برندهای فراموش شده

10 برند فراموش شده دنیای خودروسازی؛ ارواح سرگردان زیبای صنعت خودرو

بسیاری از برندهای بزرگ صنعت خودروسازی، به دلایل مختلفی از بین رفتند و حالا تنها خاطره آن‌ها در ذهن برخی ماشین‌بازها باقی مانده است. در این مطلب گجت نیوز، ما 10 برند فراموش شده دنیای خودروسازی را مرور خواهیم کرد.

تعداد برندهای خودروسازی که از اوایل قرن 19 وجود داشتند مقدار بسیار قابل توجهی است. این برندها به دلایل مختلفی ورشکست و سپس از روی زمین و حتی ذهن بسیاری از مردم محو می‌شدند. از دلایل گوناگونی مانند رکودهای اقتصادی گرفته تا مدیریت ناکارآمد، فساد و عوض شدن سلیقه و میل مردم همگی در سرنوشت غمگین‌کننده این شرکت‌ها دخیل بودند.

این مشکلات و دردسرها انواع اقسام برندهای مختلف را گریبان‌گیر خود نموده بودند. از برندهای با سابقه و حرفه‌ای گرفته تا برندهای عملا نامعقول و عجیب و غریب، هیچ شرکتی از این بدشانسی‌ها در امان نبود و یک اشتباه کوچک اما تاثیرگذار کافی بود تا یک شرکت، عملا آینده خود در بازار خودروسازی را از دست بدهد یا برای همیشه از این صنعت حذف شود.

برندهای تولیدکننده خودرو فراموش شده

کتاب تاریخ معاصر خودروسازی با داستان‌ها و حکایات این برندها و شانس افتضاح بی مانندشان تکمیل شده است. البته هر از گاهی این برندهای فقید با سرمایه گذاری و همفکری، دوباره به زندگی بازگردانده می‌شوند که شامل برندهای بوگاتی و اسپایکر نیز می‌شد. برخی هم در تلاش بودند که دوباره وارد معرکه شوند ولی شانس باز هم با آن‌ها یار نبوده و باری دیگر به صفحات تاریخ می‌پیوستند. یکی از این برندهای بدشانس شرکت استاتز بود که به طور موفقی به زندگی بازگردانده شد اما مشکلات مالی به آن‌ها اجازه نداد که برای مدت طولانی در معرکه بمانند.

البته یک بار تلاش برای شرکت استاتز کافی نبود و باری دیگر سعی کردند که شرکت را از مرگ بازگردانند اما این بار همانطور که مجله فوربز نیز به آن اشاره کرده بود اوضاع نسبت به قبل حتی بدتر شد و استاتز با وضعیتی اسفناک‌تر نسبت به قبل ورشکست شد و ممکن است این بار، دیگر برای همیشه از بین رفته باشد.

حتی با وجود این شکست‌ها و موفقیت‌ها نمی‌توان دست از خیال پردازی برداشت که این شرکت‌ها اگر با این مشکلات روبه‌رو نمی‌شدند؛ اگر فشارهای بازار آن‌ها را نابود نمی‌کرد و تا به امروز استوار می‌ماندند وضعیت آن‌ها چطور می‌شد؟ آیا هنوز هم موفق بودند یا سرنوشت آن‌ها از قبل تعیین شده و محکوم به فنا بودند. از نظر ما این 10 برند فراموش شده خودروسازی، لایق شانس در قرن بیست و یکم هستند.

1. برند نوآور اما فراموش شده AMC (آمریکن موتورز)

برندهای فراموش شده

آمریکن موتورز در تمام طول دوران حیات خود جزو برند‌هایی بود که همیشه توسط همگان دست کم گرفته می‌شد. اما آمریکن موتورز شرکت مخترع و نوآوری بود که خودروهای محبوب بسیاری را تولید کرده بود. مدل‌های قدرتمند مارلین و ای ام ایکس، مدل‌های قابل اعتماد رامبلر و ایگل به این معنی بودند که ای ام سی همیشه کمبود بازار را حس می‌کرد و مدل‌های متناسب با آن کمبود را وارد بازار می‌کرد. نکته قابل توجه این است که هیچ شرکتی حتی شبیه این خودروها را هم تولید تولید نمی‌کرد و این طور به نظر می‌رسید که آمریکن موتورز، هیچ گاه نقشش در بازار کمرنگ نخواهد شد. اگر با وجود این دست کم قرار گرفتن‌ها امریکن می‌توانست به زندگی خود ادامه دهد، هیچ شکی نیست که خودروهای امروزی این غول فقید خودروسازی هم با دیگران متفاوت می‌بودند.

اگرچه امروزه به دلیل رقابت سرسخت حاکم بر بازار، امریکن در صورت ادامه فعالیت مجبور به تولید خودروهای شاسی بلند می‌شد اما این برند باز هم می‌توانست به ساخت مدل‌های خاص و هیجان انگیز مانند استیشن‌ها که در آمریکا محبوبیتشان رو به کاهش است نیز ادامه دهد.

برندهای فراموش شده

در کنار آن یک نسخه مدرن مدل ای ام ایکس می‌توانست رقیب قدری برای کوروت سی 8 باشد. از نظر طراحی هم با وجود بسیاری از شرکت‌های قدرتمند، به نظر می‌رسد همچنان جای خالی طراحی آینده‌نگرانه خودروهای این شرکت خالی باشد.

امریکن همیشه آن برند کوچکی بود که به رقابت خود ادامه می‌داد و اگر امروزه نیز هنوز هم در بین ما بود تجربه دیدن تعامل آن‌ها با تکنولوژی قرن 21 فراموش نشدنی می‌بود. اما متاسفانه حالا، جزو برندهای فراموش شده صنعت خودروسازی است.

2. شرکت استودی بیکر؛ اصالت و قدمتی که فراموش شد

یک برند دیگر که مانند امریکن موتورز همیشه دست کم گرفته می‌شد و به اندازه کیفیت محصولاتش به آن بها داده نشد، شرکت استودی بیکر بود. شرکتی به معروف به تولید خودروها و وانت‌های خوش ساخت و جالبی بود. این برند باسابقه اما فراموش شده در اواخر سال‌های قرن نوزدهم از بین دیگر قدرت‌های صنعت خودروسازی قابل تمایز بود و کیفیت ساخت خود را به رخ همگان می‌کشید.

برندهای فراموش شده

استودی بیکر در اوایل فعالیتش، کار خود را به عنوان سازنده کالسکه‌های اسب سواری شروع کرده بود. اگر این روزها هم این شرکت هنوز مشغول به کار بود، به عنوان قدیمی‎ترین شرکت خودروسازی دنیا شناخته می‌شد. با این که استودی بیکر به عنوان سازنده خودروهای اسپرت شناخته نمی‌شد اما پیشرانه‌های 8 سیلندر قدرتمندی را تولید می‌کرد که حتی با یک سوپرشارژ نیز همراه می‌شد که می‌شد آن‌ها را سفارش داد.

یک مدل از تاریخ حیرات‌آور این شرکت مدل هاک (شاهین) بود. این خودرو یک مدل دو در کوپه لاکچری بود که همراه با یک پیشرانه 8 سیلندر، ظاهری زیبا و کابینی راحت به فروش می‌رفت. در صورتی که این شرکت همچنان وجود داشت، امروزه به احتمال زیاد این مدل را با یک پیشرانه کم حجم‌تر که در کنار آن یک سوپرشارژ یا توربو شارژ نیز وجود داشت تولید می‌کرد.

این برند فراموش شده می‌توانست رقیب ولوو باشد

طبق گفته‌های موسسه اسمیتسونیان، این برند فراموش شده خودروسازی، توانسته بود فناوری ساخت سوپر شارژ پکستون را نیز خریداری کند. به راحتی می‌توان گفت این رابطه می‌توانست منجر به ساخت خودروهای سوپر شارژ شده‌ای شود که به نحو احسن از تکنولوژِی امروزی بهره می‌برند. استودی بیکر امروزه می‌توانست رقیب سرسختی برای بیوک و ولوو باشد و در دسته بندی خودروهای کلاس بالایی که با لاکچری بودن فاصله دارند رقابت می‌کرد.

3.شرکت خودروسازی دوزنبرگ؛ رولز رویس دهه 1920

دوزنبرگ در اوایل قرن 20 در قله رده‌بندی خودروسازهای لاکچری جا خوش کرده بود. دوزنبرگ معروف به ساخت خاص‌ترین و بهترین خودروها برای مهم‌ترین و وسواسی‌ترین مشتریان آن دوران بود. خودروهای این برند خودروساز فراموش شده به دلیل گران قیمت بودن خودروی محبوب اقشار مختلف آن دوران از خلافکاران گرفته تا بازیگران معروف بود.

دوزنبرگ

این خودرو نه تنها زیبایی درخور توجهی داشت بلکه مهندسی رده بالایی را نیز در کارنامه کیفیتی خود نیز به همراه داشت و تعدادی از قدرتمندترین پیشرانه‌های تولید انبوه آن دوران را در لیست امکانات خود موجود ساخته بود.

اگر این شرکت از رکود اقتصادی دهه 30 میلادی آمریکا جان سالم به در برده بود امروزه همچنان یک رقیب برای شرکت‌های رولز رویس و بنتلی محسوب می‌شد. با سابقه و تجربه‌ای که این شرکت در صورت زنده ماندن کسب کرده بود، می‌توانست از لاکچری سازان ملی آمریکا یعنی لینکلن و کادیلاک به راحتی پیشی گرفته و آن‌ها را از کانون توجهات دور نگه دارد.

خودروهای این شرکت امروزه اگر ساخته می‌شد همه نوع امکانات جانبی لوکس، گران‌قیمت و باورنکردنی را به همراه تکنولوژِی توربو شارژ را در خود جای می‌دادند و بازار خودروهای لوکس جهان، به شدت جذاب‌تر می‌بود. این برند می‌توانست همچنان الگوی دیگر لاکچری سازان آمریکایی به حساب بیاید؛ همانطور که سال‌ها پیش این مقام را از آن خود کرده بود.

4. پونتیاک؛ آمریکایی‌های جذاب و اقتصادی

با اینکه ایده نگهداری این مقدار زیاد از خودروسازان زیر سایه جنرال موتورز ممکن است کمی نامعقول به نظر آید ولی پونتیاک یکی از شرکت‌هایی بود که یک جایگزین اسپرت، خاص و متمایز را به عنوان یک خودرو دست یافتنی برای دهه‌ها در دسترس مشتریان خود قرار می‌داد. دلایل منطقی بسیاری برای توجیه ورشکستگی این شرکت وجود دارند اما نمی‌توان از وفاداری آن‌ها به عمل کردن به شعار خود که :”ما هیجان انگیز می‌سازیم” بود چشم پوشی کرد. این شرکت با وجود ورشکستگی، تا آخرین لحظه به آرمان‌ها و شعارهایش پایبند ماند و در نهایت، به سرنوشت دیگر برندهای فراموش شده دنیای خودروسازی دچار شد.

برند پونتیاک

یکی از ویژگی‌های شناخته شده این شرکت ساخت و فروش همیشگی خودروهای اسپرت، جذاب و نشاط آوری بود که راندن آن‌ها می‌توانست در کنار لذتی وصف‌ناشدنی، به حساب بانکی شما هم آسیب زیادی نزند. در واقع خودروهای این شرکت کاملا اقتصادی نبودند اما با توجه به امکانات و قابلیت‌ها، دارای قیمتی رقابتی و معقول بودند.

خودروهای پونتیاک اغلب کمی با کیفیت‌تر نسبت به برادران شورولتی خود ساخته می‌شدند. همچنین پونتیک ها آپشن‌های بیش‌تری برای خلق مدل‌هایی خاص و به یاد ماندنی به مشتریان خود ارائه می‌دادند. اگر سرنوشت پونتیاک چیزی جز ورشکستگی می‌بود، قطعا ما می‌توانستیم انتظار یک مدل ترنس ام جدید که بر پایه شاسی شورولت کامارو ساخته می‌شد را داشته باشیم.

برندهای فراموش شده

البته به هیچ وجه نمی‌توان مدل به یاد ماندنی فیرو را نیز فراموش کرد. زیرا مدل جدید فیرو هم به عنوان یک خودروی دو سرنشین برقی در قرن بیست و یکم، می‌توانست در بازار بسیار قوی عمل کند. اگر همه چیز خوب پیش می‌رفت، شاید مسئولیت ساخت خودروهای شاسی بلند هم نیز به عهده شورولت و بیوک می‌بود.

امروزه پونتیاک می‌توانست به وظیفه خود که ساخت خودروهای اسپرت در خانواده وسیع جنرال موتورز بود ادامه دهد. به نظر بسیاری از ماشین‌بازها، دنیای خودروها و مخصوصا خودروهای آمریکایی، در مقایسه با گذشته کسل‌کننده شده اما وجود پونتیاک، می‌توانست بازار خودروهای آمریکایی را بسیار دیدنی‌تر کند.

5. برند فراموش شده تاکر؛ رویاپردازی‌هایی که از بین رفتند

یک مرد آینده نگر واقعی فقط می‌تواند با دم شیر دنیای خودروسازی بازی کرده و چارچوب‌های تکراری این بازار را برای همیشه تغییر دهد. شرکت‌های خودروسازی معمولا رفتاری محافظه‌کارانه دارند و از فرمول‌های موفق قدیمی، بارها استفاده می‌کنند. با این حال ایلان ماسک با شرکت تسلا، تاثیر و تغییر بزرگی در بازار خودروها ایجاد کرد؛ تاثیری که شاید تا دهه‌های بعد نیز هیچ فرد و شرکتی نتواند مانند آن را ایجاد کند.

تاکر برند

اگر تاکر قدرت مالی به اندازه ایلان ماسک داشت، ممکن بود شرکت تاکر به جای فراموشی در تاریخ خودروسازی، به یکی از بزرگ‌ترین غول‌های این صبعت تبدیل شود. پرستون تاکر می‌خواست خودرویی را به بازار وارد کند که از همه نظر و در تمام ناحیه‌ها بی‌نقص باشد. نواحی که حتی سه غول بزرگ آن دوران نه تنها در طراحی درست آن‌ها شکست خورده بودند، بلکه حتی شکست خود را شناسایی نکرده و عملا نمی‌دانستند که در آن نواحی نقص دارند!

مجله اسمیتسونیان جزئیات تعدادی از ابداعاتی که به عنوان امکانات امنیتی در خودروهای تاکر وجود داشت را شرح داده است. امکاناتی مانند کمربندهای ایمنی، داشبوردهای فوم دار و شیشه‌هایی که در حین تصادف از جای خود به طور یکپارچه درمی‌آمدند.

ابداعات این شرکت، مانند تسلا محدود به یک مانیتور بزرگ و امکان آب کردن یخ در زمستان نمی‌شد. این شرکت تلاش می‌کرد با استفاده از خلاقیت و رویاپردازی‌اش، تجربه استفاده از خودرو را به شدت بهبود ببخشد.

خود تاکر و شرکت او به دلیل گزارش‌های خبری دروغین و بررسی‌های موسسه SEC عملا با خاک یکسان شدند و طبق گفته‌های وب سایت WIRED، اگر این اتفاق‌های ناگوار رخ نمی‌داد ممکن بود امروزه این برند فراموش شده، امن‌ترین خودروی آمریکا باشد و جای تسلا را بگیرد. ایده‌هایی که تاکر می‌خواست برای خودروهای خود عملی کند از دوران خود جلوتر بودند و یک تاکر امروزی در صدر لیست دارا بودن پیشرفته‌ترین تکنولوژِی‌ها و بهترین امکانات قرار می‌گرفت. اما در هر حال او و شرکتش، خیلی خوش‌شانس نبودند و حالا تاکر، تنها یک خاطره خوش در ذهن عشق ماشین‌های قدیمی است.

6. برند فراموش شده دلورین؛ وقتی سینما دلیل شهرت یک خودرو می‌شود

دهه‌ها تجربه در مدیریت زیرشاخه‌های مختلف بزرگترین شرکت دنیا، به کمک جان دلورین آمد تا ایده‌های نبوغ انگیز بسیاری را به شرکت خودروسازی خود معرفی کند. با این حال ایده‌های نبوغ انگیز لزوما تضمین یک شرکت خوب را نمی‌دهند. با این حال خودروی دی ام سی 12 که جان دلورین به عنوان میراث خود بر جای گذاشت به یکی از معروف‌ترین خودروهای دنیای سینما و یکی از نمادین‌ترین خودروهای دنیای اتومبیل تبدیل شد. خودرویی که امروزه در صدر لیست خودروهای مهم فرهنگ عامه ایالات متحده آمریکا بوده است.

دلورین

در زمان عرضه به بازار، مدل دی ام سی 12 خودرویی بود که فقط می‌توانست مد نظر عده بسیار کمی از مردم آن دوره باشد. زیرا افرادی که در آن دوران می‌توانستند از پس هزینه خرید یک خودروی اسپرت دو سرنشین با و بدون یک کاربرد واقعی بر بیایند بسیار ناچیز بود. اما کسانی که سراغ این خودرو می‌رفتند، به منطق کاری نداشتند و با قلبشان انتخاب می‌کردند.

البته وضعیت بازار فروش خودروهای اسپرت همیشه همینطور بوده است. اما حداقل امروزه به نظر می‌آید این بازار پرسود، هیچ کمبود مشتری برای خودروهای ابرسریع غیرکاربردی ندارد و یک خودروی مجهز به درهای گالوینگ و بدنه فولاد ضد زنگ از از دلورین، امروزه می‌توانست به راحتی در بازار جا خوش کند.

اگر دلورین هنوز وجود داشت چه می‌شد؟

دلورین امروزی یقینا الکتریکی می‌بود. اما اگر دلورین کمی زودتر به بازار بر می‌گشت، می‌توانست از یک موتور هشت سیلندر ساخت آئودی استفاده کند. این همان کاری بود که شرکت اسپایکر نیز انجام داد. اگر این شرکت هنوز در قرن بیست و یکم زنده بود و جزو برندهای فراموش شده نبود، همچنین می‌توانست از یک موتور شش سیلندر قدرتمند با طراحی AMG استفاده کند و بخشی از بازار را در دست بگیرد.

در هر حال پس از گذشت بیش از دو دهه از پایان کار شرکت خودروسازی دلورین، فوت جان دلورین در سال 2005 باعث شد آخرین میراث از این شرکت خلاق نیز به تاریخ بپیوندد.  با این حال احتمالا با توجه به تاثیر دی ام سی 12 بر فرهنگ عامه آمریکایی‌ها، نام دلورین همچنان در یادها خواهد ماند. جالب است بدانید با گذشت چندین دهه، هنوز در ایالات متحده بسیاری از علاقمندان به دنبال خرید یک مدل دی ام سی 12 هستند و خرید و فروش این خودرو، بازار داغی دارد.

دلورین در یادها باقی می‌ماند

یک خودروی دلورین امروزی یقینا الکتریکی می‌بود. اما اگر دلورین کمی زودتر و حدود ده یا بیست سال پیش به بازار بر می‌گشت، می‌توانست از یک موتور هشت سیلندر ساخت آئودی استفاده کند. این همان کاری بود که شرکت اسپایکر نیز انجام داد و به موفقیت خوبی هم رسید. اگر این شرکت هنوز در قرن بیست و یکم زنده بود و جزو برندهای فراموش شده نبود، همچنین می‌توانست از یک موتور شش سیلندر قدرتمند با طراحی AMG استفاده کند و بخشی از بازار را در دست بگیرد. پس از گذشت بیش از دو دهه از پایان کار برند فراموش شده دلورین، با فوت جان دلورین در سال 2005 دیگر چیزی به جز خودروهای قدیمی این شرکت و خاطراتی که از این برند در ذهن ما جای دارد باقی نماند. البته با توجه به تاثیر دی ام سی 12 بر فرهنگ عامه آمریکایی‌ها، احتمالا نام دلورین تا مدت‌ها در یادها بماند.

7. برند بیکر، خودروساز پرطرفداری که نتوانست ادامه دهد

کمپانی بیکر یکی از پرفروش‌ترین و محبوب‌ترین  خودروسازان دوره برنزی خودروسازی که شامل سال‌های 1896 تا 1915 میلادی می‌شود بود. خودروهای کمپانی بیکر امروزه می‌توانستند به راحتی بازار فروش مطلوبی را برای خود رقم بزند. بیش از یک قرن قبل از ظهور تسلا به عنوان رهبر سازندگان خودروی الکتریکی، بیکر با فروش 17 دستگاه خودروی برقی آمار بسیار خوبی را برای خود فراهم نموده بود. طبق گفته‌های مجله کلاسیک یکی از اولین خودروهایی که برای ناوگان کاخ سفید خریداری شده بود یک بیکر بود.

برندهای فراموش شده

با اینکه عملکرد و قابل اعتماد بودن یک پیشرانه احتراق داخلی به سرعت از یک موتور برقی پیشی گرفته بود، برای مدتی قبل از آن خودروی برقی بیکر یکی از پرفروش‌ترین خودروهای بازار آمریکا بود. گفته می‌شود حتی آلبرت انیشتین نیز یکی از مشتریان خودروهای بیکر بوده است.

مجله کار اند درایور در سال 1903 میلادی گزارش داده بود یک مهندس شرکت بیکر موفق شده با یک بار شارژ باتری‌ها مسافت 320 کیلومتر را طی کند البته بیکر فقط با سرعت 20 کیلومتر بر ساعت قادر به طی آن مسافت بود.

یک بیکر امروزی می‌توانست نقش بزرگی در انقلاب خودروهای الکتریکی داشته باشد و از پرچمداری خود به عنوان اولین سازنده خودروهای برقی استفاده کند. با این حال شانس با این شرکت یار نبود و خودروهای برقی، به هیچ وجه در آن دوران برخلاف امروز پرطرفدار نبودند.

8. کمپانی فراموش شده جنسن موتورز، برند خاص انگلیسی

این شرکت که بیشتر برای انگلیسی‌ها آشنا بود خودروهای خاص، نوآور و قدرتمندی را برای جنتلمن‌های انگلیسی می‌ساخت. از زمان شروع به کار، جنسن بیشتر مشغول به شخصی‌سازی و ساخت بدنه برای دیگر خودروسازان در دوران قبل از جنگ جهانی بود. به طوری که اولین خودروهای ساخته شده جنسن از شاسی و پیشرانه دیگر خودروسازان استفاده می‌کردند.

مدل‌های بعدی به طور کامل ساخته دست مهندسان و طراحان جنسن بودند اما باز هم از پیشرانه‌های شرکت‌های دیگر استفاده می‌کردند. یکی از مدل‌های محبوب این شرکت مدل اینترسپتور بود که از یک موتور HEMI غول پیکر کرایسلر استفاده می‌کرد. طبق گفته‌های کلوپ جنسن سواران استرالیا، مدل اینترسپتور FF اولین خودروی تولید انبوه تمام چرخ متحرک در دنیا بود.

خودرو جنسن

به این دلیل که جنسن یک شرکت مستقل و کوچک بود، آن‌ها مجبور بودند منابع خود را با دیگر سازندگان به اشتراک بگذارند که منجر به تولید خودروهای حیرت انگیزی می‌شد.

اگر جنسن امروز بین ما بود ممکن بود که کمی هوشمندانه‌تر نسبت به قبل عمل کند و از قابلیت‌های توسعه و امکانات شرکت‌هایی مانند فورد و فولکس واگن بهره بیشتری ببرد. این شرکت خاص بریتانیایی می‌توانست خودروهای تولید کند که خارج از دسترس عوام مردم بودند اما خریدارانش محدود به میلیاردرهای بریتانیایی نمی‌شد. یک خودروی اسپرت بریتانیایی مدرن که از موتور دوج هلکت استفاده می‌کرد و توسط مهندسان جنسن توسعه داده شده بود می‌توانست دنیای خودروهای امروزی را به طور کلی متحول کند اما حالا، این برند باسابقه هم به جمع دیگر شرکت‌های خودروساز فراموش شده پیوسته است.

9. شرکت خودروسازی ساب | واکینگ‌های فراموش شده بدشانس

در بین سازندگان اتومبیل خاص و عجیب، ساب از بودجه کمتری بهره می‌برد اما این مورد باعث ضعف این شرکت نشد. مهندسان سوئدی شرکت ساب، با استفاده از خلاقیتشان، خودروهایی را خلق می‌کردند که شاید کمی عجیب به نظر می‌رسیدند اما با کمی دقت، می‌شد هوش سرشار آن‌ها را در جای جای خودروهای ساب مشاهده کرد.

 

خودرو ساب

در بین ویژگی‌های خاص ساب  می‌توان به قرار گرفتن کلید استارت در کنسول وسط خودرو و بین صندلی‌ها اشاره کرد. همچنین خودروهای ساب از نظر فنی هم یک ویژگی بسیار مخصوص داشتند که آن هم قرار گرفتن پیشرانه 4 سیلندر خطی خودرو به طوری بود که کلاچ در جلوی ماشین قرار می‌گرفت و تجهیزات دیگر خودرو در پشت محفظه موتور در مقابل دیواره آتش قرار داشتند.

ساب یکی از قربانی‌های رکود اقتصادی سال 2008 میلادی است. جالب است بدانید جنرال موتورز که در آن زمان مالک ساب بود، خود نیز وضعیت اقتصادی خوبی نداشت و ساب را به بالاترین پیشنهاد قیمتی به حراج گذاشت. پس از جنرال موتورز، تلاش‌های اسپایکر برای سرپا نگه داشتن شرکت ساب هم نتیجه‌ای نداد و ساب دوباره ورشکست شد.

بدشانسی‌های پی‌پایان این شرکت سوئدی

شاید فکر کنید این پایان بدبختی‌های شرکت ساب بود اما باز هم ساب ورشکسته شد! شرکت ساب (یا بهتر است بگوییم بخش‌هایی از این شرکت که همچنان باقی مانده بود) دوباره توسط یک شرکت چینی خریداری شد. همان طور که انتظار دارید، این شرکت چینی هم ورشکست شد و بعدها به عنوان یک شرکت حمل و نقل چینی بازسازی شد. با وجود فعالیت دوباره این شرکت چینی، دیگر خبری از ساب نبود و این شرکت هم به تاریخ خودروسازی پیوست.

قبل از به حراج گذاشته شدن ساب، این شرکت خودروهای مفهومی و پلتفورم‌های جدید بسیاری را طراحی کرده بود. کمی پیش از پایان کار این شرکت، از مدل  9_5 رونمایی شد اما حتی این مدل هم برای نجات ساب کافی نبود. آمارهای منتشر شده نشان می‌دهند در زمانی که ساب تحت مالکیت اسپایکر بود، توانسته بود فقط 3419 دستگاه خودرو از مدل جدید خود را قبل از توقف تولید به فروش برساند.

ساب امروزی به احتمال زیاد به راه قبلی خود ادامه می‌داد و مدل‌های هیبرید و برقی جدید را با طراحی به روز شده به بازار عرضه می‌کرد. اگر آن فاجعه سال 2008 میلادی رخ نمی‌داد هیچ دلیلی برای نبودن ساب بین ما وجود نداشت.

10. ترابانت، خودرویی که احتمالا از بین رفتن حقش بوده باشد!

در روزهای پس از جنگ جهانی دوم و دوران جنگ سرد، کشورهای سوسیالیست و کمونیست از نظر خودروسازی چندان پیشرفته نبودند. آلمان شرقی در آن دوران عضوی از بلوک شرق بود و توسط یک دولت کمونیست، اداره می‌شد. با این که صنعت خودروسازی در دوران جنگ سرد هم همچنان پررونق بود اما بلوک شرق، خودروسازان بزرگی نداشت و شاید بتوان گفت لادا با تمام ایراداتش، یکی از معروف‌ترین تولیدات آن دوران در کشورهای بلوک شرق بوده باشد. حتی با وجود لادا، یک خودرو افتضاح‌تر با نام ترابانت نیز وجود دارد که محصول آلمان شرقی است.

ترابانت

با این که آلمان به عنوان یکی از کشورهای پیشرو خودروسازی شناخته می‌شود، ترابانت لکه ننگی روی صنعت خودروسازی این کشور است. از بین همه خودروسازان این لیست، ترابانت بدون شک یکی از بدترین‌ها است. ترابانت که توسط شرکت وب سچسنرینگ تولید می‌شد، یک ماشین افتضاح، پردو، غیرقابل تحمل، زشت و پرسروصدای از آلمان شرقی است که قاعدتا نباید هیچ جایی در لیست ما داشته باشد. اما جالب است بدانید حتی این خودرو هم طرفدارانی دارند که خواهان بازگشت نسل جدیدی از این مدل به بازار هستند.

ترابانت یکی از بدترین خودروهای تاریخ است!

ترابانت یک خودروی کوچک و جمع و جور بود که از سال 1957 تا 1990 میلادی در آلمان شرقی ساخته می‌شد (تولید بعد از به هم پیوستن دو بخش آلمان نیز ادامه داشت؛ اما فقط تا سال 1991 ). این خودرو کوچک به معنای واقعی کلمه بدساخت بود و شیشه برقی یا صندلی قابل تنظیم برقی نداشت. در ترابانت خبری از آپشن نبود و این خودرو، تنها یک وسیله نقلیه به شدت ساده و کسل‌کننده بود. این مدل از یک پیشرانه دو زمانه دو سیلندر هواخنک با 26 اسب بخار نیرو می‌گرفت که متصل به یک گیربکس 4 سرعته بود.

طبق تمام تعاریف ترابانت اصلا ماشین خوبی نبود اما با توجه به شرایط سخت زندگی در آلمان شرقی، این ماشین مانند یک جواهر بود. بدون شک با ملحق شدن دو بخش آلمان به یکدیگر هیچ دلیلی برای ادامه تولید این ماشین قدیمی و بی‌مصرف وجود نداشت. با این حال به باور طرفداران این برند فراموش، بازگشت ترابانت می‌تواند برای کسانی که به دنبال یک خودرو کامپکت به شدت اقتصادی هستند، اتفاقی خوب باشد.