لامبورگینی را با سوپراسپرتهای معروفش میشناسیم اما ظاهرا این شرکت خودروی بد هم دارد. در ادامه به معرفی بدترین خودروهای لامبورگینی میپردازیم.
داشتن یک لامبورگینی سوپراسپرت تمام عیار که جادهها را به خاک و خون بکشد و غوغا به پا کند، آرزوی هر کسی است اما متاسفانه محصولات این شرکت به ایران نمیآیند یا اگر هم میرسند، قیمتهای گرانی دارند. به هر حال این غول خودروسازی که عمده شهرت خود را مدیون ماشینهای لوکس و لاکچریاش است، در طول دوران فعالیت خود خودروهای بد هم داشته که ای کاش تولید نمیشدند!
بدترین خودروهای لامبورگینی
شاید نقش خدمات پس از فروش را در موفقیت یک شرکت خودروسازی کم اهمیت بشمارید یا اصلا نادیده بگیرید اما باور کنید این مولفه جزو تأثیرگذارترین دلایل جذب مشتریان به آن برند محسوب میشود. یک زمانی لامبورگینی در حوزه تولید تراکتور فعالیت میکرد و خدمات پس از فروش بینظیری داشت. موسس این کمپانی تصمیم گرفت قید تولید تراکتور را بزند و سوپراسپرت بسازد.
اگر بخواهیم صادقانه بگوییم، برند لامبورگینی تا به امروز هیچ خودرویی تولید نکرده که از عرضه آن پشیمان باشد یا اینکه بتوان گفت بد بوده! تمام محصولات این شرکت مجهز به پیشرانههای قدرتمند هستند و صداهای دلنشین و دلچسب تولید میکنند و با ورود به کابین آنها بهترین حسهای دنیا به سراغتان میآید اما بعضی اوقات طراحی کار را خراب کرده و شهرت این برند را زیر سوال برده است. در ادامه به معرفی پنج لامبورگینی با طراحی بد و نامناسب میپردازیم که کاش تولید نمیشدند.
1. لامبورگینی LM002
در یک برههای شرکت لامبورگینی قصد داشت طی یک قرارداد نظامی، خودرویی عجیب و غریب تولید کند. رمبو لامبو یا همان لامبورگینی LM002 نتیجه این توافق نامه نظامی شکست خورده است. شاید بتوان گفت این خودرو نخستین شاسی بلند لوکسی بود که ساخته میشد و فاجعه بدی برای سازنده به همراه داشت.
تمام لامبورگینیها از یک زبان طراحی به خصوص بهره میبرند اما رمبو لامبو شبیه سایر محصولات این شرکت نبود. طراحی ظاهری این شاسی بلند ساختارشکنانه به شمار میرفت و چندان به مذاق مشتریان خوش نیامد. زیر کاپوت LM002 یک پیشرانه 5.2 لیتری 12 سیلندر کونتاچ تعبیه شده که میتواند حداکثر 450 اسب بخار قدرت تولید کند.
رمبو لامبو با بهرهمندی از چنین موتوری شبیه به یک سوپراسپرت بود تا یک شاسی بلند آفرودی! همچنین یک مشکل دیگر این خودرو وزن بیش از حد (2800 کیلوگرمی) آن بود. سیستم ترمز آن چندان تعریفی نبود و هندلینگ و سواری خوبی ارائه نمیداد.
2. لامبورگینی اوراکو
طراحی لامبورگینی اوراکو بیشتر شبیه برتونه بود و در قسمت عقب برای آن یک پیشرانه 8 سیلندر قوی در نظر گرفته بودند. اوراکو آماده بود تا با چنین مشخصاتی به عنوان یک خودروی اسپرت به بازار بیاید و بزرگترین مزیتی که داشت، قیمت ارزان آن بود. تنها ضعفی که این خودرو را شکست خورده کرد، نداشتن شتاب و سرعت بالا بود.
سایر خودروهای لامبورگینی شتاب و سرعت خوبی داشتند اما اوراکو از قافله عقب مانده بود. خریداران به همین دلیل جذب آن نشدند. شرکت برای این ماشین اسپرت سه گزینه موتوری عرضه میکرد که متاسفانه هیچ یک از آنها قادر به اصلاح کندی آن نبودند.
3. لامبورگینی جاراما
اگر از طرفداران سرسخت برند لامبورگینی باشید، باز هم احتمال اینکه نام جاراما را شنیده باشید کم است. این خودروی فراموش شده برای استفادههای روزمره و درون شهری مناسب بود اما شوربختانه بخت با آن یار نبود. همچون سایر محصولات لامبورگینی این خودروی فراموش شده مجهز به یک پیشرانه V12 شده بود که صدای جذابی تولید میکرد.
مهمترین ایرادی که جاراما داشت، کیفیت ساخت و تولید محدود آن بود. متاسفانه این ماشین به زنگ زدگی مشهور شده و ظاهر آن باعث شده جزو بدترین لامبورگینیهای ساخته شده تا به امروز باشد. به نظر اغلب مشتریان جاراما زیبا نیست و وصله ناجوری برای این برند به حساب میآید.
4. لامبورگینی جالپا
یکی از خودروهای سوپراسپرت لامبورگینی، جالپا است که به بچه لامبورگینی معروف شده. مدیران این شرکت برای اینکه بتوانند بودجه کافی برای پروژههای بزرگتری نظیر میورا یا کونتاچ را تأمین کنند، اقدام به تولید جالپا کردند. این خودرو برای استفاده روزانه و درون شهری مناسب و مقرون به صرفه است.
طراحی جالپا کلاسیک و قدیمی است و رگههایی از زبان طراحی جدید این شرکت را دارد اما با این حال موفق نشد بین مشتریان جا بیفتد. در سراسر جهان تنها 410 دستگاه خودروی جالپا تولید شده و یافت میشود و همین باعث شده قیمت آن بیش از حد گران شود. همچنین به عقیده بسیاری از کارشناسان، هزینه نگهداری آن بسیار زیاد خواهد بود.
5. لامبورگینی اسپادا
مشتریان از یک خودروی لامبورگینی چه انتظاراتی جز سرعت و شتاب عالی و طراحی ظاهری جذاب دارند؟ اسپادا خودرویی است که هیچ یک از مولفههای یک لامبورگینی را ندارد. زیر کاپوت آن یک پیشرانه 12 سیلندر میورا تعبیه شده و یک خودروی گرند تورر خوب به حساب میآید.
اسپادا تا دهه 90 میلادی فروش خوبی داشت و پرفروش به حساب میآمد تا اینکه دیابلو به بازار آمد و گوی سبقت را ربود. از جمله ایراداتی که این خودرو داشت میتوان به مصرف سوخت بسیار بالا اشاره کرد. گر چه خریداران لامبورگینی به مصرف سوخت آن اهمیت نمیدادند اما از آنجایی که اسپادا یک گرند تورر بود، باید مسافتهای طولانی را طی میکرد و فرمان پذیری خوبی هم نداشت.