تفاوت بین نمایشگر های OLED، AMOLED و P OLED در چیست؟

تفاوت بین نمایشگر های OLED، AMOLED و P OLED در چیست؟

در این مطلب با بررسی ویژگی‌ها، مزایا و معایب هر یک، به تفاوت‌ های موجود میان نمایشگرهای AMOLED، OLED و P OLED می‌پردازیم.

گوشی‌های هوشمند امروزه با سرعت بیش‌تری در حال تغییر و تکامل هستند و در میان سیری از تحولات نظیر دوربین‌های 108 مگاپیکسلی، نمایشگرهای 4K، شبکه 5G و پردازنده‌های 5 نانومتری، همگامی و به روز رسانی همراه با این اطلاعات دشوارتر شده است. در این میان، یکی از جنبه‌هایی که به سرعت در حال پیشرفت بوده، فناوری نمایشگرها و تفاوت میان انواع آنها از جمله AMOLED، OLED و P OLED است. فارغ از افزایش وضوح و اندازه صفحه نمایش، این حوزه اکنون به سطح جدیدی از فناوری رسیده که با رنگ مشکی جوهری، کنتراست بالا، زمان پاسخ‌گویی پایین و روشنایی باورنکردنی را به ارمغان می‌آورد.

جدیدترین فناوری این حوزه، OLED نام دارد که از اوایل دهه 2000 وجود داشته و اولین بار در نمایشگرهای ساده، کم‌رنگ و خودنور گوشی‌های قدیمی و بعدا در تلویزیون‌ها مشاهده شد. اما اکنون این تکنولوژی، در حال پیشی گرفتن از چشم‌انداز گوشی‌های هوشمند پیشرفته است. بنابراین چه چیزی از زمان استفاده از تلفن‌های تاشو تغییر کرده که پنل‌های OLED را در کانون توجه قرار داده است؟

تفاوت میان نمایشگرهای AMOLED، OLED و P OLED

فناوری OLED چیست؟

OLED یا دیود ساطع نور ارگانیک، یک فناوری مبتنی بر نمایشگر است که جریانی را از طریق دیودهای آلی روی یک زیرلایه شیشه‌ای برای نمایش تصویر ایجاد می‌کند. پیکسل‌های ساطع‌کننده نور در یک صفحه نمایش OLED، نور آبی و زرد منتشر می‌کنند. سپس این دو رنگ با یکدیگر ترکیب شده و نور سفید را تشکیل می‌دهند تا از طریق عبور از زیر پیکسل‌های قرمز، سبز و آبی، یک پیکسل واحد تولید کنند. از آنجایی که هر پیکسل نور و رنگ خود را کنترل می‌کند، نمایشگرهای اولد نیازی به نور پس‌زمینه جداگانه ندارند.

نمایشگرهای OLED در تمامی طیف‌ها به ویژه مشکی، رنگ‌هایی عمیق را ارائه می‌کنند. این نتیجه مستقیم از نحوه عملکرد تکنولوژی مورد استفده در اولدها است. وقتی هیچ رنگی نمایش داده نمی‌شود، نوری از آن قسمت نمایشگر نیز ساطع نخواهد شد. این امر به تولیدکنندگان این امکان را می‌دهد که مواردی مانند نمایشگر همیشه روشن را بدون سوزاندن سریع عمر باتری پیاده‌سازی کنند.

تفاوت بین نمایشگر های OLED، AMOLED و P OLED در چیست؟

یکی دیگر از مزایای کلیدی فناوری OLED، نسبت کنتراست بالای تصویر است. از دید فنی، نمایشگرهای اولد کنتراست بی‌نهایت یا نسبت کنتراست 1,000,000:1 را ارائه می‌دهند، به این دلیل که این دسته از نمایشگرها، با خاموش کردن کامل پیکسل‌ها، رنگ مشکی را بازتولید کرده و کنتراست به وسیله مقایسه روشن‌ترین قسمت صفحه‌نمایش با تاریک‌ترین بخش آن، اندازه‌گیری می‌شود. کنتراست بهبود یافته باعث می‌شود تا محتوای روی صفحه واضح‌تر به نظر رسیده و برجسته‌سازی‌های روشن‌تر و چشم‌گیرتری نمایش داده شود.

نمایشگرهای OLED می‌توانند رنگ‌های بیش‌تری را با دقت رنگ گسترده‌تری نسبت به نمونه‌های LCD از خود نشان دهند؛ این ویژگی برای عکاسان یا فیلم‌بردارانی که از تلفن‌های خود برای پیش‌نمایش، ویرایش و ایجاد محتوا استفاده می‌کنند، عالی و کاربردی است.

پنل‌های اولد، هم‌چنین در زمان پاسخ‌گویی، سریع‌تر از نمونه‌های LCD واکنش نشان می‌دهند. در حالی که زمان پاسخ‌گویی LCD در حدود 5 میلی‌ثانیه است، نمایشگرهای OLED تقریبا به صورت آنی پاسخ خواهند داد. ال‌سی‌دی‌ها اغلب بدین خاطر کندتر هستند، زیرا برای تغییر از یک رنگ به رنگ دیگر، باید جهت‌گیری یک کریستال مایع را به طور فیزیکی تغییر دهند، که پروسه‌ای زمان‌بر است. یک صفحه‌نمایش OLED به سادگی زیرپیکسل را با یک بار الکتریکی روشن یا خاموش می‌کند و بدین صورت، زمان پاسخ‌گویی سریع‌تری به آن می‌دهد. زمان پاسخ سریع پیکسل بدین معنا است که ساخت نمایشگرهایی با نرخ تازه‌سازی بالا با استفاده از فناوری OLED بسیار آسان‌تر از LCD خواهد بود.

حذف نور پس‌زمینه مجزا و استفاده از اجزای کم‌تر این نوع پنل‌ها، بدین معنی است که نمایشگرهای OLED می‌توانند ضخامت باریک‌تری در مقایسه با نوع LCD داشته باشند و کاربردهای وسیع‌تری را ارائه دهند.

نمایشگرهای OLED معمولا در بخش‌های کوچک صفحه نمایش می‌توانند روشن‌تر از انواع LCD ظاهر شوند. روشنایی نمایشگر اغلب یک محدودیت حرارتی است و از آنجایی که در فناوری OLED، نیاز به افزایش روشنایی نور پس‌زمینه‌ای که کل صفحه را می‌پوشاند، نیست، حداکثر روشنایی می‌تواند بسیار بیش‌تر از LCD باشد. حداکثر روشنایی بالا، به ویژه برای پخش محتوای HDR بسیار مهم است.

نمایشگرهای اولد نیز بسته به مواد مورد استفاده، ممکن است از نوع شفاف باشند. صفحه‌نمایش‌های شفاف برای تعبیه حسگرهای اثرانگشت و دوربین در زیر نمایشگر مفید هستند، زیرا به سازندگان این امکان را می‌دهند تا گوشی‌های هوشمندی با حاشیه‌ها و بریدگی‌های کم‌تر و ظریف‌تر را طراحی کنند. در صورت ضرورت استفاده از بریدگی، نمایشگرهای OLED در مقایسه با نمونه LCD که نور پس‌زمینه‌ای تقریبا آزاردهنده در اطراف ناچ ایجاد می‌کنند، روشنایی یکنواخت‌تری را ارائه خواهند داد.

پنل‌های اولد اغلب انرژی کم‌تری مصرف می‌کنند، مخصوصا هنگام نمایش تصاویر تاریک یا عناصر رابط کاربری که به لطف تنظیم سطح پیکسل روشنایی ایجاد می‌شود.

مانند هر فناوری جدید، تکنولوژی اولد نیز بدون نقص نیست. نمایشگرهای OLED به دلیل قرارگیری در معرض اشعه ماوراء بنفش، در طول زمان مستعد تخریب هستند. تخریب این نوع نمایشگرها نتیجه ماهیت ارگانیک مولکول‌هایی است که دیودها را تشکیل می‌دهند. ماهیت ارگانیک صفحه نمایش OLED هم‌چنین منجر به پدیده‌ای به نام “Burn-in” یا سوختن می‌شود که در آن عناصر رابط کاربری استاتیک مانند منوها، نوارهای پیمایش و نوارهای وضعیت که برای مدتی طولانی روی صفحه هستند، یک رد و اثر دائمی را بر روی نمایشگر برجا خواهند گذاشت. البته مشکل Burn-in با تغییر پیکسل‌ها و پیشرفت‌های فناوری در سال‌های اخیر تا حدودی کاهش یافته است.

پنل‌های OLED اغلب در نواحی کوچکی از صفحه، دارای حداکثر روشنایی بالاتری هستند؛ اگرچه روشنایی ثابت و تمام‌صفحه اغلب از آن چیزی که یک LCD ممکن است ارائه کند، پایین‌تر است. نمایشگرهای اولد رده‌بالا، می‌توانند به روشنایی پایدار بالاتری برسند که در برخی موارد به 2000 نیت می‌رسد. اما رسیدن به این سطوح باعث افزایش هزینه تولید و برچسب قیمتی محصول خواهد شد.

نمایشگرهای OLED نازک‌تر از LCD هستند، بدین معنی قطعات به یکدیگر نزدیک شده‌اند؛ بنابراین در صورت ضربه یا فشار، شکننده‌تر و مستعد آسیب بیش‌تری خواهند بود. مهندسان با استفاده از فناوری‌هایی مانند گوریلا گلس و قاب‌های فلزی مقاوم، در صدد رفع این مشکل هستند. اعمال روش‌هایی برای افزایش مقاومت مانند استفاده از شیشه‌های تقویت شده و فریم‌هال فلزی، باعث افزایش قیمت در نمایشگرهای OLED خواهد شد.

نمایشگرهای OLED در بسیاری از مواقع انرژی کم‌تری در مقایسه با انواع LCD مصرف می‌کنند؛ به خصوص زمانی‌که تصاویر را در سطوح روشنایی پایین‌تری نمایش می‌دهند. اما در سطوح روشنایی بالا و با نمایش بخش‌های زیادی از رنگ‌های روشن، این پنل‌ها انرژی بیش‌تری نسبت به LCD مصرف خواهند کرد.

پنل P OLED چیست؟

P OLED یا دیود ساطع‌کننده نور آلی پلیمری، پیچشی در فناوری اولد است که در آن بستر شیشه‌ای با پلیمر انعطاف‌پذیر جایگزین می‌شود. نمایشگرهای P OLED اکثر ویژگی‌های نوع اولد را در خود جای داده‌اند، اما از لحاظ دوام و تطبیق‌پذیری مزایای خاص خود را به همراه دارند.

نمایشگرهای پی-اولد، به دلیل جایگزینی استفاده از پلاستیک به جای شیشه، در برابر ضربه مقاوم‌تر هستند. این تغییر هم‌چنین باعث انعطاف‌پذیری هر چه بیشتر این نوع پنل شده است. بنابراین می‌توان از آنها در دستگاه‌های تاشو و منعطف استفاده کرد. مزیت منحصر به فرد دیگر نیز نحوه پیاده‌سازی آن است، بدین صورت که طراحان می‌توانند اندازه قاب را به‌وسیله تا کردن قطعات الکترونیکی در زیر لبه‌های نمایشگر، به جای قرار دادن آن در همان صفحه، کاهش دهند. نمایشگرهای P OLED هم‌چنین به شکل قابل توجهی نازک‌تر از انواع اولد با بستر شیشه‌ای هستند.

تفاوت بین نمایشگر های OLED، AMOLED و P OLED در چیست؟

pOLED علامتی تجاری است که شرکت LG برای برندسازی نمایشگرهای اولد پلاستیکی خود استفاده می‌کند. ال جی این نوع نمایشگرها را برای واحدها و شرکت‌های مختلف تولید می‌کند. گوگل از نمایشگرهای پی-اولد در پیکسل 2 و ال جی نیز از این پنل در گوشی Velvet و چندین گجت پوشیدنی استفاده کرده است. طبق گزارش‌ها، اپل نیز دیگر غول فناوری محسوب می‌شود که از نمایشگرهای pOLED ساخت LG، در برخی از ساعت‌های هوشمند خود استفاده کرده است. با این وجود، به نظر می‌رسد نمایشگرهای pOLED ال‌جی از خطر سوختگی بیش‌تری رنج می‌برند، زیرا کاربران گوگل پیکسل 2 XL تنها پس از چند ماه استفاده از دستگاه‌های خود، از سوختگی پنل‌های خود شکایت داشتد.

فناوری AMOLED

اگر قصد خرید یک گوشی هوشمند با صفحه‌نمایش اولد را دارید، در واقع در حال خرید یک محصول با پنل AMOLED هستید! زیرا برای رسیدن به وضوح و اندازه‌ای در قاب یک گوشی، یک نمایشگر اولد باید از نوع امولد باشد. AMOLED مخفف “Active Matrix OLED” است و نمایشگرهای OLED مدرن موجود در لوازم الکترونیک مصرفی از ماتریس فعال، در مقابل ماتریس‌های غیرفعال موجود در نمونه‌های قدیمی اولد استفاده می‌کنند.

نمایشگرهای OLED قدیمی، از یک ماتریس غیرفعال برای هدایت ردیف‌هایی از پیکسل‌ها به صورت متوالی استفاده می‌کنند. این پنل‌ها بسیار ابتدایی و ناکارآمد بودند و به افزایش ولتاژ برای هر خط پیکسل اضافی نیاز داشتند که باعث تخریب سریع صفحه نمایش در هنگام رسیدن به وضوح بالاتر می‌شد.

آرایه‌های ترانزیستوری لایه نازک با ماتریس فعال که در نمایشگرهای مدرن امولد استفاده می‌شوند، نسبت به پنل‌های OLED غیرفعال از نظر مصرف انرژی بسیار بهینه‌تر هستند، زیرا نیازی با بالا رفتن وضوح، نیازی به افزایش ولتاژ ندارند. نمایشگرهای AMOLED ساخت سامسونگ که با نام تجاری Super AMOLED عرضه می‌شوند، از بهترین نمونه‌های موجود در بازار موبایل هستند. این پنل‌ها روشنایی فوق‌العاده‌ای دارند که در نمونه استفاده شده در گلکسی اس 22 اولترا، به حداکثر روشنایی 1750 نیت می‌رسد.

نمایشگرهای AMOLED سامسونگ نیز از بستر پلاستیکی استفاده می‌کنند، بنابراین از مزایای مشابه P Oled یعنی افزایش دوام و تطبیق‌پذیری که در بالا ذکر شد، بهره می‌برند. سامسونگ هم‌چنین به جای قرار دادن لایه لمسی در بالای نمایشگر، آن را در خود پنل قرار داده است.

چه عوامل دیگری بر کیفیت نمایشگر تاثیرگذارند؟

تفاوت بین نمایشگر های OLED، AMOLED و P OLED در چیست؟

نوع پنل، تنها یک بخش از پازل است. استفاده از فناوری‌های پیچیده، در صورتی که از دید کاربر تفاوتی به دنبال نداشته باشد، بی فایده خواهد بود. سازندگان گوشی‌های هوشمند از روش‌های مختلفی برای بهبود نمایشگر‌های خود استفاده می‌کنند. به غیر از پنل نمایشگر، موارد دیگری نیز وجود دارند که بهتر است به آنها نیز توجه داشته باشیم.

وضوح و تراکم پیکسل

رزولوشن، تعداد پیکسل‌هایی است که یک نمایشگر از آن برخوردار است. در نوشتار، ابتدا سمت بلند پیکسل‌ها ضرب در سمت کوتاه پیکسل‌ها، به عنوان مثال در قالب 1920×1080 نمایش داده می‌شود. اکثر نمایشگر‌های گوشی‌های هوشمند وضوحی بین 720p (1280×720) در سطح پایین تا 4K (3480X2160) در بالاترین رده را ارائه می‌دهند.

وضوح صفحه نمایش ایده آل یک گوشی هوشمند، به ابعاد آن بستگی دارد. معیاری به نام پیکسل در اینچ (PPI) تعداد پیکسل‌ها را در یک اینچ عمودی یا افقی توصیف می‌کند. مثلا در یک نمایشگر 6 اینچی، وضوح مناسب حداقل 1080P یا بالاتر از 350 PPI برای خواندن متن و نمایش محتوا به صورت واضح مناسب خواهد بود.

نرخ تازه‌سازی

نرخ تازه‌سازی یا Refresh Rate، تعداد دفعاتی است که نمایشگر در هر ثانیه به روز می‌شود. نرخ رفرش بالاتر بدین معنا است که حرکت و انیمیشن‌ها نرم‌تر و روان‌تر به نظر می‌رسند. به طور کلی، 60 هرتز پایین‌ترین نرخ تازه‌سازی رایج محسوب می‌شود و کاملا قابل استفاده است. با این وجود، امروزه در بسیاری از گوشی‌های هوشمند مدرن و تعدادی از نمونه‌های میان‌رده، نمایشگرهایی با نرخ‌های نوسازی 90 تا 240 هرتز ارائه شده است.

در حالی‌که نرخ نوسازی 90 یا 120 هرتز در استفاده روزمره قابل توجه بوده، هر چه از این رقم بالاتر برویم، تغییر محسوس آن کاهش یافته و صرفا به استفاده در بازی محدود می‌شود. نرخ تازه‌سازی بالاتر بر عملکرد باتری نیز تاثیرگذار خواهد بود، بنابراین یافتن تعادل در این میان مهم است؛ یعنی استفاده از Refresh Rate بالا، بدون به خطر افتادن مصرف باتری.

روشنایی

گوشی‌های هوشمند اغلب در فضاهای باز، روشن و زیر نور شدید خورشید استفاده می‌شوند، بنابراین حداکثر روشنایی آن عاملی مهم و کلیدی است. این نرخ با استفاده از واحد nits اندازه‌گیری می‌شود. حداکثر روشنایی لحظه‌ای نیز بخش کوچکی از یک نمایشگر است، در حالی‌که روشنایی پایدار، جلوه واقعی‌تری از توان یک نمایشگر را در این مورد نشان می‌دهد. برای استفاده از یک صفحه‌نمایش مناسب برای فضای باز و طول روز، باید به دنبال رقمی بالاتر از 600 نیت روشنایی پایدار باشید. زیرا کم‌تر از آن، ممکن است باعث ایجاد مشکلاتی در خوانایی شود. از سوی دیگر، روشنایی نه به صورت خطی، بلکه لگاریتمی اندازه‌گیری می‌شود. بدین معنا که 1200 نیت تنها دو برابر سطح روشنایی 300 نیتی محسوب می‌شود. در نظر داشتن این نکته بسیار حائز اهمیت بوده، زیرا بسیاری از تولیدکنندگان به شدت بر معیارهای روشنایی بالا به عنوان یک فاکتور بازاریابی متکی هستند.

چرا این موارد اهمیت دارند؟

دانش، قدرت است. این حقیقت در مورد فناوری که خریداری می‌کنید نیز به همان اندازه صدق می‌کند. شما باید حداقل کمی در مورد فناوری محصولات مورد استفاده خود اطلاعات کسب کنید، تا بدانید چه زمانی یا چرا ممکن است بخواهید یک محصول را نسبت به نمونه دیگر ترجیح داده و آن را خریداری کنید.

تولیدکنندگان در حالی دوست دارند نسخه به روز شده یک محصول را بر اساس برخی فناوری‌های غیرضروری جدید بفروشند که شاید در واقعیت، شما هرگز از آنها استفاده نکنید. در این میان، مشخصات نمایشگرها هم ممکن است در این دسته قرار گیرند. در حالی که پنل‌های OLED با نرخ‌های نوسازی بالا احتمالا بهترین گزینه برای برخی از افراد هستند، اما بسیاری از مردم حتی متوجه تفاوت‌ها میان انواع نمایشگرها نخواهند شد.

روشنایی، نرخ نوسازی و وضوح، همگی فاکتورهایی کلیدی هستند. اما در نهایت، عملکرد کلی مهم‌تر از فناوری‌های پر زرق و برق در انتخاب صحیح یک محصول نقش دارد.

پاسخ بدهید

وارد کردن نام و ایمیل اجباری است | در سایت ثبت نام کنید یا وارد شوید و بدون وارد کردن مشخصات نظر خود را ثبت کنید *

*