امروز میخواهیم به بزرگترین نبردهای هوایی تاریخ بپردازیم. زمانی که تعداد زیادی جنگنده و بمب افکن در آسمان با هم درگیر شدند و تلفات شدیدی را به ارتش های دو طرف وارد کردند.
از دهه ۱۹۵۰ جت های جنگنده نقش بسیار مهمی را در میدانهای نبرد ایفا کردهاند. جنگنده ها شاهکار مهندسی محسوب میشوند و مملو از تکنولوژیهای پیشرفته هستند. آنها همچنین میتوانند در طیف گستردهای از عملیات های جنگی مختلف از شناسایی گرفته تا پشتیبانی هوایی نقش ایفا کنند. هرچند امروز میخواهیم بزرگترین نبردهای هوایی تاریخ را بررسی کنیم. زمانی که جنگنده ها بهصورت مستقیم با همدیگر درگیر شدند.
بررسی ۱۰ مورد از بزرگترین نبردهای هوایی تاریخ
دلایل، وضعیت و نتیجه جنگ
در طول چند دهه گذشته شاهد درگیری مستقیم بین ابرقدرتهای جهان نبودهایم. هرچند که هواپیماهای جنگی ساخت شوروی و آمریکا بارها در نبردهای مختلف با هم روبرو شدند. در همین زمان نیز کارشناسان نظامی دو کشور تمام تلاش خود را بهکار میگرفتند تا میدان نبرد را بهسود خود تغییر دهند. در این مطلب قصد داریم دلایل بزرگترین نبردهای هوایی تاریخ، تاکتیکها و استراتژیهای استفاده شده در آنها و نتایج بهدست آمده را بررسی کنیم.
عملیات بولو در جنگ ویتنام (۱۹۶۷)
آمریکا و شوروی بهشدت در جنگ ویتام درگیر بودند و هر دو طرف نیز تلفات بسیار زیادی را تحمل کردند. هرچند یکی از بزرگترین و موفقترین نبردهای هوایی تاریخ برای آمریکاییها در همین جنگ رقم خورد. جنگنده های میگ 21 شوروی حسابی بمب افکنهای F-105 Thunderchief آمریکایی را کلافه کرده بودند. بههمینخاطر فرماندهان ارتش آمریکا تصمیم گرفتند با ترکیب تاکتیکهای مدرن و قدیمی مشکل را برطرف کنند.
آمریکاییها میخواستند برای جنگنده های میگ 21 طعمه بگذارند. هرچند که در طول عملیات خلبانها نیز باید مهارت بالایی از خود نشان میدادند. در نهایت دوم ژانویه ۱۹۶۷ یک اسکاندارن از جنگنده های F-4 فانتوم با تقلید مسیر پروازی، چینش و تماسهای رادیویی خود را بهعنوان بمب افکن های کند F-105 جا زدند.
خلبانهای میگ تصور میکردند که یک شکار آسان را در پیش دارند. بههمینخاطر خیلی سریع سراغ هواپیماهای آمریکایی رفتند. هرچند چیزی که اتفاق افتاد یکی از بزرگترین و شدیدترین نبردهای هوایی تاریخ بود. نبردی که کاملا بهسود آمریکاییها بهپایان رسید. آمریکاییها توانستند ۷ فروند جنگنده میگ 21 را سرنگون کنند و هیچ تلفاتی ندهند.
نیروهای اطلاعاتی آمریکا بهخوبی توانسته بودند موقعیت جنگنده های میگ و رفتار پروازی آنها را شناسایی کنند. همچنین استفاده از تاکتیک فریب و غافلگیری باعث شد که طرف مقابل نتواند بهترین عملکرد خود را داشته باشد. علاوه بر اینها، جنگنده F-4 بهخوبی میتوانست در یک داگفایت میگ 21 را اذیت کند.
جنگ شش روزه اسرائیل و اعراب (۱۹۶۷)
در سال ۱۹۶۷ کشور تازه تاسیس اسرائیل باید در برابر قوای تجمیعشده کشورهای عربی مقابله میکرد. در آن زمان نیروهای اطلاعاتی و جاسوسهای اسرائیلی عملکرد بسیار خوبی داشتند و همین نیز باعث شد که روند جنگ تغییر کند. اسرائیلیها متوجه شدند که ارتش مصر چند صد جنگنده خود را بهحالت آمادهباش در آورده و قصد دارد روز بعد کل اسرائیل را بهشدت بمباران کند.
این طرح باعث وحشت ژنرالهای اسرائیلی شد؛ زیرا آنها میدانستند که در صورت موفقیت این عملیات دیگر کشوری به اسم اسرائیل وجود نخواهد داشت. بههمینخاطر اسرائیلیها در ۵ ژوئن ۱۹۶۷ تمام توان عملیانی خود را بهکار گرفتند تا یکی از بزرگترین نبردهای هوایی تاریخ را انجام دهند. خلبانان اسرائیلی خیلی زود خود را به مصر رساندند و توانستند بخش اعظم نیروی هوایی این کشور را روی زمین نابود کنند.
نیروی هوایی مصر غافلگیر شده بود و توانایی پاسخگویی نداشت. آنها متوجه شدند که در طول تنها چند ساعت عملا جنگ را واگذار کردهاند. اسرائیلیها که از نتیجه عملیات خوشنود بودند، تصمیم گرفتند خیلی سریع همین بلا را سر نیروی هوایی سوریه و اردن نیز بیاورند.
البته ارتش اعراب جنگنده های میگ 21، میگ 19 و میگ 17 خود را برای دفاع در برابر حملات ارتش اسرائیل بهپرواز در آوردند، ولی هم تعداد آنها کم بود و هم خیلی دیر وارد درگیری شده بودند. در نهایت ارتش اسرائیل توانست با تاکتیک و سازماندهی برتر یکی از بزرگترین نبردهای هوایی تاریخ را بهسود خود به پایان ببرد.
پس از این نبرد برتری هوایی کاملا در اختیار ارتش اسرائیل بود و اعراب نمیتوانستند هیچ عملیاتی را بهسرانجام برسانند. نیرویهای اسرائیلی توانستند با پشتیبانی هوایی ضربات بسیار سنگینی را به اعراب وارد کنند و قلمرو خود را بهصورت چشمگیری افزایش دهند. درست است که در نتیجه این جنگ اعراب در چشم جهانیان تحقیر شدند، اما این پایان ماجرا نبود. این نبرد تنها بذر درگیریهای بیشتر بین اعراب و اسرائیل را کاشت.
بزرگترین نبردهای هوایی تاریخ: جنگ جزایر فالکلند (۱۹۸۲)
جزایر فالکلند همیشه باعث تنش بین آرژانتین و بریتانیا بوده است. هرچند در سال ۱۹۸۲ تنشها به اوج خود رسیدند و ارتش آرژانتین تصمیم گرفت که از طریق یک حمله نظامی موفق فالکلند را تصرف کنند. آنها خبر داشتند که بریتانیا با مشکلات اقتصادی فراوان دستوپنجه نرم میکند. بههمینخاطر احتمال نمیدانند که این کشور جنگی را در فاصله هزاران کیلومتر دورتر از خاک خود آغاز کند.
هرچند مقامات بریتانیا تصور دیگری داشتند. آنها میگفتند که هیچ کشوری نتوانسته در طول ۱۰۰۰ سال گذشته حتی یک وجب از خاک بریتانیا را از آن خود کند و جزایر فالکلند نیز بخشی از خاک آنها است. آنها همچنین میخواستند وجهه خود را در سرتاسر جهان حفظ کنند. بههمینخاطر ناوهای هواپیمابر HMS Hermes و HMS Invincible روانه سواحل آرژانتین شدند تا یکی از بزرگترین نبردهای هوایی تاریخ را آغاز کنند.
ارتش انگلیس از جنگنده های عمودپرواز هریر بهره میبرد. همچنین آموزش باکیفیتتر، تاکتیکهای جدید و تکنولوژی برتر باعث شده بود که نیروهای بریتانیایی با وجود تعداد کم دست بالا را داشته باشند. علاوه بر اینها، جنگنده های هریر از موشکهای AIM-9L Sidewinder استفاده میکردند که در داگفایت با جنگندههای میراژ 3، دگر و A-4 اسکایهاوک بسیار موثر بود.
در نهایت برتری هوایی باعث شد که ارتش بریتانیا بتواند خطوط پشتیبانی خود را حفظ کرده و جزایر فالکلند را دوباره بهدست آورد. تلافات بالا در یکی از بزرگترین نبردهای هوایی تاریخ باعث شد که مقامات آرژانتین حتی پس از گذشت چند دهه دیگر فکر اشغال فالکلند را در سر نپرورانند. هرچند که هنوز ادعا میکنند این جزایر به آرژانتین تعلق دارد.
عملیات لاینبکر 1 (۱۹۷۲)
در طول جنگ ویتنام برخی از بزرگترین نبردهای هوایی تاریخ رخ دادند؛ اما نمیتوان در مورد تاثیر مثبت آنها صحبت کرد. در واقع موفقیتهای شگفتانگیز ارتش آمریکا چندان بهچشم نمیآیند؛ زیرا در نهایت نتوانستند سبب شکست کمونیستها شوند. اکثر برتریها نیز گذرا و موقت بودند. نمونه کامل این مورد را میتوان عملیات لاینبکر 1 دانست.
بین ۹ تا ۲۳ اکتبر ۱۹۷۲ ارتش آمریکا هزاران سورتی پرواز را بر فراز ویتنام شمالی انجام داد. هدف اصلی آنها این بود که زیرساختهای حملونقل، خطوط پشتیبانی و مراکز نظامی را نابود کنند. آنها امیدوار بودند که با این کار توانایی ویتنام شمالی برای ادامه جنگ را بهحداقل خواهند رساند. عملیات لاینبکر 1 بهعنوان یک بمباران گسترده آغاز شد؛ اما در نهایت به درگیریهای گسترده هوایی رسید.
جنگنده های F-4 آمریکایی مجبور بودند با جنگنده های میگ 17 و میگ 21 درگیر شوند تا بتوانند برتری هوایی را برای ادامه عملیات بهدست آورند. در نهایت نیز آمریکاییها با برتری تاکتیکی بههدف خود رسیدند و آسیب زیادی به زیرساختهای ویتنام وارد کردند. همین هم باعث شد که ویتنام شمالی در میز مذاکره حاضر شود. هرچند که پس از خروج آمریکا از این کشور درگیریها ادامه پیدا کرد و ویتنام جنوبی در سال ۱۹۷۵ سقوط کرد.
جالب است بدانید که در نتیجه برخی از بزرگترین نبردهای هوایی تاریخ، ارتش آمریکا ۴۴۵ فروند F-4 را در طول جنگ ویتنام از دست داد.
بزرگترین نبردهای هوایی تاریخ: عملیات آبدزدک 19 (۱۹۸۲)
در سال ۱۹۸۲ لبنان درگیر جنگ داخلی بود و سوریه نیز سیستمهای دفاع موشکی سام را در جنوب این کشور مستقر کرده بود. در آن زمان سازمان آزادیبخش فلسطین نیز در جنوب لبنان حضور داشت و عملیاتهای مختلفی را در مرز شمالی اسرائیل انجام میداد. هرچند که جنگندههای اسرائیلی نمیتوانستند بهراحتی در این منطقه گشتزنی داشته باشند. همین نیز سبب شده بود که اسرائیل احساس خطر کند.
در نهایت مقامات بلندپایه ارتش اسرائیل تصمیم گرفتند عملیات آبدزدک 19 را بهعنوان یکی از بزرگترین نبردهای هوایی تاریخ آغاز کنند. هدف از انجام این عملیات نابودی سامانههای دفاع موشکی سوریه در جنوب لبنان و از بین بردن تهدید سازمان آزادیبخش فلسطین بود. عملیات در ۹ ژوئن ۱۹۸۲ آغاز شد و توانست موفقیت چشمگیری را بهدست آورد.
اسرائیلیها ترکیبی از جنگ الکترونیک و تاکتیکهای هوایی پیشرفته را بهکار گرفتند. در نتیجه ابتدا سیستمهای راداری سوریه را مختل کردند، سپس سیستمهای دفاعی دشمن را فریب دادند و در نهایت بهراحتی اهداف خود را از میان برداشتند.
ارتش سوریه جنگنده های میگ 21 و 23 خود را روانه آسمان کرد تا جلوی حملات اسرائیل را بگیرد. هرچند که این جنگندههای نمیتوانستند در برابر F-15 ایگل و F-16 فایتینگ فالکون (مجهز به موشکهای AIM-7 Sparrow و AIM-9 Sidewinder) کاری از پیش ببرند. کمی بعد یکی از بزرگترین نبردهای هوایی تاریخ به پایان رسید؛ زیرا تمامی میگها یا نابود شدند یا مجبور شدند که بهخاک سوریه عقبنشینی کنند. این عملیات باعث شرمندگی ارتش سوریه در جهان شد و توانست بار دیگر قدرت نیروی هوایی اسرائیل را بهرخ اعراب بکشد.
بزرگترین نبردهای هوایی تاریخ: جنگ فرسایشی (۱۹۶۷ تا ۱۹۷۰)
پیروزی اسرائیل در جنگ شش روزه با اعراب باعث شد که شبهجزیره سینا به قلمرو این کشور اضافه شود. هرچند مصر مصمم بود که این بخش از خاک خود را مجدد پس بگیرد. همین نیز باعث شد که آنها مجموعهای از عملیاتهای پراکنده را بین سالهای ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۰ انجام دهند. هدف اصلی نیز نابود کردن استحکامات دفاعی اسرائیل در شرق کانال سوئز بود.
مصریها با ترکیب حملات توپخانهای، فرستادن کماندو و درگیریهای هوایی کار را پیش میبردند. هرچند در نهایت نقش هواپیماها بسیار پررنگتر شد تا جنگ فرسایشی بهعنوان یکی از بزرگترین نبردهای هوایی تاریخ شناخته شود. در طول سه سال نیروی هوایی ارتش مصر و اسرائیل تقریبا بهصورت روزانه با همدیگر درگیر شدند. در برخی مواقع درگیریها محدود بود و در برخی مواقع نیز به داگفایتهای شدید و گسترده منجر میشد.
در این نبرد اسرائیل از جنگنده های میراژ 3 و A-4 اسکایهاوک و مصر از میگ 21 استفاده ميکرد. هرچند که در نهایت تعمیر و نگهداری برتر اسرائیل باعث شد که موفق شود.
جنگ هوایی هند و پاکستان
بر کسی پوشده نیست که رابطه بین هند و پاکستان چندان دوستانه نیست. آنها در طول چند دهه اخیر درگیریهای گوناگونی را تجربه کردهاند. هرچند که در سال ۱۹۶۵ یکی از بزرگترین نبردهای هوایی تاریخ بین هند و پاکستان رخ داد. اختلاف بر سر منطقه کشمیر بود و هر دو کشور میخواستند که برتری هوایی را بهدست آورند. بههمینخاطر شاهد حضور گسترده جتهای جنگنده و هواپیماهای بمبافکن بودیم.
ارتش پاکستان از هواپیماهای F-86 Saber و F-104 Starfighter استفاده میکرد و طرف هندی نیز به Hawker Hunter و Folland Gnat مجهز شده بود. در طول یکی از بزرگترین نبردهای هوایی تاریخ داگفایت شدیدی رخ داد و هر دو کشور نیز تعداد بسیار زیادی هواپیما را از دست دادند. در نهایت هیچکدام نتوانستند برتری هوایی را بهدست آورند، ولی در اخبار نظامی اعلام پیروزی کردند.
کمی بعد در سال ۱۹۶۶ تلفات و شدت درگیری آنقدر بالا گرفت که آمریکا و شوروی پادرمیانی کرده و جلوی ادامه جنگ را گرفتند.
جنگ یوم کپور (۱۹۷۳)
در سال ۱۹۷۳ رابطه بین اسرائیل با کشورهای عرب بهشدت پیچیده بود. اسرائیل هنوز شبهجزیره سینا، بلندیهای جولان، غزه و کرانه باختری را در اختیار داشت و این برای اعراب اصلا قابل قبول نبود. اسرائیلیها نیز از وضعیت خبر داشتند؛ اما پس از پیروزی حیرتانگیز خود در جنگ شش روزه دیگر اعراب را بهعنوان یک تهدید مهم نمیدیدند.
همین نیز سبب شد که پس از حمله غافلگیرانه مصر و سوریه در یوم کپور (مقدسترین روز در تقویم یهودی) اسرائیل با مشکل جدی مواجه شود. ارتش اعراب مرتب پیشروی میکرد و اسرائیلیها نیز تلفات زیادی میدادند. یکی از بزرگترین نبردهای هوایی تاریخ در حال شکل گرفتن بود. جنگندههای میگ 21 و میگ 23 و سوخو 7 توانسته بودند بسیاری از جنگندههای اسرائیلی را نابود کنند.
پس از تغییر تاکتیک و حمله مجدد جنگندههای F-4 فانتوم و A-4 اسکایهاوک نیز سامانههای دفاع موشکی سام مصر وارد عمل شدند. در ابتدا نیروی هوایی اسرائیل در موقعیت ضعف قرار داشت. هرچند بهتدریج توانست با ترکیبی از تاکتیکهای برتر، تکنولوژی پیشرفتهتر و خلبانهای ماهرتر برتری را بهدست آورد. این مهم نیز بدون داگفایتهای شدید و تلفات بالا میسر نشد.
در نهایت برتری هوایی به ارتش اسرائیل اجازه داد که مهاجمان را پس زده و جنگ را بهسود خود بهپایان برساند. هرچند عواقب یکی از بزرگترین نبردهای هوایی تاریخ چندان برای اسرائیل خوب نبود. اسرائیل بهسختی توانسته بود در جنگ پیروز شود و دیگر وجهه سابق را نداشت.
بزرگترین نبردهای هوایی تاریخ: جنگ خلیج فارس (۱۹۹۰ تا ۱۹۹۱)
گاهی اوقات یک خطای محاسباتی میتواند به فاجعهای برای یک کشور منجر شود. صدام حسین تصور میکرد که میتواند بهراحتی منابع نفتی کویت و حتی عربستان را تصاحب کند و کشورهای دیگر نیز کاری با او نداشته باشند. هرچند که حمله به کویت یک اشتباه بسیار بزرگ بود. پس از هشدارهای مکرر و بیتوجهی عراق، آمریکا و متحدانش جنگ خلیجفارس را آغاز کردند.
در نتیجه این جنگ بیش از ۱۰۰۰ فروند هواپیما جمع شدند تا یکی از بزرگترین نبردهای هوایی تاریخ را انجام دهند. البته نبردی که تا حد زیادی یکطرفه بود. نیروهای ائتلاف میخواستند با بمباران دقیق و گسترده زیرساختهای عراق را نابود کنند. هرچند که نیروی هوایی عراق نیز تلاش خود را برای جلوگیری از یک فاجعه بهکار گرفت.
در نتیجه جنگندههای اف 15، اف 16 و اف 117 آمریکایی در برابر میگ 19، میراژ F1 و میگ 25 قرار گرفتند. برتری کیفیت آموزش خلبانهای غربی کاملا مشخص بود. در نتیجه یکی از بزرگترین نبردهای هوایی تاریخ بهسود آمریکاییها تمام شد. اکثر هواپیماهای عراقی یا روی زمین نابود شدند و یا به ایران فرار کردند. پس از آن نیز نیروهای ائتلاف با خیال راحت کار خود را پیش بردند.
نبرد کوی میگ (۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳)
آخرین مورد از بزرگترین نبردهای هوایی تاریخ به شبهجزیره کره مربوط میشود. در شمال غربی کره رود زرد به اقیانوس میرسد. این نقطه بهعنوان مرز طبیعی بین کره شمالی و چین شناخته میشود. هرچند در نوامبر ۱۹۵۰ بهعنوان مکان اولین داگفایت دو جت جنگی ثبت شد. در آن روز یک جت آمریکایی توانست یک جت شوروی را سرنگون کند. هرچند این پایان کار نبود.
در طول سه سال آینده جنگنده های میگ 15 شوروی با جنگنده های F-86 Sabre آمریکایی درگیر بودند. اف 86 قدرت مانورپذیری بالاتری داشت و در سرعتهای بالا بهتر عمل میکرد. میگ 15 نیز میتوانست در ارتفاع بالا بهتر ظاهر شود.
ماجرا از جایی شروع شد که جنگنده های میگ 15 جلوی عملکرد مناسب بمبافکنهای B-29 سازمان ملل را گرفتند. در نتیجه سازمان ملل جنگنده های F-86 را وارد صحنه نبرد کرد. در آن زمان اف ۸۶ بهترین جنگنده آمریکا بود و توانست عملکردی خارقالعاده از خود نشان دهد. در نتیجه پس از پایان یکی از بزرگترین نبردهای هوایی تاریخ نرخ موفقیت اف 86 در برابر میگ 15 شوروی ۸ به ۱ اعلام شد.
جنگنده های آمریکایی توانسته بودند در نبرد هوایی پیروز شوند؛ اما این برای پیروزی در جنگ کافی نبود. نیروی زمینی چین توانست نیروهای سازمان ملل را عقب براند تا جنگ کره به بنبست برسد.