است. تا پیش از شکار کانبرا و U-2، هواپیماهای شناسایی راهبردی آمریکایی با پرواز در ارتفاع بسیار بالا، از گزند پدافند شوروی در امان بودند. اما S-75 جریان بازی را عوض کرد و آمریکاییها فهمیدند دیگر ارتفاعهای بالا نیز امن نیست و چنگال خرس به آن میرسد. پس پنهانکاری و سرعت را سرلوحه طراحیهای بعدی خود قرار دادند که منجر به ساخت هواپیمای شناسایی راهبردی فراصوت SR-71 بلک برد (Black Bird) شد.
موشک دوینا در نسل اول خود 30 کیلومتر برد داشت و تا ارتفاع 22 کیلومتری اوج میگرفت. موشک با راکت پرتابگر کمکی سوخت مایع شلیک میشد، سپس موتور راکتی سوخت جامد آن روشن و سرعت موشک را به بیش از 1.4 ماخ میرساند. هدایت آن نیز رادیویی بود.
و اما پروژه نایکی نتایج دیگری نیز داشت. آمریکا علاوه بر نایکی ایجکس، موشک دیگری به نام MIM-14 نایکی هرکیولیس (Nike Hercules) ساخت که برد، سرعت و ارتفاع پروازی آن نسبت به نایکی ایجکس بسیار بیشتر شده بود و از هدایت مشابه اما دقیقتری بهره میبرد؛ این موشک در سال 1958 وارد خدمت گشت و توسط سه کمپانی بل، داگلاس و وسترن الکتریک (Western Electric) برای ارتش آمریکا ساخته شد. این موشک یک نمونه متحرک نیز داشت و نخستین پدافند متحرک و خودکشش دنیا به شمار میرفت.
در همان سال 1958، نیروی دریایی آمریکا موشک پدافندی دیگری به نام RIM-8 تالوس (Talos) را نیز وارد خدمت کرد که هدف اصلی پروژ بامبل بی بود. این موشک در نمونه اولیه خود 92 کیلومتر برد و 2.5 ماخ سرعت داشت. ارتفاع پروازی آن نیز 24.5 کیلومتر بود. موشک تالوس یک موتور رم جت داشت و نخستین موشک دنیا با موتور رم جت محسوب میشود. این موشک هدایت پرتو سواری راداری داشت و توسط کمپانی فقید آمریکایی بندیکس (Bendix) ساخته شده بود. تالوس با موتور راکتی کمکی پرتاب و پس از رسیدن به سرعت و ارتفاع لازم، موتور راکتی از آن جدا و موتور رم جتش روشن میشد.
سوئیسیها نیز پروژه موشک پدافند هوایی خود را از سال 1946 آغاز کردند که تا سال 1958 ادامه داشت و حاصل آن دو موشک RSA و RSD 58 بود که البته هیچ کدام وارد خدمت نشدند. RSA یک موتور راکتی داشت که موشک را به سرعت 1.8 ماخ میرساند. روش هدایتی آن نیز پرتو سواری راداری بود. موشک RSD 58 نیز یک موتور راکتی سوخت مایع داشت و سرعتش به 2.4 ماخ میرسید. برد آن نیز 30 کیلومتر و ارتفاع پروازش نیز 9 کیلومتر بود. این موشک نیز هدایت پرتور سواری داشت. هر دو موشک پرتابگر متحرک و کششی داشتند.
اواخر سال 1958 نیز بریتانیا نخستین موشک پدافندی خود را وارد خدمت کرد که بلاد هاوند (Bloodhound) نام داشت. این موشک با 4 موتور راکتی پرتابگر کمکی شلیک و سپس دو موتور رم جت آن وظیفه تامین رانش را بر عهده میگرفتند. این موشک 52 کیلومتر برد و 2.2 ماخ سرعت داشت و از هدایت راداری نیمه فعال استفاده میکرد. بلاد هاوند در آزمایشهای انجام شده ثابت کرد نرخ موفقیت 70 درصد دارد. این موشک تا ارتفاع 21 کیلومتری از سطح زمین بالا میرفت. فراموش نکنید که در هدایت راداری نیمه فعال، یک رادار امواج قدتمندتری نسبت به هدایت پرتور سواری روی هدف تابانده و گیرنده راداری که در سر موشک است، بازتاب امواج را دریافت و به سمت هدف میرود.
یک سال بعد در سال 1959 نیز نیروی هوایی آمریکا نخستین موشک پدافندی خود موسوم به CIM-10 بومارک (Bomarc) را وارد خدمت کرد که توسط کمپانی هوافضا، امنیتی و دفاعی آمریکایی بوئینگ (Boeing) ساخته شده بود. بومارک برای فاز اولیه هدایت خود دارای هدایت رادیویی و در فاز پایانی نیز هدایت راداری فعال داشت. بومارک که فوق دوربرد بود، 700 کیلومتر برد داشت و با موتور رم جت خود به سرعت 2.5 ماخ میرسید. این موشک نخستین موشک پدافندی عملیاتی در دنیا بود که هدایت راداری فعال داشت و در فاز پایانی حمله مستقلا هدف را کشف و به طرفش میرفت. در هدایت راداری فعال نیز موشک خود در دماغهاش یک رادار دارد که با آن هدف را کشف و پس از قفل روی آن، به طرفش میرود.
جهان در سال 1959 شاهد یک موشک پدافند هوایی دیگر از سوی بریتانیا بود که ثاندر برد (Thunderbird) نام داشت و بر خلاف بلاد هاوند که ثابت بود، ثاندر برد از پرتابگر متحرک شلیک میشد. این موشک هدایت راداری نیمه فعال داشت و با سرعت 2.7 ماخ به سمت هدف میرفت. بردش نیز 75 کیلومتر بود و تا ارتفاع 15.2 کیلومتری بالا میرفت.
در سال 1960 نیز ارتش پدافند MIM-23 هاوک (Hawk) را وارد خدمت کرد. توسعه این موشک از سال 1952 توسط کمپانی هوافضا، امنیتی و دفاعی آمریکایی ریتیان (Raytheon) آغاز شد و حاصل موشکی میان برد بود که وزن کم و ابعاد کوچکی داشت. این موشک که بسیار توانمند بود، از هدایت راداری نیمه فعال بهره میبرد و در نمونه اولیه خود 35 کیلومتر برد داشت. ارتفاع پرواز آن نیز 14 کیلومتر و سرعتش 2.7 ماخ بود. این موشک موتور راکتی سوخت جامد داشت. در مدلهای بعدی برد موشک به 50 کیلومتر رسید. در جنگ 8 ساله ایران و عراق نیز کشورمان به طور گسترده از این سامانه علیه هواپیماهای متجاوز عراقی استفاده کرد.
در همان سال 1960 شوروی نیز پدافند متحرک خود موسوم به 2K12 کوب (Куб: به معنی مکعب) را وارد خدمت کرد که ناتو آن را با نام SA-6 گین فول (Gainful) میشناخت. کوب نیز همچون هاوک کوتاه برد تا میان برد بود. برد این موشک 22 کیلومتر، ارتفاع پروازش 7 کیلومتر و سرعت آن نیز 1.75 ماخ بود و از هدایت راداری نیمه فعال بهره میبرد. در سامانه کوب نیز همچون هاوک سه موشک روی هر پرتابگر نصب میشد. این موشک موتور راکتی سوخت جامد داشت. کوب نخستین سامانه پدافند هوایی تماما خودکشش و یکپارچه در دنیا بود.
موشک DM-15A نایکی زئوس اِی (Nike Zeus A) نیز حاصل دیگری از پروژه نایکی بود که ساخت نخستین موشک سپر پاد بالستیک دنیا محسوب میشود و در سال 1961 وارد خدمت در ارتش آمریکا شد. این موشک سرجنگی اتمی داشت و برای هدف قرار دادن موشکهای بالستیک شوروی ساخته شد. نایکی زئوس ای 430 کیلومتر برد داشت و تا ارتفاع 300 کیلومتری بالا میرفت. سرعتش نیز بیش از 4.6 ماخ و سیستم هدایتیاش مشابه دیگر موشکهای خانواده نایکی از نوع هدایت رادیویی بود. این موشک نیز همچون تمامی موشکهای پدافندی آمریکایی دیگر که بالاتر معرفی شدند، میتوانست با سرجنگی متعارف یا اتمی مسلح شود. موشک موشک DM-15A Nike Zeus A نیز حاصل همکاری بل، داگلاس و وسترن الکتریک بود.
بریتانیا نیز در سال 1961 نخستین موشک پدافند هوایی دریاپایه خود موسوم به سی اسلاج (Seaslug) را وارد خدمت در نیروی دریایی سلطنتی کرد. برد این موشک 30 کیلومتر و ارتفاع پروازش تا 17 کیلومتر بود. همچنین بیش از 1 ماخ سرعت داشت و به روش پرتور سواری راداری هدایت میشد. این موشک 4 پرتابگر راکتی و یک موتور راکتی اصلی داشت که همگی سوخت جامد بودند.
شوروی نیز در سال 1961 چهارمین سامانه پدافند هوایی موشکی خود به نام S-125 نوا/پچورا را وارد خدمت کرد که در ناتو SA-3 گوا (Goa) نام گرفت. این موشک یک موتور راکتی سوخت جامد داشت و برد و ارتفاع پروازی آن به ترتیب 15 و 10 کیلومتر بود. همچنین 3 تا 3.5 ماخ سرعت داشت. هدایت آن نیز به روش رادیو کنترل در خط میدان دید بود.
موشک S-125 نوا/پچورا نخستین و تنها سامانه پدافند هوایی در دنیاست که موفق به سرنگونی یک هواپیمای پنهانکار و رادارگریز در جریان عملیات بمباران یوگوسلاوی توسط ناتو در جریان جنگ کوزوو شد. در تاریخ 29 مارچ 1999، یک فروند جنگنده تهاجمی پنهانکار و رادارگریز آمریکایی F-117 نایت هاوک (Nighthawk) پس از آن که دریچه دهلیز داخلی حمل مهمات خود را برای لحظاتی باز کرد تا بمبهایش را بر فراز نیروهای ارتش یوگوسلاوی رها کند، سطح مقطع راداریاش به شدت افزایش یافت، به طوری که رادار جدید سامانه پدافندی S-125 که در اختیار صربها بود، موفق به کشف هواپیما از فاصله بسیار نزدیک 13 کیلومتری شد. صربها پس از کشف هواپیما چندین موشک S-125 به سوی آن شلیک کردند که در نهایت یکی از آنها پس از انفجارش به هواپیما آسیب جدی وارد و خلبان را ناچار به بیرون پریدن از هواپیما کرد.
در سال 1962 آمریکاییها یک موشک دیگر به نام RIM-24 تارتار (Tartar) را وارد خدمت کردند که دریاپایه بود و از شناورهای نیروی دریایی شلیک میشد. تارتار سومین موشک دریاپایه عملیاتی آمریکاییها بود و با موتور راکتی سوخت جامد خود به سرعت تقریبا 2 ماخ میرسید. برد آن در نمونه اولیه که RIM-24A نام داشت بیش از 16 کیلومتر و ارتفاع پروازی آن نیز 15 کیلومتر بود. این موشک هدایت راداری نیمه فعال داشت و توسط کمپانی هوافضای فقید آمریکایی کانویر (Convair) ساخته شده بود. تارتار در دو نسل ساخته شد و سومین نمونه آن به دلیل توسعه موشک توانمند و معروف RIM-66 استاندارد (Standard) لغو شد.
در همان سال 1962 نیروی دریایی بریتانیا یک موشک پدافندی دیگر به نام سی کت (Seacat) را وارد خدمت کردند که موشکی کوتاه برد بود و نخستین سامانه پدافند نقطهای عملیاتی در دنیا محسوب میشود. این موشک کوچک ضمن درگیری با هواگردهای دشمن، مهمات و به ویژه موشکهای ضد کشتی را نیز هدف قرار میداد. سی کت 5 کیلومتر برد و 0.8 ماخ سرعت داشت. رانشش نیز توسط یک موتور راکتی سوخت جامد تامین میشد. هدایت آن نیز به روش رادیو کنترل در خط میدان دید بود.
در سال 1962 آمریکاییها یک پدافند هوایی موشکی دیگر به نام RIM-50 تایفون (Typhon) ساخت بندیکس را آزمایش کردند که تا ارتفاع تقریبا 30 کیلومتری بالا میرفت و بیش از 370 کیلومتر برد داشت. برای پرتاب از موتور راکتی استفاده میکرد و پس از رها شدن موتورهای راکتی، موتور رم جت تامین رانش را بر عهده میگرفت. سرعت این موشک 4 ماخ بود و برای فاز اول هدایت خود از سیستم هدایتی داخلی و در فاز پایانی نیز هدایت راداری نیمه فعال داشت. البته طرح این موشک نیز به دلیل توسعه موشک RIM-66 استاندارد لغو شد.
در سال 1965 شوروی سامانه 2K11 کروگ (Круг: به معنی دایره) را وارد خدمت کرد که در ناتو SA-4 گانف (Ganef) نام گرفت. این موشک هدایت رادیویی داشت و برای پرتاب 4 موتور راکتی سوخت جامد آن را بالا میبردند. سپس موتور رم جت آن روشن و به سرعت 4 ماخ میرسید. کروگ 55 کیلومتر برد داشت و ارتفاع پروازش نیز 27 کیلومتر بود.
در سال 1967 نیز سه سامانه پدافندی دیگر وارد خدمت شدند که RIM-66 استاندارد یکی از آنهاست. این موشک علاوه بر قابلیت پدافند هوایی، میتوانست شناورهای دشمن را نیز مورد هدف قرار دهد. موشک استاندارد 32 کیلومتر برد داشت و تا ارتفاع 20 کیلومتر بالا میرفت. موتور راکتی سوخت جامدش نیز آن را به سرعت 3.5 ماخ میرساند. این موشک هدایت رادای نیمه فعال داشت. استاندارد در طول زمان همواره دستخوش بهسازی و ارتقا قرار گرفته و مدلهای جدید آن همچنان در خدمت هستند.
موشک S-200 دوبنا/آنگارا/وگا یکی دیگر از موشکهای عملیاتی شده در سال 1967 است که شوروی آن را طراحی کرده بود و به خدمت گرفت که از نظر ظاهری شباهت زیادی به موشک Thunderbird انگلیسی داشت. موشک S-200 بسیار بزرگ است و هدف از طراحی آن، سرنگونی چندین بمب افکن با یک شلیک است. نمونه اولین آن 180 کیلومتر برد و 20 کیلومتر سقف ارتفاع پروازی داشت. موشک 4 موتور راکتی پرتابگر و یک موتور راکتی اصلی داشت که همگی سوخت جامد بودند. سرعت آن نیز به 4 ماخ میرسید. هدایتش نیز به روش رادرای نیمه فعال انجام میشد.
و اما متفاوتترین موشک پدافندی که در سال 1967 وارد خدمت شد، FIM-43 رد آی (Redeye) است. رد آی نخستین موشک پدافندی شانه پرتاب است و انقلابی در زمینه پدافند هوایی پدید آورد. بدین ترتیب حتی کوچکترین گروههای رزمی نیز پدافند خود را داشتند تا در برابر تهدیدهای هوایی دشمن از خود دفاع کنند. رد آی 4.5 کیلومتر برد داشت و تا ارتفاع تقریبا 3 کیلومتری اوج میگرفت. موتور راکتی سوخت جامد کوچکش نیز آن را به سرعت تقریبا 2 ماخ میرساند. هدایت موشک نیز متفاوت بود و از روش آشیانه یابی فروسرخ، یعنی قفل روی گرمای تولیدی هدف، به طرف آن میرفت. این موشک در افغانستان توسط گروه چریکی مجاهدین افغانستان علیه شوروی استفاده شد و نتایج بسیار موفقی داشت. در نهایت در سال 1986 نیز جای خود کاملا را به نمونه موفقتر و امروزیتر FIM-92 استینگر (Stinger) داد که در سال 1981 وارد خدمت شده بود.
پروژه رد آی از سال 1959 آغاز و نخستین آزمایش آن در سال 1961 صورت گرفت. البته چون فناوری همچنان به بلوغ نرسیده بود، نتیجه رضایت بخشی نداشت و توسعه بیشتر موشک تا سال 1963 ادامه یافت. در آن سال تولید محدود موشک انجام شد و بین سالهای 1965 تا 1966 مورد ارزیابی قرار گرفت. تا اینکه سرانجام در سال 1967 رسما وارد خدمت شد.
رد آی نخستین موشک پدافندی عملیاتی در دنیاست که شلیک کن – فراموش کن بود؛ بدان معنا که پس از قفل روی هدف و شلیک، دیگر نیازی به هدایت از روی زمین توسط سامانههای ماشینی، رادار یا انسان نبود و خود موشک مستقلا به طرف هدف میرفت. البته پیشتر آمریکاییها چنین موشکهایی ساخته بودند که وارد خدمت نشدند.
شوروی نیز در سال 1968 نخستین موشک پدافند هوایی شانه پرتاب خود به نام 9K32 استرلا 2 (Cтрела: به معنی پیکان) را وارد خدمت کرد که ناتو آن را SA-7 گریل (Grail) نام نهاد. این موشک از نظر عملکرد و نرخ موفقیت به پای رد آی نمیرسید و ضعیفتر از آن بود. استرلا 2 دارای برد 3.7 کیلومتر و ارتفاع پروازی 1.5 کیلومتر بود. موتور راکتی سوخت جامدش نیز آن را به سرعت 1.4 ماخ میرساند. این موشک نیز هدایت آشیانه یابی فروسرح داشت.
جالب است بدانید استرلا 2 با سرقت اطلاعات پروژه رد آی ساخته و کاگب موفق شده بود اطلاعات ساخت این موشک را پنهانی به خاک شوروی منتقل کند. در زمان جنگ سرد کاگب سرقتهای اطلاعاتی بیشماری از غرب انجام داد که استرلا 2 نیز یکی از آنهاست. البته آمریکا با وجود نگرانیهای موجود، رد آی را در اختیار گروههای شبه نظامی که علیه دولتهای متحد شوروی میجنگیدند نیز قرار داد که همین امر سبب شد شوروی راحتتر به آن دست پیدا کند.
شوروی در سال 1968 یک موشک سامانه دیگر به نام 9K31 استرلا 1 را نیز وارد خدمت کرد SA-9 گاسکین (Gaskin) نام گرفت. این سامانه از موشکهای 9M31 استفاده میکرد که هم زمان با توسعه 9K32 استرلا 2 طراحی شدند و از فناوری آمریکاییها استفاده میکردند. البته از آن جا که استرلا 1 شانه پرتاب نبود و توسط خودروی زرهی BRDM-2 حمل و شلیک میشد، موشکهای بزرگتری داشت. به دلیل جثه بزرگتر و در نتیجه سوخت بیشتر و موتور قویتر، برد موشکهای این سامانه 4.2 کیلومتر، ارتفاع پروازشان تا 3.5 کیلومتر و سرعتش نیز به 1.8 ماخ میرسید. هدایت آن نیز به روش آشیانه یابی فروسرخ بود.
فرانسویها نیز در سال 1968 به باشگاه سازندگان پدافند هوایی موشکی پیوستند و نخستین موشک خود به نام مازوگغا (Masurca) را وارد خدمت کردند. مازوگغا دریاپایه بود و روی کشتیهای جنگی فرانسوی نصب شد. این موشک 55 کیلومتر برد داشت و تا ارتفاع 30 کیلومتری اوج میگرفت. با راکت پرتابگر کمکی شلیک و موتور راکتی سوخت جامد اصلیاش نیز آن را به سرعت 3 ماخ میرساند. هدایت موشک نیز در فاز اولیه به صورت داخلی و در فاز پایانی به روش هدایت راداری نیمه فعال بود.
و به آخرین سامانه پدافند هوایی موشکی مورد بررسی خود در این نوشتار میرسیم. این سامانه که MIM-72 چپرال (Chaparral) نام داشت، در واقع حاصل نصب موشکهای هوا به هوای آمریکایی AIM-9D سایدوایندر (Sidewinder) روی نمونهای تغییر یافته از نفربر زرهی M113 بود. چپرال نخستین سامانه پدافندی بود که در آن از موشکهای هوا به هوا در نقش زمین به هوا استفاده میشد و ابتکاری جدید با موشکی آزمون پس داده بود. این موشک نیز هدایت آشیانه یابی فروسرخ داشت و شلیک کن – فراموش کن محسوب میشد.
با توجه به این که در این سامانه موشک هوا به هوای AIM-9D از روی زمین شلیک میشد، به دلیل سرعت اولیه صفر، غلبه بر جاذبه و پرواز در محیطی با فشار بیشتر نسبت به ارتفاع بالا، بردش از حالت شلیک از هواپیما کمتر میشد. در نمونه اولیه چپرال برد موشک 9 کیلومتر و ارتفاع پروازش نیز 3 کیلومتر بود. موشک موتور راکتی کمکی نداشت و تنها با موتور راکتی خود شلیک و پرواز میکرد. سرعت آن نیز 1.5 ماخ بود. در حال که AIM-9D هوا پرتاب 2.5 ماخ سرعت و 20 کیلومتر برد داشت.
موارد معرفی شده در بالا، تمامی پدافندهایی هستند که از ابتدا تا پایان دهه 1960 وارد خدمت شدند. پیشرفت در عرصه ساخت پدافند همچنان ادامه یافت و دیگر کشورها نیز اقدام به طراحی و ساخت چنین سامانههایی کردند. سامانههای مدرنتر نیز از اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980 به وضعیت عملیاتی رسیدند. مثلا S-300 شوروی در 1978 و MIM-104 پتریوت (Patriot) آمریکایی در سال 1981 وارد خدمت شدند که هر دو از مشهورترین پدافندها به شمار رفته و نمونههای جدیدتر آنها همچنان در خدمت هستند. شوروی همچنین در سال 1971 نخستین پدافند پاد بالستیک خود موسوم به A-35 را وارد خدمت اولیه کرد و پس از آمریکا، دومین سازنده این چنین سامانههایی شد.
اگر دقت کنید در مییابید غرب و به ویژه آمریکا بیشتر سامانههای دریاپایه و شوروی نیز بیشتر سامانههای زمین پایه طراحی کرد. چرا که آمریکا از گذشته تاکنون نیروی دریایی بسیار بزرگی دارد که باید از آن محافظت کند. در خشکی نیز جنگندهها با پشتیبانی آواکس، رادارهای زمینی و هواپیماهای سوخت رسان حلقه اول دفاع هوایی هستند و پدافند نیز از آنها پشتیبانی میکند. به همین دلیل آمریکا از گذشته جنگندههای بسیار بیشتر و بهتری دارد و ناوگان هواپیماهای پشتیبانی هوایی آن (همچون هواپیمای سوخت رسان) نیز همواره بسیار قدرتمندتر بوده است.
در طرف دیگر شوروی و پس از آن روسیه نیروی دریایی کوچکتر و خاکی بسیار وسیع و گستردهتر دارد که امکان حراست از آن به دلیل کم بودن تعداد جنگندهها و دیگر هواپیماهای پشتیبانی وجود ندارد. به همین دلیل شرق پدافندهای زمین پایه بیشتری طراحی کرد. در شرق پدافند هوایی خط اول دفاع است و جنگندهها و نیز آن را تکمیل میکنند. همچنین شوروی پدافندهای متحرک بیشتری ساخت که دلیل آن نیز محافظت از خودروهای به شدت پرشمار و نیروی زمینی قدرتمند خود در برابر جنگندهها و هلیکوپترهای بی شمار غرب بود. این سامانههای متحرک همراه خودروهای زرهی حرکت میکردند تا هنگام تهاجم احتمالی به اروپا، در برابر حملات هوایی وسیع ناتو بی دفاع نباشند.
امروزه نیز پدافندهای دیگری توسط کشورهای مختلف در حال توسعه هستند و سازندگان سعی دارند برای مقابله با چالشهای جدید همچون هواگردهای پنهانکار یا موشکهای هایپرسونیک، سامانههای جدیدتری طراحی کنند. پدافند پاد بالستیک نیز امروزه بسیار تکامل یافته و کشورهای رقیب همواره مشغول ساخت نمونههای جدید ارتقا و بهسازی نمونههای فعلی هستند. سامانهها پدافند لیزری نیز از دیگر جنگ افزارهای امروزی و در حال تکامل فعلی هستند.
لطفا توجه داشته باشید که این تماما توسط نویسنده تالیف و حاصل مطالعات بسیار گسترده و دقیق شمار زیادی منبع است. لذا با معرفی ما به دوستان خود و اشتراک گذاری مقالات، لطفا ما را یاری فرمایید.